امتیازاتم برای ناشر سال شدن را نادیده میگیرند
فریده خلعتبری (مدیر نشر شباویز) معتقد است که نمایشگاه کتاب امسال، با وضعیتی بدتر از سالهای قبل برگزار شده است.
فریده خلعتبری(مدیر نشر شباویز) در اشاره به وضعیت برگزاری نمایشگاه کتاب به خبرنگار ایلنا گفت: سال به سال دریغ از پارسال. هرچه سال گذشته داشتیم را ازدست دادیم و اگر بخواهم نمایشگاه کتاب امسال را با سال قبل مقایسه کنیم؛ باید بگویم فاجعهای رخ داده. این کوچکترین غرفهای است که تاکنون داشتهام. بدترین جای نمایشگاه به من داده شده.
او ادامه داد: در این چادرها که بخش کودکان نمایشگاه است هیچ حروف الفبایی رعایت نشده. فضا بسیار بد و گرما همه را کلافه کرده. گرد و خاک اینجا بیداد میکند. آنقدر روی کتابها خاک مینشیند که مردم رغبت نمیکنند به کتابها دست بزنند. پرزهای درخت و گردهی درختان در فضا پراکنده است و مرتب درحال سرفه و عطسه هستیم. کفِ زمین کثیف و پر از خاک است. بدون هیچ کفپوشی. در بیست و ششمین نمایشگاه کتاب قیمتهایی بابت اجاره همین چادرها از ما میگرفتند، اما حداقل کنار چادرها را پنلبندی میکردند که نوسانات چادر به کار ما آسیب نزند. پارسال که ما ۱۲۵ درصد افزایش قیمت داشتیم؛ پنلها را نصب نکردند یعنی از خدمات کم کردند. امسال هم پنلبندی نکردند و گفتند برای هر پنل ۵۰ هزار تومان پرداخت کنید.
این ناشر افزود: امسال نسبت به سال قبل حدود ۶۶ درصد افزایش قیمت داشتهایم. حتی دستگاهِ کارتخوانی را که در بیست و ششمین نمایشگاه کتاب بهطور رایگان در اختیارمان قرار گرفت و پارسال ۳۵ هزار تومان بابت اجارهاش از ما گرفتند؛ امسال شده ۶۵ هزار تومان! نورپردازی سالن را هم به حداقلِ ممکن رساندند. کمی که هوا رو به تاریکی میرود اینجا بسیار تاریک میشود که همه ما مجبور شدیم با خرج خودمان برای غرفه نورپردازی کنیم.
خلعتبری با اشاره به اینکه از بیست و ششمین نمایشگاه کتاب به بعد خدمات کاهش یافته درعوض پول بیشتری گرفته شده؛ گفت: جالبتر از همه این است که ناشرانی مثل ما که با این وضعیت در غرفههای پرگرد و خاک کار میکنند، همان قیمتی را برای اجاره غرفه پرداخت کردهاند که ناشران شبستان. این تبعیض برای چیست؟ یادم است که در نمایشگاههای اولیه که خود وزارت ارشاد برگزار میکرد، سالها پیش در سالن ۱۵ نمایشگاه بینالمللی بودیم. در این سالن یک نقطهی کور انتهای سالن بود و آنجا به من غرفه داده بودند. من هم خیلی اوقاتم تلخ شد برای این موضوع. اما سال بعد درست مقابل در ورودی سالن ۱۵، غرفهای به من دادند. یعنی آنقدر انصاف داشتند که اگر سال قبل بدترین غرفه نمایشگاه را به من دادند سال بعد بهترین غرفه متعلق به من باشد. گرچه سال گذشته هم مجبور بودم در همین چادر باشم و امسال هم اینجا هستم.
او ادامه داد: همانطور که میبینید پهنای غرفه آنقدر نیست که بتوان بهراحتی راه رفت. من اگر مهمان داشته باشم؛ جای نشستن وجود ندارد. کاش دستکم کسی پاسخگو بود و میتوانست بگوید افزایش قیمتها بابت کدام خدمتِ اضافه است؟ کارتهای ورودیه و سردرها را هم روز چهارم تحویل دادند. متأسفانه نسبت به سال گذشته چیزی بهتر نشده است.
او در پاسخ به این سوال که بحث کتاب و کتابخوانی کودکان چقدر دغدغه مسئولان است؛ گفت: میتوانم بگویم هیچ. نزدیک به ۹ سال است که بدترین جای نمایشگاه را به ناشران کودک میدهند. لابد تشخیص دادهاند این محیط برای کودکانِ ما مناسبتر است. محیطی نازیبا پر از گرد و خاک. آیا اگر کسی دغدغهاش کتاب کودک و ناشر کودک و حتی کودکان باشد؛ اجازه میدهد بچهها در این فضا حرکت کنند و کتاب ببینند؟ سالها پیش آقای برازش سالنهای ۱، ۲، ۳ و ۴ را در نمایشگاه بیناالمللی برای ناشران کودک درنظر گرفت. موکتِ بسیار تمیزی کف سالن پهن بود. اگر من؛ فیالمثل ۵۰ متر غرفه خواسته بودم ۷۰ متر به من داده شد. یعنی به تمام ناشران بیش از درخواستشان غرفه دادند و توضیحشان این بود که چون شما ناشر کودک هستید؛ باید فضای بیشتری داشته باشید تا بچهها و خانوادهها راحت بتوانند در آن رفت و آمد کنند. این نگاه مربوط به ۱۵ سال پیش است.
او در پاسخ به این سوال که ادبیات کودک چقدر جای پیشرفت دارد؛ گفت: برای این کار به یکسری امکانات نیاز داریم. ادبیات کودک ما رو به پیشرفت است و ما در زمینه کودک کتابهای خوبی داریم و دارای نویسندهها و تصویرگرهای خلاق هستیم و همچنین توانایی و فرهنگ پویایی داریم.
مدیر نشر شباویز ادامه داد: ما تنها به پشتوانه نیاز داریم تا بتوانیم در تمام دنیا خودمان را مطرح کنیم اما متأسفانه نداریم و ناشران با مشکلات زیادی دست به گریبانند. ناشران نیاز به انگیزه و تشویق دارند تا بتوانند کار بهتری ارائه کنند. بخش زیادی از این انگیزه را از مخاطبان میگیریم اما وقتی این را میگذاریم کنار کملطفیهای مسئولان؛ یک کفه آنقدر سنگین شده که هرچه از جانب مخاطب اضافه شود؛ توفیری ندارد.
او در پایان گفت: امسال در نیمطبقه شبستان در بازار جهانی، قسمتی هست که عکسهای اشخاصی که بر ادبیات جهانی تأثیرگذار بودند را به دیوار زدهاند. روز اول عکس من؛ جزء این عکسها بود و روز دوم رییس نمایشگاه دستور داد که عکس را پایین بیاورند. غرفهای هست که آثار ایرانیای که به زبانهای دیگر ترجمه شده در آنجا به نمایش گذاشتهاند که مسئول نمایشگاه اجازه نداد کتابهای نشر شباویز آنجا باشد. چند بار امتیازاتم برای ناشر سال شدن ندیده گرفته شود؟ چند برای برای ناشر بخش بینالملل شدن نادیده گرفته شوم؟ من کارهایی کردم که دیگران نکردند. چرا باید وقتم را صرف این مسائل حاشیهای کنم؟ کاش از این مشکلات کاسته شود تا ناشر بهجای پرداختن به مسائل حاشیهای بتواند وقتش را صرف رونق کار خود کند.