یادداشتی از علیرضا شعبانلو؛
محمدعلی اسلامی ندوشن؛ استادی که با نام «ایران» زیست
علیرضا شعبانلو، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی، محمدعلی اسلامی ندوشن را «طالب گوهر حیات ایرانی در دریای شعر فارسی» خواند.
به گزارش ایلنا، علیرضا شعبانلو، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی، محمدعلی اسلامی ندوشن را «طالب گوهر حیات ایرانی در دریای شعر فارسی» خواند.
مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانید:
در اندیشه اسلامی ندوشن؛ شعر پارسی، گنجینه فرهنگ و اندیشه ایرانی و سرچشمه کردار و رفتار آنان است، لذا برای ساختن ایرانی آبادتر و داشتن زندگی بهتر در دنیای امروز، باید آبشخورها را شناخت.
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، دانشآموخته حقوق بینالملل بود که بیشتر عمر پربارش را صرف خدمت به سرزندگی ایران، بیداری ایرانیان و پویایی فرهنگ ایران کرد. او کوشید تا با کشاندن شیوه تفکر اشراقی، بهسوی خردمندی، نظم و ایجاد موازنه میان عقل و احساس، درخت اندیشة ایرانی را سرسبز نگهدارد و آنرا از انحطاط و ناباروری و آشفتگی برهاند و برای برآوردن نیازهای دنیای امروز مهیا سازد.
استاد، کاملأ آگاه بود که «درخت اندیشه» ایرانی، از زمین زبان فارسی برآمده و ریشه در این خاک فارسی دارد، لذا در «آواها و ایماها» مینویسد: «من از اینکه در سرزمینی بهدنیا آمدهام که زبانش فارسی است، خود را بهرهور از موهبت بزرگی میدانم. زبان فارسی نه تنها دارای چند شاهکار بینظیر است، بلکه اهمیت یگانه دیگری نیز دارد و آن، این است که همه بار ادراک و احساس قوم ایرانی را، در طّی هزاروصد سال، بر دوش کشیده. بنابراین ما وقتی شعر شعرای بزرگ خود را میخوانیم، تاریخ فکر و تاریخ تحّول جامعه، و تاریخ سیر روان خود را نیز مرور میکنیم».
کتابهای مهم استاد در حوزه زبان و ادب فارسی همگی حول یک محور میچرخند که آن «ایران» است، و به دو موضوع درباره ایران میپردازند:
1. فرهنگ ایرانی و مؤلفههای آن بهویژه زبان فارسی، 2. هویت ایرانی بهویژه تحلیل و معرفی اندیشه ایرانیان.
از منظر دکتر اسلامی شعر پارسی گنجینه فرهنگ، اندیشه و هویت ایرانی است و شاعران بزرگ آن چون فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ، گنجوران این گنج و حاملان این فرهنگ و معماران هویت ایرانی محسوب می شوند.
با یک نگاه سطحی به آثاری چون:
1. چهار سخنگوی وجدان ایران، درباره فردوسی و مولوی و سعدی و حافظ
2. سرو سایهفکن، درباره فردوسی و شاهنامه
3. ایران و جهان از نگاه شاهنامه
4. نامه نامور، خلاصه شاهنامه
5. زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه
6. داستان داستانها: رستم و اسفندیار در شاهنامه
7. باغ سبز عشق: گزیده مثنوی
8. ماجرای پایانناپذیر حافظ
9. تأمّل در حافظ
10. ایران را از یاد نبریم
11. به دنبال سایه همای
12.ایران و تنهائیش: دربارة فرهنگ، رفتار و خلق و خوی ایرانیان
13. ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟
14. مرزهای ناپیدا: درباره فرهنگ ایرانی و جوهرة حیات ایرانیان
15. رمان افسانه و افسون، با نام مستعار دیده ور 16. جام جهانبین؛ مقاله های ادبی
17. آواها و ایماها: مجموعه مقالات ادبی.
میتوان دریافت که استاد بیشتر همت خود را بر تحقیق در فرهنگ ایران و شناخت اندیشه و هویت ایرانی از رهگذر شعر فارسی نهاده است، آن هم اشعار شاعرانی چون فردوسی (که شاهنامهاش هم تاریخ ایران کهن است و هم شناسنامه ایرانیان) و اشعار مولوی و سعدی و حافظ که بی گمان ارکان دیگر کاخ فرهنگ و اندیشه ایرانیاند.
استاد در مقدمه جام جهاننما، مینویسد: «شعر فارسی مهمترین منبع برای شناسایی قوم ایرانی و جهانبینی او در دوران بعد از اسلام است، اگر نگوییم، حتی پیش از اسلام.
نتیجه آنکه ما هر کوششی برای شناخت گذشته خود بکنیم، سروکارمان نخست با شعر خواهد بود» و در کتاب «چهار سخنگوی وجدان ایران» نیز گفته است: «در دوران بعد از اسلام، تاریخ ایران به گونهای سیر کرده که قوم ایرانی کلام شاعرانه را بهعنوان یک غشاء دفاعی بر خود بپوشاند. از اینرو، وزنه فرهنگ ایران و محصول نبوغ ایرانی بیشتر از هر چیز بر شعر متمرکز گشت. شعر فارسی چون محصول تجربه ممتد قوم ایرانی در سرزمینی پرحادثه است، هیچ حرفی نیست که ناگفته گذارده باشد، هیچ زاویهای از زوایای تأمل نیست که نکاویده باشد. با بیانی بسیار دلنشین و به این علت است که زمانی از دروازه چین تا کناره مدیترانه و از جیحون تا سند را در تسخیر خود داشته است».
استاد دم نخستین در سخنسرایی را با نام «ایران» برآورد و با نام ایران زیست و دم آخر را نیز با یاد ایران فرو برد و با این جمله به جهان باقی شتافت «ایران هیچ وقت تنها نخواهد بود»