تهیهکننده مجموعه «میراث نورانی» مطرح کرد؛
چرا یکچهارم مساجد روحانی ندارند؟ / مردمداری اصلیترین کار یک روحانی است
محمد امین نوروزی معتقد است بعضاً این نگاه وجود دارد که روحانی یک مسجد بودن یا پیگیری برای رفع مشکلات مردم را از سر بیکاری میدانند در صورتیکه این کارها در عالم روحانیت اصل بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه مستند ۶ قسمتی «میراث نورانی» به تهیهکنندگی محمد امین نوروزی به تازگی آماده نمایش شده است. این مجموعه مستند به بررسی ابعاد و زوایه نگاه عرفانی آیات جلیل القدر صافی گلپایگانی، سیدمحمد ضیاء آبادی، سید ابوالقاسم شجاعی، علی احمدی میانجی و سید حسین سعادت مصطفوی میپردازد.
ساخت قسمتهای مختلف «میراث نورانی» که از محصولات سازمان هنری رسانهای اوج است، برعهده سعیده نیکاختر، جمشید ابرازی، رضا مصطفوی حصاری و محمدامین نوروزی بوده است.
با محمد امین نوروزی، تهیهکننده این اثر گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید:
با چه دغدغهای به سراغ ساخت «میراث نورانی» رفتید؟
ایده محوری مجموعه «میراث نورانی» تحت تأثیرحاج آقای علی تهرانی امام جماعت مسجد هدایت تهران است، ایشان همیشه به طلبههای جوان که خدمتشان میآمدند میگفت که کار آخوندی و طلبگیتان ارتباط با مردم و مسجدداری و تبلیغ چهره به چهره است را انجام دهید و در ۲۰ سالی که بنده خدمت ایشان هستم همیشه برایم سوال بود، چرا اقا اینقدر توصیه اینگونه به طلبه های جوان دارند. بعدها در این موضوع تأمل کردم به این نتیجه رسیدم که توصیهای بجا و بسیار مهم است و ایده محوری مستند «میراث نورانی» هم از اینجا شکل گرفت. ایشان همواره بر این عقیده بودند که اصلیترین جایگاه روحانیون در مسجد و ارتباط با مردم است و معتقد بودند که یک روحانی باید در میان مردم باشد، درِب مسجد و خانهاش برای مردم باز باشد و مردم بتوانند برای مشکلات مادی و معنویشان به او مراجعه کنند؛ که سیره خودشان هم همینطور بوده و هست.
من سالها در این فضا و در ارتباط با دوستان طلبه بودم و هستم و بعضاً شاهد بودم که دوستان مسجدداری و مردمداری را کاری سطح پایین میدانند در صورتیکه اصلیترین کار برای یک روحانی همین کار است. من با این نگاه به سراغ افرادی رفتم که به جهت جایگاه علمی و معرفتی و حتی سیاسی سطح بالایی دارند ولی مسجدداری و مردمداریشان را رها نکردهاند و اساساً همین کار برایشان اصل بود و دیگر مسائل در مرحله بعد قرار می گرفت.
این در حالیست که امروز توجهی به این موضوع نمیشود و حتی اکثر مستندهایی که درباره روحانیون ساخته شده، جایگاه سیاسی این افراد پر رنگ بوده و روحانیونی که مسجدداری میکنند و در میان مردم بودند و هستند کمتر مورد توجه بودند و بیشتر ابعاد سیاسی آنها برجسته شده است و برای برخی طلبه های جوان شبهه شده است که روحانی تراز شدن یعنی روحانی که فعالیت سیاسی او غالب باشد.
بعضاً این نگاه وجود دارد که روحانی یک مسجد بودن یا پیگیری برای رفع مشکلات مردم را از سر بیکاری میدانند در صورتیکه این کارها در عالم روحانیت اصل بود. ما در این مستند به دنبال روحانیونی بودیم که به قول فرمایش حضرت علی (علیه السلام) نسبت به وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که میفرمایند: "طبیب دوار بطبه" پیامبر همانند طبیبی بود که به دنبال مریض میگشت، نه تنها منتظر نبود به او مراجعه کند بلکه وجود مقدس ایشان مراجعه میکرد برای درمان روحی و اخلاقی و اعتقادی مردم و این یعنی نه تنها در حصار و فاصله با مردم نیستند بلکه در جستجو مردم و در میان مردم هستند و دسترسی مردم به این افراد بسیار راحت است؛ دسترسی به آنها ساده است. محضر سنگین و تشریفات داری ندارند. مردم از هر طیفی میتوانند با آنها در ارتباط باشند و از سوالات ساده شرعی تا سوالات غامض معرفتی را پاسخگو هستند و به مشکلات مادی و معنوی مردم رسیدگی میکنند.
مثلاً نیازمندان دائماً به منزل حضرات آیات احمدی میانجی، سید ابولقاسم شجاعی و ... مراجعه میکردند و این از نظر من بزرگترین حسن ایشان است و ایشان در حالیکه در جایگاه سخنوری یا استادی حوزه های علمیه جایگاه بزرگی داشتند، از رسیدگی به امورات مردمی دست برنمیداشت و برای کوچکترین مسائل مردم وقت میگذاشتند.
آیا در این مستند به آسیبشناسی دلایل غالب بودن نگاه مدیریتی بر نگاه مردمی بودن نیز پرداختهاید؟
ما اتفاقاً افرادی را انتخاب کردیم که شخصیتهای سیاسی هم هستند، افرادی هستند که به دلیل این جایگاهها محافظ داشتند و ما از محافظان ایشان هم مصاحبه گرفتیم. همه آنها میتوانستند از موقعیتهای سیاسی بالایی بهرهمند شوند ولی هیچوقت مسئولیتهای سیاسی مانع در کنار مردم بودن و کار معرفتی آنها نشد.
مثلا آیت الله احمدی میانجی که در دوره اول خبرگان رهبری حضور داشتند یا آیت الله صافی که دبیر شورای نگهبان بودند ولی با اینکه این افراد جایگاه سیاسی داشتند، برایشان اصل همان ماندن در میان مردم بود. این افراد با وجود اینکه میتوانستند در جایگاهها و موقعیتهای سیاسی بالایی باشند، ارتباطات مردمیشان را فدای این موقعیتها نمیکردند و متأسفانه امروز برخی نگاهها اینگونه نیست و تغییر پیدا کرده است.
البته ما به ابعاد حاکمیتی و سیاسی این افراد هم پرداختهایم و معتقدیم که این هم بخشی از کار طلبگی است و هیچگاه این نگاه را دنبال نکردیم که یک روحانی نباید در جایگاههای مدیریتی قرار بگیرد ولی این بخشی از کار یک روحانی است و بخشهای مهم دیگری هم وجود دارد.
شاید برخی افراد به حضور شخصیتهای مذهبی در جایگاههای سیاسی انتقاد داشته باشند و بگویند امامان معصوم ما هیچگاه درگیر حکومتداری نبودند که البته حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام) حکومتداری کردند ولی اگر نگاهی به سیره ایشان داشته باشید همانطور که آیه لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه آمده است. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را سرمشقی نیکو خطاب میکند، پدران این امت با اینکه در بالاترین جایگاه سیاسی بودند، اما در بین مردم و برای مردم و در خدمت مردم بودند.
طبیعتاً در برخی نهادها و جایگاهها به حضور روحانیون احتیاج است ولی برای شخصیتهای بزرگ این موضوع فرع بود و در بین مردم بودن و به مسائل آنها رسیدگی کردن، اصل بود. من با نگاهی به این مسائل شخصیتهای این مجموعه مستند را انتخاب کردم تا مخاطب پس از دیدن این مستند به این نتیجه برسد که روحانی بودن مردمی و درعین حال در بخش حاکمیت بودن، اینگونه است.
چقدر در این مجموعه مستند به جلب نظر مخاطب نسل جوان توجه داشتید؟
برخی مستندسازها وقتی به سراغ روحانیون میروند، آنها را به قدیس تبدیل میکنند و ما در این مجموعه در حالیکه به ابعاد شخصیتی والای این افراد پرداختیم، بزرگمنشی آنها را در رفتار سادهشان با مردم دنبال کردیم از درگیر شدن با نگاهی که آنها را به قدیس تبدیل کند، فاصله گرفتیم.
ما خرده روایتهایی در مستندها از جوانانی که صورتش را تیغ انداخته یا تیپ و ظاهری امروزی دارد یا بد حجاب باشد یا به هر صورت مرتکب عملی خلاف شرع شده باشد چقدر امکان ارتباط برقرار کردنش با جامعه روحانیون را دارد، این آقایان در مواجه با این جوانان چگونه برخورد کردهاند.
ما در این مستند به رفتار این شخصیتها با نسل جوان و افراد امروزی پرداختیم و هر آنچه که وجود داشت را روایت کردیم. به نظر من اگر اطلاعرسانی خوبی شود و این مستند دیده شود، مردم این رفتارهای بدون ریا و بدون تشریفات را میپسندند و با آن همراه میشوند.
علاوه بر سازمان رسانهای اوج چه نهادهایی در ساخت این مستند با شما همکاری کردند؟
فقط خانه مستند سازمان اوج از این مجموعه مستند حمایت کرد. برای دستیابی به تصاویر آرشیوی سختیهای بسیاری را متحمل شدیم و حوزههای علمیه مروی و مدرسه مطهری با ما همکاریهایی داشتند که لوکیشنهایی در اختیار ما قرار دادند و از آنها کمال تشکر و قدردانی را دارم.
در سینمای ما چند فیلم درباره روحانیون ساخته شده است که هر کس نگاه خود را به روحانیت داشته، مثلاً در آثار آقای منوچهر محمدی شاهد هستیم که ایشان معتقدند روحانی باید شغل دیگری غیر از کار طلبگیش داشته باشد و مثلا در فیلم «طلا و مس» و «فرشتهها با هم میآیند» این نگاه را شاهد هستیم اما من چنین نگاهی ندارم و معتقدم که یک روحانی باید به کار طلبگی خودش صرفا مشغول باشد، اهل مطالعه و معرفت باشد و علم و عمل توامان داشته باشد، تهجد شبانه و نفس روحانی داشته باشد، ساده زیست باشد و اتفاقاً به جای کارهای دیگر بیشترین وقتش را صرف رسیدگی به امور معنوی و مادی مردم کند چرا که ائمه ما و اولیای خدا اینگونه بودند.
ما مثالهای زیادی از آقای مصطفوی، احمدی و دیگر بزرگانی که در این مجموعه به آنها پرداخته شده داریم که برخی مواقع افرادی بیسواد برای مسائل فکری خود ساعتها وقت ایشان را میگرفتند و اطرافیانشان معتقد بودند که بهتر است آقا برای اینگونه مراجعات وقت نگذارند، در حالیکه آنها معتقد بودند که برای هر قشری از جامعه با هر سطح فکری باید وقت گذاشت.
امروز نگاهی غالب شده که معتقد است، روحانیت باید به مسائل دیگری غیر از ارتباط مستقیم با مردم بپردازد، کارهای واجبش کارهای دیگری است و مثلاً باید کتاب بنویسد. به دلیل وجود همین نگاه امروز با پدیدهای مواجه هستیم که بزرگانی هستند دهها جلد کتاب نوشتهاند. طبعا من مخالف تألیف نیستم کما اینکه همین حضرات مثل حضرت آیت الله صافی کتاب ماندگار منتخب الاثر و آیت الله احمدی میانجی کتاب مکاتیب الرسول را با چه سختیها و مشقاتی که در گذشته بوده نوشتهاند، بالعکس تالیفات فراوان این روزها کتاب های بسیار ارزنده و ماندگاری هم شدهاند. لذا مردم داری مانع کتاب نوشتن و کار سیاسی کردن و... نیست، بلکه برکت و خیر بیشتری هم به فعالیت های فرد میدهد.
اما اینکه الان برخی طلبهها دنبال تالیف و رزومه علمی درست کردن، راهاندازی موسسه و… هستند، یک آسیب جدی در میان طلاب است و به همین دلیل است که حدود یک چهارم مساجد ما در کل کشور روحانی ندارند، چون مسجدداری امر اولویت داری در کار طلبگی خود نمیدانند. نباید تصور شود که مسجدداری شأن پایینی دارد و روحانی حتماً باید در جایگاههای دیگری قرار بگیرد.