در پانصد و پنجاه و پنجمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران مطرح شد:
«زیر زمین»؛ روایتی از تاریخ یوگسلاوی که به حسرتخواری از کشوری متلاشی شده میپردازد
پانصد و پنجاه و پنجمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه ۱۰ مهر ماه ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «زیرزمین» به کارگردانی امیر کوستوریتسا محصول ۱۹۹۵ اختصاص داشت. پس از نمایش فیلم نیز نشست نقد و بررسی آن با حضور روبرت صافاریان (مستندساز، مترجم، مدرس و پژوهشگر سینما) با عنوان «نقد سیاسی-ایدئولوژیک یا استتیک» برگزار شد. مدیریت این نشست برعهده سامان بیات بود.
به گزارش ایلنا، روبرت صافاریان در این برنامه گفت: «زیر زمین»، یکی از آثاری است که شیفتهاش شدم و در نظرخواهیهای انجام شده آن را در بین بهترین آثار تمام عمرم نیز گذاشتهام. در جستجوهایی که درباره این فیلم (در سالهای اخیر) انجام دادهام، به این نتیجه رسیدم که «زیر زمین» از زاویه سیاسی فیلم قابل بحث و جنجال برانگیزی بوده است. نکته جالب برای خودم این بود که چرا تا آن زمان به سیاسی بودن این فیلم توجه نکرده بودم و با این وجود شیفته آن شده بودم. در واقع سکانسهایی در این اثر وجود دارد که در کنار موسیقی تاثیر جذابی را روی مخاطب میگذارد. سعی میکنم در این جلسه نکاتی را بیان کنم که کمتر کسی از آن مطلع است. این اطلاعات، دادههای تازهای از فیلم را برای ما مشخص میکند.
او با یادآوری اینکه فیلم «زیرزمین» در سال ۱۹۹۵ برنده جایزه نخل طلا جشنواره کن شده و در همان زمان جنگ شدیدی بین بوسنی و صربستان در جریان بوده است، بیان کرد: باید بدانیم که همزمان با فروپاشی شوروی، یوگسلاوی نیز دچار فروپاشی میشود. یوگسلاوی از ۶ جمهوری تشکیل شده که بزرگترین آنها صربستان بوده است. اسلوونی و کرواسی نیز از جمله جمهوریهای دیگر یوگسلاوی بودند. همه ما یوگسلاوی را به اسم ژنرال تیتو میشناسیم. در واقع ماندن این ۶ جمهوری با یکدیگر به خاطر جذبه ژنرال تیتو بود. بنابراین بعد از مرگ او و فروپاشی شوروی، این جمهوریها نیز از هم پاشید و جنگهایی بین آنها شکل گرفت. صربستان که بزرگترین جمهوری بود، تلاش میکرد تا تحت عنوان صربستان، وحدت یوگسلاوی را حفظ کند.
این پژوهشگر سینما در ادامه صحبتهایش گفت: در این جنگها باتوجه به کم بودن صربها در اسلوونی و کرواسی، آنها خیلی زود و در همان سالهای اول و بعد از جنگهای کوتاهی توانستند مستقل شوند. اما جنگ در بوسنی و هرزگوین خیلی سخت پیش میرفت؛ زیرا در این جمهوری، بخش بزرگ جمعیت مسلمان بودند اما جمعیت کثیری از صربها نیز در آنجا حضور داشتند و بعد از فروپاشی، جمهوری مستقلی را شکل دادند که مورد حمایت صربستان نیز بود. به همین دلیل سختترین شکل جنگ در آنجا شکل گرفت.
این مستندساز ادامه داد: زمانی که این فیلم ساخته شد و جایزه نخل کن را به آن دادند، جنگ بوسنی و هرزگوین به شدت ادامه داشت. در واقع صربها ۴ سال سارایوو که در مرکز بوسنی و هرزگوین قرار داشت را در محاصره خود داشتند و در این مدت از اطراف با تک تیراندازها و توپخانه به آن حمله میکردند. در واقع زمانی که فیلم جایزه را گرفت، سارایوو هنوز در محاصره بود و این محاصره تازه یک سال بعد و با دخالت ناتو پایان پذیرفت. کوستوریتسا کارگردان فیلم «زیر زمین» نیز اهل سارایوو بود و دو فیلم اول او نیز در همین منطقه میگذرد. این فیلمساز در خانوادهای مسلمان بزرگ شده است. اما به گفته خودش؛ باوجود خانواده مسلمانی که داشته؛ پدرش آتئیست بوده است.
صافاریان در ادامه صحبتهایش گفت: وقتی آدم این موارد را نمیداند و فیلم را میبیند، برداشت عمومی از آن به سمت ضد جنگ بودن اثر میرود. فیلم جنگ را محکوم کرده و به عنوان پدیدهای تلخ به نمایش میگذارد. اما علاوه بر این، فیلم درباره تاریخ یوگسلاوی است و به نحوی به نوستالژی و حسرت خواری از کشوری متلاشی شده میپردازد. به همین دلیل این فیلم برای اهالی یوگسلاوی که در آن زندگی میکردند، معنای ویژهای دارد. فیلم به ما نشان میدهد که صربها تحت بمباران نازیها بودند، در حالی که کرواتها و اسلوونیها از آنها حمایت میکردند. این موضوع برای مردم آن منطقه کاملا معنا داشته و جهتگیری آن مشخص است.
او افزود: یکی از حامیان این فیلم، رادیو و تلویزیون صربستان بوده است. در واقع هدایت تمام تبلیغات صربها علیهه جمهوریهای دیگر توسط رادیو و تلویزیون صربستان انجام میشده است. رییس رادیو و تلویزیون صربستان نیز در مراسم دریافت جایزه این فیلم در جشنواره کن حضور داشته است. اکنون مشخص شده که جایزه به این فیلم نیز به خاطر همدردی با مردم بوسنی به این فیلم داده شده است. اصطلاحا انگار در باغ نبودند. من همچنان که فیلم را میبینم، بسیاری از بخشهای آن را شاهکار میدانم. اما الان نمیتوانم بر موضع سیاسی اثر چشم ببندم.
این مترجم با اشاره به بخشهایی از فیلم عنوان کرد: در یکی از سکانسهای آخر فیلم که تشییع جنازه ژنرال تیتو نشان داده میشود و سران کشورها نیز در آن شرکت میکنند، فیلمساز از ما به عنوان مخاطب میخواهد تا درباره فیلمی که درباره واقعیت تاریخی است صحبت کنیم.
صافاریان در ادامه صحبتهایش گفت: نکتهای که وجود دارد و به نوعی کشمکشی را برایم ایجاد کرده است، این پرسش بود که اصلا مگر میشود اینطور فیلم دید؟ یعنی برای تماشای یک فیلم برویم و تحقیق کنیم تا متوجه شویم یوگسلاوی چه بوده و چرا بین جمهوریهای آن جنگ رخ داده است؟ آیا این کار شدنی است؟ شاید درباره این فیلم شدنی باشد اما آیا میشود برای فیلمهای دیگر که درباره رویدادهای مختلف است چنین رویهای در پیش گرفت؟ واقعا شدنی نیست. اینکه مخاطبان یک کشور چطور با یک فیلم مواجه میشوند، فقط به آن فیلم بستگی ندارد؛ بلکه به وضعیت خود ما نیز وابسته است. مثلا یکی از ویژگیهای فیلم زیر زمین که در نقاط مختلف مورد توجه مخاطبان قرار گرفته، موسیقی آن بوده است.
این پژوهشگر سینما در ادامه صحبتهایش بیان کرد: موسیقی این فیلم برای ما ایرانیها در دهه ۷۰ شمسی که فیلم ساخته شده، موثرتر بوده است. زیرا در آن زمان، ممنوعیتهایی برای موسیقی وجود داشت و هرچیزی که با خود سرخوشی به همراه داشت، با استقبال ما مواجه میشد. دهه ۷۰ شمسی دههای بود که جامعه ایرانی از جنگ و انقلاب بیرون آمده بود و دنبال آرامش بود. بنابراین کسی علاقهای به اینکه بداند در بوسنی چه خبر بوده، نداشت. به همین دلیل کمتر کسی درباره فیلم تحقیق میکرد و بیشتر درگیر داستان آن بودیم.
او با تاکید بر این نکته که میتوان درباره تکتک صحنههای فیلم صحبت کرد، افزود: نسخهای ۵ ساعته از این فیلم وجود دارد که از تلویزیون صربستان و به شکل مینی سریال پخش شده است. اما فیلمی که ما دیدیم و در کن بوده، ۲ ساعت ۵۰ دقیقه بوده است. فیلمساز این اثر در سارایوو به دنیا آمده و یکی از موفقترین فیلمسازان آن منطقه بوده که مردم به آن افتخار میکردند. زیرا این دومین فیلمی از اوست که نخل کن را گرفته است. بعد از انتقاداتی که به این اثر میشود، دیگر اهالی سارایوو، او را دوست ندارند و خودش نیز بعد از چند سال مواضع سیاسیاش را مشخص میکند و میگوید که مسلمان نیست و اجدادش صرب بودهاند. بعد از این اثر، فیلمهای دیگر او به موفقیت آثار گذشتهاش نمیرسد، اما موفقیتهایی را نیز به همراه دارد.
صافاریان در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: با این همه من این فیلم را تبلیغاتی نمیدانم. زیرا فیلمساز در استخدام دولت صربستان نبوده است. او در یوگسلاوی هم زندگی کرده و فیلم خودش را ساخته، در شرایط بعدی نیز اثر خود را ساخته است. اکثرا نسبت به فیلمسازان مولف که ستاره جشنوارهها هستند، دو موضع متفاوت گرفته میشود. اول، گفته میشود عدهای در پشت صحنه تصمیم گرفتند که این افراد به عنوان فیلمسازان مهم شناخته شوند.
این پژوهشگر سینما در پایان بیان کرد: در مورد دوم نیز، گفته میشود که این افراد آثار خود را ساختند و مورد پسند جشنواره ها هم قرار گرفتند. اما هیچ کدام از این دو نیست. او فیلمسازی است که مولفهها و سبک خودش را دارد اما وقتی قرار است که سال ۹۵ فیلمی بسازد، اثری را میسازد که در موضع صربستان قرار میگیرد. او همان آدمی است که پیش و پس از این اتفاقها نیز اثر خود را ساخته است.
در ادامه، این نشست به حاضران واگذار شد تا نقد، نظر و پرسش خود را مطرح کنند.