خبرگزاری کار ایران

کارگردان فیلم «میان صخره‌ها» مطرح کرد؛

واقعیت به مراتب بدتر از چیزی است که در فیلم می‌بینید

واقعیت به مراتب بدتر از چیزی است که در فیلم می‌بینید
کد خبر : ۱۳۸۶۴۹۸

مسئولان فقط به فیلم‌‌های کمدی اهمیت می‌دهند

مختار عبدالهی با بیان اینکه فیلم «میان صخره‌ها» تصویری غلو نشده از زیست کودکان برخی مناطق روستایی نشان می‌دهد، تأکید کرد: واقعیت به مراتب بدتر از چیزی است که در فیلم می‌بینید.

مختار عبدالهی، کارگردان فیلم سینمایی «میان صخره‌ها»، که به تازگی در سینماهای کشور اکران شده، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره زمان و شرایط اکران این فیلم گفت: متأسفانه شرایط به شکلی است که صاحبان آثار انتخابی برای تعیین زمان اکران فیلمشان ندارند و قطعاً اگر انتخاب با ما بود زمان تعطیلی مدارس را برای اکران این فیلم انتخاب نمی‌کردیم.

عبدالهی درباره تغییرات نسخه اکران شده با نسخه‌ای که در جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان اکران شد، گفت: تغییرات اندکی در فیلم وجود دارد که سعی کردیم کیفیت بصری اثر را ارتقا دهیم. به عنوان مثال در صحنه‌های شب که تصویر تاریک بود در نسخه اکران اصلاحاتی انجام دادیم که تصویر کیفیت بیشتری دارد و از موسیقی نیز استفاده کردیم.

وی درباره روند شکل‌گیری ایده فیلم «میان صخره‌ها» اظهار داشت: حدود یک یا دو سال قبل از اینکه ساخت «میان صخره‌ها» را شروع کنیم، یک مستند می‌ساختم که اتفاقاتش در کوه رخ می‌داد و ما باید از مسیری کوهستانی عبور می‌کردیم و کوه را می‌پیمودیم؛ در مسیری که داشتیم به یک پسر بچه چوپان رسیدیم که خیلی بزرگ‌تر از سنش بود، اسمش هم مثل کاراکتر اصلی فیلم ابراهیم بود. ابراهیم شخصیت جالبی داشت و همانجا به همراهانم گفتم که ایده‌ای به ذهنم رسیده و قطعاً وقتی این کار تمام شود فیلمنامه آن را خواهم نوشت.

این کارگردان درباره ویژگی کاراکتر اصلی فیلم اظهار داشت: در «میان صخره‌ها» ما شاهد پسر بچه‌ای هستیم که شخصیتی بزرگ‌تر از سنش دارد و اتفاقاً اگر بخواهم مخاطب شهری را برای دیدن این فیلم ترغیب کنم، نقطه عطف قصه همین مسئله است اما باید بگویم که در هیچ جای قصه غلو نکردم و از آنجا که خودم هم در آن زیست‌بوم زندگی کرده‌ام به جرأت می‌گویم چنین کودکانی که سبک زندگی‌شان آن‌ها را خیلی زود بزرگ کرده، واقعاً وجود دارند.

وی افزود: اتفاقاً اگر می‌خواستم واقعیت را نشان دهم شخصیت ابراهیم «میان صخره‌ها» باید رفتارهای بیشتری برایش در نظر می‌گرفتم که بزرگ‌تر از سنش باشند چراکه شخصیت ابراهیم واقعی که در زمان ساخت آن مستند با او روبرو شدم با وجود اینکه سن کمتری از کاراکتر فیلم من داشت، شخصیتی داشت که رفتارهایش به مراتب بزرگ‌تر از سن ابراهیم در فیلم «میان صخره‌ها» بود.

این کارگردان تأکید کرد: این رفتارهای بزرگ‌سالانه که در کودکان می‌بینید در آن زیست بوم تعریف شده است. آن‌ها از زمانی که راه رفتن را می‌فهمند با این شرایط روبرو می‌شوند که باید خیلی کارها را خودشان انجام دهند و در این فیلم فرصتی فراهم می‌شود که بچه‌ای در شهر می‌تواند بچه در کوهستان را ببیند.

عبدالهی درباره نزدیک بودن آنچه که به تصویر کشیده شده با واقعیتی که درباره زندگی روستاییان در منطقه‌ای مثل چهارمحال و بختیاری وجود دارد، گفت: ما مناطق محروم بسیاری داریم که انسان‌ها در این شرایط زندگی می‌کنند. یک سوم آب شیرین کشور در استان چهارمحال و بختیاری تأمین می‌شود و در همین منطقه روستاهایی داریم که آب ندارند. در جنوب جاهایی داریم که میزان زیادی از گاز کشور در آنجا تأمین می‌شود اما در آنجا مناطقی وجود دارند که خانه‌هایش گاز ندارند. ما در دوران گذار هستیم و این دوران گذار به شکل خیلی بدی پیش می‌رود به این معنا که سنت، مدرنیته و پست مدرنیته را با هم در یک زمان داریم طی می‌کنیم. ما همچنان روستاهایی داریم که مسیر ماشین‌رو ندارند و وقتی برف می‌آید ارتباطشان با بیرون قطع می‌شود و از طریق هلی‌کوپتر امدادرسانی‌ها انجام می‌شود. در واقع باید بگویم آنچه که در این فیلم دیدید به شکل خیلی بدتری در کشور وجود دارد.

این کارگردان درباره انتخاب استان چهارمحال و بختیاری برای روایت قصه این فیلم گفت: من زندگی در این منطقه را تجربه کرده‌ام و این دنیا را با همه مختصاتش لمس کرده‌ام. به اعتقاد من؛ برای اینکه جهانی بنویسیم باید بومی‌نویس باشیم و باید آنچه که خودمان لمس کرده‌ایم را روایت کنیم و در واقع هیچ چیزی ملموس‌تر از این نیست که آدم زیست‌بومی را تعریف کند که در آن زندگی کرده و ویژگی‌هایش را می‌فهمد و لمس کرده است. من مطمئنم اگر یک کارگردان از تهران به این منطقه برود و بخواهد این قصه را روایت کند، به هیچ عنوان موفق نخواهد بود؛ به اعتقاد من؛ آنچه را که قرار است عرضه کنی باید تجربه کرده باشی.

کارگردان فیلم «میان صخره‌ها» درباره لهجه و گویش کاراکترها گفت: اگر قرار بود هدفمان صرفاً گیشه باشد باید لهجه و گویشی عامیانه انتخاب می‌کردیم تا هر مخاطبی بتواند با فضای فیلم ارتباط برقرار کند. پیش از ساخت این فیلم در فیلم «اسکی‌باز» با فریدون نجفی همکاری داشتم و در آنجا این تجربه را کسب کردم که استفاده از گویش محلی می‌تواند میزان مخاطبان اثر را کاهش دهد و می‌دانستم که اگر گیشه را در نظر دارم باید گویش را عوض کنم اما به این نتیجه رسیدم که حذف گویش باعث می‌شود حسی که مدنظر دارم به دست نیاید و به همین دلیل ترجیح دادم به کیفیت اثر توجه کنم و سعی کنم فیلم خوب و با کیفیتی بسازم.

وی درباره انتخاب کاراکتر دختر به عنوان شخصیتی که مدیریت بحران را در قصه به دست می‌گیرد، گفت: انتخاب اینکه کاراکتر مدیریت‌کننده بحران دختر باشد، کاملاً تعمدی بوده و خوشحالم که اکران این فیلم با یک زمانی مصادف شده که بر هیچکس پوشیده نیست ما این روزها درباره نقش زنان بیشتر از همیشه صحبت می‌کنیم و این زن محور بودن هم در فیلم ما وجود دارد و می‌بینیم که در آخر قصه هم کاراکتر دختر طغیان می‌کند و انتخاب او و این روند قصه کاملاً حساب‌شده بود و یکی دیگر از عوامل انتخاب کاراکتر دختر این بود که نشان دهیم آن زیست‌بوم و شرایطش چه تأثیری بر جنس زن دارد.

وی در ادامه درباره شرایط سینمای کودک و نوجوان گفت: با سیاستی که در پیش است هیچ نقطه امیدی در سینمای کودک نمی‌بینم. سینمای ما به طور کل در بحران است و سینمای کودک به شدت شرایط بحرانی‌تری دارد. فیلم «میان صخره‌ها» پروانه زرین بهترین بازیگری، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره کودک را کسب کرد و سه ماه بعد این فیلم را به جشنواره فجر ارائه دادیم. در آستانه اعلام فیلم‌های جشنواره آقای افخمی در تلویزیون اعلام کردند این فیلم با توجه به اینکه در جشنواره کودک بوده از هیئت انتخاب نمره قبولی گرفته ولی به دلیل اینکه در جشنواره کودک حضور داشته آن را کنار گذاشتیم و امکان دیده شدن را برای فیلم دیگری فراهم کردیم. این صحبت‌ها در حالی است که اصلاً تریبون فجر را با جشنواره کودک نمی‌توانیم مقایسه کنیم.

وی افزود: متأسفانه به همین راحتی فیلم ما را کنار گذاشتند و با این تصمیمات برای من که در سینمای کودک کار کرده‌ام چه انگیزه‌ای باقی می‌ماند؟ جالب است که در آیین‌نامه جشنواره هم آمده که فیلم‌های جشنواره کودک می‌توانند در این رویداد حضور داشته باشند اما هیئت انتخاب قانون خود جشنواره را زیر پا گذاشت و پس از جشنواره آقای خزاعی مستقیماً از من بابت این اتفاق عذرخواهی کرد.

این کارگردان در ادامه تصریح کرد: وقتی مسئولان به همین راحتی فیلم را کنار می‌گذارند هیچ انگیزه‌ای برای ما باقی نمی‌ماند و جالب است که فیلم‌هایی مثل «خورشید» و «یدو» به راحتی از جشنواره فجر به جشنواره کودک می‌روند اما روند عکس آن اتفاق نمی‌افتد.

عبدالهی درباره شرایط اکران این فیلم اظهار داشت: «میان صخره‌ها» فیلمی است که از جشنواره داخلی جایزه گرفته و در واقع یک اثر تأیید شده است خود مسئولان سینمایی به این فیلم جایزه داده‌اند اما امروز که اکران شده تنها ۱۰ سالن دارد. این فیلم یک ماه پیش در روسیه جایزه گرفته و در چندین جشنواره اروپایی حضور داشته و حالا به اکران آمده و به آن بی‌توجه هستند. اگر مسئولان می‌خواهند به نگاه مخاطب سمت و سو بدهند و او را ترغیب کنند که آثاری غیر کمدی هم ببیند چرا چنین شرایطی برای اینگونه آثار در اکران فراهم می‌کنند؟ وقتی یک فیلم کمدی ۱۵۰ سالن دارد و یک فیلم غیر کمدی تنها ۱۰ سالن دارد طبیعی است که باید فیلم‌های کمدی بفروشند. اینکه مسئولان از کاهش سطح سلیقه مخاطبان ابراز ناراحتی می‌کنند و در اکران سیاستی در حمایت از فیلم‌های کمدی دارند، سیاست یک بوم و دو هوا است.

وی افزود: دیروز فریدون نجفی مطلبی را در رسانه‌ای منتشر کرده بود که در آن مطلب گفته بود؛ ما بلد نیستیم کارهایی که برای فروش انجام می‌شود را انجام دهیم و نمی‌توانیم آن فیلم‌ها را بسازیم. من این جمله را خطاب به مسئولان کامل می‌کنم و می‌گویم واقعاً اگر آن فیلم‌ها اولویت هستند به همان فیلم‌ها جایزه بدهید. در اکران است که من می‌خواهم نتیجه زحماتم را ببینم و فیلمی که با مشقت ساخته‌ام را به مخاطب ارائه دهم اما شرایطی فراهم است که اصلاً فیلم من دیده نمی‌شود پس بهتر است جایزه‌ای که به این فیلم‌ها می‌دهید را هم به همان فیلم‌هایی بدهید که برایتان اهمیت دارند و ۳۰۰ سالن در اختیارشان قرار می‌دهید نه اینکه در خلوت دیده شدن سینمای جدی را دغدغه خود بدانید و در عمل مسیر دیگری در پیش بگیرید.

این کارگردان در پایان گفت: اگر امروز فقط بستر دیده شدن فیلم‌های کمدی وجود دارد باید بگویم این بستر را مسئولان ما به وجود آورده‌اند. چگونه است که فیلم خارجی اکران نمی‌کنیم تا مردم فیلم‌های ایرانی ببینند ولی فیلم‌هایی اکران می‌کنیم و به آن‌ها بها می‌دهیم که هیچ کمکی به ارتقای سطح سلیقه مخاطب نمی‌کنند. کاش بستر را به نوعی ایجاد می‌کردند که مثلاً ۱۵۰ سالن به یک فیلم کمدی می‌دهند ۱۵۰ سالن هم به دیگر فیلم‌ها بدهند، اینگونه است که ذائقه مخاطب تغییر می‌کند و باور کنید اگر مردم فرصتی برای دیدن فیلم‌های دیگر داشته باشند ذائقه‌شان کم‌کم تغییر می‌کند و فیلم‌های جدی هم به فروش بالایی می‌رسند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز