آفتابه لگن هف دس؛ دعوت به دیدن تفاوتها بود
نادر مشایخی معتقد است «اگر ۱۰۰ بار به یک موسیقی گوش دهیم به طور حتم هر بار برداشتی نو خواهیم داشت.» او این مهم را روح معناى پرفورمنس «آفتابه لگن هف دس» معرفى کرد.
به گزارش ایلنا؛ پرفورمنس «آفتابه لگن هف دس» نادر مشایخی در گالرى بوم با استقبال قابل توجه علاقمندان به هنر و نیز برپایى جلسه پرسش و پاسخ به کار خود پایان داد.
نادر مشایخی با اشاره به این که اجرای دوم این پرفورمنس بسیار کاملتر و متفاوت تر از هفته قبل بود، اظهار داشت: «خوشبختانه اجرای این هفته نسبت به مراسم افتتاحیه بسیار منسجم تر بود و این را کسانی که در هر دو اجرا حضور داشتند به خوبی حس کردند. در این اجرا آنچه برایم اهمیت داشت این بود که نتوانم نقاش را پیش بینی کنم. نقاش نسبت به تمام صداهایی که می شنید بدون این که از قبل درباره شان فکر کرده باشد واکنش نشان می داد. از سوی دیگر مخاطبان با توجه به وجود این صداها و کاری که نقاش انجام می داد دریافت های مختلفی داشتند که این همان کنش اصلی پرفورمنس آفتابه لگن به شمار میرود.»
مشایخی در پاسخ به این ابهام که در دقایقی از اجرا هیچ ارتباطی میان موسیقی و نقاشی وجود نداشت، گفت: «هیچ وقت نتوانستم ترجمه ای از یک هنر را در هنر دیگر پیاده کنم و این غیر قابل لمس است زیرا بسیاری از قوانین موجود در واقع یک قرارداد است نه واقعیت. بنابراین نمی توان هنری را به هنر دیگر ترجمه کرد.»
خالق سمفونى مولانا ادامه داد:« نکته ای که در این اجرا وجود دارد تکرار است و تکرار دقیقا یعنی این که هیچ چیز مثل قبل نیست. این پرفورمنس باعث شد مخاطب به نقاشی و موسیقی دقت بیشتری کند و تمایزها را تشخیص دهد. این نکته را کافیست وقتی به یک موسیقی خاص گوش می دهید مورد توجه قرار دهید. اگر 100 بار به یک موسیقی گوش دهیم به طور حتم هر بار برداشتی نو خواهیم داشت و این یعنی تکرار.»
مشایخی با اشاره به این که ممکن است در دقایقی این تکرار برای گروهی از مخاطبان کسل کننده باشد، تأکید کرد:« تمام پیام و تلاش ما در اجرای این پرفورمنس دیدن تفاوت هاست تا این تکرار برای مخاطبان کسل کننده نباشد.»
کامبیز روشن روان: موسیقى گرافیکى، نقاشى بداهه
یکى از دیدار کنندگان از اجراى دوم این پرفورمنس، کامبیز روشن روان، آهنگساز و مدیرعامل خانه موسیقی بود که تا پایان جلسه پرسش و پاسخ هم در گالرى بوم نظاره گر این رویداد بود؛ او درباره نت هاى ابداعى مشایخى گفت:« موسیقی که در این اجرا به کار گرفته شد موسیقی گرافیکی نام دارد؛ نوعی موسیقی که به نیمه دوم قرن بیستم متعلق است. در این نوع موسیقی هر المانی یک مفهوم دارد. آهنگساز این مفهوم را برای نوازنده تعریف می کند و نوازندگان به شکل دلخواه به اجرا میپردازند به همین دلیل است که این اثر موسیقی در هر بار اجرا شکل متفاوتی پیدا می کند. اگر شما همین کار را یک بار دیگر بشنوید چیز دیگری خواهد بود ولی هویت کار همین است. تنها با تغییرات خیلی زیادی که در آن انجام می شود چرا که کار در واقع بداهه نوازی بر روی یک سری اشکال و حروفی است که آهنگساز تعریف میکند.»
او در ادامه با اشاره به نقاشی در این پرفورمنس نیز گفت: «نقاشی هم دقیقا آزاد است و نقاش به صورت بداهه به شنیدن صدای موسیقی و دریافتش کار را دنبال میکند. بنابراین در اجرای بعدی شاهد تابلوی دیگری خواهیم بود و هیچ وقت این کار تکرار نمیشود.
این هنرمند با تاکید بر این که بین موسیقی و نقاشی ارتباط خوبی شکل گرفته است، تصریح کرد: «ارتباط بین این نوع موسیقی با این نوع نقاشی کاملا درست است چرا که هر دو کار بداهه و گرافیکی است برای همین این سبک از آثار به آثار گرافیکی معروفند و هیچ وقت تکرار نمی شوند و هر بار اجرا نو به نو میشود.»
پرفورمنس «آفتابه لگن هف دس» در دو جمعه پیاپى اردیبهشت، یازدهم و هجدهم در گالرى بوم برگزار شد.