اگر افسرده نباشیم، بیماریم
نشست نقد و بررسی فیلم «پریدن از ارتفاع کم» اولین ساخته حامد رجبی، با حضور سینماگران و مهمانان در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش ایلنا، حامد رجبی کارگردان فیلم پریدن از ارتفاع کم شباهت ساختاری این فیلم را به پرویز تا حدودی طبیعی دانست و افزود: به هرحال من هم از نویسندههای پرویز بودهام. البته باید بگویم این فیلمنامه قبلتر از پرویز نوشته شده است. هر فیلمی نشاندهنده پروسه فکری نویسندهاش است. من مشکلی با این شباهت ندارم.
رجبی ادامه داد: البته که مهم، دریافتی است که مخاطب از اثر دارد، با این حال از نظر خود من این فیلم با پرویز تفاوت دارد. پرویز و پریدن از ارتفاع کم برای من دو جهان جدای از هماند. پرویز به نوعی در مورد ساختار قدرت است، اما پریدن از ارتفاع کم درباره زندگی روزمره است و قرار است به زندگی آدمهایی که فیلم را میبینند، ربط پیدا کند. خیلی برایم جذابیت ندارد که فیلم، سیستم بستهای باشد که تنها روی پرده اتفاق بیافتد و همه کنشها در خود فیلم توجیه شوند. فیلم باید به زندگی تماشاگر نشت پیدا کند. جاهای خالیای باید در فیلم دیده شود، که تماشاگر آن را با زندگی خود پر کند. اگر هدف تفسیر جهان نیست، بلکه تغییر جهان است، باید کاری کنیم که فیلمهایمان وارد زندگی مخاطبان شود. یکی از استراتژیهایی که در این میان مطرح میشود، جاهایی از فیلم باید با تجربیات خود تماشاگر تکمیل شود.
رجبی با اعتفاد به اینکه دیگر امروز دوربین روی دست یک استثناء تلقی نمیشود و این تکنیک در سینمای ایران تبدیل به یک قاعده شده و فیلمهای خوبی نیز با این روش ساخته شده است، گفت: همه این فیلم بر پایه شخصیت نهال است و بنابراین در تمام فیلم نهال باید دیده شود. حرکت نهال است که حرکت دوربین را در پی دارد. حتی وقتی آدمهای دیگر ورود و خروج میکنند، دوربین اصلاح قاب نمیکند، چون ما باید نهال را ببینیم.
حامد رجبی به دنبال درخواست یکی از حاضران در خصوص انگیزههای روانی شخصیت نهال توضیح داد: با زدن برچسب «بیمار افسرده» بر دیگران به شدت مخالف هستم. به اعتقاد من خیلی از ما اگر افسرده نباشیم، بیماریم. نهاد روانپزشکی برای من سیستم تعمیر و نگهداری جامعه مدرن است. نمیشود سیسال تمام منشی یک شرکت باشی و یک سری کار روتین را برای سالها تکرار کنی. اگر از این تکرار حالت بد نشود، یک جای کار ایراد دارد. افسردگی نشان از یک درد است. مثل هنگامی که معدهتان درد میگیرد. این درد میگوید که چیزی درون شما ایراد دارد و باید آن را درست کنید. فیلم هم دارد به ما میگوید که چرا نباید زندگی را تغییر داد؟
او در ادامه بیان کرد: همه آدمهای فیلم دارند همین برخورد تحقیرآمیز را با نهال میکنند. همان فروشندهای که در فیلم دارد تحقیر میشود، قبلش داشته نهال را تخریب میکرده است. نهال با هیچکس بدون دلیل تندی نمیکند. گاهی موقعیتها و حرفها آنقدر آشنا هستند که اگر قرار باشد صرف به کلام در آوردن آن جواب دهد، تلویزیون دارد این کار را به خوبی انجام میدهد. شما برای اگزجره کردن موقعیت چارهای ندارید جز فاصله گرفتن از رفتار مرسومی که در این گونه موقعیتها انجام میدهیم.
رجبی دریغ کردن لذت از مخاطب را در این فیلم کاملا تعمدی عنوان کرد و افزود: به این فکر میکردم که باید چه کار کرد که جلوی مصرف شدن فیلم به عنوان یک کالای فرهنگی را گرفت و چگونه میشود هیچ وجهی از سرگرمی را در آن ندید. با خودم میگفتم چطور میشود کاری کرد که سر میز شام راجع به این فیلم حرفی زده نشود. این ایده، خوب یا بد، به حال نظر من است و دوست داشتم در این فیلم کاملا صریح گفته شود. این فیلم امکان این را داشت با اضافه کردن موسیقی و تمهیدات دیگر دوستداشتنیتر شود ولی خواست من نبود. خطر بازیگری گرم و تلویزیونی چیزی است که میخواهم خیلی از آن فاصله بگیرم. در عین حال باید بگویم بازی نگار جواهریان در این نقش، بازی برسونی یا بازی گرم نیست بلکه نوع دیگری است. شاید شکلی از فاصلهگذاری به معنای خوب آن است.
نگار جواهریان، ایفاگر نقش نهال در فیلم نیز درباره انگیزههای روانی و شخصیتپردازی نقش گفت: موضوع تنها از دست دادن بچه نیست. مرگ جنین –که نقطه آغاز فیلم است- متافور یا جرقهای برای پرداختن و توجه به بخش مردهای است که درون همه ما وجود دارد و شاید فهم آن خیلی سخت باشد. باید دید چه میشود که همه ما مرگ را به کل نادیده میگیریم. به عنوان کسی که این فیلمنامه را خواندهام و نقش نهال را بازی کردهام، فکر نمیکنم موضوع فیلم سقط جنین باشد. اگر تنها این وجه قضیه دیده شود، همان راهی را رفتهایم که سایر آدمهای فیلم رفتهاند.
وی افزود: تفاوتی که این فیلم با فیلم پرویز دارد در این است که پرویز، نسبت به اطرافیان خود خشمگین است، اما در نهال نوعی مهر به آدهای اطراف وجود دارد. چه مهری بیشتر از اینکه آدم با اطرافیان خود حرف بزند؛ با بیرحمی تمام هم حرف بزند. از نظر من مهری بزرگتر از این وجود ندارد. شاید اگر همان طور که به زندگی، به مرگ هم نگاه کنیم، سلامت روان بیشتری داشته باشیم. نهال به هیچوجه قصد تحقیر کردن دیگران را ندارد، اما این رفتار بیرحمانه در این موقعیت تنها را گفتوگوی اوست. این رابطه بیرحمانه بهتر از قطع ارتباط کامل است.
یکی از حاضران از نگار جواهریان درباره پذیرفتن این گونه نقشها پرسید و دلیل آن را جویا شد. جواهریان هم در پاسخ به او بازیگری در سینما را میدان جنگی توصیف کرد که باید در آنجا خالی داد و افزود: آدمها در نهایت آن ساحت ایدهآل خود را پیدا میکنند. در جواب این سوال تنها میتوانم بگویم که من دوست دارم این گونه فیلمها را بازی کنم. برای همین شاید انتخابهای محدودتری برایم وجود داشته باشد. این روش شخصی برخوردم با کارم است. البته این بدان معنا نیست که راه من به درد دیگران بخورد. اگر بخواهم مشخصا در مورد پذیرفتن و بازی کردن این نقش حرف بزنم، باید بگویم برای ایفای آن هیچ راهی وجود نداشت، جز فهمیدن نقش.
وی تاکید کرد: به هر حال برای کسی که کارش بازیگری است، شگردها و میانبرهای بسیاری وجود دارد که بتواند رضابت کارگردان را جلب کند. ولی باید بگویم که ایفای نقش نهال فهمی از موضوع را احتیاج داشت. حتی روزهایی که ذهنم پرت بود و از فیلمنامه فاصله داشتم، کار پیش نمیرفت و نقش در نمیآمد. از این لحاظ نهال سختترین نقشی است که تا کنون بازی کردهام. نگاه مشترک من و حامد رجبی در همین نقطه شکل گرفت. اینکه نمیتوان برچسب زد. همه ما گاهی خیلی از افسردگی، اضطراب و حالات مختلف را همزمان در خود داریم اما متوجه آنها نمیشویم.