روایتِ مسعود میر از وطنپرستی ایرانیها در دوران مشروطه؛
روسها چگونه و چرا «علی موسیو» را کشتند؟
مسعود میر با اشاره به اینکه هر چقدر شرایط و روزگار بدتر میشود حس وطنپرستی نیز کمرنگتر میشود، تأکید کرد: «علی موسیو» نشان میدهد که این سرزمین روزهای بدتری داشته اما وطنپرستهای جدیتری هم در همان دوران زیستهاند.
مسعود میر، کارگردان مستند «علی موسیو» که این روزها به صورت آنلاین از پلتفرم هاشور در حال اکران است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: اوایل دهه ۹۰ به تبریز سفر کردم و آنجا برای اولین بار با اسم علی موسیو مواجه شدم و با وجود اینکه سالها روزنامهنگار بودم و تحقیقاتی داشتم هیچگاه این اسم را نشنیده بودم و تصمیم گرفتم که درباره او تحقیق کنم. با صحبتهایی که با آقای محمد مقدم داشتم، قرار بود مستندی درباره خانههایی که متعلق به رهبران مشروطه است، بسازم و پس از تحقیقاتی که داشتم به نظرم رسید که بهتر است تمرکز این مستند را بر خانه علی موسیو و این شخصیت بگذارم. این شخصیت برایم تا حدی جذاب بود که کار تحقیقاتیام روی آن را آغاز کردم و به سراغ پژوهشگران تاریخ و قدیمیهای تبریز رفتم و از آنها خواستم وقت بگذارند و هر آنچه درباره او میدانند مطرح کنند و در همین پروسه تحقیق و پژوهش طرح کلی این مستند شکل گرفت و پس از مدتی حدوداً سال ۹۶ یا ۹۷ بود که آقای مقدم با من تماس گرفت و گفت که اگر هنوز به دنبال ایده علی موسیو هستی مرکز گسترش احتمالاً از طرح و استقبال خواهد کرد.
میر در ادامه خاطرنشان کرد: من در حوزه مستندسازی و ساخت تجربه چندانی نداشتم و بیش از هر چیز در حوزه تئوری و نقد کار کرده بودم و همزمان با شیوع کرونا فیلمبرداری ما هم آغاز شد و به خانه انقلابیها رفتیم و ضبط «علی موسیو» آغاز شد.
وی درباره کمبود منابع تحقیق درباره علی موسیو گفت: نهایتاً سه یا چهار کتاب وجود دارد که در آنها درباره علی موسیو اطلاعاتی ارائه شده و معتبرترین کتاب «تاریخ مشروطه» احمد کسروی است که در آن هم تنها چند خط به این شخصیت پرداخته شده است. این نگرانی را داشتم که ممکن است به اطلاعات اندکی دست پیدا کنم که برای جمعبندی در یک مستند کافی نباشند اما در عین حال با وجود این نگرانی بسیار خوش بین بودم و یکی از جذابیات ساخت «علی موسیو» لذت کشف بود.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش درباره دلیل کمبود منابع تاریخی درباره این شخصیت گفت: علی موسیو رهبر مرکز غیبی تبریز بوده و به همین دلیل همیشه آدمی در سایه بوده و یک زندگی پنهان و امنیتی داشته که هیچوقت شناخته نمیشده و سعی داشته که چندان مورد توجه نباشد. فعالیتهای او به قدری پنهانی بوده که گفته میشود ستارخان برای اولین بار با چشمان بسته به مرکز غیبی میآید. یکی از دلایل گمنام ماندن این شخصیت در دل تاریخ همین مسئله است و دلیل دیگر به ورود متفقین به ایران مربوط میشود که آن زمان با ورود آنها به ایران از آنجا که علی موسیو همه اتفاقات را به دو زبان فارسی و فرانسوی مکتوب میکرده، پسر او به دلیل ترسی که داشت همه نوشتههای پدرش را سوزانده و به همین دلیل بسیاری از مستندات درباره این شخصیت از دست رفته است.
میر خاطرنشان کرد: من احساس میکنم همچنان آدمهایی هستند که دغدغه وطن دارند و این دغدغه میتواند در زندگیشان پررنگ یا کمرنگ باشد. با ساخت «علی موسیو» سعی داشتم به قدر توانم یک قدم برای وطنپرستی بردارم و به نظرم با دیدن این فیلم حس وطنپرستی در هر انسانی ممکن است متبلور شود.
وی افزود: یکی از ویژگیهای علی موسیو این است که روی تمامیت ارضی ایران پافشاری میکند و در مبارزاتش همواره این موضوع را مدنظر دارد. او با روسها هم در تقابل قرار میگیرد و آنقدر روسها او را برای خود خطرناک میدانند که گفته میشود در یک مهمانی در کنسولگری روسیه مسموم میشود و جان خود را از دست میدهد. اگر بتوانم با این مستند حس وطنپرستی را در مخاطبم زنده کنم اتفاق بزرگی رقم خورده است ولی این حس میتواند شکل و میزان متفاوتی در افراد داشته باشد، ممکن است یک نفر مثل علی موسیو با جان و مال و ناموسش برای وطن مبارزه کند و یک نفر ممکن است در حد یک شهروند معمولی حس وطنپرستی را در وجودش داشته باشد.
این کارگردان در ادامه گفت: با وجود اینکه دغدغه وطن همچنان وجود دارد اما به نظر من گم شدن حس وطنپرستی امروز موضوعی جدی است. در واقع هر چند به سمت روزگار بدتر رفتهایم آن حس وطنپرستی کمرنگتر شده و کاراکترهایی مثل علی موسیو میتوانند به ما ثابت کنند که این سرزمین روزهای بدتری داشته اما وطنپرستهای جدیتری هم در همان دوران زیستهاند و ما با شناخت این افراد یاد میگیریم هر وقت که اتفاق بدی در کشورمان رخ میدهد قرار نیست حس وطنپرستی را رها کنیم.
میر درباره سرانجام تلخ علی موسیو و تلخ بودن پایان فیلم که شاید برای مخاطب نسبت به حس وطنپرستی احساس ترس ایجاد کند، اظهار کرد: کار ما این است که ذرهبینمان را در دست بگیریم، غبارروبی کنیم و آینه را صیقل دهیم و خوب و بد را در کنار هم ببینیم. شاید عاقبت تلخ و تراژیک علی موسیو برخی مخاطبان را بترساند تا حس وطنپرستی را در خودشان کنترل کنند اما یک نکته هم وجود دارد که میتواند مقابل این حس قرار بگیرد و آن عاقبت به خیری شخصیت علی موسیو است. علی موسیو فردی است که حدوداً صد سال پیش در این مملکت بینام و نشان دفن شده و حتی قبر هم ندارد اما ما در سال ۱۴۰۲ خورشیدی در تهران با افتخار درباره او حرف میزنیم و فکر میکنم این مزد وطنپرستی این انسان است که شاید دیر و دور داده شده باشد. شما هیچوقت در هیچ جای تاریخ وطنپرستی واقعی را نمیبینید که گم و محو شده باشد؛ شاید در برههای نام و نشانش را حذف کرده باشند ولی تاریخ قضاوت خودش را دارد و آن کسی که واقعاً وطنپرست بوده بالاخره حتی ممکن است قرنها بعد از او یاد شود و قطعاً به نیکی هم یاد خواهد شد.
این کارگردان درباره تأثیرپذیری علی موسیو از روسها و همچنین تقابل او با روسها گفت: در این مستند شخصیت اصلی کاملاً یک شخصیت زمینی است و من هیچ تقدسی برای او قائل نیستم و در مستند هم همین نگاه را دنبال کردم. هر گاه که ما به شخصیتهای تاریخی تقدس بدهیم راه را اشتباه رفتهایم و بهترینهای تاریخ هم در برخی مواقع اشتباهاتی داشتهاند و علی موسیو هم از این قاعده مستثنی نیست و همانطور که در مستند میبینید در مرکز غیبی اعلام میشود که اگر کسی از قوانین سرپیچی کند سرانجامش مرگ است. آنچه که علی موسیو از انقلاب روسیه الهام میگیرد بحث سازماندهی کردن نیروهاست. او متوجه میشود که نباید دست روی دست گذاشت و لازم است که کاری انجام شود و با همان الگو مجاهدان تبریز را سازماندهی و تجهیز میکند، مراقب خانوادههایشان است، از آنها حق عضویت دریافت میکند و سازوکارش را از انقلابهای بلشویکی الهام میگیرد که به سازماندهی کردن مربوط میشود اما بعدها با روسها دچار مشکل میشود چراکه دلیل همه گرفتاریها در تبریز همان روسها هستند و آنها آذربایجان را جزو مایملک خود میدانستند و چون محمدعلی شاه از روسها بسیار تبعیت میکرد جنگ و محاصره از آنجا شروع میشود.
میر در پایان اظهار کرد: ما با انبوهی از ندانستهها مواجه بودیم و جواب هر سوال را به ناچار از بین دهها گفتگو بیرون میآوردیم. مستند ما به حداقلها جواب میدهد ولی به کسی که میخواهد عمیقتر به این ماجرا نگاهی داشته باشد به نظر من بهتر است همه کتابهای مربوط به تاریخ مشروطه را از هر طیفی اعم از طیف عباس امانت و احمد کسروی و دیگر تاریخنگارها بخواند. نگاه به تاریخ باید بدون جانبداری باشد و من در حین ساخت این فیلم با نشریه لندنی مواجه شدم و برایم بسیار عجیب بود که یک نشریه در لندن به وضعیت محاصره تبریز بپردازد و ما در این مستند هم به آن پرداختیم. من معتقدم شناخت تاریخ همیشه مفید است و شاید ما نباید دنبال ما به ازای عین به عین بگردیم و به اعتقاد من دانستن اینکه چه بر سر این سرزمین و وطنپرستانش آمده و اینکه چه معادلات تاریخی را ما از سر گذراندهایم و چه انسانهایی به کشورشان خیانت کردهاند و... همیشه مفید است. وقتی تاریخ بدانیم، تاریخ در ذهن تأثیر خودش را میگذارد و اگر قرار است الگوبرداری و عبرتآموزی داشته باشیم تاریخ این کار را با ما میکند.