خبرگزاری کار ایران

هنرمند دهه‌ی هشتادی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

هنر هرچه مرزتر باشد بیان ذهنی هنرمند راحت‌تر است

هنر هرچه مرزتر باشد بیان ذهنی هنرمند راحت‌تر است
کد خبر : ۱۴۴۶۶۶۴

از تجربه‌ی دوئت در تجسمی کمک گرفتیم

گیسا اسدی که با سهیل غفاری نمایشگاهی مشترک برگزار کرده، می‌گوید: برای درک بهتر مخاطبان، برای هر قطعه از آثار یک موسیقی جداگانه ساخته شده که بر اساس مضمون و موضوع تابلوها به مرحله تولید رسیده‌اند. او این نوع تولید اثر را ادامه‌دار می‌داند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در هنر مدرن و البته در هنر کلاسیک (در مقاطعی) رشته‌های هنری از هم تفکیک نیستند. بسیار می‌بینیم که هنرمندان رشته‌های مختلف از دیگر هنرها در کارشان بهره می‌برند. البته این روال در گذشته هم وجود داشته. مثلا اقتباس از یک رمان یا داستان ادبی در سینما را نمی‌توان تلفیقی شگرف به حساب آورد. یا نمی‌توان گفت استفاده از نور، موسیقی و دیگر المان‌ها در هنری چون تئاتر تلفیق محسوب می‌شود. آمیختگی‌های متمایل به تلفیق را می‌توان در رشته‌های هنرهای تجسمی بیشتر مشاهده کرد. اگر بنا به مثالی ضمنی باشد می‌توان از هنر چیدمان یا اینستالیشن نام برد یا هنر محیطی و پرفورمنس آرت یا ویدئو آرت را مثال زد. این مقولات از ترکیب هنرهایی چون نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی و دیگر موارد حاصل می‌شوند. در نگاه جزیی‌تر می‌توان از ترکیب هنرهایی چون طراحی، نقاشی، خوشنویسی، حجم، موسیقی و عکاسی نام برد که بر اساس موضوع، محتوا و البته نگاه هنرمند تلفیق را رقم می‌زنند. 

از طرفی کمتر شاهدیم که هنرمندان عرصه‌های مختلف به طور مشترک به خلق آثاری مشترک دست بزنند و آن‌ها را در قالب نمایشگاهی دو نفره (و نه گروهی) پیش روی مخاطبان قرار دهند. 

گیسا اسدی و سهیل غفاری دو جوان دهه‌ هشتادی اخیرا چنین تجربه‌ای را در قالب نمایشگاهی با عنوان «تمام احساستم» بر دیوار پشت سر گذاشته‌اند. در آثار این دو؛ تکنیک کولاژ و هنر دیجیتال مولفه‌هایی مهم بوده‌اند. آن‌ها از موسیقی نیز به عنوان یکی از عناصر مهم و اصلی در آثارشان بهره برده‌اند. 

در بخشی از استیتمنت نمایشگاه «تمام احساساتم» بر دیوار که طی روزهای گذشته برگزار شده، آمده بود: «گوشه و کنار اینجا و روی هر دیوار یک دنیاحس رو دریافت می‌کنیم…ما درگیر کلی حس بودیم … شاید خیلی از کلمه حس استفاده کنیم اما واقعیت این است که هر روز برای ما باکلی حس می‌گذره.»

هنر هرچه مرزتر باشد بیان ذهنی هنرمند راحت‌تر است

با گیسا اسدی درباره جزییات بیشتر نمایشگاه «تمام احساساتم» روی دیوار گفتگو کردیم.

درباره کلیت نمایشگاه «تمام احساساتم» روی دیوار  برای مخاطبان توضیح دهید. به هرحال کمتر پیش می‌آید که دو هنرمند به صورت مشترک نمایشگاهی برگزار کنند که آثار آن هم مشترکا خلق شده باشد. 

اگر بخواهم خیلی خلاصه توضیح دهم باید بگویم این همکاری خیلی ناگهانی و بدون پیش زمینه قبلی صورت گرفت و به اصطلاح همه چیز اتفاقی رخ داد. آقای غفاری در عرصه دیجیتال فعالیت می‌کنند و من طراحی می‌کنم. من از کودکی طراحی می‌کردم و تکنیکی که به کار می‌بردم «کولاژ» بود. تا اینکه خیلی تصادفی دیدم که آقای سهیل غفاری دیجیتال کار می‌کنند. پس از این اتفاق به ایشان پیشنهاد دادم که آیا نمی‌خواهید «کولاژ» را به آثارتان بیفزایید؟ چون به هرحال در هنر دیجیتال کار کردن روی اثر حد و مرزی ندارد؛ بنابراین پس از صحبت‌های چندباره‌ای که با هم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که نمایشگاه فعلی را به صورت دوئت (اجرای همزمان دو نفر) برگزار کنیم. آقای غفاری پیش از این همکاری، دوسال پیش در یک نمایشگاه گروهی حضور یافته بود که در همین مکان فعلی یعنی «با گالری» برگزار شده بود.

هنر هرچه مرزتر باشد بیان ذهنی هنرمند راحت‌تر است

چرا سراغ دوئت یا نمایشگاه دونفره رفتید؟ 

شاهد بودم که اکثر نمایشگاه‌های برگزار شده امسال یا انفرادی بوده‌اند یا به صورت گروهی برگزار شده بودند. دیدم که امسال نمایشگاهی به صورت «دوئت» یا دونفره برگزار نشده است؛ بنابراین به این موضوع فکر کردم که خوب است خودم چنین رویدادی را رقم بزنم که در ادامه این همکاری با آقای غفاری صورت گرفت.

سوال دیگر درباره تلفیق است. نظرتان درباره این قاعده که مرزی میان هنرها وجود ندارد، چیست؟ 

به نظرم یک کار هنری، هرچقدر بی‌حد و مرزتر باشد، هنرمند برای بیان آنچه در ذهن و مغزش دارد راحت‌تر عمل خواهد کرد و فکر و احساساتش را راحت‌تر بروز خواهد داد. کلا این بی‌حد و مرز بودن باعث می‌شود آن افکار و احساس ذهنی بهتر و راحت‌تر ابراز شود. 

در نمایشگاه مشترکی که با سهیل غفاری برگزار کردید، دغدغه مشترکتان به عنوان خالقان آثار چه بود؟ 

ما در نمایشگاه‌مان، به مشکلات شخصی‌مان طی چند سال اخیر در زندگی توجه داشته‌ایم. خیلی دوست داشتیم که این مشکلات را در قالب آثار و نمایش آن‌ها بیان کنیم و دغدغه‌هایمان را به همین واسطه با مخاطبان به اشتراک بگذاریم. تلاش کردیم آن بی‌ و حد مرزی را نشان دهیم. 

و به طور مشترک و مشخص تکنیک «کولاژ» را مدنظر قرار دادید؟ 

بله این شیوه بسیار کارآمد است و جای کار دارد.

هنر هرچه مرزتر باشد بیان ذهنی هنرمند راحت‌تر است

یکی دیگر از ویژگی‌های نمایشگاه شما و سهیل غفاری بهره‌گیری از موسیقی است. موسیقی در نمایشگاه شما یکی عناصر اصلی است؟

بله همینطور است و موسیقی به عنوان یکی از مولفه‌های مهم برایمان اهمیت داشته است. ما در کنار هر اثر یک بارکد قرار دادیم که مخاطبان آن را اسکن می‌کردند. موسیقی مربوطه با توجه به اثر ساخته و تنظیم شده بود و بازدیدکنندگان پس از اسکن بارکد این امکان را داشتند تا حین تماشای اثر آن را توسط یک هدفون بشنوند. در ادامه هم به سراغ آثار بعدی می‌رفتند که آن‌ها هم هرکدام یک موسیقی مستقل داشتند.

آیا در ابتدا آثار هنری را ساختید و در ادامه بر اساس موضوعات به ساخت موسیقی برای آن‌ها پرداختید یا شاید موسیقی‌ها انتخابی هستند. 

تمام آهنگ‌ها با توجه به تابلوها و برای بهتر درک کردن آن‌ها ساخته شدند. در نمایشگاه، زمانی که موسیقی برای مخاطب پلی می‌شد او با نام سازنده موسیقی و دیگر عوامل مواجه می‌شد. اول تابلوها ساخته شدند و ما بعد از دوستان آهنگسازخواستیم با توجه به آن‌ها، برایمان یک آهنگ بسازند. 

همه قطعات توسط یک آهنگساز ساخته شده‌اند یا اینکه افراد مختلفی را به همکاری دعوت کردید؟ 

ما با یک آهنگساز همکاری نداشتیم. البته مورد هم وجود داشت که یک آهنگساز برای سه تابلو کار ساخته است. در کل تلاش‌مان این بود با آرتیست‌های مختلفی که هم سن و سال خودمان هستند، همکاری کنیم. ما برای این همکاری‌ها به این موضوع هم توجه کردیم که آهنگسازانی که با ما همکاری می‌کنند هم به نوعی دیده شوند و اصطلاحا بازدیدهایشان تا حد مورد توجهی، بالا برود.

هنر هرچه مرزتر باشد بیان ذهنی هنرمند راحت‌تر است

موسیقی به خودی خود هنری مستقل است و کمتر پیش می‌آید که هنرمندان رشته‌های دیگر از وجود آن بهره ببرند. چه شد که تصمیم گرفتید موسیقی را به عنوان یکی از عناصر اصلی در کارتان لحاظ کنید؟ 

معمولا اینگونه است که بازدیدکنندگان نمایشگاه‌ها عموما و معمولا به لحاظ بصری با آثار درگیر می‌شوند. موضوع دیگر اینکه خیلی از آن‌هایی که به نمایشگاه‌های هنری می‌روند، به صورت تکی از آثار دیدن نمی‌کنند و شاید آن سکوت موجود آن‌ها را اذیت کند. ما می‌خواستیم با قرار دادن آهنگ روی تابلوها، مخاطبان جدا از درک بهتر آثار، به صورت تکی بیایند و از آثار نمایشگاه دیدن کنند و احساس معذب بودن به آن‌ها دست ندهد. آن‌ها هندزفری می‌گذاشتند و آهنگ‌ها را به این شیوه می‌شنیدند و همزمان هم آثار را می‌دیدند؛ یعنی می‌خواستیم آن درک کردن آثار شنیداری هم باشد. 

 موضوعیت هر کدام از موسیقی‌ها برای شما مبنای خاصی داشته یا کلا کار را به آهنگسازان سپرده‌اید؟ 

ما به مدت هفت ماه تمام با آرتیست‌های‌مان در ارتباط بودیم. آن زمان که متن آهنگ‌ها نوشته و ساخته می‌شد این ارتباط جدی وجود داشت. در زمان میکس و مستر قطعات هم من و آقای غفاری در تمام روند کار حضور داشتیم. از آنجا که آهنگ‌ها با توجه به تابلوها ساخته می‌شد، نمی‌خواستیم مورد خاصی به وجود بیاید و تماشاگران احساس تابلو را بهتر درک کنند. 

روی سبک موسیقی‌ها هم کار کردید یا اینکه آنچه اهمیت داشته خروجی اثر با توجه به تابلوهای‌تان بوده است؟ 

ما با توجه به آثار و ماهیت آن‌ها روی آهنگ‌ها کار کردیم. مثلا اثری داریم که با کاشی کار شده و می‌خواستیم سبک ایرانی قدیم هم در آن لحاظ شده باشد. به همین دلیل ابتدای آهنگ این اثر در ابتدا سنتی است؛ اما با بیتی که آوردیم، آن را مدرن کردیم. به طور واضح‌تر ما تلاش کردیم قطعات را با حال و هوای تابلوها میکس کنیم و آثاری را در سبک‌های بسازیم که جوان‌ها می‌پسندند. به نظرم می‌توان به قطعات را پاپ دانست؛ اما بیشتر سعی کردیم مدرن شده آن را بیاوریم. دنیای موسیقی آنقدر بزرگ هست که بتوان آثاری را در سبک‌های مختلف گوش داد.

هنر هرچه مرزتر باشد بیان ذهنی هنرمند راحت‌تر است

آثار شما محدود به تابلو نبود و آثار سه بعدی و ویدئو آرت را هم شامل می‌شود...

بله مجسمه‌هایی داشتیم که پاپیه ماشه هستند. این آثار دقیقه نود به نمایشگاه اضافه شدند. دوستی دارم که سالهاست مجسمه‌سازی می‌کند و خیلی از مجسمه‌های رستوران‌های تهران را ایشان طراحی کرده‌اند. من سه اثر از ایشان را قبلا دیده بودم و خیلی دوست داشتم که آن‌ها را در نمایشگاه داشته باشیم. اثری که ساخته شده بود، اول طرحی نداشت و فقط مجسمه بود. برای اینکه این مجسمه‌ها حال و هوای نمایشگاه را بهتر نشان دهند روی آن‌ها کولاژ کار کردیم. تمام آثار ما از صورت به بالا هستند و این حس و حال را می‌توانید در مجسمه‌ها هم ببینیم. ما اثری در گالری داشتیم که ویژوال بود و با پروژکتور اجرا می‌شد. این اثر توسط یکی از آرتیست‌های ما انجام شده بود و حالتی سه بعدی داشت. این اثر شامل آدمی است که چرخی با خود دارد. اِلِمان‌هایی که در هر اثر و تابلو به کار رفته، در این ویژوال و دور آن آدم، دیده می‌شد. به واسطه ویژوال توانستیم این فضا را به مخاطب نشان دهیم. این اثر را کلا با هدف خیریه در نمایشگاه گذاشتیم. از آنجا که هدفمان انجام امور خیریه است روی اثر مبلغی نگذاشتیم تا هر فرد هر قیمتی که مدنظر دارد را برای آن بپردازد. خوشبختانه این اثر فروخته شد. 

فضای گالری با نوع کارها و چیدمان نمایشگاه شما همخوانی داشت؟ 

ما مدتی درگیر یافتن گالری بودیم و قبل از اینکه کاری انجام دهیم، هرآنچه در ذهن داشتیم دقیقا برای ما اجرا شد. دوستان در گالری با به لحاظ فنی خیلی به ما کمک کردند و از آن‌ها ممنونم. 

تجربه برگزاری نمایشگاه دو نفره در آینده برای شما تکرار خواهد شد یا برایتان صرفا تجربه‌ای بوده است؟ 

این روند صدرصد برای من یک شروع است. برگزاری نمایشگاه اخیر تجربه بسیار جالبی بود و حین ساخت و پرداخت کارها حال و هوای عجیبی داشتیم. به هرحال چنین تجربه‌ای اتفاقی نو بوده است. 

با توجه به اینکه دهه هشتادی هستید، طیف خاصی از مخاطبان مد نطرتان بوده؟ 

در روز افتتاحیه و پس از آن، از هر رده سنی مخاطب داشتیم. به نوعی مشخص بود که کدام رده سنی چه آثاری را دوست دارد. با توجه به بازیدهایی که در طول برگزاری نمایشگاه داشتیم، توجهی که می‌خواستیم از همه رده‌های سنی وجود داشت. اثری که سنتی بود و حضور مجسمه‌ها در نمایشگاه خیلی به ما کمک کرد. 

طی برگزاری موفق به فروش آثارتان شدید؟ 

بله و خریداران هم در رده‌های سنی مختلف بودند. 

از فعالیت‌های آینده بگویید. 

ما به برگزاری نمایشگاه گروهی در سال جدید فکر می‌کنیم و انشالله در رویداد بعدی تعداد بیشتری از هنرمندان را کنارمان خواهیم داشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز