نمیتوانید نوازندگان را مثل مهرههای شطرنج تعویض کنید
رضا ناژفر در یادداشتی به برخی انتقادات علی رهبری از خودش پاسخ داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ درپی انتشار مصاحبه ایلنا با علی رهبری (مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران) رضا ناژفر (فلوتیست) که چندی پیش بهعنوان فلوتیست اول ارکستر سمفونیک از وین به تهران آمد، یادداشتی را در اختیار ایلنا قرار داده است. او در این یادداشت به صحبتهای علی رهبری پاسخ داده و بسیاری از مطالب مطرح شده را با هدف خدشهدار کردن نام و جایگاه هنری خود دانسته است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
چندی پیش مطلبی از آقای علی رهبری رهبر کنونی ارکستر سمفونیک تهران منتشر شد و باتوجه به آن که بخشی از متن منتشر شده به منظور خدشهدار نمودن نام و جایگاه هنری بنده بوده، لازم میدانم نقطهنظرهای خود را درخصوص نقد کل مطلب یاد شده به استحضار عزیزانم برسانم.
آقای رهبری در این مصاحبه علت کنار گذاشتن من را ضعیف بودن سطح نوازندگی بنده دانستند و گفتند به علت اشتباهی که در شب اول اجرای سمفونی 5 بتهوون داشتم؛ مجبور شدند من و همسرم را کنار بگذارند اما واقعیت این است که من از ابتدا نمیخواستم برای برگزاری کنسرت به ایران بیایم و اصرار ایشان بود که باعث شد من و همسرم سفر به ایران را بپذیریم. درواقع همین مسئله باعث شد که تمام هزینههای حضور ما در ایران از جمله بلیت رفت و برگشت؛ برعهده بنیاد رودکی قرار گیرد. پس از حضور ما در ایران؛ همسرم با تواضع در ردیف سوم ویولن اول نشستند و جالب اینجاست که پس از مشکلات آقای رهبری با من؛ همسرم هم بیتجربه و ضعیف خوانده شد و آقای رهبری ایشان را هم از ارکستر کنار گذاشتند.
ایشان قبل از ورود من و همسرم به کشور؛ تقریبا در تمام مصاحبههایشان از من بهعنوان بهترین فلوتیست ایران نام بردند و القابی مثل فلوتیست جهانی، سولیست تراز اول و ... را به من نسبت دادند. حال مشخص نیست که آیا به گفتههایشان اعتقاد داشتند یا این هم بخشی از بازیهای کلامی مرسومشان بوده است. این اتفاق عجیب است که یک فرد با تجربه در مدتی کوتاه یا با یک اشتباه در اجرای سمفونی 5 نظرش را بهطور کامل درباره یک نوازنده تغییر دهد. من واقعا نمیدانم که اینها به دلیل عدم ثبات است یا غرضورزی محسوب میشود.
البته نکتهی جالب اینجاست که آقای رهبری در مصاحبهی خود گفتند به دلیل اشتباه در کنسرت ما را کنار گذاشتند اما من قبل از اولین کنسرت؛ ایمیلی از ایشان دریافت کردم که در آن گفته بودند که نیازی به حضور ما در ارکستر ندارند و البته دلیل آن هم انتقادی بود که درباره زمان تمرینات داشتیم. در هیچ جای دنیا تمرین 5 ساعته با 20 دقیقه تنفس در یک ارکستر حرفهای وجود ندارد؛ تاکید میکنم، هیچ جای دنیا!....
رهبر ارکستر هیچ جای دنیا نمیتواند نوازندگان را مثل مهرههای شطرنج تعویض کند. در ارکسترهای اروپا، ارکستر در درجه اول از طرف شورای ارکستر پشتیبانی میشود و ارکستر مایستر هم سخنگو و مدافع ارکستر است. در ضمن نوازندگان تا تاریخ بازنشستگیشان اجازه دارند جای خود را حفظ کنند و فقط با رضایت آنها میتوان جایگاهشان را تعویض نمود. متاسفانه هیچکدام از این مسائل در ارکستر رعایت نشده و رهبر به راحتی بدون اینکه ازکستر از جایی پشتیبانی شود؛ نوازندگان را اخراج و جایگزین میکند....
طی یک هفتهای که در ارکستر مشغول همکاری بودیم؛ میشنیدم که ایشان به نوازندگان میانسال که بسیار سطح خوبی هم دارند و مهمترین چیزی که دارند تجربه است؛ میگفتند آنها باید جای خود را به جوانان بدهند و دیگر پیر هستند. تعجّب بنده این است که چرا این را هیچ وقت در مورد خودشان نگفتند چراکه ما چه در ایران و چه در خارج از کشور رهبران جوان و کارآیی داریم که آرزوی چنین شرایطی را دارند و اگر قرار بر جوانسازی تیم ارکستر سمفونیک باشد ایشان نیز باید به تعویض خودشان نیز فکر میکردند
ایشان هر کس را چه در ارکستر و چه در ارگانییزاسیون که یک اشتباه میکند؛ کنار مىگذارند ولی اشتباهات متعدد خودشان را نادیده مىگیرند. برای نمونه اعلام اشتباه حقوق در رسانهها و آن هم اشتباه میلیونی (حقوق کف را اعلام کردند دو میلیون و پانصد در صورتی که یک میلیون و پانصد بود!)، معرفی خانم نوین افروز به عنوان سولیست و تعویض پروگرام به دلیل مسائل فنی، عوض کردن اسم ارکستر به ارکستر سمفونیک ملى ایران و پخش آن در رسانه و دوباره برگرداندن اسم به اول ارکستر سمفونیک تهران، ادغام ارکستر سمفونیک و ملی و اعلام به رسانه و برگشت با شرایط قبلی و نمونههای بسیار دیگر....
"سینما و فوتبال ایران اول نمیشوند ولی ارکستر میشود" این هم واقعا از آن حرفهاست!! ایشان در سه دههٔ اخیر گمان میکنم به هیچ وجه مطالعهاى درباره خبار کشورمان نداشتهاند چون حتی در کشورهای دیگر هم میدانند که کارگردانهایى همچون عباس کیارستمی با جایزهى فیلم از کن و اصغر فرهادی با جایزهٔ اسکار افتخارات بزرگی برای کشورمان کسب کردهاند و تعداد متعددی از دیگر فیلمسازان کشورمان نیز توانستند جهانی شوند. ناگفته نماند کشور ایران در کنار شعر، کشور سینماست....
از آنجا که بنده در خانوادهای بزرگ شدهام که اولین آموزهی زندگیام تواضع بوده است، مجبورم سابقهای مختصر و کوتاه در مورد شخص خودم خدمت خوانندگان عرض کنم.
من تحصیلات متوسط دبیرستان خوارزمی را به خاطره عشق به موسیقی رها کردم و در سن ۱۷ سالگی فلوت نواختن را شروع کردم، معلمهایم در ایران آقای محمد لقا و سعید تقدسی بودند. همزمان با فلوت آهنگسازی هم میکردم که افتخار شاگردی مرتضی حنانه، فرید عمران و مهران روحانی را داشتم. ادامه تحصیلات در اوترخت (هلند) با آبی دکوانت و در اکادمی وین، آهنگسازی نزد توماس کریستین داوید و دیتر شرمان و فلوت باربارا گیزلر و دیتر فلوری. سال ۱۹۸۸ به عنوان فلوتیست سولو در ارکستر تئاتر وین مهد موسیقی جهان مشغول به کار شدم و از سال ۱۹۸۸ میلادی هم در کنسرواتوارهاى مختلف به تدریس موسیقی مشغول هستم و فعالیت سولیستی دارم چندین سیدی و چند کار بنده هم در انتشارات مختلفی بیرون آمدهاند (لدوک پاریس، ریس و ارلر برلین، دبلینگر وین، کوخ ، نوالیس سویس…) در حال حاضر با خانواده در وین زندگی میکنم و در کنسروتوار دولتی اینسبروک و کنسروتوار پراینر در وین تدریس مینمایم.
از دوستان و همکارانی که همبستگی با کسانی که ارکستر را ترک نمودهاند ندارند، خواهشمندم مقاله بر ضدشان هم در رسانهها ننویسند.
سپاسگزار و ارادتمند شما
رضا ناژفر فلوتیست و آهنگساز مقیم وین اتریش