تشویشِ هنرهای نمایشی در سایه بیتدبیری مدیران
حضور حسین طاهری بهعنوان مدیرکل هنرهای نمایشی و اتفاقاتی که در سایه مدیریت او رخ داد؛ تنها نشاندهنده یک نکته است: تئاتر ایران سال پرتشویشی را پشت سر گذاشته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، انتصاب حسین طاهری بهعنوان مدیرکل هنرهای نمایشی در تاریخ 17 دی 1392 از روز نخست حرف و حدیثهای بسیاری به دنبال داشت. اینکه طاهریِ ناآشنا با نمایش؛ گزینهی قطعی علی مرادخانی بود یا براساس پیشنهاد بعضی چهرههای تئاتری انتخاب شد؛ مدتی در میان اهالی رسانه و تئاتر ایران مطرح بود تا اینکه حاشیههای پی در پی؛ پرسشهای تازهای پیش کشید.
مشخص نشدن دبیر جشنواره تئاتر فجر، بیسرانجام ماندن سرنوشت بازسازی ساختمانهای متروک تئاتر مثل اداره برنامههای تئاتر، بیتوجهی به جذب اعتبار و بودجه برای تئاتر، بدخلقی با بعضی هنرمندان، بیتوجهی به انعقاد قرارداد با گروههای نمایشی، عزل و نصبهای بدون کارشناسی مانند آنچه در تماشاخانه سنگلج، دفتر تئاتر خیابانی، مجله نمایش، انتخاب مشاوران مدیرکل، سایت ایران تئاتر و.. رخ داد، اظهارنظرهایی که حاشیه به دنبال داشت (مانند آنچه در جلسه با دانشجویان گذشت)، مقاومت نکردن دربرابر فشارهای بیرونی نهادهای غیرمرتبط با تئاتر و اتفاقا استقبال از آنها مثل ماجرای توقیف نمایشنامهخوانی در تئاتر شهر، ارتباط ضعیف با خبرنگاران هنرهای نمایشی، کوتاهی در زمینه برگزاری شایسته جشنوارهها و... همه و همه فضای تئاتر را در این مدت تیرهتر از گذشته کرد.
ارتباط ضعیف با رسانهها
به یقین میتوان گفت خبرنگاران تئاتر خبرگزاریها نخستین اعضای خانواده هنرهای نمایشی بودند که بلافاصله پس از اعلام نام طاهری متوجه آنچه قرار است در آینده روی دهد؛ شدند. این گروه به سرعت برای دریافت نظرات سکاندار جدید درباره سرنوشت هنرهای نمایشی و آنچه قرار است در سایه مدیریت او اتفاق بیفتد با او تماس گرفتند اما نتیجه چیزی جز سکوت و کممحلی نبود.
طاهری حدود شش ماه پس از پذیرش مسئولیت برای اولینبار تصمیم گرفت با حضور در یک نشست رسمی پاسخگوی پرسشهای دانشجویان تئاتر باشد. اظهارنظر بحثانگیز و حاشیهساز این نشست جایی اتفاق افتاد که طاهری درباره تلاشهای علی منتظری برای جذب و افزایش بودجه تئاتر گفت: من مدیر "گونی" نیستم، نمیتوانم پشت در مجلس بخوابم و برای تئاتر یک "گونی" پول بیاورم.
شیوه تعامل با هنرمندان
در دوره کوتاه مدیریت طاهری؛ روشهای خاصی برای ارتباط با هنرمندان وجود داشت. گرچه نمیتوان و نباید از توجه شایسته این مدیر به هنرمندان جوان و آیندهسازان تئاتر گذشت. همچنین توجه خاص او به هنرمندانی که با بیماری دست و پنجه نرم میکردند؛ اما یکی از مناقشه برانگیزترین اتفاقها در دوره مدیریت او زمانی رخ داد که شکرخدا گودرزی، بازیگر و کارگردان تئاتر لب به گلایه گشود. گودرزی اظهار کرد: حدود 2 هفته پیش دوست بزرگواری با آقای حسین طاهری تماس گرفت و قرار ملاقاتی برای من در نظر گرفته شد. اما نکته عجیب این بود که آقای حسین طاهری نه تنها من را نمیشناخت بلکه از من خواست تا رزومه کاری خود را ارائه دهم. من هم برای اینکه بحثی در میان نباشد رزومه کاریام را پرینت گرفته و به دفتر آقای طاهری ارائه دادم.
گودرزی با اشاره به 30 فعالیت خود در عرصه تئاتر تأکید کرد: این برای ادارهکل هنرهای نمایشی خوب نیست که مدیرکل آن هنرمندان را نشناسد. با این شرایط علاقهای برای کار کردن در تئاتر وجود نخواهد داشت.
البته باید گلایههای یکی دیگر از هنرمندان شناخته شد این حوزه یعنی دکتر قطبالدین صادقی را به طومار انتقاد هنرمندان اضافه کرد. این مدرس دانشگاه و کارگردان تئاتر که امکان تعامل با طاهری را از همان روزهای نخست ناممکن دید؛ همین چند روز قبل در جشن سالانه کانون منتقدان خانه تئاتر گفت: برای اجرا در جشنواره کمک هزینه ۱۲ میلیون تومانی داده شد که مبلغ ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان آن هزینه دکور، لباس و وسایل مورد نیاز اجرا در جشنواره شد. قرار بود نمایش اجرای عمومی داشته باشد ولی آقای حسین طاهری اجازه نداد.
شاید تنها افتخار دوره کوتاه حضور طاهری در مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی، رفع توقیف یک نمایش (تانگوی تخم مرغ داغ) باشد که اساسا توقف آن به دستور نهادی خارج از دولت صورت گرفت. رفع توقیفی که با حضور مشاور حقوقی معاونت امور هنری، به دادگاه رفتن هنرمندانی مانند علی نصیریان و هادی مرزبان برای درخواست برطرف شدن مسئله و البته پیگیریهای مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی همراه بود تا به نوعی کار با تحقیر نمایشیها پایان بگیرد.
اختلاف مدیر ثانیهها با معاون امور هنری
طاهری و معاون امور هنری نیز در ادامه با یکدیگر اختلاف نظرهایی پیدا کردند تا آنجا که مدیرکل در نمایشگاه مطبوعات بیان کرد: اختلاف سلیقه طبیعتا در همه جا هست و اشاره میکنم به دورههایی که طی آن چندین ماه بین مدیرکل هنرهای نمایشی و معاون هنری قطع رابطه بوده و قهر بودند و با هم حرف نمیزنند.
البته باید در این میان به تنشها و حاشیههایی که پس از حضور مرضیه برومند به عنوان دبیر جشنواره تئاتر عرسکی تهران مبارک نیز رخ داد؛ اشاره کرد.
افزایش فاصله اداره کل هنرهای نمایشی با سالنهای خصوصی
در شرایطی که سالهای پایانی حضور قادر آشنا در اداره کل هنرهای نمایشی، تعامل سازندهای میان سالنهای خصوصی تئاتر و اداره کل هنرهای نمایشی به وجود آمد؛ مدیریت حسین طاهری هرگز چنین نشانی نداشت. همچنین در این دوره تعامل سازندهای بین سالنهای نیمه خصوصی مانند تماشاخانه ایرانشهر و اداره کل هنرهای نمایشی دیده نشد. اتفاقی که انتظار میرفت تا در معاونت امور هنری دولت یازدهم با شعار حرکت بهسوی خصوصیسازی در تئاتر با برنامهریزی دقیقتر از سوی مدیرکل هنرهای نمایشی و معاون امور پیش برود.
استعفای طاهری قبل از یکسالگی صدور حکم
بالا گرفتن اختلاف سلیقه بین مدیرکل هنرهای نمایشی و معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سرانجام انتشار نامه استعفای 4 دی ماه حسین طاهری به علی جنتی را در پی داشت. استعفایی که بیشتر یک تسویه حساب مدیریتی به نظر میرسید اما با این حربه مدیرکل هنرهای نمایشی که در انتصاب دیرهنگام دبیر جشنواره و تاخیر در انتشار فراخوان جشنواره تئاتر فجر نقش داشت، در آخرین لحظات مسئولیت را بر دوش دیگران گذاشت.
شاید آن زمان پاسخ معاون امور هنری به این پرسش که چرا شخصی ناآشنا به هنرهای نمایشی (هنرمندان و گرفتاریهای این عرصه) را برای چنین منصب مهمی انتخاب کرده است؛ این بود که: اگر فرد دیگری انتخاب میشد همین حرف و حدیثها را به دنبال داشت.
اتفاقی که در ادامه و پس از استعفای مدیر ثانیهها (لقب علی مرادخانی به حسین طاهری در جلسه تودیع و معارفه) خلاف آن مصداق پیدا کرد و برعکس طرح نام مهدی شفیعی بهعنوان جایگزین طاهری گلایههای کارشناسی چندانی از سوی هنرمندان به دنبال نداشت.
به این ترتیب دو اتفاق سرنوشتساز (استعفای طاهری و انتصاب مهدی شفیعی) در سال 1393 شکل گرفت تا عملا مشخص شود هنرهای نمایشی کشور از شعار تدبیر دولت یازدهم طرفی نبسته است اما با حضور مدیرکل جدید هنوز چشم امید به سال 94 دارد. نکتهای که وقتی از سوی طاهری در نشست رسانهای 7 تیرماه عنوان شد؛ گلایههای زیادی به همراه داشت.