در شانزدهمین جلسه از فصل نهم «پاتوق فیلمکوتاه»؛
سوژه سیاسی در «سینمای کوتاه» خط قرمز نیست
شانزدهمین جلسه از فصل نهم پاتوق فیلمکوتاه، با اکران و بررسی فیلمهای «ایار»، «دوئل»، «مدیر مدرسه» و «گربهماهی» در سینما بهمن تهران برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، شانزدهمین جلسه از نهمین فصل پاتوق فیلم کوتاه، روز یکشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳ با نمایش ۴ فیلم کوتاه در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.
در این جلسه از فصل نهم پاتوق که به همت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد، فیلمهای کوتاه «ایار» به کارگردانی مهدی امینی، «دوئل» به کارگردانی اعظم مرادی، «مدیر مدرسه» به کارگردانی میکائیل دیانی و «گربه ماهی» به کارگردانی امیرحسین مهماندوست روی پرده رفتند و در ادامه آرش خوشخو نویسنده و منتقد سینما و محمد صابری به عنوان مجریکارشناس در گفتوگو با کارگردانان این آثار به بررسی آنها پرداختند.
بیژن میرباقری نویسنده و کارگردان باسابقه سینما مهمان ویژه این نوبت از پاتوق فیلم کوتاه بود.
جهان نادیده کودکان کار را تلخ نبینیم
در بخش نخست نقد و بررسی فیلمها مهدی امینی کارگردان فیلمکوتاه «ایار» روی صحنه آمد و بیان کرد: این پنجمین فیلم داستانی من است گرچه پیش از آن فیلمهایی ساخته بودم اما «ایار» جدیترین تجربه من به حساب میآید. نام فیلم را هم آقای سعید نجاتی تهیهکننده کار انتخاب کردند و در واقع همان «یار» است که مانند «امرداد» به ابتدای آن الف اضافه شده است.
وی با بیان اینکه ایران بهشت سوژههاست و ما در منطقهای زندگی میکنیم که از هر لحاظ بحرانی است، توضیح داد: من در کودکی کار میکردم و همیشه در ذهنم بود که نباید فضای تلخ آن دوران را نشان دهم. در این فیلم هم نمیخواستم بگویم بچههای کار بدبخت هستند، دوست داشتم در بستر بچههای کار یک جهان نادیده را به تصویر درآوردم.
آرش خوشخو هم با اشاره به اینکه «ایار» به نسبت سوژهاش بیش از اندازه کوتاه بود، عنوان کرد: پرداختن به کودکان فداکار یک ژانر دیرپا در سینمای ایران است و از قدیم آثاری با همین موضوع داشتهایم مانند «بچههای آسمان» و فیلم مهم «نیاز». این ژانری بوده که حاصل یک جهش جمعیتی در دهه ۶۰ بوده است که از پی آن شاهد تولید فیلمهایی با موضوع پسربچههای کار بودیم.
وی ادامه داد: در دهه هفتاد هم فیلمهایی با محوریت دختران نوجوان ساخته شد که نمونه شاخص آن «دختری با کفشهای کتانی» بود. این ژانر جذابی است که هنوز هم فیلمهایی با این موضوع ساخته میشود. اما در «ایار» فکر میکنم حواس کارگردان به صحنه انتهایی بوده و به همین دلیل بهای لازم را به دو صحنه کلیدی فیلم خود نداده است، در واقع اگر به این دو صحنه بهتر و موثرتر پرداخته میشد، تاثیر فیلم بیشتر بود.
امینی درباره مراحل تولید این فیلمکوتاه هم گفت: ما سه روز تولید داشتیم. من هم متوجه نکاتی که آقای خوشخو گفتند بودم اما ما فیلمنامه مفصلی داشتیم و با توجه به شرایط تولید مجبور شدیم از برخی چیزها بگذریم.
فیلمکوتاهی که «سرویس» نشد!
سپس امیرحسین مهماندوست کارگردان «گربه ماهی» روی صحنه آمد و بیان کرد: این سومین فیلم من است، چندی پیش هم «سکوت جهان» را به پایان رساندم. «گربه ماهی» در مرحله اول «سرویس» نام داشت. اما من نسخه اولیهای به استادم آقای جلیلوند دادم و او گفت نام فیلم را عوض کن چون هیچ جشنوارهای به فیلمی که نامش wc باشد، جایزه نمیدهد!
خوشخو هم درباره نام این فیلمکوتاه گفت: چالش اسم در فیلمهای سینمایی جذاب است، مثلاً مانی باغبانی در مقام نویسنده برای «نهنگ عنبر» اسم خوبی گذاشت یا دیگر فیلم او یعنی «خرگیوش» نام خوبی داشت به نظرم او تخصصی در برگزیدن اسامی فیلمها دارد.
وی در ادامه با اشاره به «گربهماهی» گفت: مسأله اجاره کردن خانه برای دختران مجرد مسأله مهمی است که به نظرم در فیلمهای اجتماعی باید به آن پرداخته شود اما تاکنون فیلمسازی سراغش نرفته است از این منظر «گربهماهی» جذاب بود، یک نگاه کمیک هم در فیلم وجود داشت و آن صحنهای بود که ما از دید گربه به محیط نگاه میکردیم که به نظرم خلاقانه و کمیک بود.
سپس مهماندوست در پاسخ به پرسشی درباره اینکه در فیلم مشخص نمیشود چرا شخصیت اصلی ماه گرفتگی دارد، اظهار کرد: من زیاد اهل گلایه نیستم، به دل کار میزنم، نمیشینم تا همه چیز مهیا شود و بعدش کار کنم، در «گربهماهی» اما اتفاقاتی افتاد که برایم عجیب بود. نمیخواهم توضیحی به فیلمم اضافه کنم اما در پروسه تولید اتفاقاتی رخ داد که باید بین زمین خوردن فیلم و دیدن همین نسخه یکی را انتخاب میکردم. همین شد که در لحظه دو سکانس از فیلمنامه را حذف کردم در حالی که فریم به فریم به همه چیز فکر کرده بودم.
وی ادامه داد: در این فیلم در واقع قهر ماهی با خودش بهخاطر همین زخم بود. میخواستم به این نکته اشاره کنم که اگر آدمها با ترسهای خود مواجه نشوند ممکن است این ترس همیشه با آنها همراه باشد. سکانسهایی حذف شد که باعث شد دیگر این زخم کارایی نداشته باشد. من دلگیرم چون از قولها و وعده و وعیدها زخم خوردم. ارگانها و عواملی که مسئول هستند و قول حمایت میدهند، از یک جایی به بعد دیگر جواب تلفن را نمیدهند! اگر فیلمم نمیتواند مفاهیم را منتقل کند عذرخواهی میکنم و قول میدهم در فیلمهای بعدی جبران کنم. ما کل این فیلم را در سه روز تولید کردیم.
فیلمی سخت از یک کارگردان زن
در ادامه آرش خوشخو در غیاب کارگردان فیلمکوتاه «دوئل» درباره این فیلم گفت: تلاش برای ساخت یک فیلم حادثهای در بستر محیطبانها خوب بود در این فیلم تلاشی هم برای انتقال حس معصومیت از طریق طبیعت میشود. کمااینکه به طور کلی در عالم سینما تلاشهای خوبی برای این انتقال چنین حسهایی شده است.
وی افزود: با این حال «دوئل» کمی گیجکننده بود و انگار یک فیلم ناتمام است در واقع یک فیلم جاندار قابل رویت برایم نبود. با این حال ساخت چنین فیلمی برای یک فیلمساز زن سخت است اما نسل فعلی زنان فیلمساز این موضوع را مرتفع کردهاند.
چالشهای «مدیرمدرسه» و مسئله «مسؤولیت»
سپس فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» مورد بررسی قرار گرفت که میکاییل دیانی درباره این فیلمکوتاه توضیح داد: قبل از اینکه فیلم داستانی بسازم مستندهای اجتماعی در فضای آسیبهای اجتماعی میساختم. چند سالی بود که درس فیلمسازی میخواندم در این مسیر آقای نجاتی و خانم اسمیخانی استاد ما بودند، «مدیر مدرسه» هم دومین فیلم کوتاه داستانی من بود، درباره نام فیلم هم باید بگویم وقتی طرح اولیهاش را محمد منصوبی؛ نویسنده برایم تعریف کرد گفتم ما کتابهای زیادی از جلال احمد خواندهایم و نام «مدیر مدرسه» به این فیلم میخورد. از سوی دیگر چون قرار بود فیلمی درباره مسئولیتپذیری بسازیم، «مدیر» بودن موضوعیت داشت.
دیانی درباره ساخت «مدیر مدرسه» همزمان با مسئولیتش در انجمن سینمای جوانان ایران و حضورش در جشنواره فیلمکوتاه تهران هم تأکید کرد: من قبل از اینکه به انجمن بیایم و مسئولیت داشته باشم، فیلمساز بودم و مسائل اجتماعی برایم اهمیت داشت، اتفاقات سال ۱۴۰۱ هم بستر مناسبی بود تا قصهای درباره مسئولیتپذیری بسازیم، برای همین موضوع هم ۱۰ روز از انجمن مرخصی گرفتیم، رفتیم و فیلم ساختیم بعد هم فیلم را به جای دیگری ارایه کردیم و گفتند از آن حمایت میکنند.
وی درباره امکان پرداختن به سوژههای ملتهب سیاسی توسط فیلمسازان دیگر هم افزود: باید بگویم بخشی از ساخت چنین فیلمهایی ناظر بر درون آدمهاست. ما در سه سالی که در انجمن بودیم گفتیم خطوط قرمز اخلاقی برایمان مسأله است اما خطوط قرمز سیاسی برای ما خط قرمز نیست. اما به هر حال فیلمسازان کمتر دغدغه مسائل سیاسی دارند.
خوشخو هم گفت: فیلم «مدیرمدرسه» کارگردانی، طراحی صحنه و... خوبی داشت. «مدیر مدرسه» فیلمی است که کارگردانش میتواند بهعنوان نمونه کار آن را به هر تهیهکنندهای ارایه دهد و به پشتوانه آن وارد سینمای بلند شود. مسأله مسئولیت در کشاکش مسائل سیاسی همیشه مسأله جذابی بوده است و به فیلم تشخص میدهد. در این فیلم هم برایم جالب بود که خانم مدیر مدرسه مسئولیت خود را میفهمد، این همان اتفاقی است که در کشور ما کم رخ میدهد چون ما مردمی هستیم که مسئولیت خودمان را گاهی بهخاطر پست یا به خاطر موقعیت فراموش میکنیم.
خوشخو در ادامه خطاب به حاضرانی که میگفتند ساخت چنین فیلمهایی ممکن نیست و میکاییل دیانی هم به پشتوانه نسبت شغلیاش با انجمن سینمای جوانان ایران توانسته است چنین فیلمی بسازد، گفت: آیا فیلمنامهای درباره ماجراهای اخیر و مسایل سیاسی نوشتهاید که رد شده باشد؟
این پرسش منتقد پاتوق، با پاسخ منفی حاضران مواجه شد.
دیانی هم باردیگر تأکید کرد: ما این فیلم را در انجمن نساختیم که انجمن بخواهد برای ما محدودیت ایجاد کند یا نکند. گرچه به لحاظ قانونی میتوانستیم از امکانات انجمن استفاده کنیم ولی خودمان این ملاحظه را داشتیم که برای رفع شبهات بهتر است از جای دیگر تامین اعتبار کنیم.
وی افزود: فیلمنامه «مدیر مدرسه» باید در درجه اول به آموزش و پرورش میرفت، این فیلمنامه سه مرتبه در آموزش و پرورش چرخید و همه روی آن تاییدیه نوشتند. تلاش من این بود که تمام مختصات فیلم در چارچوب آموزش و پرورش باشد. من سعی کردم در «مدیر مدرسه» یک محیط آموزش و پرورشی داشته باشم، حتی آن نیروهایی که برای طرح سوالاتی وارد مدرسه میشدند از جنس نیروهای حراست آموزش و پرورش بودند در واقع میخواستم همه ساختارها را در داخل چارچوب آموزش و پرورش تعریف کنم. ضمن اینکه معتقدم بخشی از اینکه بخواهی حرف سیاسی بزنی ناشی از خلاقیت و حدی از آن ناشی از جسارت است، اینکه همه درونیات خود را بیرون بریزید هنر نیست.
خوشخو هم درباره نسبت «مدیر مدرسه» با ژانر سیاسی مطرح کرد: بخشی از این فیلم درباره نهاد قدرت است، آن افرادی هم که به مدرسه میآیند نیروهای نهاد قدرت هستند، در «مدیر مدرسه» جنس کنش خانم مدیر کنشی از داخل سیستم همراه با یک سری مقاومتها است، در دنیا هم فیلمهای اینچنینی زیادی ساخته شده است، واکنش به این فیلم هم میتواند از نوع نگاه شما سرچشمه بگیرد، اینکه چقدر معترض هستید و راه را چقدر برای اصلاح باز میبینید؟
این منتقد سینما تأکید کرد: مهم است که چقدر معتقدید گروههای مختلف باید رو به روی هم بایستند. این به شما برمیگردد که جامعه خود را چطور میبینید و فکر میکنید راهحل صحیح این است که همه مقابل هم بایستند یا با واقعیتها رو به رو شوند؟ در حوادث سال ۱۴۰۱ در بخشی از جامعه کشتهها و در بخشی دیگر شهدا را داشتیم این خونها کار را سخت میکند، اما نباید به این فکر کنیم که راهحل بهبود جامعه ما از رهگذر تشدید چالشهای اجتماعی است. بلکه ما با دست گذاشتن روی اشتراکات میتوانیم به راهحلی برسیم هرچند میدانم پاسخ من شما را قانع نمیکند!
در ادامه کارگردان «مدیر مدرسه» درباره نقد برخی حاضران نسبت به تصویر ارائه شده از مأموران امنیتی در فیلم خود، با تأکید بر اینکه قرار نیست آدمهای اطلاعاتی آدمهای مخوفی باشند، گفت: اینچنین نیست که من اینجا ریلکس باشم، اگر شما ایام جشنواره و بعدش مواجهه برخی رسانههای وابسته به نهادهای امنیتی را با من میدیدید الان نمیگفتید که چقدر من بهراحتی موضوعات را مطرح میکنم. شما فکر میکنید من وسطباز هستم اما دیگرانی هم فکر میکنند من علیه امنیت ملی کار کردهام!
وی افزود: مسأله من در این فیلم طرح این مسأله بود که امکان گفتوگو را فراهم کنیم. پلان پایانی فیلم من نشان میداد دانشآموزان میتوانند از این پس به مدیر خود اعتماد کنند. از آنجا به بعد فرصت گفتوگو فراهم میشود. ما در «مدیر مدرسه» سعی کردیم قضاوت نکنیم برخی نام این را وسطبازی و برخی عقلانیت میگذارند من انگ وسط بازی را میپذیرم اما ترجیح میدهم درباره امکان «گفتوگو» صحبت شود.
فاطمه نیشابوری بازیگر این فیلم هم در بخشی از این جلسه بیان کرد: من لحظه به لحظه این فیلم را زندگی کردم، تمام حسهای این فیلم واقعی بود، از دید یک مادر میگویم وقتی در آن موقعیت قرار گرفتم فهمیدم محافظت از بچهها در برخی بزنگاهها فوقالعاده کار سختی است، باید گاهی خودمان را جای آن شخصیت و موقعیت بگذاریم و گارد نگیریم.
در بخش پایانی این نشست، آرش خوشخو درباره قضاوت نسبت به فیلمهایی که با سرمایه دولتی ساخته میشوند، تأکید کرد: خیلی از فیلمهای مشهور ما (چه قبل و چه بعد از انقلاب) با کمکهای دولتی ساخته شدهاند. مثلاً «گوزنها» با کمک دفتر فرح و «سفر سنگ» هم با حمایت دولتی ساخته شد. خیلی از فیلمهای مهم ما با کمکهای مالی دولت ساخته شدهاند و این فرقی در ماجرا نمیکند. آن پول در ماهیت فیلم تغییری ایجاد نمیکند. هالیوود فیلمهای مهمی دارد که پنتاگون پشت آنها بودهاست. حالا و در تاریخ سینما وقتی با این فیلمها مواجه میشویم، هیچکدام به سرمایه آن فکر نمیکنیم و میتوانیم با خود اثر مواجه شویم. میخواهم بگویم این دغدغه، از جنس دغدغههای مواجهه درست با یک فیلم نیست، بلکه دغدغههای سیاسی و روزنامهنگارانه است. البته میدانم این جملاتم هم شما را قانع نمیکند!