جلسه نقد و بررسی نمایش «تایتان» برگزار شد
روایت بینامتنی گذارههای «بکت» در آخرالزمان
جلسه نقد بررسی نمایش «تایتان» اثر برگزیده مخاطبین رویداد «همآغاز» به تهیهکنندگی سجاد افشاریان و طراحی و کارگردانی بابک محمودزاده در سالن قشقایی واقع در تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش ایلنا، عصر روز جمعه ۵ مردادماه ۱۴۰۳ در واپسین روزهای دور اول اجراهای عموم نمایش «تایتان»، اثر اکسپرسیونیستی بابک محمودزاده با حضور جمعی از منتقدان و کارشناسان تئاتر، عوامل نمایش و تعدادی از علاقمندان در سالن قشقائی تئاتر شهر تهران، میز نقد و بررسی این نمایش برگزار شد.
نمایش «تایتان» توسط سجاد افشاریان تهیهکنندگی شده است. «تایتان» روایت فرمالیستی و انتزاعی قصهای است که با ارجاعاتی به اساطیر یونان باستان مفاهیم محیط زیستی روز جامعه را در زیر متن خود بیان میکند. میزانسنها و تابلوهای سراسر تصویر این اثر حاکی از حضور جدی کارگردان را در تمام طول نمایش است. متن نمایش «تایتان» را رضا بهکام به رشته تحریر درآورده است. «تایتان» پیشتر در رویداد همآغاز تئاتر شهر نیز به روی صحنه رفته بود و به عنوان اثر برتر از نگاه مخاطبان برگزیده شد و تا کنون نیز طی ۱۹ شب اجرا با آمار ۱۰۰ درصدی در فروش، از جمله آثار پر مخاطب تئاتر کشور است که محمد لهاک نیز به عنوان مجری طرح در این اثر فرآیند تولید را تسهیل میکند. در این نمایش بازیگرانی چون؛ حسین کشفیاصل، ایمان میرهاشمی، محمد نیازی، اودین روشن، علی ایزدی سفیددشتی، طاها احمدی، عارفه احمدپور، سپیده سعیدینیا، میلاد شریف، راضیه شریفی، میرا امیرنسب، محمدرضا محمدپور، نازنین طلوعی، هانیه بهرامی، فاطمه محمدی، ملینا محمودزاده ایفای نقش میکنند.
«تایتان» از ایده تا اجرا ابتدای این میز نقد، رضا بهکام نویسنده «تایتان» درباره متن این نمایش توضیح داد: ایده اصلی اثر به مردادماه ۹۸ باز میگردد و وقتی ایده اولیه توسط کارگردان ارائه شد هم جذاب بود و هم ترسناک، نمایشنامه دست آخر اثر ساموئل بکت دستمایه رویاهای انسان قرارمیگرفت تا نابودی جهان را هشدار دهد. پس از دهها جلسه گفتوشنود سپس به این نتیجه رسیدیم که با استفاده از اسطورههای یونان باستان متن نمایشنامه را به سویی که میخواهیم هدایت کنیم.
وی افزود: وقتی تصمیم برای دراماتورژی و دخل و تصرف بر نمایشنامه دستآخر ساموئل بکت قطعی شد برای مشورت با محمد چرمشیر وارد گفتوگو شدم. نکته جالب توجه این بود که این استاد چیره دست نمایشنامهنویسی به شدت با دست بردن به متن «بکت» مخالف بود، اما این برایم شروع یک چالش ویژه بود، تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم.
بهکام با بیان اینکه متن نمایش «تایتان» بیش از ۱۲ مرتبه بازنویسی شده و در فرآیند ایده تا اجرا دستخوش تحولات دیالکتیک متعددی شده، تصریح کرد: به غیر از اجماع بر سر ایدههای متفاوت من و کارگردان که هریک از دو جهان متفاوت بودیم، لحظه آخر با یک چالشی به نام نمایش ۸۰ دقیقهای مواجه شدیم، از سوی متولیان سالن نمایش باید ۲۰ دقیقه از یک نمایش ۱۰۰دقیقهای کاسته میشد تا به زیر ۸۰ دقیقه برسیم و شاید این تنها مسئلهای بود که به میزان قابل ملاحظهای نمایش را آنهم در بحث محتوا تهدید میکرد.
«تایتان»؛ بکت به روایت نسل Z
در ادامه نیز بابک محمودزاده در پاسخ به این پرسش که چرا نمایشنامه دست آخر بکت دستمایه خلق اثری تازه شد، گفت: به اعتقاد من متن دست آخر یکی از بهترین آثار ساموئل بکت و یکی از بهترین آثار دراماتیک جهان است، شخصیتهای بکت در کنار ما زیست میکنند ما پرسوناژ را هر قدر بیگانه از حیث فرهنگ اما در ملالآور بودنشان کاملا مخاطب با آنها همذات پنداری میکند. کارگردان نمایش «تایتان» توضیح داد: وجود فضای انتظار در آثار بکت و پرسوناژهایی که همگی از فلسفه ملال سوگوارند این اجازه را به من میداد تا در تلفیق آن با اساطیر دراماتیک یونانی، اثری را خلق کنم که جوان نسل z حوصله تماشای آنرا داشته باشد.
به گفته کارگردان نمایش «تایتان»، نسل امروز جامعه مخاطبین تئاتر با روحیهای ماشینزده، به شما فرصت پرداخت نمیدهد، همینکه پرده کنار میرود اگر برایش شگفتی خلق نکنی، سخت بیرحم است و ممکن است تا پایان اثر صبر و تحمل نداشته باشد. کافی است شما لحظهای برای ذهن و روح مخاطبتان، برنامهریزی و مهندسی دقیقی نداشته باشید، آنگاه بازی را سخت باختهاید، ممکن است از سوی تماشاچی حتی تحقیر شوید و یا در کمترین پیامد ممکن با سالنی خالی از مخاطب روبه رو شوید. اینکه امروز صندلی خالی در اجرای «تایتان» ملاحظه نمیکنید ماحصل فرآیندی بسیار پر زحمت من و گروهم است.
تقابل بکت و «تایتان» در پستمدرنیسم خاورمیانه
محمد حسن خدایی کارشناس و منتقد تئاتر هم اظهارات خود را با بیان اینکه اگر قرار است متن بکت را خوانش جدیدی داشته باشیم باید خوانش ما در قامت آثار بکت باشد، تصریح کرد: نمایش «تایتان» محصول جهان پسامدرن خاورمیانهای است، اما بکت به شدت مقابل این تفکر است.
وی با انتقاد از ایدهپرداز اثر گفت: نمایش «تایتان» میتوانست به جای متن «دست آخر» از متن دیگری نیز اقتباس میشد، در این صورت تغییری حاصل نمیشد.
وی در ادامه اضافه کرد: از همین رو این سوال در ذهن است که دست اخر کم و بیش در اتصال از گذشته ماست که آینده را پیشبینی میکند و نهایتا زمان حال به یکباره از میان میرود.
در واکنش به نقطه نظرات خدایی، نویسنده «تایتان» اظهار کرد: ما کاملا و به وضوح شاهد زمان حال با مولفههای زمانی حال حاضر هستیم، ارجاع میدهم به صحنههای دو و یک، جایی که خانواده در نمایش زیست میکند زمان حال ماست. اختلاف نوع زندگی پرسوناژ و شخصیتهای اثر کاملا گواه و نمود مشخصی از زیست و زمان تاریخ و جݝرافیای اثر است.
خدایی همچنین در ارتباط با مشخصههای آثار ساموئل بکت تاکید کرد: اثار بکت همواره در حال حداقل گرایی و کاستن از صحنهها و کنشهای پر طمطراق است. اما در مقابل در «تایتان» شاهد هجوم انواع شخصیتها، درامها و خرده درامها و نوعی بمباران اطلاعاتی هستیم.
«تایتان» نمایشی چندپاره
سحر ناسوتی نیز دیگر منتقد حاضر در جلسه اظهار داشت: اینکه بیان و لحن چند پارهی اثر به نوعی کار را دچار تسلسل کرده است. چنانچه اگر من کارگردان کار بودم تلاش میکردم که رویدادها همسو و همتراز و در قالب یک کنش واحد شکلبگیرد، به عبارت دیگر بهتر بود یک تجربه از زندگی در درام به نمایش درآمده و آن را بست و گسترش و پرداخت کامل کنیم تا چندین تجربه در زندگی را بخواهیم نیمه کاره ناقص پیش ببریم و بیان کنیم.
وی در ادامه با انتقاد به یکی از شخصیتهای نمایشنامه تایتان که به شمایل دلقک، کارکرد راویگونه در اثر داشته، گفت: شخصیتی که بیان روایت اثر را عهدهدار بود، در اجرای جشنواره وجود نداشت و گویا به اثر اضافه شده است. حجم عظیم اطلاعات به میزانی است که با وجود بیان دیالوگهای نغز و مانیفست گونه، متوجه هستیشناسی آن نشدم.
ناسوتی در ادامه با اشاره به موقعیت دراماتیک گذاره «تایتان» افزود: اینکه مشخصه تاییتان و بار دراماتیک آن به عنوان جغرافیای تازه و نویی برای زندگی، اتفاقی است که به سادگی نباید از آن عبور کرد.
رضا بهکام در پاسخ به این پرسش ییان کرد: ما کاملا این پارادوکسیکال را آگاهانه به عنوان پرسش طرح کردیم.
وی ادامه داد: من این بهانه را در متن گذاشتم که جهان در حال نابودی است اما خانوادهای در حال زایش است.
نویسنده نمایش «تایتان» با اشاره به انتقاد ناسوتی که متوجه یکی از شخصیتهای اثر بود، گفت: من صحنهای در متن داشتم که در اجرا به دلیل حذف اجباری ۲۰ دقیقهای نمایش حذف شده است.
بهکام ادامه داد: ما برای اینکه باور پذیرتر و ملموستر این خرده درامهای گوناگون را پیش ببریم و نمایش را عامه پسند کنیم راوی را به عنوان تسهیلگر و بازگوکننده قصه قراردادیم.
وی ادامه داد: این شخصیت به واقع یکی از شخصیتهای قصه که شخصیتی هیبریدی بوده و به گونهای سوپاپ اطمینانی برای درک بهتر فلسفه پس پشت اثر است پس از اجرای جشنواره و در اجرای عموم به اثر اضافه شد.
«تایتان» و سندروم فوق اشباعزدگی ناسوتی در واکنش به اظهارات بهکام بیان کرد: ما با اثری تحت عنوان فوق اشباعزدگی مواجه میشویم، اثر به شدت اطلاعات بیش از حد بیان میکند، که مخاطب پیش از هضم دادهای با دادهی بعدی مواجه میشویم.
ناسوتی با اشاره به این موضوع که هر اثری نمیتواند به طور کامل همه مخاطبین را اݝنا کند، تاکید کرد: با احترام به این اصل که بسیار خوشحالم از اجرای این اثر و یکی از تمهای بسیار جذاب اثر که پیش فرض در ساختار نمایش مستتر است، تم محیط زیستی نمایش «تایتان» است که کمتر از سوی تئاتریها جدی گرفته میشود.
بهکام تاکید کرد: ما باید حواسمان به مخاطب و ذائقه امروزش باشد، مخاطب ما امروز روحیه ماشینزده و بیحوصله دارد، روایت پینگ پنگی، بمباران اطلاعات و… همگی در راستای یک کنش واحد پیش میروند و این از واکنش مخاطب پس از اجرا بر میآید.
روابط بینامتنی در شکل گیری پادآرمانشهر
پژمان دادخواه دانش آموخته فلسفه هنر در مقطع دکتری با تاکید بر روابط بینامتنی نمایش «تایتان»، بیان کرد: تعدد بینامتنهای اثر ما را با یک بمباران اطلاعاتی روبهرو میکند و ما علیالقاعده باید با نوعی پیشفرض به قصه وارد شویم و اینکه در ساختار نیز با یک اثر فرمالیستی مواجه هستیم، فشردگی اطلاعات و حجم آنها از ازل تا عصر حاضر نمایش را مستتر میکند.
دبیر علمی سومین سمپوزیوم ملی روز جهانی گرافیک با بیان اینکه ترسیم یک پادآرمانشهر که قرار است در این متن نشان داده شود، فارݝ از شخصیتها و چالشهای رویداد نوعی ملال را که روایت ویژه ساموئل بکت است در متن به وضوح هویداست که این مهم و فرآیندی کاملا تکنیکال طی میکند.
دادخواه با اشاره به دلالتهای ضمنی در متن اظهار کرد: ما گذارهها، فکتها و حتی آکساسوارهایی در اثر میبینیم که الزاما زائد نیستند و تنها به مانند رکاب زدن دوچرخه سوار در نمایش دچار نوعی دور باطل شدهاند. شاید این همان نقد الینگی در فلسفه کافکایی و یا اگزیستانسیالیسم است.
خدایی با طرح این مقوله که «تایتان» شاید از فقدان یک نظریه و فلسفه مشخص دچار آسیب شده است گفت: این نکته که اثر دچار تکنیک است و این تکنیک نمیتواند به فرم تبدیل شود اسیب زننده است.
دادخواه نیز در واکنش به وی اظهار کرد: به اعتقاد من الزاما مولف یا ارتیست نباید دارای یک نظریه واحد باشد و بگوید مثلا من تنها فلان هستم و لاغیر… گاهی به مانند کارگردان و نویسنده نمایش «تایتان» به جای ارائه نسخه باید تنها گزارش داد.
این استاد دانشگاه هنر در خاتمه اظهاراتش تاکید کرد: متن نمایش «تایتان» را میتوان به عنوان یک نمایش پژوهشی، مطرح کرد و مورد واکایی قرار داد.
فرم، نقطه عطف «تایتان» بابک محمودزاده نیز درباره شکلگیری فرم در نمایش گفت: فرم کاملا در احوالات و ارجاعات نمایش شکل گرفته است. زایمان را که ارجاع به کاشتن بذر امید در جامعه است کاملا با فرم و ساختار ارجاع داده میشود. اینکه برخی صحنهها دارای ایهام هستند و مخاطب دچار برداشتهای متفاوت است، تعمد و نقطه عطف نمایش «تایتان» است.
خدایی با انتقاد از فقدان نمایشنامه خوب و سطح بالا در بدنه تئاتر کشور، تاکید کرد: متاسفانه مدتهاست که ما نمایشنامه خوب پیدا نمیکنیم. این سندروم تئاتر امروز ماست.
الینگی اساطیر
بابک پرهام دیگر منتقد حاضر در این نشست نقد و بررسی در مخالفت با اظهارات بیان شده گفت: وقتی من خودم را در مواجه با اثر قرار میدهم، میبینم که آیا من چارهای جز چنین ساختاری داشتم یا نه، باید بگویم خیر، آیا نمایشنامه دیگری بود، باز هم سراݝ چنین ساختاری میرفتیم؟
وی افزود: به نظر میرسد سعی شده تا گفتمانی از دو وجه نویسنده و کارگردان به یک جهان مشخص و واحد و یک کنش یگانه در نمایش ظاهر شود و این کاملا مشخص و هویداست.
این منتقد تئاتر با تاکید از واکسینه شدن و الینگی زئوس در اثر که به جوکر تبدیل میشود، بیان کرد: شاید گاهی احساس میشود اسطورهها دچار استحاله شدهاند. در گذر نمایش دیده میشود که به دلیل حجم اطلاعات و تعدد قابها و تابلوهای نمایشی اثر به گونهای این نمایش به دلیل فرم اکسپرسیونیستی از مخاطب جلوتر رفته و زمان برای این نمایش کم میآید.
وی ادامه داد: این نمایش به عنوان یک نمایش حرفهای کاملا کار خود را انجام داده و تاثیرگذار است. نمایش آنجا آسیبپذیر است که سالن اجرا محدودیتهایی چون فضا و زمان را بر آن تحمیل میکند.
وی در ادامه اظهاراتش تاکید کرد: من برای نمایش «تایتان» زمانی در حودود ۲ ساعت تصور میکنم تا مخاطب با فضاسازی و پرداخت و اتمسفر و شخصیتپردازی به اجرای پرمݝزتر و شیواتری از تایتان برسد.
در خاتمه این جلسه نقد و بررسی پژمان دادخواه تاکید کرد: همواره روابط بینامتنی اثر را برای من جذاب و قابل مطالعه میکند. این نمایش سرشار از ارجاعات و خرده درامهایی است که روابط بینامتنی اثر را پر تکلف و زیر لایهها و پیچیدگیهای متفاوتی را شکل میدهد و حتی در تجسم بخشی و تبدیل ذهنیت به عینیت با یک اثر قابل قبول و سطح بالا روبهرو هستیم.
گفتنی است نمایش «تایتان» واپسین روزهای جرای خود را در تئاتر شهر سپری میکند و بلافاصله در تماشاخانه دیگری به روی صحنه خواهد رفت.
دیگر عوامل این نمایش منتخب عبارتند از؛ سیده آمنه افتخاری در این نمایش به عنوان طراح لباس و رضا خضرائی نیز طراح نور نمایش «تایتان» است. آهنگسازی و ترکیب صدا نیز برعهده علی داوودی، محمد صاحب الزمانی.
همچنین در این اثر نمایشی، سرپرست گروه کارگردانی: مجید یاراحمدی، دستیار اول کارگردان: آتنا صیادی، برنامه ریز: شیوا شاه حسینی، دستیار کارگردان: شیوا شاه حسینی، پرنیا صادقی ستاره آرام، منشی صحنه: ستاره آرام، اپراتور صدا: آتنا صیادی. ساخت تیزر: حمیدرضا طاهر، ساخت موشن: محمد لهاک، عکاس: رضا جاویدی، امیرحسین احسانی مجری گریم: فاطمه محمدی، امیر محمد محمدی، ندا میرزایی، مدیر تولید: سعید اردشیری، روانشناس گروه: سیده آمنه افتخاری، مدیر روابط عمومی: امیرعباس حیدری، روابط عمومی: مهراوه طالبی، مدیر صحنه: فرشید رادمان، دستیار صحنه: ارشیا خواجه، مدیر رسانه: محمد دانشور