حامد جوادزاده مطرح کرد؛
اولویت «صداتو» سرگرمی است/ برنامه تخصصی نیست و کسی زیر سوال نمیرود/ غیر از اجراها همه چیز یک بار ضبط شده است
حامد جوادزاده با اشاره به اینکه طرح اصلی برنامه «صداتو» مربوط به برنامهای در شبکه فاکس است، تأکید کرد که این طرح ایراداتی دارد و در صورت ادامه ساخت این برنامه تغییراتی در فصل بعد ایجاد خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برنامه «صداتو» به کارگردانی و تهیهکنندگی حامد جوادزاده این روزها در شبکه نمایش خانگی منتشر شده است. در هر قسمت از این برنامه یک شرکتکننده حضور دارد که با راهنمایی چهار کمککننده (شبنم مقدمی، محمد بحرانی، محسن شریفیان و امیرمهدی ژوله) باید از بین ۶ اجراکننده موسیقی تشخیص دهد که کدام یک از این افراد خواننده است و کدام یک خواننده نیست.
حامد جوادزاده ساخت دو برنامه «زابیواکا» و «ممیزی» را نیز در کارنامه خود دارد و «صداتو» اثری متفاوتتر از این دو برنامه به حساب میآید که تا امروز شش قسمت از آن به پخش رسیده است.
به بهانه پخش این برنامه با کارگردان و تهیهکننده این اثر گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
معمولاً برنامهها و رئالیتیشوها از نمونههای خارجی الگوبرداری میکنند. برای ساخت «صداتو» از چه برنامهای الگو گرفتهاید؟
این برنامه بر اساس یک طرح کرهای ساخته شده و در واقع گروه رسانهای سی جی این طرح را به کشورهای زیادی فروختهاند و هر کس هم بر اساس علاقه خودش آن را پیادهسازی کرده است. به نظر من زیباترین شکلی که این برنامه اجرا شده در شبکه فاکس آمریکاست که نامش «I Can See Your Voice» به معنای «من میتونم صداتو ببینم» و ما عنوان «صداتو» را هم از همین نام انتخاب کردیم.
برنامه «I Can See Your Voice» در ۲۸ کشور دنیا اجرا شده، طرح به همین شکل است اما هر کس به نوعی این کار را کرده است. مثلاً در BBC یک زوج شرکتکننده هستند یا در ZDF به شکل دیگری برگزار میشود و «صداتو» شبیه همین برنامه شبکه فاکس است.
ما سعی کردیم به این برنامه وفادار باشیم اما الان به این نتیجه رسیدهام که این طرح ایراداتی دارد و اگر بنا بر ادامه تولید برنامه باشد قطعاً تغییراتی ایجاد خواهیم کرد چرا که این طرح ایرادات جدی دارد.
تغییراتی که در صورت ادامه تولید «صداتو» انجام خواهد شد مربوط به چه بخشهایی میشود؟
مهمترین ایراد برنامه این است که اجراکننده خودش در جایزه هیچ نقشی ندارد یا کمککنندهها هیچ نفع و ضرری از نظری که میدهند متوجهشان نمیشود در حالیکه اگر آنها هم با نظرات اشتباهشان متضرر شوند یا نظر درست به نفعشان باشد هیجان مسابقه بالا میرود. در واقع کمککننده اگر اصرار دارد که شرکتکننده با او همنظر باشد در مجازات یا منفعت جایزه باید شریک باشد که البته توضیحاتی دارد که بحث را طولانی میکند اما در صورت ادامه داشتن این برنامه این تغییرات انجام خواهد شد. با تجربهای که در ساخت «صداتو» داشتم به این نتیجه رسیدم که طرح اصلی «I Can See Your Voice» ایرادات جدی دارد.
کمککنندهها با چه معیاری انتخاب شدند و آیا در فصل آینده در ترکیب آنها نیز تغییراتی انجام خواهد شد یا خیر؟
هنوز برای تغییر کمککنندهها تصمیمی گرفته نشده و البته همچنان ساخت فصل بعدی به قطعیت نرسیده است. در انتخاب کمککنندهها باید بگویم که ما گزینههای زیادی نداشتیم، افراد باید خوش بیان، متخصص و باهوش باشند. این افراد باید بتوانند در لحظه واکنش نشان دهند چرا که خودشان نمیدانند با چه چیزی مواجه خواهند شد. در واقع ما قاعده و قانونی طراحی کردهایم و بعد تصاویر را ضبط کردهایم. باید افرادی که روی صندلی کمککننده مینشینند افرادی با قدرت اجرای بالا باشند و به همین دلیل ما در انتخابهایمان محدودیت داشتیم.
در برخی موارد افراد متخصص که کمککننده هستند دچار اشتباه میشوند. این اشتباهات به وجهه هنری آنها در ارتباط با تخصصی دارند آسیب نمیزند؟
اشتباهات جزوی از بازی هستند و باید بگویم که «صداتو» یک برنامه تخصصی موسیقی نیست و بیش از هر چیز یک برنامه معمایی است. نمیتوان نظرات را با تخصصات مربوط دانست و گفت افرادی که تخصصی در موسیقی دارند نباید هیچ اشتباهی مرتکب شوند. تخصص هیچکس زیر سوال نمیرود، حتی در بخشهایی به عنوان مثال محسن شریفیان بازی میکند، وقتی همه میگویند فلان اجراکننده خواننده نیست ناگهان او نظر مخالف میدهد تا بازی شکل بگیرد و این نشاندهنده شعور محسن شریفیان است که به بازی فکر میکند و میداند که نباید برنامه خشک و بیروح باشد، به نظر من او رهاترین اجرای خود را در «صداتو» دارد و خیلی مسلط و شیرین کارش را انجام داده است و بسیاری از متخصصان بر این نکته تأکید داشتند که در بین کمککنندهها محسن شریفیان را از همه بیشتر دوست دارند.
تنشی که برای تصمیمگیریها به وجود میآید و اظهارنظرهای متضاد به برنامه هیجان میدهد و جنبه سرگرمکننده بودن آن را افزایش میدهد.
در برخی صحنهها به نظر میرسد که راکورد اجراکنندهها حفظ نشده است، آیا همه آنچه که در «صداتو» دیده میشود با یک برداشت ضبط شده و همه چیز واقعی است؟
همه آنچه که در این برنامه میبینید واقعی است اما اجرای اجراکنندهها را پس از اینکه برنامه تمام شد دوباره ضبط کردیم تا بتوانیم با دوربینهای مختلف این اجرا را داشته باشیم. در برخی موارد اگر راکوردی حفظ نشده است دلیلش همین است که ما پس از پایان برنامه اجراها را دوباره ضبط کردهایم. اجراکنندهها ۶ ماه تمرین کردهاند و ما سعی داشتیم اجرای خوبی متناسب با برنامه ضبط کنیم و از آنها خواستیم دوباره جلوی دوربین قرار بگیرند.
اجراکنندهها یا خواننده هستند یا هنرجوی بازیگری، آیا میتوان یکی از اهداف «صداتو» را معرفی این افراد دانست؟
قطعاً چنین هدفی داشتیم، این افراد استعدادهای ارزشمندی هستند که معرفی آنها اتفاق مثبتی است و از آن استقبال میکنیم اما قرار ما این نبود که این افراد همگی بازیگر یا خواننده باشند و از آنجا که ما تجربه فصل اول «صداتو» را داشتیم نمیتوانستیم فراخوانی برای اجراکننده و شرکتکننده منتشر کنیم و خیلی از این افراد را از آکادمیهای بازیگری انتخاب کردیم. این افراد فن بیان بلد بودند و انگیزه حضور در مقابل دوربین را داشتند. از بین ۳۵۰ نفر که تست گرفتیم از حضور ۷۲ نفرشان استفاده کردیم، این افراد همگی با استعداد هستند و امیدوارم برای همگی این افراد اتفاقات خوبی رخ دهد.
شرکتکنندهها چگونه انتخاب شدند؟
برای فصل اول دست ما آنقدر باز نبود که بتوانیم فراخوان دهیم و از همه آدمها تست بگیریم. ما سعی کردیم از دوستان و اطرافیانمان بخواهیم کسانی که مایل به حضور در این برنامه هستند را با معیارهایی مثل ظاهر مناسب، خوش بیان، خوش برخورد و باهوش بودن به برنامه ما معرفی کنند. ما از 35 نفر تست گرفتیم و از بین این افراد 12 نفر را انتخاب کردیم. ما به دلایل محدودیتهایی که داشتیم از محیط نزدیک خودمان انتخاب کردیم و جایزهای که داده میشود هم از بیتالمال نیست. وظیفه من ساخت یک برنامه جذاب بود که فکر میکنم در ساخت چنین برنامهای موفق بودم.
برای ما مهم بود که کسب جایزه ۲۰۰ میلیون تومان نباید برای او به مسئله مرگ و زندگی تبدیل میشد. ما به این نکته توجه داشتیم که اگر فردی نتوانست مبلغی برنده شود اتفاق خاصی در زندگیاش رخ ندهد و وابستگی چندانی به آن جایزه نداشته باشد چرا که در غیر این صورت اگر فرد موفق نمیشد که برنده شود، فضای تلخ و تراژیکی در برنامه ایجاد میشد اما الان افرادی که در مسابقه شرکت کردهاند پولی هم اگر برنده نمیشوند لبخند میزنند و ناراحتی چندانی ندارند.
آیا در پخش موزیکها از خوانندههای اصلی اجازه گرفتید؟
نه با خوانندهها هماهنگ نشده چرا که ما همه این آثار را کاور کردیم و به نوعی بازآفرینی صورت گرفته و مجدداً تنظیم کردهایم. در واقع صدای این افراد را پخش نکردهایم که بخواهیم از آنها اجازه بگیریم.
انتخاب آهنگ خوانندههای خارج از کشور بر چه اساسی صورت گرفته است؟
من به مدیران ساترا و کسانی که قرار بود مجوز این برنامه را بدهند توضیح دادم و آنها را توجیه کردم. از آنها پرسیدم اینکه صرفاً کسی در ایران نیست نباید اثرش پخش شود یا ترانهاش سخیف است؟
طبیعتاً از آثار افرادی که حاشیه زیادی داشتند استفاده نکردیم ولی اولین اولویت ما این بود که موسیقی انتخاب شده موسیقی فاخری باشد و خیلی از تولیدات فعلی کشورمان که مجوز هم میگیرند از آثار خوانندههای خارج از کشور کیفیت پایینتری دارند. دلیلی برای استفاده نکردن از موسیقیهایی که در ذهنها ماندگار شده و مورد استقبال قرار گرفته نداشتیم، ما از این موسیقیها استفاده کردیم و میدانستیم که حاشیهساز هم نخواهد شد و موضعی هم علیه برنامه شکل نخواهد گرفت. البته تعداد این آثار هم بسیار اندک است و ۴ اثر در بین ۱۴۴ آهنگ است و ما از ۱۴۰ موسیقی داخلی استفاده کردیم.
آیا در چالشها هم تغییراتی ایجاد خواهد شد؟ به عنوان مثال برخی چالشها مثل «چالش استودیو مخفی» به نظر میرسد که کارکردی برای شرکتکننده ندارند.
من با این نظر مخالف هستم، اتفاقاً این چالش به شرکتکننده کمک میکند و میبینیم که در بسیاری مواقع خواننده لو میرود. اتفاقاً در شبکه فاکس این چالش به شکل خیلی سختتری برگزار میشود و بعضاً به شکلی اجرا میشود که هیچ کمکی به شرکتکننده نمیکند. شرکتکننده «صداتو» باید به جزئیات توجه داشته باشد، او از طرز نشستن آن فرد، مواجهاش با میکروفن، استرسی که دارد و... میتواند نتیجهگیری کند که او خواننده است یا خیر.
تجربه دیدن «صداتو» علاوه بر سرگرمی چه محتوایی میتواند برای مخاطب داشته باشد؟
اولویت من برای مخاطب این است که از دیدن این برنامه لذت ببرد و در واقع سرگرمی برایم اهمیت بالایی دارد. پس اولین قدم لذت بردن از برنامه است و وقتی مخاطب با برنامه ارتباط برقرار کرد و از دیدن آن لذت برد ناخودآگاه مخاطب متوجه اهمیت جزئیات میشود و میفهمد که باید به جزئیات دقت کند، به هر چیزی اعتماد نکند، ریسک کردن را بیاموزد و... .
چند روز پیش تحلیلی از یک کارشناس اقتصادی میخواندم که درباره «صداتو» نوشته بود و آن را با نظریه «بازیها» تحلیل کرده بود. در این یادداشت نوشته شده بود که مدیران اقتصادی بر اساس این بازی میتوانند بفهمند که کجا باید ریسک کنند و در چه مواقعی باید عقبنشینی کنند. با وجود این تحلیلها و محتوایی که از دیدن «صداتو» به دست میآید هدف اصلی من این بود که مخاطب از دیدن این برنامه و گوش دادن به موسیقی ایرانی لذت ببرد.
فیلمبرداری فصل اول به پایان رسیده؟
بله ولی برای فصلهای بعد به توافقی نرسیدهایم و فقط به صورت شفاهی صحبتی داشتیم که قطعی نشده است.