کتاب «خردنامه» به چاپ سوم رسید
کتاب «خردنامه» با ارائه تعریفی از خرد این پرسش را مطرح کرده است که آیا خرد همان عقل است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کتاب «خردنامه» نوشته محمد رسولی به همت انتشارات سمرقند به چاپ سوم رسید. این کتاب در ۱۱۶ صفحه با قیمت ۶۰ هزار تومان روانه بازار شده است.
در پیشگفتار این کتاب آمده است:
شاهنامه به راستی شاه نامهها و «شاه کتاب» است، دارای مفاهیم بسیار مهمی است. توجه وپرداختن به هریک از آنان و پژوهش در خصوص هر موضوع معینی از موضوعات شاهنامه، ارزش و اهمیت و ژرفای آن مفهوم را بیشتر نمایان میکند. یکی از مفاهیم اصلی شاهنامه که در این کتاب بر آن پافشاری شده و سخن بسیار از آن گفته شده است، «خرد» است. خرد واژهای است که به دلیل آن که آن را مترادف عقل میدانند و به طور معمول در کنار عقل و هوش میآید، به نوعی تقریبا برای همه شناخته شده است و همین تصور شناخته شده بودن آن، مانع از توجه جدی به خرد گردیده است.
اما شاهنامه که دریای ژرف است و برای یافتن درهای گران بها باید به ژرفای این دریای دانش رفت و غوص و تلاش کرد تا درهای گران بار را از آن درآورد، به چیزی برتر و جدا از آنچه به طور غالب تصور میکنیم و میپنداریم، به ما میشناساند.
در بخشی از کتاب آمده است:
خرد چیست؟
برای دانستن اینکه خرد چیست باید با ظرافت و دقت به آن نگریست و اندیشه کرد. بیشتر افراد خرد را همان عقل میدانند. اما این آیا درست است؟ آیا خرد همان عقل است؟ بدیهی است که عقل نیز همچون خرد بسیار مهم و ارزشمند است و آدمی را اگر عقل نباشد، گویی هیچ ندارد. برای روشن بودن بحث خوب است تعریفی از عقل بکنیم.
به طور کلی میدانیم عقل آن توان و قوهای است که بایدها و نبایدها را و خوبها و بدها را از هم تمییز میدهد. این بایدها و نبایدها و این خوبها و بدها البته دو بخش بدیهیات و مبهمات را دربرمیگیرد. برخی از بدها و زیانها مثل در آتش نرفتن، سم را نخوردن، به هنگام خستگی و نیاز به خواب، خفتن و از این گونه را بدیهی میدانیم که عقل آنها را تشخیص میدهد. ولی برخی از امور هستند که در بین افراد نگاه متفاوتی به آنهاست. از نظر یک شخص ممکن است انجام کاری مفید و خوب باشد و انجام همان کار از دیدگاه فرد دیگر وارون این مطلب باشد. در ضمن عقل نوعی خودآگاهی انسان است که در هر مرتبهای که باشد کار خود را انجام میدهد. به بیان دیگر میتوان گفت: توان و تشخیص بدون آموزش در نهاد انسان سالم به عنوان عقل وجود دارد، این عقل در همهی آدمیان در هر مرحلهای از رشد جسمانی و روحی وجود دارد. اما با این رویکرد ما آدمهای عاقلی را میبینیم که در یک موضوع دو رویکرد متفاوت در پیش گرفته اند. آیا نه این است که آنها هر دو عاقل میباشند. پس چرا دو گونه رفتار کردهاند؟ از بزرگی پرسیدهاند: عقل چیست؟ فرموده است: چیزیست که به وسیلهی آن خدا پرستش شود و بهشت به دست آید. آنگاه از او پرسیدهاند: آیا حاکم فلان دیار عاقل است؟ گفته است: بله، عقل دارد. پرسیدهاند پس کارهای ستمگرانه او عاقلانه محسوب میشود؟ پاسخ داده است: << آن کارهای او نیرنگ است که نمایش عقل دارد ولی عقل نیست.
بیژن تلیانی