سیمای زنی در میان جمع

علی زادمهر خبرنگار و منتقد سینما در یادداشتی کوتاه به نقد و بررسی سریال «آبان» پرداخته است.
سریال آبان به عنوان یکی از تازه ترین محصولات شبکه نمایش خانگی توانسته با رعایت خط قرمزها و در یک چارچوب مشخص یک ملودرام ایرانی را به خوبی روایت کند و در این مسیر موفق هم بوده است
سریال آبان قصه تنهایی آدمهاست، ادمهای هر دو سوی قصه تنها هستند در سمت مثبت داستان شخصیت اصلی سریال آبان (با بازی لاله مرزبان) که یک نابغه هوش مصنوعی است در میان یک چرخدنده بزرگ گیرکرده در یک بزنگاه و تصمیم بزرگ قرار دارد و تلاش میکند؛ مانند لنی فایفر شخصیت اصلی مهمترین اثر هاینریش بل در میان تمامی پیشنهادهای غیرمعقول راه میانهای را انتخاب کند که نه به پوچی خود برسد و نه اضمحلال خانواده را به بار بیاورد او در عین نداری و فقر و مشکلات به خود و همسر و خانواده وفادار است و میخواهد خلاف جریان شنا کند و حتی بهظاهر نیز تن به خواستههای که قبول ندارد ندهد و حتی نمیخواهد به پیشنهاد فریبرز ثابت گوش بدهد چه برسد به آنکه فکر کند
در سمت دیگر ماجرا فریبرز ثابت مانند یک پدرخوانده با ظاهری خشمگین و سخت و قلبی که انگار از مهر و محبت تهی است در میان انبوه کارمندان و دوستان و خدمت گذاران، مانند ویتو کورلئونه تنهاست و هیچ یار وفاداری ندارد و حتی نمیتواند بر روی نزدیکترین دوستش (با بازی امین حیایی) برای حل مشکلات حساب کند تنهایی ثابت زمانی پررنگتر میشود که اطرافیانش تصمیمات او را بر اساس باورهای خود تفسیر میکنند و حتی پیشنهادش به آبان را نوعی بوالهوسی میدانند حتی اگر خودش آن را رد کند
حال باید منتظر ماند و دید که در ادامه سریال قصه به کدام سمت میچرخد و چه کسی برنده این کشمش احساسی و متعهدانه میشود آیا آبان میتواند تا انتهای ماجرا تاب نه گفتن به یک پیشنهاد بهظاهر بیشرمانه را داشته باشد و یا فریبرز ثابت تصمیم دیگری میگیرد و ظاهر خشن خود را میشکند