در نشست نقد و بررسی «روز ششم» مطرح شد؛
«روز ششم» هیچ شباهتی به فیلمهای چند سال اخیر سینمای ایران ندارد
عصر روز دوشنبه ۲۰ تیر ماه فیلم سینمایی مراسم اکران و نقد و بررسی فیلم سینمایی «روز ششم» در فرهنگسرای ارسباران با حضور حجت قاسمزاده اصل (کارگردان فیلم)، بهرام ابراهیمی (بازیگر)، خسرو نقیبی (منتقد) و کورش جاهد (مجری و کارشناس) برگزار شد.
به گزارش ایلنا، در ابتدای نشست نقد و بررسی فیلم «روز ششم» حجت قاسمزاده اصل اظهار داشت: من هیچوقت قراردادی برای نگارش فیلمنامه ننوشتهام و همیشه پس از نوشتن فیلمنامه برای ساخت آن تلاش کردم و بعد به سراغ کارهای بعدی رفتهام. به همین دلیل فیلمنامه قبلی که نوشتم از ذهنم کاملاً پاک میشود اما اگر بخواهم بگویم درباره «روز ششم» صحبت کنم باید بگویم که در هنگام نگارش این اثر دوست داشتم که فیلمم شبیه فیلمهای سینمای ایران نباشد.
قاسمزاده اصل در ادامه گفت: به همین دلیل نمیتوانستم به عوامل بگویم که چه چیزی در ذهن دارم و این باعث شد در پایان ۲۰۷ دقیقه راش داشته باشیم و من از همه آنچه که فیلمبرداری شده استفاده کردم. یکی از مشکلاتی که من با بیشتر فیلمها دارم به زمان مرده این آثار مربوط میشود و با استفاده از فستموشن توانستم این زمان مرده را از بین ببرم و حتی یک فریم از آنچه که فیلمبرداری شد را کنار نگذاشتیم. ساختاری که در حال حاضر شاهد هستیم همان ساختاری است که در ذهن داشتم و فیلمنامه کلمه به کلمه به اجرا در آمده است. متأسفانه در بسیاری از فیلمهای ایرانی به دلیل مشکلات تولید یا ناتوانی بازیگرها فیلمنامه دچار تغییرات میشود ولی این اتفاقات در این فیلم رخ نداد. من فردی بیاحساس هستم و روابط علت و معلولی برایم اهمیت دارد و برای همه کنشها دلیلی وجود دارد و به همین دلیل به فیلمنامه بسیار وفادار هستم. خوشبختانه آنچه که امروز به عنوان فیلم «روز ششم» شاهد هستیم همان چیزی است که در دوست داشتم ساخته شود.
در ادامه این نشست کورش جاهد به تحسین از بازی بهرام ابراهیمی پرداخت و این بازیگر طی اظهاراتی گفت: همیشه برای دوستانی که از بازی من تعریف میکنند و میگویند در این نقش خوب ظاهر شدی یک جواب دارم و به آنها میگویم که خودم میدانم. درباره فیلم «روز ششم» باید بگویم که فکر میکنم برای اولینبار در یک فیلم اینچنین از بوش یا همان فست موشن استفاده شده است. به نظر من «روز ششم» یک نوآر واقعی در سینمای ایران است؛ من فیلمنامه را یک ساعت پیش از شروع فیلمبرداری خواندم اما از اینکه در این اثر حضور دارم بسیار خوشحال و راضی هستم.
خسرو نقیبی طی اظهاراتی درباره فیلم «روز ششم» گفت: اگر بخواهیم درباره این فیلم صحبت کنیم، قطعاً هیچ ورودی دیگری غیر از ژانر نداریم. فیلم «روز ششم» به هیچ فیلم دیگری در سینمای ایران که طی سالهای اخیر ساخته شده، شباهت ندارد و حتی میتوانم بگویم که به هیچ فیلم ایرانی شبیه نیست. وقتی ما نوآر را از سینمای آن طرف میگیریم حجم زیادی از ابزارهای لازم برای خلق یک اثر نوآر را نداریم.
وی افزود: در سینمای نوآر باید شاهد قهرمانی در تنگنا باشیم که با یک زن به سمت تباهی میرود. در «روز ششم» با وجود نشانههایی از سینمای نوآر ما عناصری از فیلم-سرقت را هم شاهد هستیم و دنیای فیلم-سرقتها معمولاً شوختر و مهیجتر و هدفمندتر است و اتفاقاً قرار نیست قهرمان فیلم به سمت تباهی برود. از نظر من فیلم-سرقت رمز پیروزی حجت قاسمزاده اصل در این فیلم است.
این منتقد در ادامه گفت: در سینمای ما معمولاً آن زن که قرار است شخصیت اصلی را به سمت تباهی ببرد شکل نمیگرفته و در بسیاری موارد فیلمساز مجبور بوده به سیستم باج دهد و شخصیت گناهکار باید تسلیم پلیس شود اما فیلم «روز ششم» به خوبی از این مرحله عبور کرده است. این فیلم اصلاً اجتماعی نیست اما اتفاقاً تهران را در آن به خوبی میبینیم و این یک ویژگی است که حتی در فیلمهای به ظاهر اجتماعیمان که معمولاً مملوء از عربدهکش و چاقوکش است هم نمیبینیم. معمولاً در این فیلمها شاهد یک نشان از پایینشهر با بکگراندی از شمال شهر وجود داشته باشد اما در «روز ششم» ما یک قهرمان پرسهزن داریم و نکته مهم درباره این قهرمان این است که در دام پلیس نمیافتد و این اثر آنقدر روی فیلم-سرقت متمرکز است که ممیزی همیشگی هم شاملش نمیشود.
در ادامه این نشست قاسمزاده اصل درباره دیالوگهای زیاد این فیلم گفت: ما به فیلمهایی که میتوان به سادگی آنها مشاهده کرد و هیچ چیزی هم با ندیدن ۲۰ دقیقه از فیلم از دست نمیرود، عادت کردهایم ولی در فیلم «روز ششم» اگر یک صحنه را هم از دست بدهید قطعاً اطلاعاتی از دست میرود. به نظر من حجم بالای دیالوگها غیر قابل فهم نیست اما میدانم که شبیه دیگر فیلمهای سینمای ایران که به آن عدت داریم هم نیست و شاهد همین باعث میشود که تصور بالا بودن تعداد دیالوگها به وجود بیاید. متأسفانه در سینمای ما فیلمنامهنویسها از دیالوگ فرار میکنند چرا که اکثراً دیالوگنویسی بلد نیستند.
وی افزود: به نظر من سینمای باید قصه بگوید، تمرکز نیاز داشته باشد و من سعی کردم در این فیلم مسائل تکراری وجود نداشته باشد و قصه به درستی روایت شود. بسیاری از افرادی که فیلم را دیدهاند به دو نکته اشاره کردهاند که برایم بسیار خوشحالکننده بود. برخی افراد تأکید داشتند که فیلم را برای فهم بهتر باید دوباره ببینند و برخی به این نکته تأکید داشتند که «روز ششم» شبیه فیلمهای خارجی است و شباهت چندانی با سینمای ایران ندارد.
این کارگردان در ادامه گفت: متأسفانه این فیلم در کل کشور تنها در ۲۸ سالن نمایش داده میشود و مشخص است که در این شرایط امکان فروش چندانی برای آن وجود ندارد. این سیاستها و این شرایط که برای فیلمهای متفاوت ما به وجود آمده باعث شده تا ژانر در سینمای ما کشته شود و ما تنها دو نوع فیلم اجتماعی و کمدی را شاهد باشیم.
نقیبی نیز در ادامه نشست تأکید کرد: معضل اساسی سینمای ما این است که فیلمهای ایرانی به گزارشهایی از اجتماع تبدیل شدهاند یا در نهایت در نوع دیگر شاهد نوعی دلقکبازی به نام سینمای کمدی هستیم. کمدیهای امروز را نمیتوان به فیلمهای کمدی دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ مقایسه کرد. فیلمهای سطح پایین به قدری زیاد شدهاند که مخاطب ایرانی سلیقه دیدن یک فیلم متفاوت را ندارد. بسیاری تأکید دارند که فیلمهایی چون «روز ششم» نسخه دست چندم فیلمهای هالیوودی هستند و نیاز به ساخت آنها وجود ندارد اما باید بگویم که در فیلمهای هالیوودی ما اشکالات زیادی در روایتشان شاهد هستیم و بعضاً ما واقعاً آثار بهتری میسازیم اما چون آنجا سینمای هالیوود است همواره نشان استاندارد به نظر میرسد و همه از بهتر بودن او میگویند.
ابراهیمی نیز تأکید کرد: کاراکترهای فیلم حجت قاسمزاده اصل هر کدام دارای هویتی مستقل هستند و با وجود اینکه شاید به لحاظ ساختاری ادبیات غالبی بتوان در فیلم پیدا کرد اما در مسائل جزئی میبینیم که اتفاقاً کاراکترها دارای گنجینه کلام مختص به خود هستند و افراد با توجه به ویژگیهای فردی و مسائل بسیاری چون جایگاه اجتماعیشان حرف میزنند و کلمه استفاده میکنند.
قاسمزاده اصل در پایان با اشاره به اینکه این فیلم سه اکران در اروپا داشته و با استقبال خوبی روبرو شده، درباره انتخاب مصطفی زمانی برای ایفای نقش اصلی «روز ششم» گفت: مصطفی زمانی اولین انتخاب من برای این نقش بود. او صدای بسیار خوبی دارد و در پاساژهای حسی به خوبی عمل میکند و من از عملکردش راضی هستم و اگر قرار بود این فیلم را دوباره بسازم قطعاًدوباره این نقش را به مصطفی زمانی میسپردم.