خبرگزاری کار ایران

در برنامه «هفت» مطرح شد:

تولید فیلم کمدی از فیلم جنگی سخت‌تر است/ لزوم سرمایه‌گذاری دولت در صادرات انیمیشن

تولید فیلم کمدی از فیلم جنگی سخت‌تر است/ لزوم سرمایه‌گذاری دولت در صادرات انیمیشن
کد خبر : ۱۵۰۹۷۲۷

یازدهمین قسمت از برنامه سینمایی «هفت»، شب گذشته جمعه ۵ مرداد، به میزبانی بهروز افخمی از شبکه نمایش پخش شد.

به گزارش ایلنا، بهروز افخمی میزبان این برنامه در ابتدا بیان کرد: برنامه امشب را باید با تسلیت از دست رفتن سعید راد شروع کنیم؛ بازیگری که هم پیش از انقلاب و هم بعد از انقلاب جزو بازیگران بزرگ بود. ما بسیاری از فیلم‌های خاطره‌انگیز سینمای ایران را با چهره او به یاد می‌آوریم. در تمام سال‌هایی که من فیلمسازی را شروع کردم و ادامه دادم، همواره به دنبال فرصتی بودم که با سعید راد فیلم بسازم؛ متاسفانه این فرصت قسمت من نشد. اگرچه در فیلمنامه «پایان خدمت» که من نوشته بودم، سعید راد بازی کرد ولی من حسرت کار کردن با سعید راد را خواهم داشت.

میز سینمای ایران به نقد و بررسی فیلم سینمایی «خجالت نکش ۲» اختصاص داشت که با حضور منتقدین امیر قادری، رضا صدیق و امیر پروین‌حسینی تهیه‌کننده این فیلم سینمایی برپاشد.

امیر قادری درباره درگذشت سعید راد تصریح کرد: من بیشتر از اینکه مخاطب فیلم‌های ایشان باشم، مخاطب خود سعید راد بودم. ما دو نوع بازیگری داریم؛ نوع اول بازیگر تغییر نمی‌کند و شخصیت فرد بازیگری‌اش را پیش می‌برد. نوع دوم مختص به افرادی است که نقش‌های مختلفی مانند الکلی، معلولین و ‌‌‌... را بازی می‌کنند. هرچند که گروه دوم جوایز بیشتری از بازیگری را دریافت می‌کنند اما کار راحت‌تری دارند. بازیگران نوع اول که در چارچوب حرکت می‌کنند، کار سخت‌تری دارند و باید گفت که سعید راد در این گروه اول قرار می‌گرفت. او حتی در زندگی‌اش همواره یک شکل بود و حضور خودش به تنهایی بسیار جذاب بود. به نظر من فوت ایشان دوباره ماجرای دهه شصت و ممنوع‌الکاری بازیگرها را پیش می‌کشد. قطعا در این ممنوعیت حسن نیت هم وجود داشت که سینمای فاخری ساخته شود اما من فکر می‌کنم اصل این قضیه مربوط به عدم درک درست از سینماست. فیلم مورد علاقه من در سینمای دینی «کیمیا» است که سعید راد حضور خوبی در آن داشت. باید به این نکته هم اشاره کرد که معلوم نیست دوباره کی بازیگری داشته باشیم که ارتش فوت او را تسلیت بگوید.

در ادامه رضا صدیق درباره فیلم «خجالت نکش ۲» اظهار کرد: قسمت اول این فیلم یعنی «خجالت نکش ۱» فیلم شیرین شریفی است. نکته مهم آن فیلم انضمام به موضوعات سیاسی جاری در جامعه است که مردم نسبت به آن درک دارند. منظرگاه «خجالت نکش ۱» این است که اثر مستقیم سیاست‌های کلان در دولت و در زندگی اهالی روستا را نشان می‌دهد؛ به همین دلیل برای مردم جذابیت درون متنی دارد. تمام آن چیزی که در «خجالت نکش ۱» وجود دارد در «خجالت نکش ۲» دیده نمی‌شود. در قسمت دوم این فیلم بحث انضمام سیاست روز، مناسبات روستا، احترام بزرگ‌تر و حتی قصه وجود ندارند. اگر قرار بود قسمت دوم فیلم ساخته شود باید روی مناسبات تولد و رشد کودک در آن شرایط اشاره می‌شد نه موضوع پرتی مانند اینستاگرام. این فیلم اصلا موضوع مرکزی ندارد. «خجالت نکش ۲» شامل قصه‌های کوتاهی است که از نظر من پیرنگی با یکدیگر ندارند. نقش بهرنگ علوی و نامزدش در این فیلم کاملا اضافه بود. در کل «خجالت نکش ۲» به نسبت «خجالت نکش ۱» خجالت‌آور بود. من فکر می‌کنم علت فروش خوب این فیلم تا الان هم پیوستش با قسمت قبلی است. فیلم‌هایی مانند «خجالت نکش ۲» باید نقد جدی شود، چون می‌شد خط قبلی را ادامه داد و در قسمت قبلی موفق ظاهر شد.

امیر قادری درباره «خجالت نکش ۲» عنوان کرد: به نظر من این فیلم می‌توانست سردستی‌تر از این ساخته شود. درست است که فیلمنامه‌نویس نتوانسته ایده مرکزی را پیدا کند ولی برای اینکه کم‌فروشی نکند، تلاش کرده مدام داستان‌های کوتاهی را بسازد و به هم بچسباند. این فیلم با استقبال تماشاگر روبرو شد و من علت آن را نبود کمدی روستایی در سینمای ایران می‌دانم، ژانری که ایتالیا به خوبی از آن استفاده می‌کرد. سینماگران ما نمی‌توانند ایده مرکزی که از کمدی شهری درمی‌آورند را در کمدی روستا بیابند. نمونه درجه یک این موضوع «طلاق به سبک ایتالیایی» و «فریب‌خورده و رها شده» از سینمای ایتالیا است. شما در این فیلم‌ها می‌بینید که چگونه بخش عظیمی از سنت کشورش را به چالش می‌کشد.

بهروز افخمی درباره «خجالت نکش ۲» یادآور شد: این نوع کمدی کاملا با قسمت اولش متفاوت است. این نوع کمدی بی‌منطق و شوخی با ساختار زبان با موضوعی که جدی نیست، جزو مورد علاقه‌های من است. ساختن این فیلم‌ها ایرادی ندارد؛ قرار نیست همه فیلم‌ها انضمام سیاسی و موضوعات اجتماعی روز را داشته باشد.

امیر قادری تصریح کرد: به هر حال این مدل کمدی باید چند نقطه اوج داشته باشند. «خجالت نکش ۲» مقداری فلت است و سکانس اوج خنده‌دار ندارد. اگر این فیلم چند سکانس خنده‌گیر بیشتری داشت، می‌توانست فروشی بهتر از حال حاضر داشته باشد.

در ادامه امیر پروین‌حسینی، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «خجالت نکش ۲» به میز پیوست.

امیر پروین‌حسینی درباره نوع کمدی این فیلم بیان کرد: من بعد از ساختن فیلم‌های جنگی، چندین سال است که به ساختن فیلم کمدی مشغول هستم‌‌. من هیچ فیلم کمدی ندارم که اتفاقی در مارکتینگ سینمای ایران رقم نزده باشد و همه آن‌ها استراتژی بازاریابی پشتشان است. در «خجالت نکش ۱» ما می‌خواستیم کمدی بسازیم که شبیه هیچ کار خارجی نباشد و بستر کاملا ایرانی باشد؛ در واقع به همین دلیل بستر روستا را برای این کار انتخاب کردیم. نظر دیگران بر این بود که کسی برای دیدن فیلم روستایی به سینما نمی‌رود اما «خجالت نکش ۱» این موضوع را تغییر داد.

پروین‌حسینی ادامه داد: نظر منتقدان این برنامه به لحاظ آکادمیک صحیح است اما با سلیقه مردم ایران فاصله دارد. من برای مردم فیلم می‌سازم، من با رعایت استانداردهای خوم در نظر می‌گیرم که آن‌ها چه چیزی را می‌پسندند. من قبول ندارم که «خجالت نکش ۲» قصه ندارد، اتفاقا ایده اصلی بسیار مهمی دارد‌. ایده مرکزی فیلم جدایی قنبر از صنم است.

بهروز افخمی خاطرنشان کرد: در واقع منظور امیر پروین‌حسینی این بود که جامعه امروزی ما قصه کوتاه را می‌پسندد و مخاطب قصه طولانی را که به مقدمه‌چینی مفصل نیاز دارد را دنبال نمی‌کند. چه اشکالی دارد که روی فیلمی که قبلا ساخته شده و مرکز شناخته شده ای دارد، قصه‌ای دنبال نشود؟

پروین‌حسینی اظهار کرد: توانایی آقای مقصودی در قصه‌نویسی‌شان است‌‌. تمام موفقیت «خجالت نکش ۲» و «خجالت نکش ۱» به دلیل قصه‌اش است. من به تعداد بلیت فروخته شده اهمیت می‌دهم نه مبلغ فروش. «خجالت نکش ۱» را ۲۹۹هزار نفر دیدند اما تا به این لحظه بالای یک میلیون نفر برای دیدن «خجالت نکش ۲» به سینما رفته‌اند. احتمالا این به آن معناست که فیلم با مخاطب امروز ارتباط گرفته است. ما در «خجالت نکش ۲» نقطه ضعف‌های قسمت اول را درآوردیم. ضمنا اینکه ما باید جلوتر از سینمای کمدی باشیم.

بهروز افخمی تصریح کرد: ما با فیلمی روبرو هستیم که گرفتاری آدم‌ها را با اینستاگرام و وب‌گردی نشان می‌دهد‌. طبیعتا این آدم‌ها روزشان با خرده قصه مرتبط با تلفن هوشمند می‌گذرد. «خجالت نکش ۲» وضعیت گرفتاری آدم‌ها را با پراکندگی زندگی‌شان و بی‌معنا بودن قصه های اینستاگرام نشان می‌دهد. اگر بخواهیم ساختمان چنین قصه‌ای را برای فیلمسازی انتخاب کنیم، راه دیگری به جز این مدل کمدی باقی نمی‌ماند.

امیر پروین‌حسینی دراین باره اظهار کرد: در «خجالت نکش ۲» نویسنده دیگری به نام خانم افرا جورابلو که همسر آقای مقصودی هستند به پروژه اضافه شد. خانم جورابلو خیلی به داستان کمک کرد. ما نسخه فیلم را وسط اکران عوض کردیم. ما پنج اکران خصوصی متفاوت برای فیلم گذاشتیم که بتوانیم بهترین ورژن را انتخاب کنیم.

رضا صدیق بیان کرد: من خوشحالم که شما به عنوان تهیه‌کننده تکلیفتان با خودتان و کالای فرهنگی‌تان مشخص است. نگاه ما به فیلم قاعدتا باید تلفیقی از نگاه آکادمیک، نقد فیلم و نگاه پیش‌برنده در جهت تکمیل اثر باشد. در ابتدای میز گفتم که من از «خجالت نکش ۲» ناراحت شدم چرا که «خجالت نکش ۱» را دوست داشتم و احساس می‌کنم نکات قسمت اول می‌توانست فرم رفتن به روستا را  پیش ببرد.

امیر قادری بیان کرد: سینما سطوح مختلف دارد. گاهی ما از اساس با یک فیلمی مشکل داریم اما فیلم‌هایی را هم داریم که سازندگان فیلم مشخصا برای ساخت آن تلاش کرده‌اند و ما هم سطوح مختلف آن را بررسی می‌کنیم. نکاتی که ما الان گفتیم به نظر من سطح فیلم و فروش فیلم را بالا برد. نکته دومی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که اگر خرده داستان‌های این فیلم حول یک محور می‌بود، بهتر می‌شد.

در آخر میز امیر پروین‌حسینی تصریح کرد: شاید نباید «خجالت نکش ۲» را با فیلم‌های تاریخ سینما مقایسه کرد. این فیلم یک کمدی غیرهالیودی است که فقط ما ایرانی‌ها آن را می‌فهمیم. این فیلم می‌تواند پیشرویی باشد برای بقیه کسانی که می‌خواهند به این نوع کمدی بپردازند. من به عنوان کسی که چندین فیلم جنگی ساخته می‌گویم که کمدی ساختن کار سخت‌تری است. به عقیده من «خجالت نکش ۲» به اندازه قسمت اولش برای مخاطب امروز جذاب است.

میز پرونده ویژه به موضوع «انیمه» اختصاص داشت که با حضور محمد سرشار و رضا صدیق برپا شد.

محمد سرشار ابتدا اظهار کرد: من از سال ۱۳۹۱ با حوزه هنری کار کودک و نوجوان را شروع کردم. در آنجا ما به یک ایده‌ای رسیدیم که چگونه می‌شود با قابلیت‌های موجود در ایران فعالیت‌هایی در حوزه پویانمایی انجام داد. سه سال این ایده را در حوزه هنری جلو بردیم و بعد با حمایت سازمان اوج آن را بیشتر توسعه دادیم. سپس سازمان صدا و سیما به من پیشنهاد داد که کار در شبکه کودک و نوجوان را آغاز کنم. من در سال ۱۳۹۴ رسما مشغول به کار شدم. در سال ۱۳۹۹ من طرح جامعی را برای معاونت سیما نوشتم که چگونه می‌توان فعالیت‌های کودک و نوجوان را تجمیع کنیم که با همین امکانات موجود تولید را تقویت کرد و بحث قهرمان‌سازی را پیش برد. در دوره جدید عملا راجع به این طرح تصمیم‌گیری نشد. من معطل نشدم و در بخش خصوصی طرحم را پیش بردم. امیدوارم بتوانیم سریال انیمشین را پیش ببریم و این مدل ادامه یابد.

رضا صدیق بیان کرد: من از شما تشکر می‌کنم چرا که در دوره مدیریت شما در شبکه کودک اثر مهمی در فرهنگ‌سازی و ذائقه کودکان ما داشت. امیدوارم این مسیر را به خوبی ادامه دهید.

صدیق ادامه داد: انیمه کارتون نیست. کارتون برای کودک و نوجوان است اما اکثر انیمه‌ها بالای ۱۸ سال است و دیدنش به کودکان توصیه نمی‌شود. گاهی انقدر پیچیدگی قصه در انیمه زیاد است که اصلا کودک نمی‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. در ایران این گزاره عرف است که انیمه برای کودک است اما در خارج از کشور ما پیرمردهای انیمه‌بین داریم. امروزه انیمه یک شکلی از سینماست که تمام ژانرها درونش به کلاسیک‌ترین شکل رعایت می‌شود.

محمد سرشار بیان کرد: ما انیمه را تحت عنوان انیمیشن ژاپن می‌شناسیم. انیمه ژاپن تاثیر مهمتری از سینمای آن دارد. طبیعتا وقتی هنری، هنر غالب یک کشور می‌شود باید رده‌های سنی مختلف را پوشش دهد. از نظر محتوایی انیمه دنیای جداگانه دارد. طبیعتا باید سواد مصرف‌کننده را بالا ببریم ولی آ‌ن‌ها وظیفه را به سمت مصرف کننده برده‌اند.

امیر صدیق گفت: تاریخ‌شناسی ذهن ژاپنی که این گونه انیمه را از دل نقاشی‌های مینیاتوری را تبدیل به صنعت می‌کند، بسیار مهم است. بعد از جنگ جهانی دوم هویت ژاپن منقطع می‌شود ولی انیمه گویی یگ ابزار جهانی شدن و اقتصادی شدن و ورود به جهان مستقل برای ژاپن است. اکثر شخصیت‌های اصلی انیمه افراد منزوی هستند که قهرمان می‌شوند و حتی ضد قهرمان‌هایی که محبوب‌تر از قهرمان هستند. رویکرد ژاپن به انیمه و نگاه درون‌متنی اش به انیمه یکی از پیوست‌های انیمه زبان ژاپنی است. هویت ژاپنی انقدر پیوست دارد که شما ترجیح می‌دهید آن را با زبان اصلی ببینید. این بسیار نکته مهمی برای ما ایرانیان است که فرهنگ و هنر بومی خود را رها کرده‌ایم و مدام به فکر جهانی شدن به شکل غربی بوده‌ایم. ژاپن توانسته به واسطه صنعت انیمه جهانی شود و توانسته مردم را علاقه‌مند به زبان ژاپنی کند.

سرشار اظهار کرد: انیمیشن در ژاپن همزمان با آمریکا شروع می‌شود. زمانی که به جنگ جهانی دوم می‌رسیم انیمیشن هر دو کشور برای امور نظامی استفاده می‌شود. طبیعتا  اثرگذاری و انگیزه ژاپنی‌‌ها بهتر از آمریکایی‌ها بود اما ناگهان شکست می‌خورند و این افسردگی بزرگی برای هنرمندهای ژاپنی است. تا سال ۱۹۵۲ هم ژاپن تحت اشغال آمریکا درآمد. در چنین شرایطی ژاپنی‌ها به آمریکا سفر کردند و درباره استدیو‌های بزرگ آمریکایی تحقیق کردند. از اینجا بازسازی فرهنگی ژاپن شروع می‌شود و اوایل دهه ۷۰ که این صنعت شکل گرفته داستان‌های جهانی را با شیوه خودشان روایت می‌کنند. آن‌ها برای اینکه در بازار جهانی حضور داشته باشند از محتوای غرب استفاده می‌کنند و پس از موفقیت‌شان به خودباوری می‌رسند و ما شاهد شکوفایی‌ انیمه در دهه ۸۰ هستیم. الان ما به وضعی رسیده‌ایم که ژاپن سالانه بالای ۲۰ میلیارد دلار از انیمه درآمد دارد. این اتفاق در صنعت ژاپن مدل مهمی برای ایران است که با شعار نه شرقی نه غربی بالا آمده‌اند.

رضا صدیق: انیمه «اتک آن تایتان» قبل از سرمایه گذاری نتفلیکس یه مدل جداگانه‌ای است و بعد از ورود نتفلیکس قصه به سمت خاصی حرکت می‌کند. انیمه‌ای که محصول مشترک ژاپن و آمریکاست و نسبت به انیمه‌های مختص به ژاپن بسیار متفاوت و حتی لحنشان مختلف است.

سرشار درباره بخش خصوصی و بازار ایران در این زمینه بیان کرد: اگر از ابتدا ایده‌پردازی با نگاه به بازار و فروش بین‌المللی و لایسنسینگ اتفاق بیافتند، اقتضاعاتش در ابتدای تولید دیده می‌شود. مهمترین کار ما در موسسه پویانمایی شمس این است که پل ارتباطی بین انیمیشن ایران و بازارهای جهانی باشیم. تعداد کسانی که زبان فارسی صحبت می‌کنند، خیلی زیاد نیست؛ طبیعتا ما باید این حصار زبانی را بشکنیم. ما قطعا در غرب آسیا کشور اول در زمینه تولید انیمیشن هستیم و ما هنرمندان قوی در این زمینه داریم. مساله مهم ما سازمان‌دهی این افراد در تیم‌های تولید و وصل شدن به بازار جهانی است. با توجه به اینکه بیشتر سفارش‌ها از سمت حاکمیت و سازمان صداوسیما بوده ما استدیو‌های خصوصی قوی نداریم. دولت هم متاسفانه زیرساخت فعالیت خصوصی را در این زمینه آماده نکرده و مساله حق مولف حل نشده و این فضا را برای تولیدکننده داخلی سخت کرده است. دولت باید مالکیت را جدی احراز بکند و اجازه دهد تولید داخلی شکل بگیرد.

سرشار درباره فروش انیمیشن ایرانی خارج از کشور بیان کرد: در تاریخ هنر گاهی شرایط ویژه‌ای پیش می‌آید که شما می‌توانید ناگهان گشایش بزرگ داشته باشید. ما الان دقیقا روی همین لبه تاریخی هستیم. تاکید غیرطبیعی غرب بر وجود محتوای غیر اخلاقی هم‌جنس‌بازی باعث شده در کشورهای خاورمیانه، روسیه، چین و ... یک موج مقاومت حاکمیتی ایجاد شود. این کشورها معتقدند که غرب حق ندارد محتواهایی که صریحا مبلغ این گرایش غیرطبیعی است را پخش کند. من طی صحبت‌هایم با مدیران روسیه‌ای به این نکته برخوردم که آن‌ها نمی‌خواهند از غرب انیمیشن تهیه‌کنند و این خلا را احساس می‌کنند و در تلاش‌ هستند از دیگر کشورها این انیمیشن‌ها را تهیه‌کنند. لذا اگر دولت به سرعت در صادرات انیمیشن سرمایه گذاری کند ما می‌توانیم بازار را دست بگیریم. در کشورهای مختلف این حمایت از معافیت مالیاتی شروع می‌شود تا حمایت‌های مستقیم مالی‌‌. بعد از یک مدت این پول به کل کشور برمی‌گردد. ما برای تولید انیمیشن قصه، نیروی انسانی و سخت افزار داریم تنها مشکل ما مساله مالی است.

میز سینمای جهان به نقد و بررسی فیلم سینمایی 2024 «IF» اختصاص داشته که با حضور بهرام عظیمی و عباس جواهری برپا شد.

عباس جواهری ابتدا بیان کرد: دو نکته زمینه‌ای درباره فیلم سینمایی «IF»   وجود دارد. نکته اول این است که تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان این اثر جان کرزنسکی است؛ او در سریال the office  شناخته شد. خیلی از آدم‌هایی که «IF» را دیدند گویا جمع شدن دوباره دو سه تا از کارکترهای سریال‌ the office  را تجربه می‌کنند. او معتقد است که این فیلم شخصی است که برای دخترانش ساخته‌ است.

جواهری ادامه داد: این فیلم حرف مهمی دارد. اینکه ما آدم‌ها در بچگی‌مان و زمانی که حالمان بد است به دوست‌های خیالی خودمان پناه می‌بریم. خیال جایی است که وقتی ما پناه نداریم به سمتش می‌رویم. اکثر آدم‌ها دوستان خیالی داشته‌اند؛ به خصوص تک فرزندان. در خانواده‌های پراسترس هم کودکان به فضای خیالی پناه می‌برند و چیزهایی که ندارند را خیال‌پردازی می‌کنند. آن‌ها جبران نداشته‌هایشان را به فضای خیال می‌آورند. جان می‌گوید که آیا ما آن‌ها را در بزرگ‌سالی نیاز نداریم؟ اگر کودکان وحتی بزرگ‌سالان ندانند کجا خیال است و کجا واقعیت، مشکل‌ساز می‌شود. من فکر می‌کنم در دنیای بی‌خدای غرب که توکل وجود ندارد، یک دستاویزی لازم است که حالشان خوب شود. پس آن‌ها از دوستان خیالی کمک می‌گیرند. همه ما در کودکی خلاقیت داریم اما با بزرگ شدن آن را از دست می‌دهیم. خوب است که تلاش کنیم به کودکی برگردیم و الان هم آن را زندگی کنیم.

بهرام عظیمی درباره «IF» عنوان کرد: فیلم «IF» از نظر تکنیک، ساختار و حتی انیمیشن بسیار فیلم بدی بود. برای این فیلم ۱۱۰ میلیون دلار هزینه شده که قطعا اکثریت آن را برای بازیگران خرج کرده‌اند. من این فیلم را سه بار دیدم و جالب اینجاست که حتی خانواده من و مخاطبان صفحه اینستاگرام هم در این موضوع با من هم نظر بودند. نمی‌توان بدون تخصص فیلم و انیمیشن برای کودک و نوجوان اثری ساخت. او با گفتن اینکه فیلم را برای دخترانم ساخته‌ام، اشتباهاتش را توجیه می‌کند. من هنوز نمی‌دانم دوست خیالی این فیلم چه مدلی بود. این فیلم اصلا نقطه اوج ندارد. اوج فیلم می‌توانست وصل شخصیت خیالی با صاحبش باشد. سه گروه این انیمیشن را دوبله کرده‌اند اما تنها یک گروه موفق ظاهر شده است. من پیشنهاد می‌کنم این فیلم را نبینید چرا که با ندیدنش خیلی چیزها به دست می‌آورید‌. «IF» به ما می‌گوید که دوستان خیالی کارکرد دارند.

عباس جواهری درباره مقایسه «IF» و «دزد عروسک‌ها» تصریح کرد: کاراکترهای انیمیشنی فیلم «IF» به صورت پخته و پرداخته درنیامده است. آن‌ها ما را درگیر خودشان نمی‌کنند. «دزد عروسک‌ها» کاراکتر‌های پرداخته‌تری داشت اما به لحاظ بصری قابل مقایسه نیستند.

بهرام عظیمی خاطرنشان کرد: کارگردان «IF» که در آمریکا زندگی‌ می‌کند، نتوانسته بود به لحاظ تکنیکی کار را خوب دربیاورد. حتی فیلمنامه هم ضعیف بود. این فیلم می‌گوید هر کدام از ما یک سری موجود تخیلی در ذهن داریم. اما دست آخر موجود تخیلی کاراکتر دختر یک آدم است که با خط اصلی فیلم در تضاد است.

در انتهای برنامه عظیمی خاطرنشان کرد: من فیلمنامه‌ای به نام «آل» نوشتم که علی معلم آن را ساخت. هرچند که فیلمنامه دستخوش تغییرات زیادی شد اما شخصیت خیالی که من از کودکی از آن می‌ترسیدم در فیلم احساس می‌شد. تیپ انیمیشن‌سازی من گونه‌ای است که هر کس در هر کجای دنیا آن را ببیند، می‌فهمد.

تیتراژ پایانی این قسمت از برنامه «هفت» به مرحوم سعید راد تقدیم شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز