کارگردان «سرطان اجتماع» مطرح کرد؛
با نمونههایی از فساد در این مستند آشنا میشوید/ بدون کوتاهی یک مسئول، فساد شکل نمیگیرد
محسن اسلامزاده با اشاره به اینکه در مجموعه مستند «سرطان اجتماع» با صراحت به موضوع فساد و افراد مفسد پرداخته شده، گفت: نباید برای حفظ آبروی مفسدان اقتصادی مماشات کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه مستند ۱۰ قسمتی «سرطان اجتماع» با موضوع فساد اقتصادی به کارگردانی محسن اسلامزاده این روزها از شبکه مستند در حال پخش است.
این مجموعه مستند در هر قسمت به یک مورد در موضوع فساد اقتصادی میپردازد که از جمله این موضوعات میتوان به خصوصیسازی، نظام سلامت، قوانین شهرداری، زمین، گمرگ، و سوخت و… اشاره کرد که هر قسمت با بررسی پروندههای واقعی تا از طریق مرور جرائم به شکلی جزئیتر، به اتفاقات رخ داده در نظام اقتصادی کشور میپرازد.
به بهانه پخش این مجموعه مستند از تلویزیون، با محسن اسلامزاده گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
«سرطان اجتماع» به یکی از مهمترین مسائل روز کشور میپردازد. ساخت آن به شما پیشنهاد شد یا با دغدغه شخصی به سراغ آن رفتید؟
با اینکه بیشتر آثار من در حوزه بینالملل است همیشه دغدغه ساخت مستندهای داخلی با مسائل موجود در کشور را داشتم و در این بین بخصوص پرداختن به مفاسد اقتصادی و مبارزه با آن از موضوعات مهمی بود که همواره به آن توجه داشتم.
در این حوزه چند مستند ساختهام که بعضی از این آثار پخش شدهاند و برخی نیز متأسفانه به پخش نرسیده و آرشیو شدهاند. همه ما در این جامعه زندگی میکنیم و دغدغه اقتصادی داریم و برای خودمان و فرزندانمان نگران هستیم. من قبل از شروع ساخت این مستند فضای ذهنیام ناامید بود که امکان ساخت اثری در این زمینه وجود داشته باشد اما بعد به این نتیجه رسیدم حالا که دوربین به دست دارم و میتوانم کاری کنم، بهتر است به این موضوع ورود کنم و پیشنهاداتی نیز به من ارائه شد.
من یک مجموعه با عنوان «هزارتوی پیشرفت» را در سه کشور چین، روسیه و ترکیه ساختم و پس از آن بود که به من پیشنهاد شد درباره مفاسد اقتصادی و اقتصاد در داخل کشور اثری تولید کنم ولی پیشنهاداتی که به من میشد را شعاری میدانستم و بر این عقیده بودم که جدی گرفتن این پیشنهادات تا حدی وقت تلف کردن است تا اینکه در شبکه مستند طرحی تحقیقاتی ارائه شد که بر گلوگاههای فساد و راهکارهای جلوگیری از تولید فساد کارهای تحقیقاتی انجام شده بود و سرفصلها به شبکه مستند مربوط بود و ساخت این مجموعه به من پیشنهاد شد. من هم با اشتیاق ساخت آن را برعهده گرفتم چون ساخت این اثر برای من مثل یک گمشده بود و برایم مهم بود که اگر بتوانم در راه مبارزه با فساد به اندازه یک درصد هم تأثیرگذار باشم، کار بزرگی انجام شده است.
با چه چالشهایی در ساخت این مجموعه مواجه شدید؟
من برای شروع کار چند چالش داشتم، نمیدانستم که ساخت این مجموعه مستند تا این حد سخت است و مرا پنج سال درگیر میکند. نکته دیگر این بود که یکسری مفاهیم به ما سپرده بودند که در فیلمسازی پرداختن به این مفاهیم کار بسیار سختی بود. به عنوان مثال «تعارض منافع»، «شفافیت»، «راهاندازی سامانهها» و... اینها مفاهیمی کلی هستند که پرداختن به آنها واقعاً کار سختی است. ما باید در ابتدا این مفاهیم را عینی میکردیم، برای بیان این مفاهیم قالب مناسب را انتخاب میکردیم و به عنوان مثال به این نتیجه رسیدیم که «تعارض منافع» را در حوزه نظام سلامت بهتر میتوان پیگیری کرد یا «شفافیت» را در سرفصل دیگری میتوان پیگیری کرد یا «سامانهها» در گمرک امکان پیگیری داشت.
با این حال هر مفهوم برای پرداختن به شکلی بود که مخاطب عمومی نداشت و ما برای اینکه اثری جذاب بسازیم، وارد مثال شدیم و از اینجا به بعد کار بسیار سختتر شد چراکه وارد مصداقها شدن یعنی رفتن به سراغ پروندههای کلان اقتصادی و رفتن به سراغ این موضوع مراحل پیچیدهای برای تأیید میخواهد.
مثلاً در قسمت بورس کالا ما یک پرونده کامل فساد را در زمینه دریافت خوراک مواد پتروشیمی در فیلم روایت کردیم و حتی اسم متهم را مطرح کردیم و چهرهاش را هم تار نکردیم. این کار در نوع خودش بینظیر است ولی کار بسیار سختی بود که ما بتوانیم برای دریافت تصاویر و انجام مصاحبههای امنیتی تأییدات لازم را بگیریم. حتی پس از به دست آوردن تصاویر، برای استفاده از آنها در فیلم با چالش مواجه شدیم و اصلاحیههایی متوجه مستند شد.
چرا برای به تصویر کشیدن چهره متهمان فساد و همچنین پرداختن به پروندهها، اصرار داشتید که دقیقاً بدون ملاحظاتی مثل شطرنجی کردن صورت یا اشارههای تلویحی و مخفف کردن اسم، فسادهای صورت گرفته را روایت کنید؟
هر جا به فساد پرداختیم، روایتمان مصداقی و دقیق بود. به عنوان مثال در قسمت دوم به موضوع قاچاق صد میلیون لیتر سوخت در نزدیکی پایتخت پرداختیم و در این قسمت هم اسم فرد متخلف و دادگاههای متهم را به تصویر میکشیم و اصرار داشتیم که اینگونه دقیق و با مصداق پیش برویم تا مخاطب بداند ما دقیقاً درباره چه چیزی صحبت میکنیم.
ما تأکید داشتیم که نشان دهیم تأثیر مستقیم فسادهای صورت گرفته بر زندگی مردم چیست. مثلاً همین موضوع سوخت که مسئله بسیار مهمی است وقتی در این مجموعه مطرح میشود باید مصداقهای فسادش را به طور واضح بیان کنیم و مخاطب بداند کسانی هستند که از طریق سوخت اقدام به قاچاق عمده میکنند.
اما «سرطان اجتماع» وارد راهکار هم میشود. مثلاً در ماجرا فساد سوخت به سامانهها، اصلاح قوانین و... اشاره میشود. زمانی که ما این مستند را میساختیم یک راننده تانکر سوخت میتوانست بدون دریافت مجوزهایی خاص تا پنج کیلومتری مرز برود و هیچ کسی هم مزاحمش نمیشد که البته تا امروز اتفاقاتی رخ داده و شرایط برای قاچاقچیها سختتر شده ولی باید اتفاقات دیگری هم رخ دهد که ما در این مستند موضوع را باز کردیم و انتظار میرود در تکمیل این مسیر تیمهای رسانهای برای پیگیری بیشتر از دولت جدید جلوگیری از فسادها را مطالبه کنند.
حدود سه سال است تانکرهای سوخت ما را گمرک افغانستان از لب مرز ما برمیگرداند و هیچکس نمیداند که این اتفاق به چه دلیل رخ میدهد اما من که درباره این موضوع فیلم ساختیم در جریان هستم که چرا این اتفاق رخ میدهد و دلیلش این است که این سوختها از ایران با عنوان هیدروکربن صادر میشود ولی به افغانستان اعلام میشود که تانکرها حاوی گازوئیل هستند، وقتی افغانستان متوجه میشود که در تانکرها گازوئیل نیست، مجبور است هیدروکربن را به گازوئیل تبدیل کند و به همین دلیل تانکرها را برمیگرداند. در کشور ما هم قانون و مقررات دور زده میشود و با تخلفاتی سوخت منتقل میشود.
در حوزههای مختلف مثل نظام سلامت، بحث زمین، کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداریها، گمرک و… سعی کردیم با دقت و دقیق وارد شویم و وارد موضوع سختی شدیم که امیدوارم از آن سربلند بیرون بیاییم.
بنابراین شما به سراغ برخی پروندهها رفتهاید که هنوز باز هستند؟
بله. به خصوص در بحث زمین به سراغ نمونههایی رفتیم که پروندههایشان چندین سال است که باز است و ما حتی این پروندههای باز را هم در این مجموعه مورد بررسی قرار دادیم.
معمولاً پرداختن به موضوع فساد، درگیر شدن با جریانهای قدرتمندی است که میتواند موجب عقبنشینی مستندساز شود. آیا با این چالشها هم مواجه شدید؟
ساخت چنین مستندی واقعاً کار سختی است و ما بیش از یک سال مشغول اصلاحیه زدن به مستند بودیم که البته به روح کلی کار و حرف این مجموعه ضربهای وارد نشد و هیچ قسمت مهمی حذف نشده اما مشاورههای حقوقی داشتیم و کارشناسان صداوسیما این مجموعه را میدیدند و پیشنهاداتی به ما میدادند و حذف و اضافههایی صورت گرفت تا این مستند به اثری که امروز مشاهده میشود تبدیل شد.
به هر شکل ساخت چنین اثری با ریسک و خطر همراه است چرا که یک مفسد اقتصادی معمولاً فردی است که موقعیت مالی خوبی دارد و حتی وکلای خوبی هم دارد و میتواند برای شما چالش ایجاد کند و حداقل شما را درگیر دادگاه کند. به هر شکل بر این عقیدهام که باید این هزینه را پذیرفت، ما باید آنچه که صلاح میدانیم را مطرح کنیم و امیدوارم خداوند هم ما را یاری کند. به نظر من در لفافه صحبت کردن کافی است و باید یک بار هم انگشت اشارهمان را مستقیم به سمت افراد فاسد بگیریم و با آنها روبرو شویم و اجازه ندهیم حق و حقوق مردم ضایع شود.
یکی از مفسدان در لحظه دستگیری در یکی از ویلاهای خود در شمال تهران بود که در همان زمان مشغول انجام هزاران کثافتکاری بود و با پول حاصل شده از دزدیهایش به زندگی متمولانهای رسیده بود و خون آدم به جوش میآید وقتی این صحنهها را میبیند و میداند امروز کسانی هستند که در خرج هزینه روزمره خود دچار مشکل شدهاند و حتی نمیتوانند ماهانه یک کیلو گوشت بخرند. ما باید این افراد را متهم کنیم و آبرویشان را بریزیم و مماشاتی نداشته باشیم.
بسیاری بر این عقیدهاند که خصوصیسازی اصلیترین سیاست اقتصادی حاکمیت است و شما در این مجموعه به این موضوع هم پرداختهاید. از چه منظر خصوصیسازی را دنبال کردید؟
اتفاقاً خصوصیسازی موضوعی است که پس از ساخت این مجموعه هم آن را دنبال کردم و مستند دیگری با عنوان «گره کور» ساختم. اتفاقاً شروع فیلم دومم از همین نمونهای که در تبریز کار کردم است و سراغ چند نمونه دیگر هم میروم.
وقتی بعد از چهار سال به سراغ خصوصیسازی رفتم آنچه که متوجه شدم این است که خصوصیسازی اجرا شده با سخنان رهبری فاصله زیادی دارد. اگر واقعاً ما به سمت خصوصیسازی و پایان تصدیگری دولت برسیم و دولت خودش را رقیب بخش خصوصی حقیقی نداند و با بخش خصوصی کار کند قطعاً اتفاق مثبتی رخ میدهد.
من نمونههایی دیدم که با کار دادن به بخش خصوصی واقعی و تقویت آن موجب اتفاقات بسیار خوبی شدهاند و فکر میکنم خصوصیسازی واقعی به نفع کشور است ولی ما با مواردی مواجه هستیم که به صورت رد دیون یا به شرکتهای شبهه دولتی واگذار میشوند و عاقبت این کارها مشخص است و به نظر من از مواردی باید صریحاً به آن انتقاد کرد همین موضوع است.
من پرونده خصوصیسازی ماشینسازی را بررسی کردیم که آقای آل هاشم عزیز از امامان جمعه ممتاز ما که مزدشان شهادت بود، محکم در آن پرونده پای حق مردم ایستادند و حقوق آنها را مطالبه کردند و پروندهای که واقعاً یک مفسد یک شرکت ملی ما را گرفته بود و حتی نمیدانست که کارخانه ماشینسازی کارخانه خودروسازی نیست و به ماشینهای صنعتی مربوط است و در مصاحبهای گفته بود که من میخواهم خط تولید «بی. ام. دبلیو» را وارد ایران کنم. واقعاً باید این سوال را با صراحت پرسید که این چه ساختاری است که چنین آدمی با پروندههایی در حوزه ارز بدون بررسی صلاحیت به چنین جایگاهی میرسد و ضربهای محکم به اقتصاد کشور میزند.
در بسیاری از پروندههای فساد اقتصادی ردپایی از مسئولان کشور هم وجود دارد. آیا به سراغ چنین پروندههایی هم رفتید؟ با چه بازخوردی از سوی مسئولان و نهادها برای پرداختن به چنین پروندههایی روبرو شدید؟
قطعاً بدون کوتاهی از جانب یک مسئول یک مفسد نمیتواند کار خودش را پیش ببرد. به عنوان مثال در قسمت اول کاملاً صریح مطرح میشود که برخی از مفسدان موجب فساد بازرسها میشوند. مثلاً یک نفر برای یک کارخانه تولیدی با مصرف پتروشیمی در یک شهرستان مجوز میگیرد و بعد از اینکه دست این فرد برای انجام فساد رو میشود به کارخانه رجوع میکنند و میبینند که او مشغول تهیه لواشکهای غیربهداشتی است.
چنین اشارههایی داشتیم ولی یکی از آسیبهای ما برای مبارزه با مفاسد اقتصادی القای این حس هست که ما به عنوان مستندساز ممکن است نگاه سیاسی یا سیاستزده داشته باشیم. مثلاً این بدبینی میتواند وجود داشته باشد که ما قصد داریم برای حذف یک نفر از عرصه سیاست فیلمی بسازیم و به موضوع فساد این فرد بپردازیم و دغدغهمان در اصل حذف آن فرد باشد نه مبارزه با فساد. یا حتی ممکن است با بیان اسمهای بزرگ ظاهری به خصوص داشته باشیم و این تصور را با ظاهرمان ایجاد کنیم که ما مثلاً با افراد بزرگ درگیر هستیم.
ما در این مسیرها نبودیم و قصدمان صرفاً حل مشکل بودیم و به افراد تأثیرگذار در اتفاقاتی که مطرح شدهاند، در هر سطحی اشاره شده و حذف و سانسوری نداشتیم اما اینکه به سراغ فرد خاصی برویم و او را مورد حمله خود قرار دهیم جزو مشی و هدف ما نبوده است. مثلاً در بحث زمین در استان تهران زمینی وجود دارد که بیش از هزار هکتار است و به یک شخص ارائه دادهاند و این زمین بلاتکلیف باقی مانده است.
قطعاً در هر فسادی ردپایی از عملکرد مخرب بانکها وجود دارد اما چرا به طور اختصاصی یکی از سرفصلها را هم به موضوع بانکها اختصاص ندادید؟
همانطور که اشاره کردید در هر فسادی کنارش ماجرای تسهیلات بانکها وجود دارد و ما در قسمتهای مختلف به این ماجرا ورود کردیم و میتوان گفت که این موضوع در بسیاری از قسمتها وجود دارد اما اینکه به صورت اختصاصی قسمتهایی را به موضوع بانکها اختصاص دهیم جزو اولویتهای ما نبود.
کار ما واقعاً سخت بود و واقعاً بخشی از ماجرا به توان من بستگی دارد. ساخت این مجموعه واقعاً کار سختی بود و باید بگویم که در سال دوم وضعیت به شکلی بود که خیلی از همراهان این مستند از تیم جدا شده بودند و من در خیلی از موارد تنهایی موضوعات را پیگیری کردم و پیش رفتم.
بحث فساد و پرداختن به ابعاد پنهان آن موضوعی گسترده است. آیا در این مجموعه به طور کامل آنچه که مدنظرتان بود را مطرح کردهاید یا ساخت این اثر یا آثار اینچنین را ادامه میدهید؟
این مجموعه در حقیقت 16 قسمت است، وقتی با ماجرای خودرو مواجه شدیم، چون این موضوع بسیار گسترده بود آن را از این مستند جدا کردیم و مجموعه دیگری با عنوان «چهارچرخ» ساختیم که این مجموعه سال گذشته پخش شد و قرار است پس از «سرطان اجتماع» نیز پخش شود.
حقیقتاً پرداختن به مسئله خودرو در یک یا دو قسمت امکانپذیر نبود و ما به سراغ موشکافی و واکاوی ماجرای خودرو در ایران رفتیم و موضوع فراتر از بحث فساد مطرح شد.
من بین طالبان فیلم ساختم، در عراق درباره موضوع داعش فیلم ساختم، فیلمهایی درباره اتفاقات منطقه داشتم اما این مستند سختترین مستندی است که تولید کردم چون اثری بسیار پیچیده است و باید نکات ظریفی در آن رعایت شود و در عین حال نباید حرف فیلم با محافظه کاری قربانی شود و همانطور که مخاطب انتظار دارد، وقتی فیلم روی آنتن میرود حرفتان باید صریح و شفاف مطرح شود.
ساخت این مجموعه واقعاً توان خیلی زیادی از ما گرفت و اگر بازخورد خوبی داشته باشد، انگیزه برای ادامه ساخت چنین مجموعهای به وجود میآید و حتی میتوان مجموعهای تعریف کرد و سرفصلهای این مجموعه را دنبال کنیم.
این مجموعه حدوداً ۸ سرفصل دارد که هر سرفصل حدود یک سال کار دارد و به تحقیقات مفصلی نیاز دارد. ما برای «سرطان اجتماع» مجموعاً بیش از ۱۰۰ جلسه در اقصینقاط کشور فیلمبرداری کردیم، از مرز ایران و پاکستان تا تبریز، لرستان، تهران، مشهد، بندرعباس و جاهای مختلف کشور تصویر داریم.