در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
چرا نمایشگاههای بینالمللی تصویرگری در ایران برگزار نمیشود؟
«لیدا طاهری» تصویرگر کتاب کودک با نقدی نسبت به جایگاه تصویرگران ایرانی در نگاه سیاستگزاران این حوزه این پرسش را مطرح میکند که «با وجود این که صنعت چاپ و نشر در ایران، از تصویرگران منحصر به فردی بهره میبرد که شهرت جهانی دارند؛ چرا همچون سالهای نه چندان دور، دیگر هیچ خبری از برگزاری نمایشگاههای بینالمللی تصویرگری در کشور ما نیست؟»
به گزارش خبرنگار ایلنا، کار برای کودکان، حساسترین حوزه هنر است. آنچه کودک میبیند و به ذهن میسپارد، نه تنها دید زیباشناسی او را شکل میدهد که فهم او از جهان هم وابسته به همین است. برای همین هم تصویرگری کتاب کودک یکی از مهمترین و سختترین کارهاست. چیزی که در سیاستهای دولتی هیچ اثری از آن نیست. «لیدا طاهری» که از تصویرگران کتاب کودک است، میگوید سالهاست که نمایشگاه بینالمللی تصویرگری در ایران برگزار نمیشود و جایگاه این هنر مورد توجه سیاستگزاران نیست. او که تاکنون بیش از پنجاه عنوان کتاب کودک را تصویرگری و در کارگاههای تخصصی آموزش نقاشی و تصویرسازی هنرجویان زیادی را تربیت کرده، دغدغه جدی گرفتن این حوزه را دارد تا شاید بتوان در آینده دنیای کودکان را زیباتر از امروز ساخت. به بهانه حضور او در پنجاه و نهمین دوره نمایشگاه کتاب بلونیا، گفتگویی با طاهری کردهایم که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید.
شما از کودکی سراغ تصویرسازی رفتید؛ چطور متوجه شدید در این زمینه استعدادی دارید؟
وقتی توجهام به این مسئله بسیار مهم کاملا جلب شد که هنوز چند ماهی بیشتر از ورودم به مدرسه و آغاز نخستین سال تحصیلیام نگذشته بود؛ یعنی در سن هفت سالگی. چرا که درس شیرین هنر نیز در قالب کلاس نقاشی، کنار درسهای دیگری همچون فارسی، ریاضی و علوم، به همه ما دانشآموزان آن روزگار تدریس میشد. البته توسط خانم انصاری که در آن دوران سرخوشی، معلم کلاس اول ابتداییمان بود. معلم ارجمندی که همواره تلاش میکرد مرا به سمت هنر نقاشی سوق دهد و با تشویقهای هوشمندانه خود در بزنگاههای مختلف، پیوسته میکوشید تا این انگیزه قدرتمند را بیش از هر زمان دیگری، در اعماق وجودم تقویت کند. و برای رسیدن به این هدف، حتی از احساس علاقه من نسبت به خودش بهره میبرد. چراکه معتقد بود سطح کیفی نقاشیهای من، با آنچه همکلاسیهایم میکشیدند تفاوت بسیار چشمگیری داشت و این تفاوت چشمگیر در نقاشیهایم به گمان او، سرانجام روزی او را متقاعد کرد تا با اطمینان خاطر از من بخواهد برای تعدادی از دوستان همکلاسیام، در مدرسه کلاس آموزش نقاشی بگذارم.
این استعداد کودکی، امروز به یک حرفه برای شما تبدیل شده است؛ این مسیر را چگونه طی کردید؟
هر چقدر که زمان میگذشت، علاقه من به نقاشی بیشتر میشد؛ آنقدر که هر بار از انجام آن، بینهایت احساس لذت میکردم، سرانجام این تعلق خاطر مثال زدنی، کار را به جایی رساند که پرداختن به این فعالیت هنری، بزرگترین تفریح زندگیام شد. بنابراین برای تشویق خودم با همان منطق کودکانه، دو تصمیم بسیار مهم گرفتم؛ و در اجرای صحیحشان پیوسته کوشیدم: «۱. هر روز بعد از انجام دقیق تکالیف مدرسه، حداکثر دو ساعت سرگرم کشیدن نقاشی شوم. ۲. همیشه بهترین نقاشیهایم را، به کسانی هدیه کنم که دوستشان دارم.» البته این نکته را هم باید بگویم که در خریدن وسایل نقاشی منحصر به فردی همچون مداد کنته، و نیز لوازمالتحریر بسیار مرغوبی همچون انواع مداد طراحی، که یکی دیگر از علاقهمندیهایم بود؛ همواره توسط پدر بزرگوارم غافلگیر میشدم؛ چراکه ایشان هم در این زمینه صاحب ذوق بودند. کمکم تلاشهایم به نتیجه رسید؛ و نقاشیهایی که میکشیدم مورد توجه اطرافیانم قرار گرفت. چه در میان دوستان همکلاسیام و سایر معلمهای مدرسه چه در میان اعضای خانواده و اقوام نزدیک. واکنشهای دلگرم کننده مخاطبانم آنقدر برایم لذتبخش بود که عزمام را در فراگیری هر چه بهتر هنر نقاشی، جزمتر کرد؛ به ویژه در مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان، که به نمایندگی از مدرسه در مسابقات هنری متعددی شرکت کردم و جوایز ارزشمندی را نیز به دست آوردم.
اولین سفارشی که برای تصویرگری گرفتید در چند سالگیتان بود؟
این اتفاق هیجانانگیز نخستین بار در سن هشت سالگی برایم افتاد؛ یعنی یک سال بعد از این که تمرینهای نقاشیام را به طور جدی آغاز کرده بودم. سفارش مورد نظر را البته، از دوست خواهرم گرفته بودم؛ که آن زمان دانشجوی دوره تربیت معلم در مقطع کاردانی بود. او داستان جالبی را برایم نقل کرد و از من خواست تا آن را برایش به زیبایی تصویرسازی کنم! داستانی که به تصویر کشیدم، بسیار خوب از کار درآمد؛ این را از برق نگاهش فهمیدم! اما دستمزدی که نصیبم شد، شیرینی تجربهای بود که از انجام این کار به دست آوردم؛ چراکه برای نخستین بار توانستم همه تخیلات خود را در این باره، به وسیله یک جعبه ماژیک سی و شش رنگ، بر صفحه سفید یک کاغذ گلاسه بکشم که برایم تازگی داشت.
معمولا تصویرگری چه کتابهایی برایتان جذابتر است؟
آثاری که حس تخیل و تصویرسازی ذهنی مرا تحریک کند؛ همچون کتابهای شعر و داستانهایی که قهرمانانشان حیوانات یا موجودات عجیب و افسانهای باشند.
اکنون سرگرم تصویرگری چه کتابی هستید؟
چند ماهی است که با جدیت، سرگرم تصویرسازی ۱۶ جلد کتاب شعر، از مجموعه آثار «مهرداد محمدپور» هستم. مجموعه خیالانگیزی با عنوان «با لالایی یاد میگیرم» که با زبانی صمیمانه، در قالب لالایی کودکانه، به آموزش موضوعات مهمی میپردازد؛ که همه ما در طول زندگی، با آن سرو کار داریم. با توجه به تلاشهای صورت گرفته در ارائه هر چه بهتر اثر یاد شده به مخاطبانش، به نظر میرسد نتیجه کار کاملا رضایتبخش باشد. اصولا در کشور ما، چه هنرهای تجسمی و چه هنرمندانی که در این زمینه فعالیت میکنند، آن چنان که باید، شناخته شده نیستند؛ معمولا ورزشکاران، خوانندگان، و اغلب هنرپیشگانی که در حوزه سیما و سینما به فعالیت اشتغال دارند مورد توجه و تفقد افراد جامعه قرار میگیرند. آن هم به لطف رسانههای ارتباط جمعی که به بهانههای مختلفی درطول سال، بارها از آنها یاد میکنند. اما پیش از هر چیزی من یک معلمام؛ و سپس یک تصویرگر کتاب کودک. بنابراین وقتی فرصت کافی حتی برای اطلاعرسانی آثارم به مخاطبان ارجمندم را نیز ندارم؛ پرداختن به اینگونه موضوعات؛ قاعدتا جزو اولویتهایم نیست. به جای اینکه وقت و انرژی خود را مدام صرف کسب شهرت در جامعه کنم، دو نکته بسیار مهم را همیشه در انجام وظایفام مدنظر قرار میدهم: «۱. تلاش میکنم تمام تجربیاتم را سخاوتمندانه، به هنرجویانم انتقال دهم؛ تا از این اندوخته ارزشمند، هنرجویان بیشتری بهره مند گردند. در تصویرگری کتابهایی که از ناشرین مختلف دریافت میکنم قبل از هر چیز دیگری به چشمهای تشنه کودکان عزیز سرزمینام میاندیشم؛ که هر لحظه تا چه اندازه مشتاق دیدن زیباییهای خیالانگیز این جهان شکوهمند هستند!»
از مشاهدات خود در مورد نمایشگاه کتاب کودک بلونیا، که اخیرا در آن حضور داشتید؛ بگویید.
این رویداد مهم فرهنگی هنری که هر سال به صورت بین المللی و در کشور ایتالیا برگزار میشود با کسب بیش از نیم قرن تجربه موفقیتآمیز در زمینه برگزاری نمایشگاههای متعدد کتاب کودک در شهر تاریخی بلونیا، طی پنجاه و هشت دوره گذشته، پنجاه و نهمین دروه خود را نیز امسال از ۲۱ تا ۲۴ مارس ۲۰۲۲ مطابق با ۱ تا ۴ فروردین ۱۴۰۱ با میزبانی تعداد قابل توجهی از مخاطبان جهانی فعال در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، به شایستگی برگزار کرد که مجموعه منحصر به فردی از ناشران، نویسندگان، مترجمان، تصویرگران، طراحان گرافیک، تولیدکنندگان کتب صوتی، کتابداران، کتابفروشان و معلمان از هفتاد کشور جهان در آن شرکت داشتند؛ تا علاوه بر معرفی بهترین آثار یکسال اخیر خود شامل: کتاب و تولیدات متنوع چند رسانهای، موقعیتهای بهتری را نیز جهت ارائه گستردهتر آثارشان در اقصی نقاط جهان فراهم کنند. ایران نیز در غرفه خود با تهیه و تدارک برنامههای مفصلی که دارای سه بخش محوری بود توانست تا با ارائه هنرمندانه بخش کوچکی از آنچه در اختیار داشت حس تحسین بسیاری از شرکتکنندگان فرهیخته این رویداد جهانی را نسبت به خود بارها برانگیزد. این سه بخش محوری عبارت بودند از: «۱. معرفی دقیق سیصد عنوان از جدیدترین کتابهای انتشار یافته توسط ناشرین موفقی چون: انتشارات طوطی، سوره مهر، پی نما، آژانس ادبی دایره مینا، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، به منظور تبادل نظر با ناشرین بینالمللی، جهت راهیابی به بازارهای جهانی. ۲. برپایی نمایشگاه کوچکی از عروسکهای بسیار جذاب کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان، تا شرکتکنندگان حاضر در نمایشگاه قومیتهای مختلف ایرانی را بهتر بشناسند. لباسهای زیبای اقوام ایرانی با رنگهایی چشمنواز و فرمهایی ظریف، خوش نشسته بر تن عروسکهای دست دوز؛ که اتفاقا با استقبال گرمی از سوی اغلب بازدیدکنندگان نیز مواجه شد. ۳. برگزاری کارگاه تخصصی تصویرگری برای علاقهمندان رشته گرافیک که مسئولیت انجام آن، به اینجانب محول شد و خوشبختانه مورد استقبال ناشرینی از کشورهای آلمان، انگلیس، چین و ترکیه قرار گرفت.»
شما علاوه بر داشتن دستکم دو دهه سابقه درخشان تدریس در شاخههای مختلف هنرهای تجسمی، تصویرگری دهها کتاب پر مخاطب در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را نیز عهدهدار بودهاید؛ با این پیشینه، چه تعریف قاعدهمندی از مفهوم تصویرگری در ذهنتان دارید؟
تصویرگری بیتردید هنر منحصر به فردی است که میان اجزای متن و تصویر زبان مشترکی ایجاد میکند تا پیام روشنی را با درهم آمیختن طرحها و نقشهای رویایی که از جادوی خیال تصویرگر خلاق سرچشمه میگیرد به مخاطبان هنردوست خود پیشکش کند؛ اما در برخی موضوعات همچون: تصویرسازی علمی که توجه به واقعگرایی در آن بسیار اهمیت دارد کوچکترین اجزای هر موضوع را میبایست با ظرافت و رعایت تمام جزئیات آن به تصویر کشید. در شعر و متنهای داستانی نیز که حس شاعرانگی و عنصر تخیل جلوهگر میشوند همواره از قدرت سحرانگیز خیال و قوه خلاقه خود، هوشمندانه بهره میگیرد؛ تا پیوسته با خلق آثار بی بدیل و ماندگار در این گونههای تاثیرگذار، ذهن خیالپرداز علاقهمندانش را در دنیایی فراتر از آنچه میخوانند؛ به پرواز درآورد. بنابراین انتقال صحیح پیام نوشتاری آن هم در قالب تصویر را میبایست مهمترین کارکرد این هنر ارزشمند تلقی کرد. چراکه موجب میشود میان مخاطب با درونمایه متن و یا شعر تصویرسازی شده، ارتباط بهتری شکل بگیرد. البته برای هنر تصویرگری، کارکردهای دیگری را نیز میتوان برشمرد. از جمله: تقویت تدریجی حس تخیل، قدرت تجسم و خلاقیت، برقراری رابطه عمیق مفهومی، عاطفی و عقلانی صحیح میان متن و تصویر، زمینهسازی ذهنی جهت درک هرچه بهتر مفاهیم موجود در متن، آشنایی با شیوههای گوناگون به منظور خلق آثار هنری؛ تا یکی از نتایج درخشان آن رشد فزاینده جامعه آماری هنرجویان مستعد و تلاشگری باشد که به تحصیل هدفمند و جدی در این رشته هنری همت میگمارند و در پیمودن بی وقفه این مسیر پر فراز و نشیب، ثابت قدمتر از سایر افراد گام برمیدارند. در پایان ترجیح میدهم دو سوال از مسئولین ذیربط طرح کنم:
۱. با وجود اینکه صنعت چاپ و نشر در ایران، از تصویرگران منحصر به فردی بهره میبرد که شهرت جهانی دارند؛ چرا همچون سالهای نه چندان دور، دیگر هیچ خبری از برگزاری نمایشگاههای بینالمللی تصویرگری در کشور ما نیست؟
۲. چرا جایگاه تصویرگران ایرانی که بیشترین جوایز بینالمللی را در عرصه فرهنگ و هنر به خود اختصاص دادهاند، چنانکه شایسته است مورد توجه سیاستگزاران این حوزه قرار نگرفته است؟ به گونهای که حتی دفتر تالیف کتب درسی نیز تصویرسازی کتب متعدد را امتیازی برای هنرآموزان محسوب نمیکند.