خلیفه منصور مرادی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
«دف» را فقط به مولودیها و مراسم مدح ائمه میبریم/ موسیقی صرفا هنر نیست/ نوازندگان امروزی دف به «ریتم» و «تمپو» بیتوجهند
کمتر از نیم قرن است که ساز کوبهای آیینی دف از چهارچوب خانقاهها خارج شده و ماهیتی شهری یافته است. خلیفه منصور مرادی نوازنده دف که یکی از قدیمیترین گروههای دف سنندج را سرپرستی میکند، درباره اهمیت سنتها و اصول و قواعد این ساز آیینی و اهمیت آن در عرصه بینالمللی با ایلنا گفتگو کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی در میان تمام هنرهای اصیل و شناسامهدار، از مقاطع بسیار دور تاریخی تاکنون هرگز مقولهای یک وجهی نبوده است. منظور از یک وجهی آن جنبه سرگرم کنندهای است که البته خاص همه هنرهاست. اگر به رشتههای هنری که در دههها و سالهای گذشته بر تعداد آنها افزوده شده، توجه کنیم خواهیم دید هیچکدام از آنها به اندازه موسیقی در فرهنگ و منش مردم و اقوام مختلف تاثیر نداشته است.
لااقل در موسیقی نواحی مختلف ایران این تاثیرات شگفتانگیز به چشم میخورد. موسیقی را میتوان بخش مهمی از فرهنگ اقوام مختلف ایران دانست. موسیقی در جشنها و سوگواریهای ایرانیها در مناطق مختلف جزو مراسم بوده و حال دهل و سرنایی که در شادیها و سوگها نواخته میشود به جا مانده از همان فرهنگ است. موسیقی اما در زندگی اقوام ایرانی صرفا ساز و نوای شادیها و سوگها نیست؛ بلکه واسطه و فرصتی برای پرداختن به معنویات و عرفان است. میتوان گفت تقریبا موسیقی همه اقوام ایرانی رگههایی از عرفان و معنویت دارند اما برخی قومها ساز را پیش از آنکه وسیلهای برای نواختن بدانند آن را واسطهای برای نیایش تلقی میکنند. از این رو عرفان برای بخشیهای خراسان، عاشیقهای آذربایجان و دیگر شهرها مانند یارسانها، بلوچها، لرهای لرستان و چهارمحال و بختیاری مغتنم و محترم است.
کافی است به مقامهای موسیقی مناطق مختلف کشور و عناوین آنها نگاهی بیندازیم تا عناوینی چون مقام «الله» در موسیقی خراسان، علی (ع) و محمد (ص) مواجه شویم. البته میتوان این نگاه و منظر را در رابطه با سازها هم به کار برد. مثلا اینکه بسیار میشنویم سازهایی چون دف، تنبور، دوتار آلاتی عرفانی هستند. البته در میان سازهای مذکور دوتار در مقایسه با دو ساز دیگر وجه عرفانی کمتری دارد. بنا به گواه منابع معتبر تاریخی دو ساز دف و تنبور از همان ابتدا عرفانی و آیینی بودهاند. این دو ساز در ابتدا منحصر به خانقاهها و جمخانههای دراویش بودهاند و طی اتفاقات تاریخی و به مدد هنرمندانی بیژن کامکار، سیدابراهیم شاهابراهیمی و کیخسرو پورناظری از حصار خانقاها و جمخانهها بیرون آمدهاند و اصطلاحا شهری شدند. با وجود اینکه حال دو ساز دف و تنبور آلاتی پرطرفداری در موسیقیهای غیر بومی به حساب میآیند اما هنرمندان مناطق غرب کشور و آنهایی که به فرهنگ و آیین گذشتگان پایبند هستند همچنان از آنها به عنوان ادواتی برای نیایش پروردگار یکتا و پیامبر اسلام (س) و ائمه اطهار (ع) بهره میبرند و مقامها و کلامها حقانی و عرفانی و مجلسی را با آنها اجرا میکنند.
خلیفه منصور مرادی (نوازنده دف) یکی از هنرمندانی است که چنین نگاهی دارد. او مانند اغلب دفنوازان منطقه غرب کشور موسیقی را از کودکی فرا گرفته و علاوه بر آموزش نزد پدر از محضر استادانی چون خلیفه میرزا آغه غوثی، خلیه کریم صفوتی و سید مجید سقزی بهره برده است.
خلیفه مرادی که همواره به برگزاری کارگاهها و کلاسهای آموزشی توجه دارد، سرپرستی گروه موسیقی «اخوان» سنندج را به عهده دارد که در گذشته «درویش» نام داشته است. او به اتفاق اعضای گروهش در جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی حضور یافته. خلیفه منصور مرادی امسال نیز با همراهی اعضای گروهش در پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، گرگان حضور یافت و در شب نخست آثاری را در مدح و ثنای نبی اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) را اجرا کرد.
منصور مرادی و فواد توحیدی تکیه قادریه/ سال 1373/ عکس از صفحه شخصی فواد توحیدی
منصور مرادی به گفتهی خود؛ از سال ۱۳۶۵ فعالیت حرفهای خود در عرصه هنر را آغاز کرده و حال بیش از ۳۵ سال است که در عرصه هنر و موسیقی مشغول به فعالیت است.
این هنرمند درباره قدمت گروههای رسمی دفنوازی در غرب کشور و ایران به ایلنا گفت: گروه ما یعنی «اخوان» سنندج با سابقهترین گروه دفنوازی است و یکی از اولینهاست که همواره به سنتهای این ساز عرفانی پایبند بوده است. برای ما پرداختن به موسیقی اصیل همیشه در اولویت است. من به اتفاق اعضای گروه در جشنوارههای موسیقی فجر، نوای رحمت، تکنوازان و دیگر رویدادهای داخلی شرکت کردهایم. جشنواره موسیقی نواحی هم یکی از رویدادهایی است که به موسیقی نواحی مختلف ایران که بخشهایی از آن آیینی است، توجه دارد.
مرادی گفت: گروه «اخوان» علاوه بر حضور در جشنوارههای داخلی و رویدادهایی که به ساز دف اختصاص دارد، به کشورهایی چون ترکیه، فرانسه، امارات و عراق سفر کردهایم و به اجرای برنامه پرداختهایم.
او درباره کلیت سنت دفنوازی خانقاهی هم اینگونه گفت: ریتم مقامهای دف در اصل در خانقاهها نواخته میشوند و اساس آنها ذکر و سماع است.
جشنوارهها به دعوت از چند گروه خارجی اکتفا نکنند
این نوازنده با تاکید بر فعالیت مستمر گروهها در جهت اشاعه موسیقی درست، گفت: با همین نوع فعالیتهاست که میتوانیم فرهنگ غنی ایران و نواحی آن را به جهانیان معرفی کنیم و باید این مقوله را جدی بگیریم. اتفاقا این بستر در جشنوارهها فراهم است. به طور مثال پیشنهادی که با دیگر رسانهها هم مطرح کردهام این است که جشنوارها بخصوص رویدادهایی چون جشنواره موسیقی نواحی به دعوت از دو، سه گروه خارجی اکتفا نکنند. کم نیستند کشورهایی که با ایران به لحاظ فرهنگی مشترکاتی دارند. از طرفی موسیقی ایرانی تا آن حد پتانسیل دارد و دارای قدرت است که نیازی به موسیقیهای غربی نداریم.
خلیفه مرادی با اشاره به اینکه تعداد اعضای گروه موسیقی «اخوان» هشت نفر است، ادامه داد: موسیقی فقط یک هنر بومی نیست و نباید باشد. موضوع مهم این است که موسیقی یکی از جنبههای مهم فرهنگی جهان امروز است. در واقع موسیقی فقط یک هنر نیست و با روح انسان سر و کار دارد و ابزاری برای بیان و انتقال فرهنگ، تمدن و تاریخ یک ملت و اقوام است؛ لذا ما باید از وجود این ابزار و واسطه برای معرفی موسیقی و آیینها و فرهنگ خود تا جای ممکن بهره ببریم.
برگزاری کارگاه آموزشی دفنوازی در زاهدان توسط خلیفه منصور مرادی/ بهمنماه سال نود و هفت
دهه هشتاد به بعد گروهی به خارج از کشور اعزام نشده!
سرپرست گروه «اخوان» با انتقاد از عدم توجه به اعزام اهالی موسیقی نواحی به دیگر کشورها طی سالهای گذشته گفت: از دهه هشتاد به این طرف هرچه گذشته از تعداد گروههای اعزامی به دیگر کشورها کاسته شده است. این در حالی است که در دهه هفتاد و هشتاد هنرمندان متعددی از مناطق مختلف ایران به کشورهای دیگر رفتهاند و به اجرای آثارشان پرداختهاند. متاسفانه این روال دیگر وجود ندارد و در نهایت اگر همین روند ادامه پیدا کند، موسیقی ما در مجامع بینالمللی فراموش میشود و اهمیت و جایگاهش را از دست خواهد داد.
مرادی تاکید کرد که سالهاست هیچ گروهی در خارج از کشور به اجرای کنسرت نپرداخته که تاسف برانگیز است.
«دف» مهمترین سازمنطقه کردستان و کرمانشاه است
منصوری در ادامه درباره اهمیت ساز دف که چهل سال است از چهارچوب خانقاهها خارج شده و ماهیتی شهری یافته است، گفت: دف یکی از مهمترین سازهای منطقه کردستان و کرمانشاه است که در درجه اول واسطهای برای نیایشهای عرفانی محسوب میشود.
او گفت: کلا دف و تنبور سازهای عرفانی منطقه غرب کشور هستند و به لحاظ اهمیت برای اهالی منطقه دارای یک جایگاهند. موسیقی این دو منطقه را به دلیل قدمت تاریخی بسیار و اعتقادات و آیینها نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. ما ساز دف را همراه خودمان به هر مراسمی نمیبریم و آن را نمینوازیم. ما فقط در مراسم مولودی و مدح پیامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) به مولودِخوانی و دفنوازی میپردازیم.
بخشی از دفنوازی خلیفه منصور مرادی/ مربوط به پیش از سال نود و هشت
عدم توجه امروزیها به سنتهای «دف»
خلیفه منصور مرادی در ادامه از نحوه برخورد با دف توسط نسلهای جدید انتقاد کرد و گفت: متاسفانه برخی اصول و آداب مواجهه و نواختن دف این ساز پرقدمت آیینی را رعایت نمیکنند؛ در صورتیکه اساس این ساز و ماندگاری آن پایبندی به سنتهای آن است. اما موضوع فقط این نیست؛ نوازندگان امروزی علاوه بر آنکه به آموختن تئوری موسیقی توجه ندارند نسبت به دو مقوله مهم «ریتم» و «تمپو» بیتوجهند.
او در پاسخ به اینکه آیا مقولهای به اسم دفنوازی مدرن دارای اعتبار است یا خیر، گفت: چیزی با عنوان دف مدرن یا دف نوین و مقولاتی از این دست وجود ندارد و اگر هست اعتباری ندارد.
سریعنوازی بیمورد «دف» اشتباه است
یکی از اتفاقات مرسوم در سازهای سنتی سریعنوازی است که در گذشته مرسوم نبوده است. مرادی سریعنوازی بیمورد دف را اشتباه دانست و گفت: عدم تمرین یکی از مهمترین دلایل عدم پیشرفت درست هنرجویان و نوازندگان دانست.
او گفت: اینکه میبینید فردی دقایقی روی صحنه بداههنوازی میکند اتفاقی نیست که به راحتی رخ دهد. چنین فردی چندین و چند دهه تمرین کرده و ساز زده است. قطعا رسیدن به چنین جایگاهی با تمرینهای جدی و مستمر میسر خواهد شد.
موسیقی «کردی» اساس موسیقی «ایرانی» است
خلیفه منصور مرادی با تاکید بر اینکه موسیقی تمام مناطق ایران دارای مضامین والای انسانی هستند، درباره تاثیر موسیقی با قدمت کردستان و کرمانشاه بر موسیقی دستگاهی ایران نیز توضیحاتی داد. او گفت: نام هنرمندان مطرح و وجود آثار با ارزش و زیبا گواهی بر اهمیت موسیقی منطقه ماست.
مرادی با اشاره به اینکه نبود موسیقی کردی، موسیقی ایرانی را تحت تاثیر قرار میداده، گفت: اینکه میگویند موسیقی مقامی پایه موسیقی سنتی و ایرانی است درست است؛ چراکه اصل و پایه آن به نوعی کردی است.
او توضیحات خود را اینگونه تکمیل کرد: صحبت درباره موسیقی کردی و ریشههای موسیقی دستگاهی ایران زمان بیشتری میطلبد اما در کل موسیقی کردی به جز آن هفت آواز اصلی موسیقی ایران، دستگاه دیگری دارد که «اصفهان» نامیده میشود.
مرادی گفت: مسئولان سالها است توجهی به موسیقی منطقه ما ندارند. امیدوارم با توجه بیشتر آنها ماانند گذشته اجراهای برون مرزی به روالی مرسوم تبدیل شود تا ما هم موسیقی عرفانی کردستان را آنطور که هست به اهالی دیگر کشورها معرفی کنیم.
ارشاد امتیاز و بودجهای را به اعزام هنرمندان اختصاص دهد
خلیفه منصور مرادی در پایان گفت: وزارت ارشاد باید برای تعامل بیشتر و بهتر هنرمندان موسیقی نواحی کشور با موزیسینها و مخاطبان دیگر کشورها هر سال برنامهای را تعریف کند. این روال میتواند بر اساس داوریها و ارزیابیها صورت گیرد. مطمئنا این اتفاق به اهالی موسیقی نواحی انگیزه و امید میدهد تا فعالیتهای بیشتر و جدیتری داشته باشند.