در نشست پرسش و پاسخ فیلم «خیابان ملک» در روز نخست جشنواره۳۵ مطرح شد؛
بچهها برای دوربین تعیینتکلیف میکنند
نشست پرسش و پاسخ فیلم «خیابان ملک» اولین فیلم اکرانشده در جشنواره سی و پنجم با حضور عوامل، صبح امروز در تالار حافظ سینما ساحل برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از ستاد اطلاعرسانی سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، در این نشست که سحر قناعتی اجرای آن را بر عهده داشت، احسان سلطانیان کارگردان و تهیهکننده، مجید محسنی مدیرفیلمبرداری، خبرنگاران نوجوان جشنواره و اهالی رسانه حضور داشتند.
سلطانیان در ابتدای نشست درباره شکلگیری ایده فیلم گفت: من از کودکی حس ویژهای به اصفهان داشتم. در شهر ما سینما نبود. من و پدرم وقتی به اصفهان میآمدیم به سینما میرفتیم. فضای اصفهان به ویژه میدان ملک برای من نوستالژیک است. یک بار از خیابان ملک رد میشدم و یک اتفاق برای من ایدهبخش بود. این که چرا باید یک پیرمرد تنها اینجا باشد و نوههایش برایش غذا ببرند؟
او ادامه داد: از ابتدای تصمیمم برای ساخت «خیابان ملک»، قصد داشتم از بازیگران تازهکار استفاده کنم تا فیلم باورپذیر باشد، چرا که از سویی داستان ما رئال است و از سوی دیگر استفاده از بازیگران حرفهای و غیراصفهانی، غالبا با موفقیت همراه نبوده است.
سلطانیان با اشاره به این که خیابان ملک اولین فیلم او در زمینه سینمای کودک و نوجوان محسوب میشود، اظهار داشت: چالش اصلی من بازیگران کودک بودند. باید برای ارتباط گرفتن با کودکان، ابتدا شخصیت اصلیشان را شناخت. در این فیلم من سعی کردم به طور ویژه شخصیت بازیگران اصلیام را بشناسم که این به من خیلی کمک کرد.
کارگردان «خیابان ملک» در ارزیابیاش از ارتباط این فیلم در نمایش اول با مخاطبان، بیان داشت: موفقیت فیلم را باید از مخاطب پرسید اما فکر میکنم این اتفاق افتاده است.
او درباره حس و حال فیلم که در اصفهان رخ میدهد و یادآوری «قصههای مجید» با «خیابان ملک» افزود: قصههای مجید دغدغه کودکان و نوجوانان دهه شصت بود که در کودکان امروز وجود ندارد. شخصیتهای اصلی فیلم خیابان ملک هم نماینده دو قشر بودند. پسربچهای که عاشق لامپ است، استعاره از روشنگری برای آینده مردی است که قرار است مسئولیتی در آینده داشته باشد و دختری که عاشق گل و گیاه است، استعاره از زندگی. در واقع فیلم دغدغه کودکان نسبت به بزرگسالان و پلی بین اصفهان قدیم و جدید از دیدگاه کودکان است.
سلطانیان در پاسخ به این سوال که چرا شخصیتهای فیلم خیلی زود به کار اشتباه خود پی میبرند و نتیجه آن را میبینند در حالی که ممکن است در واقعیت این اتفاق نیفتد، افزود: ما قرار نیست نتیجهگیری مستقیم در فیلمها داشته بلکه قصد داریم برداشتی از فضای زندگی داشته باشیم و دراماتیزه شده آن را به مخاطب نشان بدیم. سیر اتفاقات در فیلم خیلی هم دور از واقعیت نیست. ممکن است شما هم در زندگی روزمره در عرض نیمساعت متوجه اشتباهتان بشوید. ضمن این که نمیشود ساعات طولانی را در فیلم نشان داد، بلکه باید بر حسب زمان، روایت فیلم را فشرده کرد.
مجید محسنی مدیر فیلمبرداری فیلم نیز در پایان با اشاره به این که کار با کودکان سخت است، گفت: ۹۹ درصد از عوامل ما فیلم اولی بودند. از ابتدا قرار شد دوربین آزاد باشد یعنی بچهها برای دوربین تعیین تکلیف کنند نه دوربین برای بچهها. سبک فیلمبرداری دوربین روی دست بود تا مخاطب تنش موجود در فیلم را دریافت کند.