ارزش واقعی یک اثر ادبی را زمان مشخص میکند
تا وقتی جوایز مستقل و خصوصی نتوانند از امکانات و داشتههای جوایز دولتی استفاده کنند؛ در هیچ جایزهی دولتی و تکصدایی شرکت نمیکنم حتی اگر داستانی از من بهعنوان برگزیدهی یکی از این جشنوارهها اعلام شود؛ آن را نخواهم پذیرفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ هادی تقیزاده(نویسنده) مجموعه داستان «باواریا» را برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد ارسال کرد.
تقیزاده ضمن اعلام این خبر گفت: مجموعه داستان «باواریا» که به نشر نیماژ سپرده شده بود، برای طی مراحل قانونی و دریافت مجوز به وزارت ارشاد رفته است. این مجموعه داستان؛ بسته به اینکه وضعیت ممیزی و حذفیاتش چگونه باشد؛ شامل 18 تا 24 داستان خواهد بود که هرکدام از داستانها هم استقلال خودشان را دارند و به لحاظ فرم و فضا با هم متفاوت هستند.
نویسندهی گراف گربه همچنین درحال نگارش یک رمان جدید با سوژهای آخرزمانی است که هنوز نامی برایش درنظر نگرفته است. به گفتهی او؛ این رمان هم چون کارهای دیگرش؛ روایتی فلسفی دارد و به سبکو سیاق دیگر داستانهایش ترکیبی از چند ژانر است.
تقیزاده که به تازگی با رمان «گراف گربه»اش در جایزهی مهرگان ادب برگزیده شد؛ دربارهی نقش جوایز ادبی بر ادبیات و داستان گفت: اعلام نام یک کتاب بهعنوان برگزیدهی یک جشنوارهی ادبی مطمئنا به شهرت کتاب و فروش آن کمک میکند و توجه مخاطبان را به خواندن آن اثر جلب میکند. مسئله مهمتر اما این است که عموما جوایز ادبی تنها سلیقهی یک یا چند نفر هستند و نهایتا سلیقهی هیئت داوران است که آثار برگزیده را مشخص میکند.
او در ادامه افزود: فکر میکنم جایزهی ادبی آنچنان هم نمیتواند همهشمول باشد و ارزش واقعی اثر را مشخص کند. از دید من ارزش واقعی یک اثر ادبی را زمان مشخص میکند و اینکه بعد از گذشت هایوهوی هر جشنواره یا نقد ادبی؛ آن داستان یا رمان همچنان مورد استقبال مخاطبان عام و جامعهی کتابخوان باشد.
این نویسنده البته لغو و انحلال سریالی جوایز ادبی را ناخوشایند و آسیبزننده به ادبیات کشور دانست و بیان کرد: در همه جای دنیا جوایز ادبی با ارزش و بعدهای مختلفی برگزار میشوند و خیلی از جوایز ادبی هم پیشینه و قدمت خود را به کمک ادبیات و داستان میآورند. هرکدام از جوایز ادبی با یک روال و آییننامهی خاص خودشان در یک زمان مقرر برگزار میشوند اما اینکه جوایز ادبی چقدر امکان مانور و حیات داشته باشند و با چه قدرت و کیفیتی برگزار شوند، به ساختار سیاسی هر جامعهای برمیگردد. هرچه ممیزی و سانسور در یک جامعه کمتر باشد طبعا دست نویسندگان آن جامعه برای خلق آفرنشهای ادبی ناب و قوی بازتر خواهد بود و داستانهای بهتری هم نوشته میشود، پس جوایز ادبیشان هم از پشتوانهی قویتر و ساختمندی برخوردار میشوند. درمقابل هرقدر که فشار و سانسور در یک جامعه بیشتر باشد؛ نویسندهها هم دست به خودسانسوری میزنند و نمیتوانند آثار درخور توجهی تولید کنند. در حقیقت جوایز ادبی همانقدر بار میدهند که نویسندگان و اهالی قلم برای آنها امکان فراهم کردهاند.
وی ادامه داد: در چنین فضاهای بستهای؛ جوایز ادبی مدام با محدودیتها و ممنوعیت روبرو میشوند و بعضا حتی برای تهیهی مکانی برای برگزاری مراسم اعلام برگزیدگان هم به مشکل میخورند. نهتنها به جوایز ادبی خصوصی و مستقل امکانات و جا نمیدهند بلکه حتی حسن خلق هم ندارند تا دستکم مانع از برگزاری این جشنوارهها نشوند. گاهی شرایط به قدری سخت میشود که برگزارکنندگان عطایش را به لقایش میبخشند و جشنواره را منحل میکنند.
تقیزاده سپس تکصدایی بودن فضای ادبیات و جوایز ادبی را ازجمله مشکلات پیشروی جامعهی ادبی کشور دانست و گفت: متاسفانه جامعهی ما و فضای ادبی به گونهای پیش میرود که همه میگویند هرکسی مثل من فکر میکند؛ بماند و رشد کند و اگر متفاوت بیندیشد؛ کنار برود. در چنین شرایطی به سمت یک جامعهی مستبد و تکصدا پیش میرویم که از نقد و بررسی مشکلات تهی میشود. در این شرایط تنها تظاهر و انواع دیگری از زشتیهای اخلاقی شکل میگیرد. من تا زمانی که چنین فضایی برای عموم جوایز دولتی حاکم است و تا وقتی جوایز مستقل و خصوصی نتوانند از همان امکانات و داشتههای جوایز دولتی استفاده کنند؛ در هیچ جایزهی دولتی و تکصدایی شرکت نمیکنم. حتی اگر داستانی از من بهعنوان برگزیدهی یکی از این جشنوارهها اعلام شود؛ آن جایزه را نخواهم پذیرفت.