ساسان فاطمی به اظهارات نوربخش پاسخ داد؛
پدرسالاری در یک نهاد صنفی/نوربخش تمام حقیقت را نمیگوید
فاطمی معتقد است: ما باید دنبال حقوق صنفی باشیم و یک صنف راهاندازی کنیم. یک نهادی که فقط کار صنفی کند و استادی، هنرمندی و پیشکسوتی در آن اصلا معنی نداشته باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ ساسان فاطمی (استاد دانشگاه و عضو سابق هیئت مدیره کانون پژوهشگران خانه موسیقی) در ابتدای صحبتهای خود گفت: من همچنان سر حرف خودم هستم و معتقدم که آدم یا نهاد غیردموکراتیک حق اینکه از مواهب دموکراسی برخوردار باشد را ندارد چون از ابزاری استفاده میکند که هرگونه حرکت دموکراتیک را خنثی میکند. این ابزار را تمام مدتی که خانه موسیقی فعالیت میکرده؛ دیدهایم. این جریانات اتفاق افتاده، تلفنهایی که پشت پرده میشود و حرکاتی که اتفاق میافتد. کاملا نشان میدهد که آنان از ابزاری استفاده میکنند که جایش در حرکات دموکراتیک نیست.
نوربخش اعتقادی به کار صنفی ندارد
او ادامه داد: باتوجه به صحبتهایی که جناب آقای نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی مطرح کردند؛ همانطور که آقای طلایی گفتند لحن ایشان نشان میدهد که هیچگونه اعتقادی به کار صنفی ندارند، اما طبق صحبت خود آقای مختاباد، کسی که مخالف شفافیت است و هیچ اعتقادی به کار صنفی ندارد و از هرگونه وسیلهای استفاده میکند برای اینکه حرفش را به کرسی بنشاند و سر جایش بنشید و موقعیت خودش را حفظ کند؛ طبیعتا نمیشود با او برخورد کرد. نحوه برخورد آقا نوربخش در نشست خبریاش با خبرنگاران اینگونه است که در مقابل سئوالات می گوید «مثل اینکه شما اصلا نمیفهمی و گوش نمیدهی که من چه میگویم؟» یا میگوید«از شما بعید است چنین حرفی بزنید و با صحبتهایی از این دست آمرانه برخورد میکنند.
این عضو سابق هیئت مدیره کانون پژوهشگران خانه موسیقی همچنین تاکید کرد: صحبتهای آقای نوربخش یک نوع سرکوب طرف مقابل با اصطلاحات و لحنی که واقعا شایسته مدیرعامل خانة موسیقی نیست را نشان میدهد. ایشان در جایی فرمودند که آقای روشنروان که از خودمان است. ما ایشان را منتقد حساب نمیکنیم. این خودی و غیرخودی کردن یعنی چه؟ یعنی بنده بنده دشمنم، دیگری از خودشان است و آن کسی که انتقاد میکند خودی نیست، نخودی است، ناخودی است، بیخودی است.
کار صنفی دموکراتیک براساس اعتماد متقابل نیست
فاطمی با اشاره به اظهارات نوربخش درباره خودش بیان کرد: ایشان گفتند که من مثل ملا لغتیها میآمدم و کارم فقط این بود که ببینم «واو» اینجا اینطوری است و... من این را نمیفهمم که ایشان چطور مدیرعامل یک نهاد صنفی هستند؟ اساسنامه یعنی قانون اساسی، و اگر یک «واو» در این قانون اساسی جابهجا بشود خیلی چیزها تغییر میکند. قانون اساسی دقیقا برای این است که جلوی انحرافات را بگیرد، البته غیر از چیزهایی که وظایف را تعیین میکند. یکی از وظایف اساسنامه این است که مواظب باشد جلوی انحرافات گرفته شود. کار صنفی دموکراتیک براساس اعتماد متقابل نیست. این درست نیست که بگوییم آقا ما به شما اعتماد کامل داریم. اصلا و به هیچوجه در دموکراسی اعتماد متقابل وجود ندارد بلکه اهرمها و سازوکارهای کنترل وجود دارد، تا شما کاری بکنید که براساس قانون شخص نتواند منحرف بشود و پایش بلغزد.
وی افزود: آقای نوربخش میگوید که ما اساسنامهای را در مجمع عمومی تصویب کردیم و آن زمان برای دبیرخانه نظارت بر موسسات فرهنگی و ثبت شرکتها فرستادیم مضاف بر اینکه آن زمان یک بندی وجود داشت که اگر قرار است اساسنامه تغییر بکند، انحلال خانه موسیقی نیز به دست ارشاد بیافتد. این مطلب درست است اما نگفتند که بعد از آن چه کردند؟ بعد از این ماجرا، مشکل حل شد و حالا هفت سال است منتظریم.
پاسخ فاطمی به اظهارات خلاف واقعیت نوربخش/تغییرات اساسنامه سلیقهای انجام شده
این پژوهشگر با بیان اینکه مدیرعامل خانه موسیقی مبهم حرف میزند؛ گفت: من فایل صوتی را به دقت چند بار به عقب برگرداندم و گوش کردم. دیدم کاملا از جواب به پرسشهای اساسی طفره رفتهاند. پرسیدهاند که در ثبت شرکتها این ماده را صرفنظر کردند؛ شما چرا دنبال نکردید؟ میگویند که الان داریم دنبال میکنیم. بعد از هفت سال!
فاطمی ادامه داد: سال 1391 اینها تصویب کردند که مدت تصدیگری هیأتمدیره به جای 2 سال 4 سال بشود. ما در این اساسنامه که روی سایت است میبینیم، این ماده آمده است. این مادهای در سال 91 تصویب شده و الان روی سایت در این اساسنامه فعلی وجود دارد اما آن که متعلق به سال 86 هست هنوز تصویب نشده و هنوز دارند پیگیری میکنند؟ خندهدارتر از آن اینجاست، اساسنامهای که الان روی سایت است علاوه بر تغییر 2 سال به 4 سال یک تغییر دیگر هم نسبت به اساسنامه قدیم دارد. در اساسنامه قدیم نوشته شده بود که: «مجمع عمومی عادی خانه موسیقی که متشکل از سه نفر از اعضای هیأتمدیره است» الان در اساسنامه روی سایت نوشته: «مجمع عمومی اعضای خانه موسیقی متشکل از 5 نفر از اعضای هیئات مدیره است»، توجه کنید این 5 نفر متعلق به سال 91 نیست و برای سال 86 است که الان هنوز دنبالش میدوند تا تصویبش کنند. چطور شده که یکی از مادههایی که متعلق به سال 86 بوده تصویب شده و در اساسنامه آمده اما بقیهاش تصویب نشده و دارند دنبالش میدوند؟
ساسان فاطمی با اعتقاد به اینکه خانه موسیقی تمام حقیقت را نمیگوید؛ اظهار داشت: آقای نوربخش در ادامه میگویند که ما چه کار کنیم؟ ما یک بار در مجمع عمومی تصویب کردیم و بردیم ثبت شرکتها این طول میکشد تا جوابش بیاید. ما اساسنامه جدید را نداریم چون دست ثبت شرکتهاست، به اساسنامه قدیم عمل نمیکنیم، بنابراین ما چه کار کنیم؟ ما نمیتوانستیم روی سایت کدام اساسنامه را بگذاریم. این خیلی حرف بامزهای است. میفرمایند که ما به اساسنامه قدیم عمل نمیکنیم و اساسنامه جدید هم در ثبت شرکتها تصویب نشده، پس ما چه کار کنیم؟ چه کسی گفته که به اساسنامه قدیم عمل نکنید؟ شما تا وقتی که اساسنامه جدید در ثبت شرکتها تصویب نشده باید به اساسنامه قدیم عمل بکنید.
دوره ریاست هیئت مدیره خانه موسیقی به پایان رسیده است
این منتقد ضمن اشاره به اینکه دوره ریاست هیئت مدیره به پایان رسیده؛ گفت: اگر به اساسنامه قدیم هم توجه کنیم؛ دوره هیئت مدیره چهار سال است، شما دوری هیأتمدیرهتان در بهمن 93 تمام شده و همین اساسنامه را باید روی سایت بگذارید. تا وقتی اساسنامه جدید تصویب نشده شما باید اساسنامه قدیم را روی سایت بگذارید و لازمالاجرا است. باز اینجا تسریع میدهند و میگویند که ما اساس و مبداء را زمانی قرار میدهیم که اساسنامه تصویب شده است. وقتی اساسنامه سال 91 تصویب شده، بنابراین دوره هیأتمدیره سال 95 تمام میشود در صورتی که انتخابات هیأتمدیره سال 89 بوده، شما نمیتوانید در زمانی که اساسنامه را تصویب میکنید سنوات هیأتمدیره را از آن مبدأ شروع کنید. سنوات هیأتمدیره از زمان مجمععمومی و انتخابات است. بهمن 93 شما باید مجمععمومی تشکیل میدادید و هیأتمدیره جدید میگذاشتید.
فاطمی با اشاره به بخشی دیگر از صحبتهای نوربخش عنوان کرد: ایشان میگویند«فلانی خودش از مخالفین شورای عالی بود حالا آمده و میگوید که شورای عالی چرا دورهاش تمام شده انتخابات برگزار نکرده است». من نمیفهمم که این چه صحبتی است؟ من مخالف شورای عالی بودم و هنوز هم هستم. با همه احترامی که به اعضای محترم شورای عالی دارم و معتقدم از برجستگان موسیقی کشور هستند؛ معتقد بودم که این نهاد شورای عالی در خانه موسیقی نهادی اضافی است و باید حذف بشود یا باید وظایف و اختیاراتش کاهش پیدا بکند. ما این موضوع را به مجمععمومی بردیم اما تصویب نکردند ما هم احترام گذاشتیم و تمکین کردیم، حالا که همچین چیزی هست باید اساسنامه اجرا بشود چه ربطی به مخالفت دیگری دارد.
وی افزود: بعد گفته میشود شورای عالی که چیز مهمی نیست، شورای عالی که وظیفه اجرایی ندارد و وظیفه خاصی ندارد فقط یک مشاور است، حالا اگر از دوره انتخاباتیاش گذشته باشد اتفاقی نمیافتد. از زبان خود آقای نوربخش این را وام میگیرم و میگویم این کاملا برخورد عشقی است. میبینید که برخورد دوستان با اساسنامه چگونه است.
او ادامه داد: ما معتقد بودیم شورای عالی دقیقا حاکمیت کانونها را نادیده میگرفت. به طور مثال ما میگفتیم که این شخصیت صلاحیت دارد که در کانون باشد، شورای عالی میتوانست بگوید که نه ندارد یا برعکس. البته در مجمعی که برگزار شد؛ قرار گذاشتیم تا این مسائل حذف شود اما هنوز در اساسنامه وجود دارد درواقع جزو آن چیزهایی است که هفت سال است آقایان دارند میدوند که حذف بشود!
تقسیم بن کتاب خانه موسیقی میان اعضای هیئت مدیره
این عضو سابق خانه موسیقی عنوان کرد: بنده در جلسه قبل گفتم در سه، چهار ماه اول که در هیأتمدیره خانه موسیقی بودم یکبار استعفا دادم و بعد گفتند که بیا هر کاری که بگویی میکنیم که برگشتم، بعد هم وقتی که دورهام تمام شده بود رفتم و به دلایلی که برای استعفای اولیهام داشتم دیگر برنگشتم و دیگر هم ارتباطی با خانه موسیقی نداشتم. در مورد کتابخانه ایشان(نوربخش) میفرمایند که این آقا یعنی بنده طوری حرف میزنند که انگار یک تنه ایستاده بودند، ما میخواستیم بن را تقسیم کنیم ایشان مانع میشدند. آقای نوربخش ما که آبروداری کردیم و پشت این میکروفن به هیچوجه نگفتیم که قرار بود شما بنها را تقسیم بکنید شما این را از کجا شنیدید؟ عین حرفی که زدم این بود که من بنها را به زور از آنها گرفتم که برای کتابخانه، کتاب بخرم. نگفتم که شما میخواستید بین خودتان تقسیم بکنید. من این آبروداری را کردم، البته نمیگویم یک تنه ایستادم؛ اما ایستادم و شما وقتی پذیرفتید که گفتم من قضیه را رسانهای خواهم کرد و آن موقع بود که پذیرفتید بنها را بدهید من تا برای کتابخانه کتاب بخرم.
فراموشی و برخورد پدرسالارانه در خانه موسیقی
او افزود: آقای نوربخش در مورد کانون صدابرداران کاملا چیزهای خلاف واقع میگویند. از صحبتهای ایشان اینطور برمیآید که بنده دروغ میگویم و بنده را دروغگو خطاب کردند. میگویند«چطور ممکن است که در خانه موسیقی، کانون صدابردارانی را که خودمان تصویب کردیم از جلسات آن بی خبر باشیم؟» آقای نوربخش در این زمینه قسم میخورند. بنده هم همین سوال را از خودم میکردم که آقایان چطور ممکن است شما از این قضیه خبر نداشته باشید؟ برای من حیرتآور بود اینها رفته بودند و در صورتجلسهشان تصویب کرده بودند که جلسات برگزار شود و مجمع عمومی تشکیل داده بودند. آقای نوربخش و اعضای هیئت مدیره هیچکدام از اعضای هیأتمدیره از ساختمان صبا خبری نداشتند. درواقع خودشان پدرسالارانه معتقد بودند که جلسات اصلی در ساختمان فاطمی برگزار شود و ساختمان صبا هم کاملا فراموش شده بود. حتی یکبار که ما به دلیل مسائلی مجبور بودیم جلسه ساختمان صبا را در فاطمی برگزار کنیم؛ به شدت مخالفت کردند. این برخوردهای پدرسالارانه اعضای هیئت مدیره خانه موسیقی واقعا جالب است.
به دنبال کار صنفی باشیم نه روابط استادی، هنرمندی و پیشکسوتی
فاطمی درباره ماجرای کتاب حبیب الله صالحی نیز گفت: همانطور که آقای طلایی هم فرمودند؛ واقعا حوصله بحث کردن در مورد کتاب مرحوم صالحی را ندارم. چون هرچه بوده درباره خانه موسیقی نوشتم و هر کسی علاقهمند است میخواند. فقط یک مطلب را ذکر کنم که ایشان(نوربخش) میگویند «آقا فرض کنیم یکی از دیوار خانه کسی رفته بالا به خانه موسیقی چه ربطی دارد؟» این اولین برخورد ایشان با قضایاست. میگوییم که آقا از دیوار خانه بالا نرفته حقوق مولف را به جا نیاورده و این یک کار صنفی است. میگوید که خیر اصلا کار صنفی نیست، کار علمی است که دانشگاه باید با آن برخورد بکند. میبینید واضح است که بین مسائل تلوتلو میخورد و از اینجا به آنجا برمیگردد. همانطور که آقای طلایی هم فرمودند این مسئله، مسئله دانشگاهی هم هست. دانشگاه وظیفه خودش را انجام نداده، شما وظیفه خودتان را باید انجام بدهید.
وی ادامه داد: این اتفاقی که افتاده دولبه است. هم علمی است و هم صنفی. دو جنبه دارد اگر دانشگاه انجام نداد شما هم نباید انجام دهید؟ یک تلوتلو دیگر هم میخورند و میگویند «شکایت نشده که!» شکایت یعنی چه؟ این ماجرا هم علمی است هم صنفی است و هم عمومی. در این مورد حتی مدعیالعموم میتواند مسئله را مطرح کند و مجازات تعیین کند. شکایت لازم ندارد. سازمان صنفی میتواند در جرم صنفیای که کسی مرتکب شده به عنوان یک مدعیالعموم وسط بیاید و مسئله را حل کند، نه اینکه پایش را کنار بکشد و بگوید که دانشگاه این کار را بکند.
ساسان فاطمی درپایان گفت: ما باید دنبال حقوق صنفی باشیم. بیایید واقعا یک صنف راهاندازی کنیم، یک نهادی که فقط کار صنفی بکند و واقعا استادی، هنرمندی و پیشکسوتی در آن اصلا معنی نداشته باشد. هر کسی، هر جوان یا پیری در هر سبک و نوعی از موسیقی که در حال فعالیت است امکان این را داشته باشد که عضو و رئیس هیأتمدیره شود. من فکر میکنم که راه ما این است وگرنه پدرسالاری و پیشکسوتی و کارهای غیردموکراتیک هرگز از نهادی که بخواهد هم صنفی باشد هم فرهنگی هنری حذف نمیشود.