در برنامه «نقد سینما» مطرح شد؛
محمدرضا مقدسیان: «پینوکیو» باعث شهرت کمپانی دیزنی شد/ علیرضا گلپایگانی: انیمیشن ایران، ایرانی نیست
پانزدهمین قسمت از برنامه «نقد سینما» با موضوع سینمای انیمیشن شب گذشته ۱۹ اسفندماه از شبکه چهار سیما روی آنتن رفت.
به گزارش ایلنا، برنامه تلویزیونی «نقد سینما» شب گذشته ۱۹ اسفندماه پانزدهمین قسمت خود را پشت سر گذاشت. در این قسمت انیمیشنهای «لوپتو» اثر عباس عسکری و «پینوکیو» اثر گیلرمو دل تورو نقد و بررسی شدند. میز سینمای روز با حضور سجاد نوروزی و هادی فیروزمندی درباره قیمت بلیت و وضعیت اکران در سینمای ایران برگزار شد. همچنین میز گفتگوی ویژه نیز با حضور علیرضا گلپایگانی استاد دانشگاه با موضوع «در مسیر انیمیشن ایرانی» برگزار شد.
در ابتدا امیررضا مافی میزبان برنامه، درگذشت استاد عبدالله انوار و مسعود دیانی قائم مقام شبکه چهار سیما را تسلیت گفت و بیان کرد: مسعود دیانی صرفاً با برنامه «سوره» شناخته نشد بلکه پیش از آن در نوشتن فرهنگ شهدای مدافع حرم و در حوزه ادبیات داستانی، کارهای شاخص و فاخری انجام داده بود. ایشان فرد بسیار روشنی بود و میتوانست با طیفها و سلایق مختلف گفتگو کند و زمانی که با مرگ آشنا شد، توانست روایتی صریح و صمیمی از آن ارایه کند.
وی تصریح کرد: «مرگآگاهی» یکی از ویژگیهای مهم او در این سالها در مبارزه با سرطان بود. مسعود دیانی اگرچه کوتاه اما کامل زیست. امیدوارم این چنین مرگهایی که برای ما دردآور است، تلنگری باشد تا بدانیم باید با یکدیگر بیشتر مهربان باشیم؛ و ممکن است عمرمان کوتاه باشد. به قول مسعود دیانی «همین».
اولین بخش «نقد سینما»، میز نقد سینمای ایران بود که با حضور محمد صابری و فرزانه فخریان و با موضوع انیمیشن «لوپتو» برگزار شد.
محمد صابری روزنامه نگار سینمایی در ابتدا بیان کرد: مخاطب کودک یک ویژگی دارد، آن هم این است که تنهایی به سالن سینما نمیآید و این یک ارزش افزوده برای اقتصاد سینما ایجاد میکند. اگر بتوانیم به درستی در آن سرمایهگذاری کنیم، اتفاقاتی از جنس «پسر دلفینی» و «لوپتو» در سینمای ایران تکرار میشود.
وی درباره لزوم آسیبشناسی انیمیشنهای سینمایی ایران در سالهای اخیر مطرح کرد: اگر بخواهیم یک دستهبندی کلی از فرایند انیمیشنسازی ارایه کنیم؛ یک دسته، برآمده از فضای دغدغهمندانه کودکان است. یعنی گروه تولید به کودکان نگاه میکنند و از دل دغدغههای جاری در دنیای آنها عناصری را استخراج و به انیمیشن تبدیل میکنند. در گام بعدی انیمیشن وارد مسالهسازی برای مخاطبی که با خود همراه کرده است، میشود.
این روزنامهنگار سینمایی ادامه داد: دسته دوم فرایند انیمیشنسازی که آسیب جدی انیمیشنهای سینمای ایران است؛ این است که قلم روی کاغذ قرار میگیرد به دنبال مسالهسازی برای کودکاند. قبل از اینکه ببینند چقدر میتوانند کودک را با این داستان با خودشان همراه بکنند. این بزرگترین مشکل است.
صابری تاکید کرد: در «لوپتو» شعارهایی درباره کارآفرینی، امید، خانواده و… داده میشود و میخواهد آنها را به کودکان منتقل کند. اما در گام ابتدایی عناصری را که برآمده از دنیای کودکانه باشد، نمیبینیم. کودک ابتدا باید فیلم همراه شود و بعد در ادامه بخواهد صحبتها و مسایل فیلم را، مسایل خودش کند.
فرزانه فخریان با بیان اینکه «لوپتو» اتفاق مثبتی در سال خوش انیمیشن سینمای ایران بود که حال متفاوتی را به گیشه، بچهها و خانوادهها داد، عنوان کرد: این انیمیشن سینمایی باعث شد سینما در حوزه کودک و نوجوان، جایی باشد که بچهها و خانوادهها بتوانند به آن سر بزنند، ساعتی را بگذرانند و در معرض محصولی قرار بگیرند که پذیرفتهشده و قابل تامل باشد.
وی تصریح کرد: «لوپتو» یک انیمیشن بیزمان و مکان است و به این خاطر میتواند فراتر از مرزها هم دیده شود. اما چیزی که در «لوپتو» نمیبینیم، فرهنگ خانواده ایرانی است.
میز سینمای روز، بخش بعدی «نقد سینما» بود که هادی فیروزمندی فعال رسانه و سجاد نوروزی مدیر پردیس سینمایی آزادی درباره قیمت جدید بلیت سینما و وضعیت اکران فیلمها صحبت کردند.
سجاد نوروزی مدیر پردیس سینمایی آزادی با اشاره به صحبتها درباره بلیت چندصدهزار تومانی گفت: اگر فیلمی با کیفیت «آواتار» داشتیم، میتوانیم بلیت پانصدهزار تومانی بفروشیم. در حقیقت اگر اثری به کیفیتی رسید که قابلیت جذب مخاطب داشت، میتوان بلیت سینما را در حد و اندازه این قیمتها فروخت.
وی یادآور شد: وقتی از موضوعی به نام قیمت بلیت صحبت میکنیم، بر اساس کدام نقشه راه این کار را انجام میدهیم در حالی که تحلیل مشخصی از تیپولوژی مخاطب سینمای ایران نداریم. اگر قرار باشد مخاطب به سینما برگردد، راه حل، کنار گذاشتن شیوههای دهه هفتاد و هشتاد است. در سده جدید با شیوههای کلاسیک نمیتوان پیش رفت.
بخش بعدی «نقد سینما»، میز نقد سینمای جهان بود که محمدرضا مقدسیان منتقد و فاطمه حقیقتگو کارشناس انیمیشن درباره انیمیشن «پینوکیو» اثر گیلرمو دل تورو صحبت کردند.
محمدرضا مقدسیان در ابتدا بیان کرد: احتمالا همه ما صفر تا صد داستان «پینوکیو» را میدانیم؛ چرا باید دوباره «پینوکیو» تماشا بکنیم؟ آیا گیلرمو دل تورو این را نمیداند؟! طبیعی است که میخواهد رویکرد و نگاه جدیدی را خرج کند. یکی از انیمیشنهایی که باعث شهرت کمپانی دیزنی شد، «پینوکیو» بود.
وی ادامه داد: در سال گذشته، ۲ «پینوکیو» ساخته شد که نسخه لایواکشن دیزنی با بازی تام هنکس به شکست مطلق انجامید اما در همان سال گیلرمو دل تورو، «پینوکیو» را ساخت و یک اتفاق خوب را رقم زد. البته این جزو بهترین فیلمهای دل تورو نیست. «شکل آب» با اقبال اسکار مواجه شد و «هزارتوی پن» از نظر من بهترین، عمیقترین و دقیقترین فیلم اوست.
این منتقد خاطرنشان کرد: به این دو فیلم اشاره کردم، چون اگر مخاطب آنها را دیده باشد، متوجه میشود چطور یک فیلمساز بزرگ مثل دل تورو میتواند یک داستان را که بارها و بارها روایت شده است، از آن خود کند یعنی هم خودش و هم مخاطب از ساخت آن لذت ببرد.
فاطمه حقیقتگو کارشناس پویانمایی در ادامه درباره کارگردان این انیمیشن اذعان کرد: یکی از نقاط قوت دل تورو این است که هم متن، یعنی داستان پینوکیو را خوب شناخته است و هم مخاطب را. برای من این گونه بود که وقتی فیلم تمام شد، با خود گفتم چقدر شگفتانگیز! چقدر ما میتوانیم با روایت متفاوت به یک داستان تکراری بپردازیم. به نظر من این اعجاب سینما و آن چیزی است که به سینما قوت و قدرت میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که مخاطب فیلم «پینوکیو» چه کسی است، اظهار کرد: من دو دختر کوچک دارم. فیلم را بدون آنها دیدم، چرا که در بعضی از نقدها خوانده بودم به دلیل اینکه این فیلم تاریکترین اقتباس از داستان بوده است، مخاطب آن بچهها نیستند. بعد از اینکه خودم دیدم، تصمیم گرفتم فیلم را برایشان پخش کنم؛ فقط به یک دلیل. آن هم اینکه ما نباید بچههایمان را با دنیایی از انیمیشنها بزرگ کنیم که فقط دنیای شادی است. ما باید آنها را با دنیای واقعی آشنا کنیم و در پینوکیو این دنیای واقعی را میبینیم.
میز گفتگوی ویژه «نقد سینما» با حضور علیرضا گلپایگانی استاد دانشگاه و با موضوع «در مسیر انیمیشن ایرانی» بخش پایانی برنامه بود.
امیررضا مافی میزبان «نقد سینما» و مدیر مرکز انیمیشن سوره در مقدمه این گفتگو مطرح کرد: به نظر میرسد مهمترین مساله برای انیمیشن ایرانی این است که ایرانی نیست. از طراحی شخصیتها تا فیلمنامه. اگر بخواهیم سینمای انیمیشن بالندهای داشته باشیم باید شاخصها و مولفههای ایرانی بودن را در انیمیشنهایمان داشته باشیم. این صرفا به معنای معماری یا قصههای ایرانی نیست؛ انیمیشن ایرانی، انیمیشنی است که اگر یک خارجی آن را ببیند، در برخورد اول بفهمد که این انیمیشن برای ایران است.
علیرضا گلپایگانی به ریشههای فرهنگی انیمیشن اشاره و اظهار کرد: چه بخواهیم چه نه، انیمیشن یک تکنیک و صنعت وارداتی است. با وجود اینکه انیمیشن در ایران بیش از شش دهه سابقه حضور دارد، به دلیل وارداتی بودنش از منبع که خارج از ایران بوده، الگو و گرتهبرداری کرده است. تلاش این بوده که از نظر شکل و محتوا آن چیزی را محور بدانند که شبیه به آنهاست.
وی افزود: اگر ما در سینمای ایران موفقیتی را در سطح بینالمللی تجربه کردهایم، به دلیل شباهتها با سینمای قدرتمند غربی نبوده بلکه به دلیل تمایز و متفاوت بودن است و فراموش نکنیم که تفاوت در عرصه هنر یک ارزش است. بنا به تجربه اگر میخواهیم موفقیتی در حوزه انیمیشن به دست آوریم، انیمیشنی که هویت، معنا و شکل برخورد آن ایرانی باشد، میتواند بینالمللی بشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه انیمیشن ایران سینما کم دارد، خاطرنشان کرد: ما وقتی که درباره انیمیشن حرف میزنیم، یک پیشوند مهم را جا میاندازیم. آن هم فیلم است؛ «فیلم انیمیشن». انیمیشن گرافیک، طراحی و نرمافزار نیست.
برنامه «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری و میزبانی امیررضا مافی جمعهها ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه چهار سیما روی آنتن میرود.