کارگردان نمایش «پرنده آبی» مطرح کرد؛
کاری را روی صحنه بردیم که در هالیوود هم انجامش سخت بود
کارگردان نمایش حضور یافته در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان میگوید: به واسطه این نمایش شاگردانم برای اولینبار روی صحنه رفتند. طی تمریناتی که داشتیم آزمون و خطاها انجام شد تا کار بهتر به نتیجه برسد. اتودهایی میزدم که حتی بچهها هم از آنها خبر نداشتند. در خلال تمرینات آنهایی که متن را خوانده بودند از اینکه میخواهم چنین اثری را روی صحنه ببرم متعجب بودند. آنها وحشت کرده بودند و میگفتند اگر کسی بخواهد چنین اثری را در هالیوود هم روی صحنه ببرد دچار مشکل میشود و چه رسد به شما!
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیست و نهمین «جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان – همدان» با حضور هنرمندان تئاتر از بیست و هفت استان به دبیری امیر مشهدیعباس از یازدهم تا هفدهم آبانماه برگزار شد.
این دوره از جشنواره توسط اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حمایت شهرداری همدان و مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان، انجمن هنرهای نمایشی ایران با شعار «تئاتر گفت و گوی بدون مرز» و با هدف «تقویت هم دلی و همراهی، رشد و آگاهی واعتماد به نفس فرزندان ایران از مسیر هنر نمایش» برگزار شد.
مهرداد محبعلیزاده (نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر) یکی از هنرمندان استان گیلان است که اثری از موریس مترلینگ را برای رده نوجوانان و حضور در بخش مسابقه به جشنواره آماده کرده بود. این اثر «پرنده آبی» نام دارد و یکی از دشوارترین درامهای معاصر به حساب میآید. این نمایش در اولین روز برگزاری بیست و نهمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان روی صحنه رفت.
داستان درباره دختری بنام می تیل و برادرش تیل تیل است که به دنبال پرنده آبی (نماد خوشحالی و خوشبختی) هستند. در این راه یک پری به آنها کمک کرده و در یافتن روشنایی آنها را همراهی میکند. در این میان وسایلی که هرکدام نماد انسانهایی در دنیای واقعی هستند، پدیدار می شوند.
معصومه معانی، مهیار عباسی، رومینا مهرانه، پارمیس بستاناحمدی، سارا قربانزاده، فاطمه مهدیزاده، سعید اسکندری، ستایش زورمند، ماهان فرجیپور برخی از بازیگران «پرنده آبی» هستند. مهرداد محبعلیزاده ضمن توضیح درباره نحوه حضورش در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان، درباره اثرش نیز توضیحاتی داد.
این چندمین بار است در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان حضور مییابید؟
من در استان گیلان سالها تجربه آموزش و فعالیت دارم، اما با این حال اولینبار است که در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان حضور یافتهام.
نمایش «پرنده آبی» در بخش مسابقه تئاتر نوجوان پذیرفته شده. این رده سنی تا چه حد در تئاتر مورد توجه بوده است؟ به نظر میرسد به تئاتر رده سنی کودک بیش از نوجوان توجه داشتهایم. همانطور که در سینما و ادبیات هم این کاستی و ولنگاری مشهود است.
همه ما که کارهای فرهنگی میکنیم یا در زمینه ادبیات و دیگر حوزههای فرهنگی فعالیت میکنیم در این رابطه ادعاها و اعتقاداتی داریم. حتی مسئولان ما هم چنین هستند. به طور کلی این اعتقاد وجود دارد که مقوله آموزش در همه هنرها و دیگر امور باید کودکی و نوجوانی آغاز شود. این نظریه درست است و همه مقولات آموزشی باید از کودکی و نوجوانی برای فرد پایهگذاری شوند تا در آینده به نتایج درخوری برسد و جامعه نیز از وجود او بهره بهتر و بیشتری ببرد. با نگاهی به عملکرد و فعالیتهایی که تا به امروز وجود داشته باید بگویم برای کودک و نوجوان در این زمینهها بسیار کم کار کردهایم. همین تئاتر کودک هم که میگویید از این قاعده مستثنی نیست و برای این رده سنی هم باید مایه بیشتری گذاریم. اگر هم کاری انجام میشود کافی نیست. یا لااقل میتوان اینطور گفت که با افراد متخصص و آثار تخصصی کمی در حوزه کودک و نوجوان مواجه هستیم.
نمایشنامه«پرنده آبی» اثری چند لایه، سمبولیک و مملو از نمادها و شخصیتهاست که در نهایت از آن نمایشنامهای دشوار ساخته است. چه شد به سراغ این نمایشنامه رفتید؟
من نمایشنامه «پرنده آبی» را در دوره نوجوانی، آن زمان که تئاتر کار میکردم، خوانده بودم. این خوانش باعث شد اثر در ذهن من شکل بگیرد. زمانی که اثر را خواندم به این موضوع فکر کردم که اجرای وحشتناک دشواری دارد و به هیچوجه نمیتوان آن را مانند دیگر آثار به راحتی روی صحنه برد. حتی به این فکر کردم که اثر به دلیل دشواریهایی که دارد قابل اجرا نیست. در ادامه متوجه شدم که افراد خیلی معدودی این اثر را روی صحنه بردهاند.
در ادامه چطور دشواریهای اجرا را به جان خریدید و تصمیم گرفتید اثر مترلینگ را روی صحنه ببرید؟ و اینکه قصدتان از تمرین و تولید این اثر نمایشی از ابتدا حضور در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان بود؟
من در استان گیلان آموزشگاه دارم. کارگاه تولید دارم و کارم را با ساخت فیلم شروع کرده بودم. در ادامه پس از مدتها که نمایشنامه را دوباره خواندم با خودم گفتم نه! اجرای این اثر اصلا شدنی نیست. متوجه شدم که در خوانشهای قبلی کلیتی اولیه در ذهن من شکل گرفته بود. در رابطه با بخش دوم سوالتان هم باید بگویم نمایشنامه را ابتدا برای اجرای عموم در رشت آماده کردیم و در آن مقطع هنوز به حضور در جشنواره فکر نکرده بودیم.
و «پرنده آبی» برای مخاطبان گیلانی اجرا شد؟
بله این اتفاق در نهایت رخ داد. اما من پیش از اجراها خیلی قدم به قدم پیش رفتم. به هرحال من کارگاهی داشتم که اعضای آن هنرجویانم بودند، لذا از بازیگران حرفهای استفاده نکردم . به واسطه این نمایش شاگردانم برای اولینبار روی صحنه رفتند. طی تمریناتی که داشتیم آزمون و خطاها انجام شد تا کار بهتر به نتیجه برسد. اتودهایی میزدم که حتی بچهها هم از آنها خبر نداشتند. در خلال تمرینات آنهایی که متن را خوانده بودند از اینکه میخواهم چنین اثری را روی صحنه ببرم متعجب بودند. آنها وحشت کرده بودند و میگفتند اگر کسی بخواهد چنین اثری را در هالیوود هم روی صحنه ببرد دچار مشکل میشود و چه رسد به شما! من کم جلو رفتم و در این حین به ساختار اثر هم پرداختم.
رویه تمرینات چقدر طول کشید؟ و روی صحنه بردن اثر چقدر از شما زمان گرفت؟
من پیش از آنکه نمایشنامه را دست بزنم و آن را آماده کنم یک سال قبل کار کردن روی بچهها را شروع کرده بودم. به طور دقیقتر برای آماده شدن بچهها فقط یک سال و نیم زمان صرف کردم. این بچهها هم باید به لحاظ بدنی و فیزیکی، و هم ذهنی آماده میشدند. شما خروجی این آمادگی را میتوانید از حرکت بسیار بازیگران روی صحنه ببنید. اگر اجرای ما را در جشنواره دیده باشید احتمالا متوجه این موضوع شدهاید. اما در رابطه با اینکه نمایش در چند ماه اصطلاحا بسته شده، باید بگویم چهار ماه زمان برده؛ با اشاره به اینکه آن یک سال و نیم کار کردن روی بچهها آنها را برای اجرای «پرنده آبی» آماده کرده است.
از اجرای عمومی در شهر رشت چه بازخوردهایی گرفتید؟
از اجرای عموم که داشتیم بسیار رضایت دارم و بازخوردهای صدرصد مثبتی دریافت کردیم. آنهایی که متن را قبلا خوانده بودند تمایل زیادی داشتند که اجرای ما را ببیند. مخاطبانی هم که نمایشنامه را نخوانده بودند، تصورشان این بود اجرایی عادی است. اینکه برای عدهای از مخاطبان خاصتر این سوال ایجاد شده بود که «پرنده آبی» مترلینگ چگونه توسط من و تعدادی هنرجو اجرا شده، اتفاق خوشایندی است.
به طور کلی تئاتر کودک و نوجوان در استان گیلان و شهر رشت چقدر مورد استقبال است و جریانی جدی محسوب میشود.
احساس میکنم استان گیلان در این زمینه از دیگر استانها فعالتر است. اما اخیرا مثل همه هنرها و دیگر امور توجه به مسائل مهم وجود ندارد. به طور مثال به آن بعد روانشناسانهای که مخصوص کودکان و نوجوانان است اهمیتی داده نمیشود. مفاهیم بسیار مستقیم بیان میشوند در حالی که با زبان هنر در تضاد هستند. البته عدهای از دوستان نیز در آثارشان چنین مواردی را رعایت میکنند و کارهای خوبی هم انجام میدهند. به هر صورت بر اساس بازخوردها و شنیدهها اجرایی چون نمایش «پرنده آبی» در گیلان تا امروز سابقه نداشته است.
«پرنده آبی» مترلینگ در ایران ترجمههای زیادی ندارد. شما کدام ترجمه را برای اجرا مد نظر قرار دادید؟
من در جریان نبودم که ترجمههای دیگری هم از این اثر وجود دارد؛ لذا اثر عبدالحسین نوشین را مدنظر قرار دادم. کاری که انجام دادم این بود که برای رسیدن به زبان بهتر اتودهایی را اجرا کردم. مهم بود که بچهها بتوانند جملات را به درستی ادا کنند. و اینکه متن را خلاصه کردم به این دلیل که نمیتوان چنین اثری را کامل اجرا کرد؛ لذا باید گفت اثر را فشرده کردهام. مثلا صحنه جنگل که در متن اصلی دویست، سیصد بازیگر دارد را من به صورت فرم کار کردهام.
اثر را در کلیت باید در چه سبک و سیاقی قرار داد؟
من کلا «پرنده آبی» را فانتزی کار کردهام و همه چیز در تحرک و شتاب رخ میدهد. اثری که ما روی صحنه بردهایم بسیار اکتیو و پر تصویر است. در این زمینه باید بگویم بدن بچه ها و انعطاف و حرکت آنها یکی از ویژگیهای اثر است. آنها در مدت زمان یک ساعت و پانزده دقیقهای که روی صحنه هستند، مدام در حرکتند.
قصه نمایش را هم به صلاحدید تغییر دادهاید؟
خیر قصه دقیقا همانی است که مترلینگ نوشته و برای خودم جالب ماجرا همین است. حتی در پوستر و بروشور نامی از اقتباس نبردهام چون دقیقا همان قصه اصلی را پیش بردهام.
با توجه به اینکه حین برگزاری میهمان همدانیها بودید، کم و کیف برگزاری چگونه بود؟
یکی از اتفاقهایی که اجرای ما را تحت تاثیر قرار داد این بود که در اولین روز برگزاری جشنواره اجرا داشتیم. و خب زمانی که چنین اتفاقی بیفتند اجرا تحت تاثیر مسائلی قرار میگیرد. موضوع این بود که چون گروه ما اول اجرا داشت، زیرساختها برای اجرایی معقول آماده نبود. با توجه به این چالش باید بگویم من و اعضای گروه به لحاظ اجرایی اذیت شدیم.
این مشکل از سوی دبیرخانه جشنواره بود یا دلایل دیگری داشته است؟
باید بگویم میزبانی جشنواره از شرکتکنندگان ایرادی نداشته و همه چیز به خوبی انجام شد. مشخص بود که یک سری هماهنگیها از قبل صورت نگرفته بود. این مورد به هرحال نمایشهای حرفهای و بینالمللی را تحت تاثیر قرار میدهد. چنین گروههایی به نور، صحنه مناسب و دیگر امکانات نیاز دارند تا اجرایی مطابق میل کارگردان، بازیگران و دیگر اعضای گروه داشته باشند. وسائل اولیه جزو ضرورتها هستند که متاسفانه آنطور که باید فراهم نشدند.
دکور و صحنه را چه کردید؟
در ابتدا دکور اولیهای در ذهن داشتم که با بودجه آموزشگاه و درآمد تئاتر، با توجه به هزینههای امروزی قابل اجرا نبود. اتفاقا در این زمینه چالش بزرگی داشتم که چطور این کار را انجام دهم. در نهایت دل به دریا زدم و خودم طراحی صحنه و دکور را به عهده گرفتم. طراحی را ساده انجام دادم، طوری که کودکانه باشد و برای رده سنی نوجوان نیز مناسب باشد. این را هم بگویم که در بخش سرزمین آیندگان بازیگر کودک هم داریم که کار کردن با آنها دشواریهای خود را داشته است.
طراحی صحنه مدنظرتان در اجرای جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همانی بود که میخواستید؟
طراحی صحنه ما بسیار رنگی و زیبا بود. و خب در تئاتر کودک و نوجوان این موضوع مولفهای مهم است. بنا به توضیحاتی که در ابتدا دادم، نتوانستم صحنه و دکور مورد نظرم را در جشنواره ارائه کنم. این موضوع خیلی مرا آزرده کرد. البته میخواستم در اینباره به داوران توضیح دادم که گفتند بازی و دیگر موارد بپرداز و موضوع را خیلی جدی نگرفتند. به هرحال تصویر برای من و البته برای کودکان و نوجوانان مولفهای بسیار مهم است. مخاطب کودک و نوجوان همین که چشمش را به اجرا باز میکند باید با رنگ مواجه شود تا اثر مجذوبش کند. از طرفی هم بازی بازیگران را هیجانی در نظر گرفته بودم که در ترکیب با دکور جلوه خوبی را به مخاطبان ارائه کنم و اجرایی با کیفیت داشت باشیم. داوران در پایان کار روی صحنه آمدند و ما را مورد تشویق قرار دادند. آنچه برای من خیلی اهمیت داشت نور بود تا بتوانم تصاویری که در ذهن دارم را تا جای ممکن روی صحنه نشان دهم. سرزمین آیندگان یکی از بخشهای مهمی بود که برای اجرای آن تمهیداتی را در نظر گرفته بودم که متاسفانه امکان اجرای آنها میسر نشد. در این بخش و برای کاخ تاریکی پرندگانی فانتزی را تدارک دیده بودم که نتوانستم آنها را با پروجکشن در سالن پخش کنم. آیندگان در نمایش دست به اختراعات بزرگی میزنند که میخواستم به واسطه ویدئو و با استفاده از تمام عناصر نمایشی به این بخش بپردازم که این هم میسر نشد. و در نهایت نتوانستم قابلیت های دکور که یکی از ویژگیهای نمایش محسوب میشود را به داوران و مخاطبان نشان دهم.
آیا سخنی ناگفته مانده؟
ما این روزها در شهر رشت اجرا داریم و امیدوارم رسانهها چنین اخباری را پوشش دهند.