یادداشتی از سیدمحمود کمال آرا؛
ناتوی فرهنگی یا استعمار فرانو
ناتوی فرهنگی فرآیندی درازمدت و برخوردار از ابعاد گوناگون و مبتنی بر برنامهای بسیار دقیق و پیچیده است تا بتواند انسان را در جوامع مختلف به سوی بیارادگی و عدم تصمیمگیری هوشمندانه سوق دهد.
در این نوع استعمار، استعمارگران با نادیده گرفتن و عبور از حاکمان وابسته مستقیما به سراغ مردم کشورشان هدف میروند و با ترفندها و سیاستهای خاص، تحولات این کشورها را از طریق مردم آنجا و بدست خود آنها، ولی در جهت مطامع و اهداف استعماری خود با شعارهای عوام فریبانه دنبال میکنند. در این فرایند جدید، دیگر نه حضور مستقیم استعمار و نه عوامل دست نشانده او، بلکه مردم کشورهای هدف، مجری خواستهها و سیاستهای پنهانی استعمار گرانند. مقام معظم رهبری در سخنرانی دی ماه ۱۳۸۳ در این باره فرمودهاند:
(قدرتطلبان با ورود به مرحله استعمار فرانو، تلاش میکنند با تبلیغات و اغواگری، چهرهای رنگین از مستکبران جهان را در افکار عمومی ملتها ترسیم کنند و آن را جذب خود سازند.)
این فراز از سخنان جورج بوش پسر که در مراسم تحلیف دومین دوره ریاست جمهوری وی بیان شده، عمق حرکت "استعمار فرانو" را نشان میدهد: با تلاشهای ما آتش در افکار مردم روشن میشود. این آتش کسانی را که قدرت آن را درک کنند، گرم میکند و کسانی را که با پیشرفت مبارزه میکنند، میسوزاند و یک روز آتش آزادی به تاریکترین زوایای جهان ما خواهد رسید. هدف ما کمک به دیگران برای یافتن و بلند کردن صدای خودشان است، اینکه آزادی خودشان را بدست آورند و سرنوشتشان را خودشان را بدست بگیرند… ما با استناد به حوادث و شعور همگانی به یک نتیجه رسیدهایم و اینکه بقای آزادی در سرزمینمان به موفقیت آزادسازی دیگر سرزمینها بستگی دارد.
استعمار فرانو تقدم سلطه فرهنگی بر سیطره نظامی، کمرنگ کردن نقش دولتها، ایجاد شورشهای اجتماعی به منظور جایجایی در قدرت، ترویج عناصر فرهنگ بیگانه از طریق جاذبههای تولید رسانهای، گسست میان جامعه و دولت و نیز ایجاد بیاعتمادی نسبت به وضع موجود است.
اهداف و ویژگیهای استعمار فرانو به گونهای است که این نوع استعمار را به حوزه عمل ناتوی فرهنگی نزدیک میکند.
ناتوی فرهنگی فرآیندی درازمدت و برخوردار از ابعاد گوناگون و مبتنی بر برنامهای بسیار دقیق و پیچیده است تا بتواند انسان را در جوامع مختلف به سوی بیارادگی و عدم تصمیم گیری هوشمندانه سوق دهد. در این فرآیند انسان بلا اراده میبایست رفتار غیر خلاقی که توسط انواع رسانهها و در اشکال مختلف به وی آموزش داده شده از خود نشان دهد. در ناتوی فرهنگی هر آنچه که میتواند بر رفتار فرد اثر گذارد یکی از عوامل ناتوی فرهنگی است. در چنین فضایی جایی برای تصمیمات و اقدامات اختیاری نیست. هر آنچه که دیده، شنیده، اندیشیده و خوانده میشود زمینههای آن پیشتر برای فرد ایجاد شده است. خوبی و بدیها، زشتیها و زیباییها، دوستی و دشمنیها و… آن چیزهایی است که از سوی طراحان ناتوی فرهنگی به نحوی نامحسوس دیکته شده است. در چنین بستر آمادهای استعمار فرانو زاده میشود و انقلاب و یا کودتای مخملی میتواند به عنوان شاخهای بر پیکر آن رشد کند.