یکسال با نشر و چاپ در ایران
شاید بتوان گفت سال ۹۳ سال پوستاندازی و تغییرات زیربنایی در ادبیات و کتاب ایران بعد از یک دورهی طولانی سکون و رکود بود، اما در طی این مسیر حاشیهآفرینی و سنگاندازی هم کم نبود.
جابهجایی محمدحسن ملکاحمدی با علیرضا مختارپور در نهاد کتابخانههای عمومی کشور، عزل علی شجائیصائین از مدیریت ادارهی کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برکناری علی نیکوسخن از ریاست اتحادیهی چاپخانهداران، انتصاب مهرزاد دانش به ریاست شورای انتخاب و خرید کتاب وزارت ارشاد و استعفای نجفعلی میرزایی از مدیریت موسسهی خانه کتاب؛ گوشهای از حواشی و اتفاقاتی بود که کتاب، ادبیات و چاپ و نشر کشور در سال 93 به خود دیدند.
شاید بتوان گفت سال ۹۳ سال پوستاندازی و تغییرات زیربنایی در ادبیات و کتاب ایران بعد از یک دورهی طولانی سکون و رکود بود، اما در طی این مسیر حاشیهآفرینی و سنگاندازی هم کم نبود. تا جایی که گذر و عبور از این راه را به حرکت روی لبهی تیغ شبیه کرده بود.
بیستوهفتیمن نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
مهمترین اتفاق و رویداد مرتبط با کتاب و ادبیات که هر سال شاهد آن هستیم، یعنی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هم که سال 93، بیستوهفتمین دورهی خود را گذراند با سخنانی متفاوت از رئیسجمهور و تاکید او براینکه هیچکس در ممیزی بالاتر از وجدان عمومی و افکار عمومی نیست، کار خود را آغاز کرد. البته حسن روحانی در طی سال هم بارها بر اصلاح شیوهی صدور مجوز و اعمال ممیزی تاکید کرد، ازجمله معرفی برگزیدگان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران که گفت: «من نمیگویم ممیزی بر کتاب باشد یا نباشد. چیز دیگری میگویم، میگویم نمیشود صد اصل درست کنیم برای ممیزی. ۲ الی ۴ اصل قرار دهید اخلاق، مقدسات، امنیت ملی و مصالح ملی به عنوان اصل باشد. صد تا نمیشود. این خط قرمز که میگویند یا مثلث و یا مربع است و خیلی بشود ۷ ضلعی است، هزار ضلع نداریم. ما باید نظارت کتاب را قدم به قدم به صاحبان امر بسپاریم، آنها بیایند، ناشران، نویسندگان برجسته، اساتید برجسته آنها نظارت کنند و اگر کتاب چاپ شد و خواندند، دومرتبه از چاپ دوم از هفت خوان رستم عبور نکنند.»
بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یک مهمان ویژه هم داشت و کشور «افغانستان» هرچند حضور کم رنگ و بیبرنامهای در نمایشگاه داشت و تنها به حضور بسنده کرده بود، بهعنوان یک شروع برای رسیدن به مختصات بینالمللی درنظر گرفته شده بود.
همچنین در این دوره از نمایشگاه کتاب تهران شاهد فعالیت بخشهای تازهای بودیم که پیشتر خلاء آنها در فضای کتاب و ادبیات کشور احساس میشد. راهاندازی سالن ترجمه با بیش از 7 هزار اثر ترجمه شده از زبان فارسی به بیش از 20 زبان از پنج قاره جهانی، افتتاح خانه ترجمه ایران بهعنوان بخش جدیدی از موسسه خانه کتاب در یکی از سالنهای اصلی سراهای نمایشگاه و راهاندازی سالن تولید اندیشه و دستاوردهای علمی ایران از جملهی این بخشها بودند. از سوی دیگر برگزاری حدود 250 نشست علمی آن هم با حضور اندیشمندانی که چند سالی میشد کسی به سراغشان نرفته بود و به نوعی منزوی شده بودند، از دیگر رویدادهای تازهای بود که در بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اتفاق افتاد.
بنیادی به نام «شعر و ادبیات داستانی» با مدیریت قزلی
انتصاب مهدی قزلی بهعنوان مدیرعامل بنیاد ادبیات داستانی ایران و ادغام شعر و داستان در یک بنیاد هم از جمله اتفاقاتی بود که حاشیه و بحثهایی به دنبال خود داشت. هرچند که در نهایت هم توضیحی درباره علت و چرایی انتخاب قزلی و جابهجایی او با محمد حسنی (مدیر عامل سابق بنیاد) مطرح نشد. قزلی در راس بنیادی قرار گرفت که سال 93 با پلمپ ساختمان، شکایت و ... درگیر بوده و چالش بودجه یکی از درگیریهای همیشگی آن است. باید دید بنیاد ادبیات داستانی که حالا با وجود تمامی کمبودها و مشکلات باید بار شعر را هم به دوش بکشد چقدر از عهدهی سروسامان دادن به شعر و داستان کشور برمیآید.
جوایز ادبی؛ دگردیسی در گرانترین جایزهی ادبی کشور/راه خصوصیها همچنان صعبالعبور
جوایز ادبی هم از این خانهتکانیها و تحولات بیبهره نبودند. جایزه ادبی جلال آلاحمد به عنوان گرانترین جایزه ادبی ایران با تغییر رویه در سیاستگذاری و داوریها، بعد از نه دوره برگزاری توانست تاحدودی برچسب دولتی بودن را از پیشنانی این جایزه پاک کند و به همین دلیل هم بود که با وجود زمزمههایی مبنی بر کاهش میزان و مبلغ جایزهی نقدی، اعتبار و ارزش این جایزهی ادبی بیش از گذشته قابل اعتنا و معتبر شناخته شد. البته شائبهای مبنی بر فشار به هیئت داوران برای انتخاب محمدکاظم مزینانی و ابوتراب خسروی به عنوان صاحبان آثار برگزیده از سوی برخی رسانهها عنوان شد که از سوی دستاندران مربوطه به صورت رسمی تکذیب شد.
به غیر از «آه با شین» محمدکاظم مزینانی و «ملکان عذاب» ابوتراب خسروی؛ «گشودن رمان» اثر حسین پاینده؛ «زندان الرشید» اثر محمدمهدی بهداروند و «سفر برگذشتنی» اثر محمدرضا توکلی صابری دیگر آثاری بودند که نظرات داوران جایزهی جلال را جلب کردند تا بعد از چند دورهی متوالی که هیئت داروان هیچ اثری را شایستهی عنوان برگزیده و قابل تقدیر نمیدیدند، سرانجام این جایزهی ادبی آثاری را به عنوان برگزیده معرفی کند.
درکنار جایزهی جلال، معدود جوایز ادبی خصوصی باقیمانده هم علیرغم تمام محدودیتها و بگیر و ببندهای موجود همچنان به کار خود ادامه دادند. جایزههای ادبی و داستانی بیهقی، تهران، اصفهان، هفت اقلیم و مهرگان ازجملهی این جوایز خصوصی هستند. شاید جایزهی مهرگان به عنوان قدیمیترین و باسابقهترین جایزهی ادبی خصوصی با محدودیتهای بیشتری نسبت به دیگر جوایز ادبی خصوصی داشته و دارد، چراکه آیین نهایی و معرفی برگزیدگان این جایزه با کمترین سروصدا و برد رسانهای و در محدودترین تعداد میهمانان و مکانی جمعوجور برگزار شد و حتی قبل از برگزاری مراسم این دورهی جایزهی ادبی مهرگان شایعاتی مبنی بر انحلال این جایزهی ادبی هم شنیده میشد که از سوی علیرضا زرگر (دبیر جایزهی مهرگان ادب) تکذیب شد. محدود بودن حاضران و مدعوین جایزهی مهرگان ادبی از آنجایی مشهود و روشن است که حتی نویسندهی اثری که داستانش «شایستهی تقدیر» شناخته شده بود هم در این مراسم حضور نداشته و به گفتهی او از طریق همان رسانههایی که خبر جایزهی مهرگان را پوشش داده بودند از انتخاب کتابش بهعنوان اثر شایستهی تقدیر مطلع شده است. البته شاید سال 94 تغییرات و تحولات نسبتا مثبتی که در عرصهی ادبیات، کتاب و نشر شاهد آن بودیم شامل حال جوایز ادبی خصوصی هم بشود و حسنخلق بیشتری نسبت به این جشنوارهها را شاهد باشیم.
مجموعه داستان «عاشقانه مارها» نوشته غلامرضا رضایی و «آب و هوای این چند روز سال» نوشته آیین نوروزی به ترتیب برگزیده و شایسته تقدیر جایزهی ادبی هفتاقلیم شدند. همچنین در بخش رمان این جایزه «تاریک ماه» نوشته منصور علیمرادی از سوی داوران به عنوان برگزیده معرفی شد.
برگزیدگان جایزهی مهرگان ادب هم در بخش رمان «گراف گربه» هادی تقیزاده و «مردگان جزیرهی موریس» فرهاد کشوری بودند. آنها کم از ماهیها نداشتند اثر شیوا مقانلو، سمفونی قورباغهها اثر کرم رضا تاجمهر(دریکوندی) و نوروز آقای اصدی اثر محمد کلباسی نیز به عنوان برگزیدگان داستان کوتاه در جایزهی مهرگان معرفی شدند.
هیئتمدیرهی جدید و مطالبات صنفی ناشرانی که به دستههای عمومی و دانشگاهی تقسیم شدند
انتخابات اعضای جدید هیئت مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در آبانماه برگزار شد و محمود آموزگار، محمدرضا توکل صدیقی، مسعود پایدار داریان، محمدمهدی فخریزاده، هومان حسنپور، یحیی دهقانی و فتحالله فروغیدهکردی به عنوان اعضای جدید هیئت مدیره معرفی شدند. همچنین مرتضی احمدی آخوندی و فرهاد تیمورزاده نجار به عنوان اعضای علی االبدل و سیدعباس حسینینیک به عنوان بازرس هیئت مدیره انتخاب شدند. این انتخابات در حالی منتخبان خود را شناخت که بسیاری از اعضای اتحادیه به دلیل زمزمههایی که از عدم حضور تعداد قابل توجهی از ناشران در انتخابات شنیده میشدة چندان به مشخص شدن نتیجه در دور اول و به حد نصاب رسیدن آرا خوشبین نبودند. دستهبندی ناشران در دو گروه «ناشران عمومی» و «ناشران دانشگاهی» عملا آنها را در دو جبههی متفاوت قرار داده بود که حتی منافع مشترک صنفی هم بعید بهنظر میرسید همدلی لازم را در آنها شکل بدهد، اما هرچه بود ظاهرا این تقابل در نهایت نتیجهای مثبت داشته و اعضای جدید هیئت مدیرهی اتحادیه در همان دور اول مشخص شدند تا پیگیر مسائل و نیازهای صنعت نشر باشند.
ازجملهی پیگیریهایی که اتحادیه ناشران در سال 93 انجام داد، تلاش برای به سرانجام رساندن معافیت مالیاتی اعضای این اتحادیه بود. اجرای قانون ماده واحده اصلاح مالیتهای مستقیم که بهترتیب در اردیبهشت و بهمن 1380 تصوب شدند، تنها یک دورهی کوتاه حدودا یکساله به طول انجامید و بعد از آن به دلیل تفسیر نادرست از این دو قانون، کتابفروشی شغل تجاری تلقی و مشمول پرداخت مالیات شد و طی این 10سال و اندی بحث و جدلها درباره این موضوع ادامه داشت. سرانجام در شهریور 93 سازمان امور مالیاتی پذیرفت که کتابفروشی بهعنوان یکی از مشاغل زیرمجموعه فعالیتهای فرهنگی موضوع بند ل ماده 139 قانون مالیاتهای مستقیم مشمول معافیت از مالیات است. البته لیست جدول مشاغل، شامل شغل کتابفروشی که طبق ماده 12 آییننامه اجرایی همین ماده قانونی تهیه شده و باید به امضای وزیران اقتصاد و امور دارایی و فرهنگ و ارشاد اسلامی برسد تا این لحظه به دلیل طبیعت دیوانسالاری و بروکراسی اینگونه مسائل هنوز نهایی نشده و گرفتن امضای این لیست به سال 94 کشیده شد. شاید نهایی شدن معافیت کتابفروشیها سال 1394 محقق شود.
از دیگر اقداماتی که اتحادیه ناشران با همراهی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در سال 93 انجام داد، برنامهریزی و تصمیمگیری برای واگذاری اجرا و سیاستگذاری بیستوهشتمین نمایشگاه کتاب تهران به اتحادیهی ناشران و انجمنهای وابسته به نشر است. این اقدام که در جهت کاهش تصدیگری دولت بر صنعت نشر و کتاب صورت گرفت در صورت اجرای صحیح و واگذاری واقعی نمایشگاه کتاب میتواند تحول مثبت و قابل تاملی برای صنعت نشر و کتاب کشور به ارمغان آورد.
اتحادیه همچنین سال 93 به صورت جدی و قاطع مسئله چاپ و تکثیر غیرقانونی کتابهای ناشران را پیگیری کرد و برای حل کامل و اصولی این معضل که بهواقع یکی از بیماریها و آفتهای مهم نشر کشور است با ادارهی اماکن نیروی انتظامی قراردادی منعقد کرد. با قاچاق کتاب یا چاپ غیرقانونی کتاب هم ناشر و هم نویسنده زیان میبینند و از آنجایی که عمدهی این تکثیرهای غیرقانونی کتابهای پرفروش را شامل میشوند علاوه بر ضرر مالی ناشر، امکان چاپ و نشر آثار نویسندگان جوان و کار اولی را هم از ناشران میگیرد، چراکه ناشران با اتکا به برگشت هزینهی همبن آثار ژرفروش است که برای چاپ یک رمان از نویسندهای تازهکار و معرفی او به دنیای ادبیات اقدام میکنند. هرچه هست جلوگیری از این عمل غیرقانونی میتواند کمک شایانی به بهبود احوالات صنعت نشر کشور خواهد کرد.
بیستودومین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران
بیستودومین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران که از 24 تا اول آذر ماه 93 برگزار شد هم با یک تفاوت عمده با سالهای گذشته برگزار و برای اولین بار طی بیستویک دورهی گذشته، اجرای آن به معاونت ارشاد استان تهران واگذار شد. از برنامههای جدیدی که در این دور از هفتهی کتاب اجرا شد تلاش برای معرفی روستاهای دوستدار کتاب و شرکت استانها و شهرهای مختلف کشور برای معرفی بهعنوان «پایتخت کتاب ایران» بود.
بعد از بررسیهای انجام شده توسط هیات داوران ده روستا به عنوان برترین روستاهای دوستدار کتاب کشور برگزیده شدند. روستای رحیمآباد شهر کرمان از استان کرمان رتبهی اول را کسب کرد و روستاهایی از استانهای مرکزی، یزد، کردستان، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، اصفهان و مازندران هم رتبههای بعدی را کسب کردند.
دیگر ویژه برنامهی هفتهی کتاب، «سیزدهمین جشنواره کتاب و رسانه» بود که با تاخیری دو ماهه در بهمنماه برگزار شد. در جشنوارهی کتاب و رسانه از خبرنگاران و فعالان رسانهای حوزهی کتاب تقدیر میشود و در این دوره به جز رشته خبر و برنامههای رادیویی که برگزیدهای نداشت در سایر حوزهها کارهای رسانهای برتر در حوزهی کتاب معرفی شدند. علیرغم اینکه تیم اجرایی این جشنواره با استفاده از ابزارهای ارتباطی که در دست داشت سعی کرد بیشترین آثار را گردآوری کند، در این دوره عدهای به دلایلی که به گفتهی مناف یحییپور تنها زاییدهی ذهن خودشان بوده اثری برای داوری ارسال نکردند و خیلی از آثار مطبوعاتی و رسانه ای که در حوزه کتاب منتشر شده بودند در این دورهی جشنواره کتاب و رسانه شرکت نکردند.
جنجالهایی بر سر سر چند کتاب و گفتهی ارشادیها که: ما مجوز این کتابها را صادر نکردیم
جنجالها و حاشیهها در سال 93 تنها به سخنان مسئولان یا عزل و نصبها محدود نبود و انتشار و توزیع کتابهایی مثل «لولیتا» یا «من این نسل» باعث شد تا یار مهربان هم از غافلهی حاشیهآفرینی عقب نماند.
اولین جرقهها برای جدال بر سر چاپ و توزیع کتابهایی که در سال 93 جنجالآفرین شدند با انتشار کتاب «ایران در گذر روزگاران» و توزیع آن در نمایشگاه کتاب روشن شد.
«ایران در گذر روزگاران» درواقع شامل مصاحبه با تعدادی از چهرههای فرهنگی درباره بازههای زمانی ویژهای در تاریخ کشور میشد که شبهاتی مبنی بر وجود تبلیغ فعالیتهای رژیم پهلوی و حمایت از آن نسبت به این کتاب وارد شد. هرچند برخی از مسئولان وقت اداره کتاب عنوان کردند که این اثر و انتشارش میتواند محل تضارب آرا قرار بگیرد اما استدلالهای آنها راه به جایی نبرد و نهایتا این اثر از تجدید چاپ باز ماند.
کتاب «دوازدهم» نوشتهی علی موذنی، کتاب دیگری بود که حاشیههایی پررنگتر از متن داشت. بخشهایی از این کتاب به دلیل سبک نگارش نویسنده شائبه توهین به مادر امام زمان(عج) را به آن وارد کرد. گویا نسخه اصلاح شدهی «دوازدهم» به زیر چاپ نرفته و ناشر دولتی آن و به اشتباه فایل ممیزی نشده کتاب را منتشر کرده بود و با تعطیلی و ارسال پرونده ناشر مذکور به هیئت رسیدگی به تخلفات ناشران این کتاب عملا امکان چاپ مجدد نیافت.
«زوال کلنل» محمود دولتآبادی هم در سال 93 و در وزارت ارشاد جدید مجددا برای دریافت مجوز دورخیر کرد اما همچنان با سد بلند ممیزی برخورد کرد و دولتآبادی هم در مراسم «باشگاه پرفروشها»ی بنیاد ادبیات داستانی در سخنرانی خود خطاب به سیدعباس صالحی که در مراسم حضور داشت با اشاره به چاپ و توزیع غیرقانونی کتابش گفت: «این روزها از مشهد به من خبر دادهاند که این کتاب (زوال کلنل) در افغانستان چاپ شده و به مشهد آمده است و دیگری میگوید این کتاب به شیراز رسیده است. الان هم میگویم این کتاب اعتبار ملی ماست. آثار ادبی اعتبار ملی ماست. من از شما انتظار دارم جلو این نقض حقوق معنوی مرا بگیرید. این دیگر آبروی معنوی من است نه مادی. دسیسهای است که میخواهد مرا خراب کند، اما کوه را نمیتوان خراب کرد. میگویند این کتاب یک اشکال ساختاری است، من به آنها میگویم نه آقا این اثر یک شاهکار ساختاری است.»
علی شجاعیصائین(مدیر وقت ادارهی کتاب) اعلام کرد که ماجرای فروش نسخه منتشر شده در افغانستان «زوال کلنل» به وزارت ارشاد ارتباطی ندارد. هرچه هست کتاب دولتآبادی پس از دو نوبت بررسی در اداره کتاب و در سال 93 هم غیر مجاز شاخته شد و دولتآبادی هم ظاهرا تمایلی برای ارسال مجدد آن به این وزارتخانه ندارد، چراکه در آبانماه عنوان کرد: «قصد دارم برای آخرینبار وقتی بگیرم و به ارشاد بروم و با وزیر یا معاون وزیر صحبت کنم و بپرسم چرا این آسیبها به من وارد میشود؟»
داغترین و جدیدترین حاشیه بازار کتاب شاید توزیع کتاب «لولیتا» ولادیمیر ناباکوف روس در میان دستفروشان کتاب تهران بود؛ کتابی که توسط ناشری در افغانستان منتشر شد و از راههای زیرزمینی به خیابانهای تهران راه پیدا کرد. جنجال بر سر این کتاب بهقدری بالا گرفت که هم وزارت فرهنگوارشاد اسلامی در بیانیهای رسمی اعلام کرد که نهتنها هیچگونه مجوزی برای انتشار و فروش «لولیتا» صادر نکرده بلکه فروش هم ممنوع و قابل پیگیری است. اتحادیهی ناشران هم از طریق نامهای که روی درگاه اینترنتی این اتحادیه قرار داد ممنوع بودن فروش و توزیع این کتاب را به تمام اعضای این اتحادیه ابلاغ کرد.
«من این نسل» هم کتابی بود که به گفتهی برخی محتوایی توهینآمیز نسبت به انقلاب اسلامی و مسئولان آن داشت و به گفتهی نویسنده از هیچ مجرای قانونی در کشور توزیع نشده و تنها خود وی ۲۰۰ نسخه از آن را که در جمهوری آذربایجان منتشر شده است، به دوستانش هدیه داده که جرم محسوب نمیشود. جنجال بر سر این کتاب به قدری بود که حتی برکناری شجاعی صائین و رئیس وقت اداره کتاب هم به آن مربوط میدانند و میگویند اظهارنظر او مبنی بر تذکرش به معاون فرهنگی وزارت ارشاد بابت انتشار «من این نسل» موجب برکناری او شده است.
صنعت چاپ، چایخانههایی که روزبهروز خالیتر میشوند
بالا رفتن قیمت کاغذ به دلیل عدم ثبات در نرخ دلار و ارز، سنگین بودن هزینهی تامین ماشینآلات جدید و ... همگی دست به دست هم دادند تا چاپخانههای کشور کمکم به یک زمینفوتبال خالی شبیه شوند و کارگران زیادی هم به دلیل عدم توانایی کارفرما برای پرداخت حقوق و نبود سفارش از کار بیکار شدند. تکنولوژی و ماشینآلات مورد استفاده در صنعت چاپ در سال 93 تنها یکسال مستعملتر و کهنهتر شدند، بدون آنکه برنامهریزی و تسهیلاتی خاصی برای احیای آنها در نظر گرفته شود. محمد کلاری پیشکسوت فعال در صنعت چاپ و از اعضای هیئتمدیرهی اتحادیه در گفتوگویی که چندی پیش با خبرگزاری ایلنا داشت این مسئله را به قدری بغرنج و بحرانی دانست که در صورت پذیرش ایران به عنوان یک عضو اصلی و غیرناظر در سازمان تجارت جهانی، میتواند منجر به فنا شدن بیش از 85درصد چاپخانههای کشور شود. در این میان اتحادیه چاپخانهداران هم که سعی کرد با عزل علی نیکوسخن (رئیس دو دورهی پیاپی هیئتمدیره) به دلیل بالا گرفتن بحث اخلفاتی همچون جوازهایی که به واحدهای چاپی دیجیتال داده میشد، جانی دوباره بگیرد و برای حل مشکلات چاپخانهدارها اقدامات عملی صورت دهد، به دلیل نقصی که به گفتهی کلاری از عدم توانایی اجرایی بهمن پورمند (رئیس فعلی اتحادیهی چاپخانهداران) ناشی میشود نتوانست عملکرد قابل دفاعی از خود نشان بدهد. البته نیکوسخن علیرغم تمام فشارها حاضر به استعفا نشد و زمانی هم که با رای نهایی هیئتمدیره کنار گذاشته شد خود را از تمامی اتهامات تخلفات مبرا دانست و همچنان هم یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت تعاونی چاپخانهداران تهران است. باید دید با انتخاب هیئتمدیرهی جدید اتحادیه در خرداد 94 اتحادیهی چاپ چه روندی را در حل معضلات هم صنفان خود در پیش میگیرد.
البته امسال برای جان بخشیدن به صنعت چاپ جوایزی هم به برگزیدگان و پیشکسوتان این حوزه اهدا شد. از آن جمله میتوان به چهاردهمین جشنواره صنعت چاپ اشاره کرد که در چهار بخش «چاپ و بسته بندی»، «چاپ و نشر»، «چاپ امنیتی» و «چاپ تبلیغات» برگزیدگانی را معرفی کرد.
در بخش چاپ و بستهبندی حمید فرنو از شرکت چاپ فرنگار رنگ، امیر حسین رازقی از شرکت فرانک آریا، کمال فتحی بیطرف از شرکت آرتا پلاست، محمد علی نیکجو از شرکت نقشینه چاپ تبریز و امین دلربا از شرکت دی پک به عنوان برگزیدگان این دوره از جشنواره انتخاب شدند.
مسعود فرزانه از موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ناصر میرباقری از خانه فرهنگ و هنر گویا، علی اصغر سمیعیفرد از صحافی سیمرغ، علیرضا حدیدی از موسسه آزاده و حمیدرضا جواهری از چاپ آرتا به عنوان برگزیدگان بخش چاپ و نشر انتخاب شدند.
در بخش چاپ تبلیغاتی نیز مهدی خضروی از شرکت چاپ ورنی اردیبهشت نو، هادی تخیری از شرکت نیکان پردازش، حمید متواضع از چاپ ابیانه، علیرضا دانش از شرکت هرم آرپاک، محمد سمیعی زاده از لیتوگرافی رایانه بصیر، علیرضا سمیعی زاده از چاپ رایانه افق، محمدرضا صافدل از پیام نو و بهزاد ولیزاده از چاپ پرینت به عنوان برگزیدگان این بخش انتخاب شدند.
حسام الدین گودرزی از شرکت «حکاکی دیجتال و هولوگرام ایران» و رضا منصوری از شرکت «چاپ و نشر بانک ملی ایران» نیز به عنوان برگزیدگان بخش چاپ امنیتی معرفی شدند.
با توجه به فراخوان چهاردهمین جشنواره صنعت چاپ مبنی بر ارسال آثار علمی و پژوهشی صنعت چاپ تعداد محدودی کتاب، مقاله، پایاننامه در مهلت مقرر به این جشنواره رسید که نهایتا اعضای کمیته علمی و پژوهشی به اتفاق آراء، عناوین دریافت شده را از نظر کمی و کیفی در حد نصاب داوری ندانست. و تصمیم گرفته شد تا در دوره بعدی جشنواره کلیه کتابها و پایاننامههای ارائه شده در سالهای اخیر، جمعآوری و مورد داوری قرار گرفته و برترین آنها معرفی شوند.