"آبنبات هلدار" منتشر شد
"آب نبات هلدار" داستان طنز بلندیست که شخصیت اصلی آن نوجوانیست که در فضای جنگ و مسائل مربوطه به آن بهسر میبرد.
مهرداد صدقی در این کتاب از آداب، رسوم، سنن و گویشهای محلی شمال خراسان استفاده کرده که تداعیکنندهٔ «قصههای مجید» از هوشنگ مرادی کرمانی است. او بنا دارد این کتاب را پنج جلد منتشر کند. جلد دوم کتاب نیز به تازگی تمام شده اما هنوز انتشار آن در دستور کار نویسندهاش قرار نگرفته است.
این کتاب که توسط نشر سوره منتشر شده، جایزه کتاب سال جایزه حبیب غنیپور را کسب کرده است.
در متن کتاب میخوانیم:
ملیحه خواست نامه دوم را باز کند. من از ترس داشتم میمردم. چون اصلا فکر نمیکردم نامهام همزمان با نامه اصلی محمد برسد! برای همین گفتم: شاید برای مریم نوشته! باز نکنیم بهتره.
قبل از اینکه موفق شوم نامه را چنگ بزنم، ملیحه دستش را کشید؛ چون دستم را خوانده بود. ملیحه قبل از اینکه نامه را باز کند چشمکی به مامان زد و پرسید: مگه داداش محمد آمده بجنورد؟ انگار نامه ش را از همین جا پست کرده. هم فرستنده بجنورده هم گیرنده...
نامه با شعری از کتاب چهارم دبستان شروع میشد:
ای نام تو بهترین سرآغاز
بینام تو نامه کی کنم باز
سلام بر آقاجان و مامان و بیبی و ملیحه و خودم که محمدم
خوب هستید؟ الان که این نامه را مینویسم در قصر شیرین نشستهایم. جایتان خالی! خیلی قصر قشنگی است. توی حیاط قصر سنگر درست کردهایم و داریم با بقیه همسنگرها موز میخوریم. بفرمایید موز! ههt> t> هه هه شوخی کردم. امروز از طریق رادیو کویت یک آهنگ شنیدم که آقای اشرفی به من تقدیم کرده بود. دستش درد نکند. راستی آقاجان من توی تیراندازی از بقیه نشانه گیریام خیلی بهتر است و مثل رابین هود با هر تیر دو عراقی را میزنم، اما حیف که گلولههایم زود تمام میشوند و برای خرید گلوله به پول احتیاج دارم. بنابراین اگر ممکن است مقداری پول بدهید محسن برایم بفرستد جبهه تا بتوانم گلوله بخرم. ضمنا وصیت میکنم چراغ قوهام و دوچرخه خودتان را هم به محسن بدهید تا بتواند کارهای خانه را بهتر انجام دهد...
این کتاب در ۴۱۶ صفحه، ۲۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۴۹۰۰ تومان به بازار نشر راه یافته است.