در «نقد سینما» عنوان شد؛
تابش: نارضایتی جزو ذات هنر است/ مافی: فقدان فیلمهای استراتژیک محصول فقدان فیلمنامههای استراتژیک است
در میز گفتگوی ویژه برنامه «نقد سینما» که شب گذشته سوم تیرماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت، امیررضا مافی میزبان نصرتالله تابش پژوهشگر سینما با موضوع «سینمای استراتژیک» بود.
به گزارش ایلنا، نصرتالله تابش ابتدا در پاسخ به این پرسش که سینمای استراتژیک امروز وجود دارد یا نه، بیان کرد: ما نیازمند یکسری زیرساختهای فکری برای ایجاد سینمای استراتژیک هستیم. این حرف نیازمند مقدمات زیادی است یعنی در حقیقت باید تئوری تولید شده باشد که در آن مفاهیمی مرتبط با سینمای استراتژیک بررسی شده باشند تا ذهنیت هنرمند را به خود جلب کند. این اتفاق هنوز رخ نداده است.
این پژوهشگر سینما ادامه داد: در دورانی سینمای معناگرا در بنیاد سینمایی فارابی راه افتاده بود اما تا سالها دعوا سر این بود که فیلم معناگرا یعنی چه. یعنی واژهای در ادبیات سینمایی ما مطرح شده بود و به آن بودجه اختصاص داده میشد اما عملا تبدیل به گفتمان نشده بود.
تابش در جواب به این سوال که وظیفه تئوریسازی با چه کسانی است، عنوان کرد: قاعدتا اولین کسانی که برای تئوریسازی پول میگیرند، دستگاههای فرهنگی دولتی هستند که نیاز به داشتن تئوری در عرصههای مختلف را تشخیص دهند. در عرصه سینمای دینی هم این مساله را داریم. البته کارهایی به صورت خودجوش و برحسب علاقه صورت گرفته است اما مساله برای نظام و یا سیستم نبوده است.
وی افزود: اینکه ما چه موضوعاتی را استراتژی میدانیم و اینکه چگونه مسایل تبدیل به درام و زیبایی میشوند، ۲ مساله جداست. همه ما میدانیم انسجام ملی مساله بسیار مهمی است و روی آن بسیاری از افراد کار میکنند که از بین برود. از سوی دیگر ما چه بسا شعارهای خوبی داریم و میتوانیم تبدیل به گفتمان کنیم اما وقتی نتوانیم درام جذاب از آن تولید کنیم، نقض غرض میشود.
تابش تاکید کرد: تجربه ۲۲ساله من در ماهنامه فیلمنگار و فصلنامه فارابی نشان میدهد ما در تعاملمان با هنرمندان به ویژه در بخش فیلمنامه نقصهای جدی داریم. در بخش کارشناسی آثار دراماتیک نیز وضعیت همین است. من چون جزو شورای عالی فیلمنامه فارابی بودم، به یاد دارم که ارزیابیها از استاندارد برخوردار نیست. البته چاره اندیشی ما این بود که کلینیک فیلمنامه را راهاندازی کنیم. بناست ۷۷ سوال دراماتیک در ۱۱ سرفصل بپرسیم.
وی تاکید کرد: اگر نقد را از هنر بگیریم، هنر میمیرد. اساس خلق هنر نارضایتی از وضع موجود است و نارضایتی جزو ذات هنر است. بحث استراتژی اینجا معنا پیدا میکند که ما یک فیلم در ایران میسازیم که جامعه ایران را نقد میکند اما آدرسی که میدهد، اروپاست. بحث سر این نیست که فیلم خنثی بسازیم چون با مردم ارتباط برقرار نمیکند. فیلم حتما باید زبان گزندهای داشته باشد اما اینکه به کجا آدرس میدهد، مهم است.
این پژوهشگر سینما در جواب به این سوال که تفاوت سینمای استراتژیک و فیلم پروپاگاندا مطرح کرد: تمایز پروپاگاندا و استراتژیک در زیبایی است. ما باید در سینمای استراتژیک که یک مفهوم است، باید روی جغرافیای فرهنگی خود کار کنیم. همچنین باید روی یکی از موضوعات استراتژیک مورد بحث ما که میتواند وحدت بین مسلمانان باشد، کار کنیم.
تابش در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: حلقه رابطی که بتواند که فیلمنامه را متناسب با سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ارتقا دهد، وجود ندارد. پتانسیل بزرگی که در حال حاضر به لحاظ سواد سینمایی وجود دارد، میتواند تبدیل به حلقه واسطی تبدیل شود.
امیررضا مافی میزبان برنامه در ادامه اظهار کرد: به عنوان دانشجوی فلسفه عمیقا معتقدم که ما در عرصه جهان پس از انقلاب اسلامی زیباییشناسی نداریم اگرچه تلاشهایی صورت گرفت اما کافی نبود. ما استراتژی روشن و شعارهای دقیقی در انقلاب اسلامی داریم و حضرت امام (ره) با همین شعارهای کثیر مردم را همراه و این مساله تداوم پیدا کرد.
وی با اشاره به اینکه فقدان فیلمهای استراتژیک محصول فقدان فیلمنامههای استراتژیک است و آن هم محصولعدم تئوریپردازی در ساحت استراتژیهای فرهنگی است، عنوان کرد: ما برای داشتن سینمای استراتژیک باید المانها و مفاهیمی را داشته باشیم که مورد وفاق همه مردم است. دشمنان ایران به دنبال این هستند که اندک مواردی که بر سر آن میتوانیم وفاق داشته باشیم از بین ببرند. لذا همه تلاش خود را میکنند که با جامعه قطبیده و گسسته مواجه شویم.
میزبان «نقد سینما» افزود: در سینما هم به دنبال این هستند. وقتی واجد سینمای قطبیده شویم یعنی بر سر هیچ کدام از مفاهیم کلان وفاق نداریم و وقتی این اتفاق میافتد، استراتژی نخواهیم داشت. این اتفاقی که امروز در حال رخ دادن است بخشی محصول قطبیدگی فضاست و دچار سوتفاهم درباره مفاهیم کلان در روایتهای ملی و دینی هستیم. از سوی دیگر ما به شدت به دنبال ساخت آثار خنثی هستیم و دوست داریم فیلم بیدردسر بسازیم و فیلم بدون لبه اکران کنیم که به کسی برنخورد و ناراحت نشود. اینگونه فیلم استراتژیک بیرون نخواهد آمد.
مافی تصریح کرد: مفاهیم کلان توسط غربیها در هالیوود به درستی ترجمه و دراماتیک شده است. به عنوان مثال عالم زر را آنچنان که میپندارد، تعریف میکند. اما ما عاشق این هستیم که مفاهیم توخالی را جعل کنیم مانند مفهوم سینمای معناگر. یعنی از حرفهای گنده زدن بیشتر لذت میبریم تا کارهای بزرگ کردن در سینما. در حالی که سینمای استراتژیک نیازمند کار بزرگ است نه حرف بزرگ.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تفاوت سینمای استراتژیک و پروپاگاندا به نظر من این است که ما در پروپاگانادا در پی تطهیر و در سینما استراتژیگ در پی تثبیت، توسعه و نگاه از درون به عالم بیرون هستیم.