تاریخ را فراموش کنیم، سقوط حتمی است
ابراهیم گلهدارزاده معتقد است؛ به دلیل جغرافیای حساسی که ایران در آن قرار دارد، بازگویی تجربههای تاریخی برای مردم ضرورت دوچندان دارد.
نویسنده و کارگردان تئاتر که این روزها نمایش "دیدومک" را در تالار سنگلج روی صحنه برده، در گفتوگویی به شکلگیری ایده این نمایش و وجوه تاریخی آن پرداخت. ابراهیم گلهدارزاده ضمن اینکه این نمایش را نوعی مردمنگاری تاریخی توصیف کرد؛ تقارن اجرای «دیدومک» با اتفاقهای تاریخی 25 فروردین سال 1288 و عقد نخستین قرارداد نفتی ایران با کمپانی دارسی را یک ویژگی دانست.
این کارگردان درباره شکلگیری ایده آغازین نمایش «دیدومک» به خبرنگار ایلنا گفت: علاقه شخصی من در حوزه تاریخ است و شخصا به مطالعات تاریخی علاقمندم و به همین دلیل نیز معمولا قصههایم یا در بستر تاریخی هستند، یا رنگ و بوی تاریخی دارند یا واقعه تاریخی را روایت میکنند. پیش از این نیز نمایش "دشمن" را اجرا کردم که به دوره پایان قاجاریه، بحرانهای جنگ جهانی اول و قحطی بزرگ آن دوران میپرداخت. باور دارم تاریخ، کمککننده و آموزنده است و در تصمیمگیریها و انتخابها به ما کمک میکنند. بنابراین مطالعه نداشتن و سراغ گذشته نرفتن، فرصتهایی را از ما خواهد گرفت و دانشی را از ما دریغ خواهد کرد.
او بیان کرد: اگر اقدامی در راستای انتقال دانشی که میتواند از اجداد و نیاکان سینهبهسینه به نسلهای بعد منتقل شود، صورت نگیرد، دچار یک گسستگی با نسلهای گذشته خواهیم شد. واگویههای مجدد تاریخ، غبار از تجربیات و اتفاقات برمیدارد و آنچه در نمایش "دیدومک" میگذرد به بازیابی و بازآفرینی خاطرات مخاطب کمک میکند.
گلهدارزاده اضافه کرد: تاریخ در نمایش "دیدومک" در حد زمینه باقی میماند و اصل داستان به ماجرایی عاشقانه میپردازد اما همه اینها در یک زمینه تاریخی میگذرد و داستان به نفت و تاثیر این ماده طلای سیاه در تحولات صد ساله و معاصر ایران پیوسته است.
خطوط نانوشته تاریخ در "دیدومک" مورد توجه است
این کارگردان در پاسخ به این سوال که چه تدبیری اندیشیده شده تا روایت نمایش "دیدومک" شبیه کتب تاریخ نشود و بار دراماتیک آن هم لحاظ شود، توضیح داد: داستان نمایش "دیدومک" در سال 1320 در آبادان میگذرد اما من برعکس تقسیمبندی تاریخ براساس دوران پادشاهان که گاهی داستاننویسان و درامنویسان را اسیر این تقسیمبندی میکند، نخواستم به این نکته توجه داشته باشم و سعی کردم خطوط نانوشته تاریخ را مورد توجه قرار دهم.
این هنرمند تئاتر ادامه داد: "دیدومک" به سال 1320 میپردازد و دو پیرمرد آبادانی آن زمان را در نخلستانی نشان میدهد و موضوعات و تحولات را از زوایه دید آنها روایت میکند که البته این روایت کمی مفرح و توأم با طنازی و طنزپروری است.
وی افزود: وقتی به یک پدیده فرهنگی در قصه پرداخته میشود و آدمها و شخصیتها در چنین بستری خلق میشوند، نیاز به پژوهشهای تاریخی و فرهنگی است چراکه دراین حالت، دیگر تحولات تاریخی صرف دیده نمیشود بلکه اوضاع از زاویه دید دو صیاد معمولی فراموششده در لابلای تاریخ که روی لنجی، تحولات را از دور رصد میکنند، پرداخته میشود.
گلهدارزاده گفت: آدمهای معمولی هم عموما کاری به تاریخ ندارند و دنبال زندگی خودشان هستند و اتفاقات تاریخی پیرامون نیز فقط زمانی وارد داستان میشود که تاثیری بر سرنوشت این آدمها میگذارد؛ مثلا در صحنهای که بساطیها کنار جاده جمع شدهاند، اشاره میشود که شرکت نفتیها در آبادان مغازهسازی میکنند و فقط به این نکته اشاره میشود که نفتیها برای اولین بار مغازهها را ساختند و سعی کردند بازار متمرکز درست کنند.
روایت تاریخ از منظر افراد فراموش شده
وی با بیان اینکه چنین شیوهای در تاریخنگاری به نام " مردمنگاری تاریخی" مطرح است، ادامه داد: از این دسته توجهات به مردم فوقالعاده کم بوده و حتی کتابهای اندکی در این زمینه موجود است بنابراین اگر فردی بخواهد چنین داستانی بنویسد، منابع زیادی در اختیار ندارد و مجبور است به تخیل متوسل شود و به همین دلیل داستان از تاریخ فاصله میگیرد.
این نویسنده و کارگردان تئاتر، با تاکید بر اینکه تاریخ در نمایش "دیدومک" به عنوان زمینه حس میشود، گفت: درام اجازه نمیدهد بیشتر از یک مقدار مشخص به تاریخ پرداخته شود زیرا تاکید اصلی بر نشان دادن این آدمهاست و معتقدم یکی از جذابیتهای این نمایش، دیدن آدمهاییست که کمتر دیده میشوند زیرا درام آپارتمانی، کلاسیک، خارجی و امثال آن، زیاد اجرا میشود ولی اینکه از یک بعد و نظرگاه دیگری و از یک جغرافیای متفاوت به قصهای بپردازیم، کمتر در دنیای نمایشنامهها و اجراهای ما رخ میدهد و دیدن اینها روی صحنه جذابیت برای مخاطب دارد.
وی در ادامه بر ضرورت حمایت مسئولان از نمایش هنری تاریخ و بیان آن به زبان هنر به مخاطبان، اشاره کرد و گفت: در دوره اخیر وزارت ارشاد به صورت مداوم از دیپلماسی فرهنگی سخن به میان میآید و با توجه به اینکه ایران ما در حساسترین نقطه جهان واقع شده و هر چند دهه یکبار نیز تحول حیرتآوری در حوزه تاریخی در درون یا پیرامون آن رخ میدهد و این منطقه همیشه آبستن تحولات است، به همین دلیل ضرورت دارد این بازگوییها و توجه مداوم به تاریخ بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
گلهدارزاده تصریح کرد: در صد سال اخیر، نفت بر زندگی مردم دارای تاثیر مستقیم بوده است و اگر ما تحولات این حوزه را در طول تاریخ به دست فراموشی بسپاریم، باعث خواهد شد که مدام در مرحلهای سقوط کنیم که لازم باشد برای هر تحولی به اختراع مجدد چرخ دست بزنیم!
کارگردان نمایش "دیدومک" یادآور شد: درحالیکه تجربههای ما اعم از پیروزی و شکست، باید پشتوانه ما باشد.
او تاکید کرد: بدیهی است متولیان تئاتر باید به همه جنبهها فکر کنند زیرا جامعه هم به درام کمدی نیاز دارد و هم درام اجتماعی یا کمدیهای عامیانه؛ اما برخی از نمایشها و تولیدات هنری ویژگیهای خاصی دارند که ضمن سرگرمیسازی، ارتباط بسیار خوبی با مخاطب برقرار میکنند و حاوی برخی ارزشهای فرهنگی بیشتری هستند، بنابراین لازم است متولیان آنها را مورد حمایتهای مادی و معنوی بیشتری قرار دهند.
گلهدارزاده با بیان اینکه تقویت این مساله الزاما به معنای تزریق پول نیست، برخی حمایتها را غیرمالی توصیف کرد و توضیح داد: همین که اکنون نمایش "دیدومک" در تماشاخانه سنگلج اجرا میشود، به این معناست که به حمایتهای غیرمالی ازسوی مدیران توجه شده تا ما بتوانیم آن را در معرض دید و تجربه تماشاگر قرار دهیم که اتفاق مبارکی است.
خرده فرهنگ مناطق مختلف کشور، موردنیاز نمایش "دیدومک" بود
او با اشاره به اینکه "دیدومک" از همکاری هنرمندان چند استان بهره برده، گفت: داستان این نمایش در جنوب کشور میگذرد و به همین دلیل از هنرمندان بومی برای ایفای نقشهای مختلف آن استفاده شده است.
گلهدارزاده تصریح کرد: برای این کار چند دلیل داشتم؛ نخست آنکه خرده فرهنگهای این منطقه باید در جریان تمرین کشف میشد تا بتوانیم آن را با جزئیات در معرض دید تماشاگر قرار دهیم و این کشف به حضور افرادی در اجرا نیاز داشت که خودشان تجربه زندگی در این منطقه را داشتند و با جزئیات این فرهنگ را درک کردهاند؛ یعنی اگر صحبت از "شرجی" میکنند، تجربه شرجی، گرما، له له زدن و تشنگی را دارند.
کارگردان نمایش «دشمن» درباره دلیل دیگر استفاده از هنرمندان بومی توضیح داد: متاسفانه در بسیاری از اتفاقات سینما، تلویزیون و تئاتر، لهجه در حد شکل باقی میماند و تنها شمایی کلی از لهجه در اجرا دیده میشود درحالیکه در نمایش "دیدومک" وقتی کسی باید شمالی حرف بزند، او را از همان خطه انتخاب کردیم و لذا تسلط بر لهجه، تجربه زیستی و تسلط هنرمندان به خرده فرهنگشان مورد نیاز اجرای نمایش "دیدومک" بود.
گلهدارزاده در پایان درباره وجه تسمیه نمایش "دیدومک" توضیح داد: دیدُمک نام یک پرنده است به لهجه جنوبی که در باورهای کهنه و قدیمی این سرزمین وقتی صدای این پرنده، چه با تشویش چه با فریاد؛ در بیشهزار یا در نخلستان، شنیده میشود همه میگویند که باید هوشیار بود زیرا او یا مهمان عزیز ناخواندهای را دیده یا حرامیای دزدی و ناکسی که به مال یا زمین دستاندازی میکند. صدای این پرنده در جنوب کشور، به معنی هوشیار باش است.