سپیده میرحسینی مطرح کرد؛
«پسر انسان» را از قصه زندگی یکی از دوستانم الگو گرفتم/ نگاهم به موضوع ترنسها انسانی بود
سپیده میرحسینی با اشاره به اینکه در همه جای دنیا ترنسها با مشکلاتی روبرو هستند و بعضاً مورد اذیت و آزار قرار میگیرند تأکید کرد: نگاهم به موضوع ترنسها انسانی بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «پسر انسان» به کارگردانی سپیده میرحسینی این روزها در سینماهای کشور در گروه هنر و تجربه اکران شده است. این فیلم اولین تجربه کارگردانی میرحسینی در سینمای بلند به حساب میآید و به قصه معضلات و مشکلات یک ترنسکشوال پس از تطبیق جنسیت میپردازد.
به بهانه اکران «پسر انسان» با سپیده میرحسینی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
فیلم سینمایی «پسر انسان» به موضوعی کمتر مطرح شده در سینمای ایران رفته است. با چه دغدغهای به سراغ ساخت فیلمی با موضوع تطبیق جنسیت رفتید؟
زمانی که قصد داشتم فیلمنامه این اثر را بنویسم و درباره فیلمهای ایرانی و خارجی که به این موضوع پرداختهاند تحقیق و بررسی داشتم و دیدم سوژههایی که آثار سینمایی به آنها پرداختهاند، سوژههایی هستند که بیشتر مربوط به تغییر جنسیت از مرد به زن میشوند.
به دلیل اینکه فیلمنامه این اثر بر اساس داستان واقعی یکی از دوستان خودم در دوران دانشجویی است برای خودم جالب بود که داستان شخصی روایت میشود که از جنسیت زن به مرد قرار است تغییر جنسیت داشته باشد. برای من جالب بود قصه فردی را روایت میکنم که در ظاهر زن است و میخواهد جنسیتش به مرد تطبیق پیدا کند.
به طور کل علاقه دارم به افراد خاص بپردازم، کسانی که شاید در اقلیت باشند و به همین دلیل فیلم بعدی من هم مربوط به موضوع سایکولوژی میشود. البته باید تأکید کنم که صرفاً خاص بودن موضوع برای من ملاک نیست و در عین حال به اهمیت آن نیز توجه دارم. در مورد «پسر انسان» باید بگویم که به نظر من داستان افرادی که از جنسیت زن به مرد تغییر پیدا میکنند را در کشورمان خیلی کمتر داشتیم.
در این فیلم زنی را شاهد هستیم که فرزندی به دنیا آورده و پس از آن جنسیتش را به مرد تغییر داده است. آیا تحقیقاتی درباره این موضوع داشتید و آیا واقعاً این افراد پیش از عمل تطبیق جنسیت میتوانند صاحب فرزند شوند؟
فیلم درباره اتفاقی صحبت میکند که ۱۸ سال پیش رخ داده است. تصمیم جالب شخصیت اصلی فیلم این بوده که پس از به دنیا آوردن فرزندش عمل تطبیق جنسیت را انجام دهد و ما اتفاقات و ماجراهای پس از این مسئله را دنبال میکنیم.
افراد ترنسکشوال شاخههای مختلفی دارند و کاراکتر اصلی فیلم «پسر انسان» جنس اولشان زن بوده و قطعاً امکان زایش و به دنیا آوردن یک انسان را داشته است.
انتخاب بازیگر برای نقش یک ترنسکشوال میتواند یکی از چالشهای بزرگ برای کارگردان باشد. چطور به انتخاب بهنام شرفی رسیدید؟
من بازی بهنام شرفی را در تئاتر «آبی مایل به صورتی» دیده بودم، آنجا دقیقاً عکس این شرایط را داشت و در واقع فردی بود با ظاهر مرد که میخواست به زن تطبیق جنسیت بدهد. او در این نمایش بسیار خوب ایفای نقش کرد و توانست در جشنواره تئاتر فجر جایزه بهترین بازیگر مرد را از آن خود کند.
خوشبختانه سرمایهگذار و تهیهکننده این فیلم فقط فراهمکننده سرمایه نبود و دید هنری داشت. به همین دلیل در مشورتی که با آقای دلیلی داشتم اولویتها را کنار هم گذاشتیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم از بازیگران بسیار مطرح استفاده کنیم به اثر ضربه وارد میشود و ممکن است آن فضای مستندی که در نظر داریم در فیلم ایجاد نشود.
بنابراین به این نتیجه رسیدیم که بهنام شرفی گزینه مناسبی است چرا که تجربه ایفای نقشی مشابه را داشته و به نظر من یکی از بهترین ایفای نقشهایش را هم در این فیلم داشته است.
چرا سعی داشتید در این فیلم فضایی مستند ایجاد کنید؟
فیلم رفت و برگشتی به فضای مستند دارد، در واقع وقتی جدال و تنشی در فیلم وجود دارد دوربین حالت ایستایی ندارد، معلق بودن و مستند بودنش باعث میشود که طرف هیچ یک از کاراکترها قرار نگیرد و کارگردان سعی دارد قضاوت را کنار بگذارد و فقط واقعیتی که وجود دارد را به تصویر بکشد.
در واقع نه در تمام فیلم بلکه در سکانسهایی که تنش وجود دارد من سعی کردم فضای مستندواری در فیلم ایجاد شود.
نگاه شما به معضلات افرادی که تطبیق جنسیت انجام دادهاند، بیش از اینکه متوجه مشکلات قانونی باشد به مسائل فرهنگی و مشکلاتی معطوف است که این افراد پس از تطبیق جنسیت با اطرافیان خود و جامعه دارند. از نظر شما معضل بزرگی که برای این افراد وجود دارد مربوط به مسائل فرهنگی جامعه میشود؟
من به عنوان یک فیلمساز آنچه که میبینم را میخواهم به تصویر بکشم و قصد صادر کردن بیانیه سیاسی ندارم. در تمام دنیا فیلمهای بسیاری درباره ترنسها ساخته شده و آنها هم بیش از هر چیز به مصائب و معضلاتی میپردازند که ریشه فرهنگی دارد. در کشورهایی مثل شیلی و آمریکا که به عنوان کشوری آزاد شناخته میشوند هم ترنسها مورد اذیت و آزار قرار میگیرند و این ارتباطی با سیاست ندارد و آنها هم خط قرمزهایی در فیلمهایشان دارند.
این مسائل مباحثی انسانی هستند و به نظر من باید با دید انسانی و فرهنگی به آنها نگاه کرد. ما نیازمند فرهنگسازی هستیم تا به این نتیجه برسیم که جنسیت را مقداری عقبتر از انسانیت ببینیم.
اما فیلم شما بر جنسیت تأکید بسیاری دارد، به عنوان مثال در عنوان فیلم هم ما تأکیدی بر جنسیت میبینیم.
اهورا در سکانسی از فیلم، وقتی مجید از او میپرسد که اگر تو به جای آن زن بودی به او حق میدادی؟ او در آن لحظه با اشاره به بهمن تأکید دارد که هیچگاه در زندگیاش زن نبوده است.
اگر ما به کاراکتر اصلی قصهمان که اهورا است فارغ از جنسیت به عنوان یک انسان نگاه کنیم و ببینیم که این افراد در واقع آن جنسیتی که دارند، نیستند میتوانیم به آنها احترام بگذاریم. من به کاراکتر اصلی قصهام که او را هنوز آذر صدا میزدند با این عنوان احترام گذاشتم و از طرفی قصد داشتم ادای دین و اشارهای هم به نقاشی معروف رنه ماگریت داشته باشم که به رازها و مسائل نهفته زندگیمان اشاره دارد.
درک آدمی چون «بهمن» که با یک فرد ترنس ازدواج کرده بسیار سخت است چرا که او واقعاً در اقلیت است و انسانهای کمی شرایط او را تجربه کردهاند. برای نزدیک شدن به این کاراکتر و درک بیشتر آن چه چالشهایی داشتید؟
وقتی یک مبحث انسانی را مطرح میکنید و از انسان میگویید شما به سراغ مقوله خیلی بزرگی رفتهاید. به همان اندازه که اهورا یک انسان است، بهمن نیز یک انسان است و به او هم اجحاف شده چرا که او یک همسر یا در واقع یک زن میخواسته و اتفاقی برای او رخ داده خلاف این بوده و حتی داشتن دخترش هم از او دریغ شده است.
کاراکترهای این فیلم به هیچوجه سیاه و سفید نیست، حتی در یک سکانس من رنگ لباس اهورا و بهمن را به یک رنگ انتخاب کردهام تا بین دو مرد همزادپنداری ایجاد شود، دو مردی که میتوانند پدر باشند. من سعی داشتم با احترام به بهمن نزدیک شوم، او به خاطر عدم فرهنگسازی درست زندگی سختی داشته و مشکلات بسیاری برایش به وجود آمده است.
معمولاً در پرداختن به چنین موضوعاتی ممکن است فیلم با حساسیتهایی روبرو شود. برای دریافت پروانه ساخت و پروانه نمایش با مشکلی مواجه شدید؟
باید از مدیران سینمایی در وزارت ارشاد تشکر کنم، در زمان دریافت مجوز ساخت و نمایش مدیران سازمان سینمایی با ما صحبت کردند و با هم مذاکره داشتیم و بحث را فراتر از بحث پرداختن به یک ترنس دیدند و آن را به عنوان بهانهای دانستند برای اینکه ما درباره انسانیت صحبت کنیم. من از نگاه انسانی مدیران سینمایی تشکر میکنم چرا که با ما همکاری کردند و اگر این همکاری وجود نداشت قطعاً فیلم ما به مرحله اکران نمیرسید.
برای پرداختن به معضلات پزشکی و روانشناختی کاراکترهای فیلم «پسر انسان» چه منابعی برای تحقیق داشتید؟
مهمترین منبع تحقیق من دوستم پویا بود که سالها با این معضل مواجه بود، ازدواج کرد و اتفاقاتی این چنین برایش رخ داد و «پسر انسان» به نوعی روایتگر قصه زندگی او است. دیالوگهایی که در این فیلم نوشتیم را با پویا بازی کردیم، او از ابتدای فیلم تا انتها با ما همراه بود و در کنار آن تحقیقات میدانی داشتیم اما مطمئناً استفاده از تجربیات شخصی که این ماجراها را در زندگیاش داشته، بهتر از هرگونه تحقیق است.
فراهم کردن شرایط ساخت اولین فیلم مصائب بسیاری دارد، در ساخت این فیلم به عنوان اولین تجربه سینمایی در مقام کارگردان چه چالشهایی داشتید؟
من باید در اینجا به این نکته اشاره کنم که آقای دلیلی سرمایهگذار این اثر فردی دغدغهمند در حوزه فرهنگ و اقتصاد سینما است. او سعی دارد به شکلی منطقی و حرفهای با پدیده فیلم و سینما برخورد کند و فروش اثر برایش دغدغه است؛ به همین دلیل من با معضل چندانی روبرو نشدم و به نظر من باید از این افراد حمایت و استقبال کنیم چرا که حضور آنها میتواند به صنعت و اقتصاد سینمای ما کمک کند.