خبرگزاری کار ایران

مرثیه ای بر صنعت گردشگری کشور؛

جای بخش خصوصی و دولت در صنعت گردشگری عوض شده/ آمارهای گردشگری ورودی کشور دروغ است

جای بخش خصوصی و دولت در صنعت گردشگری عوض شده/ آمارهای گردشگری ورودی کشور دروغ است
کد خبر : ۱۵۳۳۳۸۲

وظیفه بخش خصوصی این است که با دولت همراهی و همدلی داشته باشد. این کار را هم انجام داده است. دولت هم متقابلا باید وظیفه پدری خود را برای بخش خصوصی صنعت گردشگری ایفا کند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، صنعت گردشگری ایران برغم پایان کرونا و پندمی‌های جهانی که امید می‌رفت بهبود بیابد، هنوز در رکود است. صنوف و بخش‌های مختلف این صنعت در شرایط زیانده به‌سرمی‌برند. هتلداران زمینگیر شده‌اند، برخی دفاتر خدمات مسافرتی ایران بخشی از نیروهای متخصص خود را پس از همه‌گیری کرونا و ورشکستگی دفاتر از دست داده‌اند، تورگردانان نیز با بیکاری دست و پنجه نرم می‌کنند. تعدادی از راهنمایان گردشگری هم به مشاغل دیگر حتی به رانندگی اینترنتی روی آورده‌اند. در این شرایط انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران به عنوان مهمترین مدافع صنعت گردشگری کشور و رایزن اصلی جبران زیان‌های دفاتر گردشگری ایران به ادعای خودش؛ تلاش‌هایی را برای بهبود وضعیت این صنعت آغاز کرده است. اما حالا رییس انجمن که بیش از ۲ هزار دفتر خدمات گردشگری کشور را زیر چتر خود دارد، می‌گوید راه نجات این صنعت مستلزم درگیر شدن تمامی ارکان دولت و حکومت است. وگرنه گردشگری ایران روزهای سختی را در پیش خواهد داشت.

«حرمت‌الله رفیعی» رئیس مجمع تشکل‌های ملی گردشگری کشور و رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران است که نسبت به وضعیت گردشگری کشور انتقاد دارد. او معتقد است نجات گردشگری و رسیدن به جایگاه ارزآوری این صنعت در ایران، نیازمند درگیر شدن تمام ارکان دولت و برون سپاری فعالیت‌های دولتی در صنعت گردشگری به بخش خصوصی است.

بعد از کرونا امید بسیاری برای بازگشت رونق به صنعت گردشگری کشور ایجاد شد اما از پایان کرونا تا امروز مشکلات این صنعت حل نشد. دلیل این اتفاق چیست؟

معضلات گردشگری ایران مربوط به یک و دوسال پیش نیست. سالیان دراز است که درخصوص گردشگر ورودی با چالش‌های جدی مواجه هستیم و در شرایط فعلی به‌دلیل اتفاقات جبری که رخ داده وضعیت به‌مراتب بدتر از گذشته شده است. وضعیت گردشگری ایران به‌گونه‌ای شده که حتی کشورهای دوست مثل چین و روسیه نیز که با ایران مراودات اقتصادی دارند، تمایلی برای اعزام گردشگر به ایران ندارند. بنده در سفر با آقای ضرغامی، وزیر سابق میراث‌فرهنگی به چین به مقامات چینی گفتم که چرابا وجود روابط اقتصادی و سیاسی خوب ایران و چین، آن‌ها ایران را در فهرست قرمز سفر قرار داده اند؟

پس از مطالبه ما در چین سفیر آن کشور در تهران اعلام کرد که ایران را از فهرست قرمز خارج کرده اند.

یکی از مشکلاتی که همواره مورد تاکید بوده و نخ‌نما هم شده است این موضوع است که سفرا و نمایندگان ایران در خارج از کشور اهتمامی به فعالیت‌های گردشگری به نفع اقتصاد و منافع کشور ندارند. اصلا به این موضوع ورود پیدا نمی‌کنند. با کشورهای میزبان هم مذاکرات موثر در موضوع روابط گردشگری با ایران ندارند. این درحالی است که وقتی یک سفیر خارجی وارد تهران می‌شود، قبل از آنکه استوارنامه خود را تقدیم جمهوری اسلامی کند، با بخش خصوصی جلسه می‌گذارد و دغدغه سفرای کشورهای خارجی در تهران این است که چه تعداد گردشگر ازایران قرار است به کشورشان اعزام شود. می‌پرسند چه موانعی وجود دارد تا مرتفع کنند اما کدام مسئول و نماینده ما در خارج از ایران این کار را می‌کند؟

وظیفه دولت در کاهش مشکلات صنعت گردشگری چیست؟

ببینید فقط یک نمونه را بگویم. متولیان امر در دولت که البته ما آن‌ها را متولی گردشگری نمی‌دانیم چون متولی امر در صنعت گردشگری واقعا بخش خصوصی است و ۹۰ درصد کار گردشگری را انجام می‌دهد و تنها ۱۰ درصد صنعت گردشگری در اختیار دولت است و آن ۱۰ درصد هم در بخش اجرا نیست. آن‌ها باید مسیر را برای ورود گردشگر به ایران فراهم کند. وگرنه کار اصلی بر دوش بخش خصوصی صنعت گردشگری است.

این متولیان باید موانع را از مقابل صنعت گردشگری ایران بردارد. متاسفانه دولت همراهی خوبی به لحاظ ساختاری با بخش خصوصی نداشته و همین حالا هم ندارد. نقش ما و دولت در صنعت گردشگری کاملا جابه‌جا شده است. جای آن که بخش خصوصی کار کند دولت کار گردشگری می‌کند. ما به این وضعیت منتقد هستیم. چون الان بخش خصوصی ناظر فعالیت‌های دولتی است. در حالی که دولت باید بر بخش خصوصی صنعت گردشگری نظارت داشته باشد و بخش خصوصی هم پاسخگو باشد.

چرا باید بعد از این همه سال اصل ۴۴ قانون اساسی که تاکید بر واگذاری تصدی گری‌ها به بخش خصوصی دارد و از زمان امام خمینی (ره) این اصل تصویب و ابلاغ شده است اجرایی نشود؟ امروز به اشکال مختلف متولی دولتی صنعت گردشگری برای بخش خصوصی بازی در می‌آورد و تقابل بین تشکل‌های بخش خصوصی گردشگری ایجاد کرده است. چون می‌خواهد تصدی‌گری در بخش گردشگری را همچنان حفظ کند. صنعت گردشگری ایران باید تحویل بخش خصوصی شود. آقای صالحی امیری هم بر این موضوع با جدیت نظر دارد. تشکل‌های گردشگری هم قانونی شکل گرفته‌اند و دولت باید تصدی‌گری‌ها را به همین تشکل‌ها واگذار کند. دولت باید در صنعت گردشگری کوچک شود. چون تا زمانی که فربه است توان راه رفتن ندارد و نمی‌تواند حرکت داشته باشد و تا زمانی که متولی دولتی بر گردشگری کشور چنبره زده است هیچ پیشرفتی در این صنعت حاصل نمی‌شود و در همان نقطه صفر خواهیم ماند.

سفرهایی توسط متولیان دولتی صنعت گردشگری به نقاط مختلف جهان انجام می‌شود، دستاورد آن‌ها برای صنعت گردشگری چه بوده است؟

بله متاسفانه مدیران دولتی در صنعت گردشگری سفرهای بسیار به نقاط مختلف جهان دارند. اما باید از آن‌ها پرسید عایدات این سفرها برای گردشگری ایران چه بوده است؟ آقایان یک گزارش به بخش خصوصی گردشگری بدهند و بگویند در فتح الفتوح کشورهایی که به آن‌ها سفر کرده‌اند چه تعداد گردشگر به ایران وارد کرده اند؟ در تمام جهان سفرهای حوزه گردشگری توسط بخش خصوصی برای مذاکره با مقامات کشورها و بخش خصوصی آن‌ها با هدف رونق بخشی به گردشگری ورودی انجام می‌شود. در حالی که در ایران این موضوع کاملا برعکس است. سفرهای مداوم متولیان گردشگری به کشورهای جهان بدون دستاورد برای کشور انجام شده است.

بخش خصوصی گردشگری ایران چقدر در بهبود وضعیت گردشگری کشور توانمند است که شما اصرار به واگذاری تصدی‌گری‌های دولتی به این بخش دارید؟

براساس اصل ۴۴ قانون اساسی تمام تصدی‌گری‌های دولتی باید به بخش خصوصی واگذار شود. به دلیل واگذار نشدن همین تصدی‌گری‌ها است که الان دولت مجری گردشگری شده است و بخش خصوصی تبدیل به ناظر دولت شده است. تا بخش خصوصی جایگاه خود را نداند وقائل به این موضوع نباشد که ولی نعمت بخش دولتی است و چرخ اقتصاد جامعه و صنعت گردشگری کشور را به حرکت در می‌آورد و منبع و منشا گردش مالی و ارزآوری به کشور است همین چرخه باطل ادامه دارد. بخش خصوصی که نباید پشت سر دولت راه بیفتد. دولت وظیفه دارد که قوانین دست و پاگیر در فعالیت بخش خصوصی گردشگری را بردارد.

بازارسازی گردشگری و بازاریابی این صنعت باید دولتی باشد یا خصوصی؟ معاونت گردشگری مدام از تعریف و تغییر بازارهای هدف گردشگری ایران سخن گفته است این فعالیت‌ها چقدر توانسته منجر به رونق بخشی به صنعت گردشگری ایران شود؟

ما می‌گوییم گردشگران خارجی به ایران سفر نمی‌کنند. باید ببینیم چرا گردشگران خارجی به ایران نمی‌آیند؟ متولی دولتی گردشگری بیاید اعلام کند که گردشگران خارجی از کدام کشورها به ایران سفر می‌کنند؟ بیایند آمار و ارقام بدهند. بیش از ۵۰ درصد گردشگران ما از کشورهای همسایه می‌آیند. آیا یک نمایشگاه در همین کشورها برگزار کرده است؟ آیا برنامه ریزی کرده است که توریست همسایه که به ایران می‌آید بتواند بهره‌مندی برای صنعت گردشگری ایران ایجاد کند؟ توریست همسایه می‌آید یک چیزی هم از کیسه ملت بر می‌دارد می‌برد. آن هم در این شرایط بد اقتصادی که ۵۰ درصد گردشگر ورودی به ایران از مبدا کشورهای همسایه هیچ ارزش افزوده‌ای برای صنعت گردشگری کشور ایجاد نمی‌کنند. ببینید از کشورهای دیگر چه تعداد گردشگر وارد ایران می‌شود؟ اصلا نظم و نسقی وجود ندارد و معلوم نیست از کشورهای هدف گردشگری ایران چه می‌خواهیم؟ آمار گردشگران ورودی از کشورهای غیرهمسایه هم که افتضاح است. بروید ببینید چند گردشگر خارجی غیر از کشورهای همسایه وارد ایران شده است؟ به ۵۰ هزار نفر می‌رسد؟ آقایان برنامه ریزی برای ورود یک میلیون گردشگر همسایه را رها می‌کنند و دنبال کشورهایی می‌گردند که با هر بهانه‌ای ایران را در فهرست سیاه سفر قرار می‌دهند. نمی‌گوییم در آن کشورها نباید کار کرد. ولی همین کشورهایی که از ایران بهره‌مند هستند مثل چین و روسیه و کشورهای همجوار شمالی و جنوبی خودمان که از گردشگران ما بهره‌مند هستند، آقایان بگویند چه برنامه‌ای برای بهره‌مند کردن صنعت گردشگری ایران از آن‌ها داشته اند؟ در کدامیک از نمایشگاه‌های گردشگری آن‌ها حضور جدی دارند؟ کدام نمایشگاه ترکیه را رفته اند؟ کدام نمایشگاه دبی، عراق و هند و پاکستان رفته اند؟ اصلا ارتباط گردشگری برای تسهیل ورود بخش خصوصی به بازارهای آن‌ها ندارند.

دولت می‌گوید ۸ میلیون گردشگر به ایران سفر کرده‌اند؟

در اوج شکوفایی گردشگر ورودی به ایران بعد از ماجرای برجام در سال ۹۷ ببینید تمام گردشگر ورودی به ایران که توسط بخش خصوصی و دولتی وارد کشور شده‌اند به نیم درصد این آمارها هم نمی‌رسد. این که می‌گویند ۸ میلیون گردشگر وارد کشور شده است کاملا دروغ است. بخش خصوصی گردشگری و دفاتر گردشگری کشور صدهزار گردشگر ورودی هم نداشته اند.

پس چاره کار چیست؟

بخش خصوصی و دولتی باید تحرک خود در موضوع گردشگری را بیشتر کنند و از این رخوت و خستگی که بعد از غائله کرونا به صنعت گردشگری ایران چسبید، خودشان را رها کنند. باید تلاش کنند و این وضعیت تا زمانی که بخش خصوصی با اختلاف نظر و تشتت علیه یکدیگر فعالیت کند ادامه خواهد داشت. دولت هم تا زمانی که بخش خصوصی را رودرروی یکدیگر قرار دهد هیچ وقت نمی‌تواند عملکرد مناسبی در بخش گردشگری از خود برجای بگذارد.

فکر می‌کنید دولت جدید قادر به حل مشکلات صنعت گردشگری باشد؟

درحال‌حاضر دولت پوست‌اندازی کرده و وظیفه بخش خصوصی این است که با دولت همراهی و همدلی داشته باشد. این کار را هم انجام داده است. دولت هم متقابلا باید وظیفه پدری خود را برای بخش خصوصی صنعت گردشگری ایفا کند. باید کار کند آنچه در توان دارد برای حمایت از بخش خصوصی و صنعت گردشگری ایران انجام دهد. همین بخش خصوصی گردشگری بود که مقدمات لغو روادید با روسیه را ممکن کرد. دولت فقط امضای آنرا زد ولی مقدمات آن توسط بخش خصوصی چیده شد.

موضوع دیگر این است که حضور در نمایشگاه‌ها و رویدادهای بین المللی صنعت گردشگری از عهده یک آژانس دار خارج است که بخواهد ده‌ها میلیارد تومان هزینه کند تا ایران را به گردشگران بین المللی معرفی کند. دولت باید بودجه تبلیغاتی برای این موارد اختصاص دهد. بخش دولتی گردشگری ایران اگر تاکنون نتوانسته این بودجه را تامین کند خب اتفاق بدی بوده. مگر عوارض خروج از کشور متعلق به صنعت گردشگری نیست؟ چرا نتوانستند این بودجه را پیشتر بگیرند؟ الان هم اگر گرفته‌اند چرا این بودجه را در بخش تبلیغات گردشگری ایران و حمایت حضور در رویدادهای جهانی گردشگری هزینه نکرده‌اند؟ این بودجه مثل یک قالب بزرگ یخ است که اگر خرد و تکه تکه شود تمام آن از بین می‌رود. این بودجه باید در مسیر رشد گردشگری کشور هزینه شود. در همین روزهای اخیر قانون خلق الساعه‌ای به تصویب رسید که از گردشگران خروجی علاوه بر عوارض خروج از کشور ۱۰ یورو اضافه هم برای توسعه فرودگاه‌ها بگیرند. ما به این موضوع نقد داریم. ارز رایج مملکت ریال است. اما متولیان امر دوراقع از مردم اخاذی می‌کنند و باید بگویند بر چه اساسی مسافر خارجی باید ۱۰ یورو اضافه به دولت بدهد؟ اصلا چرا واحد یورویی برای آن انتخاب کرده اند؟ چرا متولی دولتی گردشگری در این ماجرا سکوت کرد؟ مگر نباید مدافع حقوق گردشگران و مسافران و ارزانتر کردن سفر برای مردم باشد؟ می‌دانید این مصوبه چه تبعاتی برای صنعت گردشگری ایران دارد؟ از آثار تورمی آن در بخش گردشگری اطلاع دارید؟ تمام بخش‌های دیگر صنعت گردشگری به همین بهانه قیمت‌ها را افزایش خواهند داد. تورم این مصوبه هم بر دوش آن ده درصدی که سفر خارجی می‌روند و برخوردار هستند نخواهد بود بلکه بر دوش آن ۹۰ درصدی است که در سال حتی یک سفر داخلی را هم نمی‌توانند تجربه کنند. چرا با این قوانین خلق الساعه مردم و بخش خصوصی گردشگری کشور را گرفتار می‌کنید؟

در شرایط فعلی وضعیت دفاتر مسافرتی و بخش خصوصی صنعت گردشگری چگونه است؟

بعد از کرونا و تا همین امروز تعداد زیادی از دفاتر گردشگری ایران تعطیل شد. در همان دوران کرونا فریاد کشیدیم که نیروی انسانی متخصص در صنعت گردشگری کشور باید حفظ شود. راهکار مکتوب ارائه دادیم. همان زمان مسئولین دولت با ما تماس گرفتند و از راهکارهای ارایه شده قدردانی کردند. پیشنهاد مکتوبی را که برای حفظ نیروی انسانی متخصص صنعت گردشگری مکتوب کرده بودیم به هیات دولت هم بردند. اما نتیجه چه شد؟ امروز دفاتر مسافرتی کشور اصلا کار ندارند. همه بیکار هستند. حتی توان مالی برای حفظ پرسنل خودشان را هم ندارند.

این وضعیت را مقایسه کنید با کشور ترکیه. آن کشور قبل از کرونا ۴۵ میلیون گردشگر داشت. بلافاصله بعد از کرونا تعداد گردشگران ترکیه به ۵۷ میلیون گردشگر رسید. در همان دوران کرونا حتی عراق هم مرزهای خود را به روی گردشگران مسدود نکرد. یک تلفات هم به دلیل کرونا نداشت. در حالی که در ایران با شیوع کرونا توپ به زمین گردشگری افتاد. دولت از درمان عاجز بود و مدام اعلام می‌کرد گردشگری عامل انتقال ویروس است. خب نتیجه کار چه شد؟ جز این که صنعت گردشگری ایران به قهقرا رفت؟ آمار خود دولت گفته است که جذب یک نیروی متخصص در صنعت گردشگری ایران ۲۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. این آمار کارشناسان متخصص در خود دولت است. ما همانزمانم برای آن که نیروی انسانی متخصص خود را از دست ندهیم پیشنهاد پرداخت وام با بازگردان طولانی مدت و سود کم را به دولت پیشنهاد دادیم تا نیروی انسانی متخصص را از دست ندهیم. در همان پیشنهاد گفته بودیم اگر اینکار را نکنید دودش در چشم خود دولت می‌رود. اما گوش نکردند. دو سه ماه بعد در همان وزارت کار همان دولت، پرسنل بیکار شده صنعت گردشگری که از دفاتر تعدیل می‌شدند رفتند و یکسال بیمه بیکاری برای هر ماه ۲۰ میلیون تومان از دولت پول گرفتند. وام را ندادند و همه پول را هم خود دولت به بیکار شدگان صنعت گردشگری کشور پرداخت کرد. اما یک ضربه دیگر هم خوردیم. نیروی انسانی متخصص جدا شده از پیکره صنعت گردشگری ایران جذب مشاغل دیگر شد. راهنمای متخصص یا مسئول فنی یک آژانس جذب حرفه کاشت ناخن شد که درآمدش از صنعت گردشگری بیشتر است. حدود ۷۰ درصد از نیروی انسانی متخصص صنعت گردشگری ایران به دلیل نبود برنامه ریزی از سوی دولت برای حفظ آن‌ها از این صنعت کوچ کرد. حالا دفاتر گردشگری باید با فانوس دنبال پرسنل خبره در بخش‌های مربوط به فروش تور و بلیت و حسابداری و آشنا به موضوع صدور ویزا بگردند. صنعت گردشگری ایران در یک چشم بر هم زدن خالی از نیروی متخصص شد و وقتی این اتفاق افتاد عملکرد بخش خصوصی گردشگری تضعیف می‌شود. چه کسی این کار را کرد؟ این عملکرد بخش دولتی صنعت گردشگری کشور بود. وضعیت بخش خصوصی صنعت گردشگری چه شد؟ با چالش‌های بزرگ مواجه است که حل آن‌ها سال‌ها زمان خواهد برد.

انتهای پیام/
مریم جلیلوند فرد
ارسال نظر
پیشنهاد امروز