خبرگزاری کار ایران

نگاهی به یافته‌های محوطه‌های باستانی سرخ‌دم لری و سنگتراشان؛

«مفرغین لرستان» از ابزار کاربردی تا نذر برای خدایان

«مفرغین لرستان» از ابزار کاربردی تا نذر برای خدایان
کد خبر : ۱۳۹۶۹۸۹

نگاهی به یافته‌های محوطه‌های باستانی سرخ‌دم لری و سنگتراشان نشان از آن دارد که مفرغین لرستان نه تنها برای برآوردن نیازهای روزمره ساخته می‌شدند بلکه بسیاری از این آثار، کاربرد نذر و نیایش داشتند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، به جرات می‌توان گفت «مفرغین لرستان» یکی از پیچیده‌ترین و جذاب‌ترین آثار باستانی هستند که باستان‌شناسان به آن دست پیدا کرده‌اند. اهمیت و ارزش و خصوصیات برنز لرستان در جنبه‌های اعتقادی سازندگانش است و همین امر رونق بیشتری به آن داده است. این آثار زمانی شناخته شدند که هیات باستان‌شناسی «هلمز» به سرپرستی بانوی فرهنگ دوست انگلیسی به نام هلمز تشکیل شد. او درصدد خرید هواپیمایی برآمد تا بتواند از فراز محوطه‌های باستانی ایران عکاسی کند. او از این طریق از تخت جمشید، تخت سلیمان، نقش جهان و… را عکاسی کرد. در سفری که به لرستان داشت با دیدن تپه‌های باستانی فرود آمد و کاوش را در این محوطه‌ها از رومشگان گرفته تا سرخ دم از طریق مردم آغاز کرد. 

عطا حسن‌پور (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان) با اشاره به آنکه دو روستای سرخ دم لکی و رسخ دم لری دارای محوطه‌های باستانی هستند، گفت: محوطه سرخ دم لری در ۱۰ کیلومتری جنوب شرق شهر کوهدشت در استان لرستان قرار دارد و در سال ۱۹۳۶ میلادی به سرپرستی اریک اشمیت کاوش شد. محوطه دارای ۳ لایه استقراری است و اشمیت موفق به کشف معماری شد که بیشترین حجم مفرغین در آن بدست آمد. وقتی با حجم انبوهی از اشیاء مواجه شد، با توجه به آنکه بیشترین اشیاء مفرغی و سنجاق‌های زنانه در جرز دیوار و لابه‌لای آجرها قرار داشت، به این نتیجه رسید که معماری بدست آمده با توجه به حجم زیادی از مفرغین موجود، می‌تواند یک معبد باشد. این دو در کنار هم معنا می‌دهند. درواقع می‌توان گفت گذاشتن این سنجاق‌های مفرغی در جرز دیوارهای معبد همان کاری است که امروزه برای دخیل بستن انجام می‌دهیم. 

او با اشاره به آنکه در آن زمان نیایشگاهی از دوره عصر آهن بدست آمد، ادامه داد: اشمیت در آن زمان، یافته‌های خود را با ایران نصف کرد. حدود ۱۱۲۴ اثر به موزه ملی ایران داده شد و بقیه آثار به کشورهای اروپایی برده شد. این کاوش ورق تازه‌ای از لحاظ تاریخی پیش روی مفرغین لرستان باز کرد. چیستی، کاربرد، کارکرد، تاریخ، اسطوره، متالوژی و… از این طریق نگاه تازه‌ای به مفرغین لرستان بوجود آمد چراکه دیگر مفرغین لرستان به ادوات سوارکاری و شکار محدود نمی‌شد و متوجه شدند که بسیاری از این آثار برای نیایش نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت. 

علی سجادی، یوسف‌علی بیرانوند و محمد میرزایی رشنو نیز در مقاله‌ای تحت عنوان «بررسی و تحلیل نمادهای باروری در سرسنجاق‌های مفرغی» آورده‌اند: با کشف اشیای کتیبه‌دار متعدد در سرخ دم، مشخص شد که معبد منتسب به «الهه نین لیل» است. درمجموع، ۱۸۰۴ شیء از میان مجموعه بقایای معماری «سرخ دم» کشف شد. آثار مزبور بیشتر در شکاف دیوارهای تالار اصلی معبد قرار داشتند. همچنین، پلاکهای کوچک مفرغی نقشدار و پیکره‌های مفرغی در اتاق‌ها پراکنده بودند. از دیگر آثار به دست آمده می‌توان از آینه‌ها، سنجاق‌ها، دسته سنگساب‌های مفرغی، سنجاق‌های دسته آهنی و بعضاً استخوانی اشاره کرد. بیش از دویست مهر استوانه‌ای و به همین تعداد مهرهای مسطح در حین حفرهیات کشف شد. تعدادی از مهرهای استوانه‌ای کتیبه میخی کاسی بودند که از دیگر آثار قدیمی‌تر می‌نمودند. به دست آمدن چندین هزار مهره در بنای «سرخ دم» مدرک محکمی بود که شناسایی محوطه به عنوان معبد را تأیید می‌کند. علاوه بر این کشفیات در قبور پایین کوه، جسدها با تعدادهی ظروف و سنجاق‌های مفرغی همراه بودند. 

«مفرغین لرستان» از ابزار کاربردی تا نذر برای خدایان

در این مقاله با اشاره به خدای باروری روی سرسنجاق‌های مفرغی لرستان تاکید شده: یکی از انواع و گونه‌های جالب مفرغ لرستان سرسنجاق‌های دیسک مانندی است که نقشها و تصاویر روی آن به وسیله چکشکاری برجسته شده است. برخی از آن‌ها کوچکتر بوده و برای تزئین سر زنان استفاده می‌شده و برخی دیگر بزرگتر بوده و تصور اینکه انسانی بتواند وزن آن‌ها را تحمل کند مشکل است. باستانشناسان نوع دوم این سرسنجاق‌ها را، برحسب اندازه و اشکال به کاررفته روی آنها، سرسنجاق‌های نذری معرفی کرده‌اند که زنان برای زایمان بهتر و برای باروری گله‌هایشان نقش الهه اشی (خدای باروری) را، که نماد زایش بود و همچنین نقش گیلگمش را، که نماد نگهبان گله‌ها و رمه‌ها بود، به منظور برآورده شدن حاجاتشان به صورت نذری به استاد مفرغ‌کار سفارش می‌کردند و آن را روی دیوار معابد و زیارتگاه‌ها می‌گذاشتند. 

همچنین گیرشمن (باستانشناس معروف) درباره نقش بانوی روی برخی سرسنجاق‌های سرخدم می‌گوید: ما تصور می‌کنیم تصویری که در مرکز این صفحه‌ها نقش شده الهه مادر ملل آسیانی باشد که از آسیای صغیر تا شوش مورد پرستش بود. ممکن است این الهه کهن، که مظهر آبادانی و بارداری بود، در این زمان به صورت الهه اشی، خواهر خدای سروش، درآمده باشد و این همان الهه‌ای است که در قبرها نیز دیده شده. این فرض را دلایل دیگری نیز تأیید می‌کند؛ مثلاً ماهی و اناری که اطراف این صفحه مدور نقش شده نیز از مظاهر این الهه‌اند. برخی اوقات الهه مورد بحث همراه شیرها یا بزهای کوهی است. بز در اسطوره‌های یونان نماد آفرودیت است که الهه عشق است. علاوه بر این، نقش قوچ روی این سرسنجاق یکی از شکلهای جانوری وابسته به خدایان زایش و باروری در خاورمیانه، یونان و مصر باستان است. قوچ تجسم مردانگی و نیروی آفرینشگر است. خون قوچ خاک را بارور می‌کند. 

سرخ‌دم یکی از محوطه‌های شناسایی تمدن گذشته‌ی ایران بوده‌است. پلاک‌های کوچک مفرغی نقش‌دار و پیکره‌های مفرغی، آیینه‌ها، سنجاق‌ها، دسته سنگ‌ساب‌های مفرغی، سنجاق‌های دسته آهنی و بعضاً استخوانی و مهرهای استوانه‌ای شکل از جمله اشیایی هستند که از نیایشگاه سرخ‌دم لری به دست آمده‌اند. 

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان خاطرنشان کرد: با این وجود، این کاوش‌ها تا سال ۱۳۸۸ مسکوت باقی ماندند. در آن زمان کامیار عبدی آخرین کاوش‌ها را در محوطه سرخ‌دم لری انجام داد که ادامه کاوش‌های اشمیت بود. اما موفق به کشف اشیاء مفرغی نشد. فقط سازه معماری پیدا کرد. همزمان با کاوش‌های عبدی در سرخ‌دم لری، ملک‌زاده و من محوطه سنگتراشان را پیدا کردیم. در آن مکان اشیاء مفرغی که کشف شد دو برابر سرخ دم لری بود اما از سازه معماری هیچ خبری نبود. 

آنچه در سنگ‌تراشان بدست آمد

او ادامه داد: محوطه پا تخت سنگ‌تراشان در ۴۵ کیلومتری جنوب شرق شهر خرم‌آباد در دهستانی به نام کشور از توابع بخش پاپی قرار گرفته است. تاکنون ۶ فصل کاوش در این محوطه صورت گرفته و تنها در آخرین فصل کاوش بود که موفق شدیم یک سازه معماری مدور سنگ چین خشکه چین پیدا کنیم. متوجه شدیم که تمام این اشیاء به یک معبد اهدا شده و این سازه مدور دور آن اشیاء ایجادشده است. درواقع می‌توان گفت اشمیت برای آنکه بتواند مفرغین لرستان را پیدا کند سازه‌های معماری را تخریب کرد. چراکه تمام سنجاق‌های مفرغی زنانه در دل دیوار قرار داشتند و اشمیت برای بدست آوردن این آثار، دیوار را خراب می‌کرد. درواقع هیچ ارتباطی بین معماری و سنجاق‌های مفرغی در دوره کاوش‌های اشمیت بدست نیامد. بنابراین همگان سردرگم بودند. از این رو ما سعی کردیم تجربه اشمیت را تکرار نکنیم و اشیاء را سر جای خود گذاشتیم تا به ارتباط آن‌ها با معماری پی ببریم. در نهایت هم متوجه شدیم که در دل سازه مدور، چند سازه مکعبی قرار دارد و اشیائی که در دل سازه قرار دارند به شکل کپه‌ای روی هم تلنبار شده‌اند. 

به گفته او، بررسی این کپه از اشیاء که هیچکدامشان شبیه به دیگری نبود به ما نشان داد که هر خانواده اشیاء خود را در مکان خاص خود قرار داده‌اند و خانواده دیگر اشیاء خود را در جای دیگر قرار داده است. درواقع به طبقات اجتماعی پی بردیم. از آنجایی که این مکان ایل راه است، با توجه به تجربه امروزی می‌توان به این نتیجه رسید که همانطور که اکنون کوچ‌روها در زمان کوچ برای جلوگیری از دزدیده شدن اموالشان، بخشی از دارایی خود را به امامزاده هدیه می‌کنند، در آن زمان نیز اینگونه بوده و خانواده‌ها اموالشان را به معبد یا نیایشگاه می‌سپاردند. حتا اکنون هم اگر سری به امامزاده‌های در مسیر ایل رو برویم، شاهد آن هستیم که در هر بخش امامزاده بخشی از اموال ایل‌های مختلف نگهداری می‌شود. مسیر همان مسیر گذشته است فقط جای نیایشگاه به امامزاده تغییر کرده. 

این باستان‌شناس تصریح کرد: اشیاء به دست آمده در سنگتراشان شامل بیش از ۱۲۰۰ قطعه سرپیکان اعم از سنگی، مفرغی و آهنی، نمونه‌های متنوعی از خنجر، کارد، سرتبر، سرگرز، سرنیزه، جام، کاسه، ظروف لوله‌دار، مجسمه‌های آئینی و نمادین، پیکرک‌های انسانی و حیوانی، پلاک‌های تزئینی، سردیس و دسته سوهان‌های متعدد از جنس مفرغ و آهن هستند. این اشیاء از نظر فنی در نهایت هنرمندی ساخته شده‌اند و در برخی از اشیاء که تلفیقی از دو شیء مفرغی و آهنی است، تکنیک اتصال مفرغ به آهن را می‌توان مشاهده کرد. این اشیاء کاربردی، جنگ افزار، آیینی و… هستند. 

حسن‌پور یادآور شد: یافته‌های مفرغین، آهنی و به خصوص سفالین و نیز مقایسه صورت گرفته با آثار به دست آمده از محوطه‌های سرخ‌دم لری کوهدشت، تپه باباجان و گورستان باباجیان دلفان نشان می‌دهند محوطه سنگ‌تراشان طی هزاره اول قبل از میلاد و عصر آهن ۲ و ۳ مورد استفاده قرار گرفته است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز