رمان «دختر رهبر سیرک» در بازار کتاب
رمان «دختر رهبر سیرک» نوشته یوستین گوردر با ترجمه شقایق قندهاری توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا ، نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۰۱ و اولین نسخه انگلیسی آن، در سال ۲۰۰۲ توسط انتشارات فونیکس منتشر شده است.
«دختر رهبر سیرک» در 279 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 14 هزار تومان توسط نشر ققنوس منتشر شده است.
یوستین گوردر نویسنده رمانها و داستانهای فلسفی است. این نویسنده فلسفه را به زبان ساده برای مخاطب خود بازگو میکند. «دنیای سوفی» معروفترین اثر این نویسنده است و از دیگر آثار وی میتوان به «قصر غورباغهها»، «درون یک آینه درون یک معما»، «راز فال وروق» و «راز تولد»، «مایا»، «سلام کسی اینجا نیست»، «مرد داستان فروش»، «دختر پرتغال»، «شاه مات» و «قصری در پیرنه» اشاره کرد.
رمان «دختر رهبر سیرک» درباره مردی نروژی است که با نگاه به گذشته، زندگیاش را مرور میکند. پیتر عنکبوت کوچولو، ماریا، «دستیار نویسنده»، نوشته روی دیوار و بئاته عناوین فصلهای این رمان هستند.
پشت جلد کتاب میخوانیم:
« در دفتر خاطراتم نوشتم: کمابیش از کنه همه چیز سر درآوردهام و تنها چیزی که نمیتوانم از آن سر دربیاورم، خود جهان است. جهان بسیار عظیم و غیرقابل درک است. و از مدتها پیش این موضوع را رها کردهام. این تنها مسئلهای است که راه را بر درک کامل و قطعی جهان میبندد.
چون احساساتی بودم، حتی نمیتوانم تصور کنم به دختری که دوستش ندارم بگویم عاشقش هستم. شاید به همین خاطر بود که خیلی از دخترها را به خانهام دعوت میکردم. خودم میدانستم مکمکن است روزی فرا برسد که عاشقی وفادار شوم. تا جایی که به خودم مربوط میشد، میتوانستم مابقی عمرم را با دختری که واقعاً عاشقش میشدم در کلبهای کوچک در دل جنگل سپری کنم.»
بخشی از کتاب:
«مادرم را فراموش نکردم، او هیچوقت فراموش نمیشود، اما به هر حال از این که دیگر آپارتمان دربست مال خودم بود، خوشحال بودم. عده کمی در آن سن و سال صاحب آپارتمان شخصیاند.
تا مدتی هیچکس نبود که برای رفتن به سینما و تئاتر همراهمیام کند. جای خالی یک همراه را به خوبی احساس میکردم، اما بعد از مدت کوتاهی از دخترها دعوت کردم همراهم به سینما و تئاتر بیایند. وقتی میخواستم از دختری دعوت کنم خجالت نمیکشیدم. به راحتی در حیاط مدرسه به سراغ دختری میرفتم و او را به سینما یا تئاتر دعوت میکردم. حس میکردم بهتر است به جای دعوت از همکلاسیهای دخترم، به سراغ غریبهها بروم. دعوت از دخترهای کلاس ممکن بود به سادگی باعث سوءتفاهم بشود و حتی عواقبی در پی داشته باشد.»