محمدرضا شفاه در گفتوگو با ایلنا:
در بازنمایی قهرمانان ملی در سینما عقب هستیم/ زندگی شهید رضایینژاد فی نفسه جذاب است/ منتظر فیلمنامه نمیمانم
تهیهکننده فیلم سینمایی «هناس» از شکلگیری ایده تا اهمیت ساختن فیلمهای سینمایی به جهت شناسناندن قهرمانان ملی سخن گفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدرضا شفاه تهیهکنندهایست که او را با آثاری همچون «مصلحت»، «بیست و یک روز بعد» و… در سینما میشناسیم. این تهیهکننده در چهلمین دوره از جشنواره فیلم فجر با فیلم سینمایی «هناس» به کارگردانی حسین دارابی حضور داشت. این فیلم دومین فیلمی است که حسین دارابی آن را کارگردانی کرده و احسان ثقفی نیز فیلمنامه این فیلم را به رشته تحریر درآورده است. «هناس» روایتگر زندگی شهید داریوش رضایینژاد و همسرش شهره پیرانی است و ماجرای ترور این شهید را به تصویر کشیده است. با محمدرضا شفاه، تهیهکننده «هناس» درباره ساخت این اثر و شرایط پرداخت به قهرمانان ملی در سینما گپی زدیم که در ادامه میخوانید:
چه زمانی به عنوان تهیهکننده وارد پروژه ساخت فیلم «هناس» شدید؟
تفاوت کار تهیهکنندگی من با دیگران تا به امروز این است که منتظر نمیمانم تا نویسنده یا کارگردانی، فیلمنامهای را برای ساخت بیاورد. تا امروز هر فیلمی که ساختهام، از نقطه تشکیل اولیه آن، یا پدیدهآورنده بودم و یا در کل پروژه حضور داشتم. برای مثال، با کارگردانانی کار کردهام که در فرایندی با هم فیلمهای کوتاه ساخته بودیم و پس از مدتی ایدهای به ذهنمان رسیده و مراحل تولید فیلم سینمایی را آغاز کردیم.
از زمان ایده اولیه فیلم «هناس»، در کنار نویسنده و کارگردان بودید؟
بله، حتی نوع زاویه دید فیلم را هم باهمدیگر به نتیجه رسیدیم. هدف و حرف فیلم را تعیین کردیم و احسان ثقفی که نویسنده فیلم است، همزمان با طرح مسئلههای فیلم، کار را پیش میبرد.
چه ویژگیای در قصه زندگی شهید داریوش رضایینژاد وجود داشت که برای به تصویر کشیدن زندگی شهدای هستهای، به سراغ او رفتید؟
نحوه شهادت داریوش رضایینژاد و حضور دختر ۴ساله او، دِین بر گردن ما و اهالی هنر میگذارد. همه شهدای هستهای عزیز هستند اما شیوه شهادت داریوش رضایینژاد، قضیه را تبدیل به یک استثناء میکند. بسیاری از شهدای هستهای هم در کنار همسرانشان شهید شدند اما او فردی بود که در کنار کودک و همسرش با ۶ بار شلیک اسلحه به شهادت رسید. این موضوع، جای بحث نمیگذارد که چرا ما برای روایت در قالب فیلم سینمایی، به سراغ داریوش رضایینژاد رفتهایم. در واقع باید از خودمان بپرسیم چرا تاکنون مضمون به این جذابی، ساخته نشده است؟ اگر فقط سینماگر باشیم، بدون در نظر گرفتن اعتقاد، دغدغه ملی و میهنی، باید همچین موضوعی را به تصویر بکشیم. این قصه، فینفسه جذاب است و روایت آن موجب تعهد آدمها به برخی مسائل میشوند.
شهره پیرانی، همسر شهید داریوش رضایینژاد، چطور با ساختن این فیلم کنار آمدند؟
حضور شهره پیرانی در پروژه، از همان زمانی که طرح نوشته شد، جدی شد. به هرحال، ایشان برای ساخت چنین اثری، باید رضایت میداد. جلسهای را برگزار کردیم و خانم پیرانی به ما اعتماد کرد و کار را مورد حمایت خود قرار داد. البته خانم پیرانی اینگونه نبود که فیلمنامه را بخواند و تایید کند؛ بلکه به دلیل اشراف و اهمیت به حوزه سینما گفت که تخصص من سینما نیست و من به شما اعتماد میکنم و هر کاری که لازم است را انجام دهید. اگر حمایت خانم پیرانی نبود، ممکن بود که در همان زمان طرح و ایده متوقف شود یا در طی پروسه تولید، ایشان مخالفت میکرد و جلوی پروژه گرفته میشد. به هرحال زندگی و حقوق حریم شخصی اوست که در این فیلم، در معرض قضاوت گذاشته شده است. به دلیل علاقهای که شهره پیرانی به همسرش و اهمیت شناساندن و معرفی این شهید داشت، با ما همکاری کرد.
زمانی که شهره پیرانی، زندگی خودش را در فیلم «هناس» روی پرده سینما تماشا کرد، از خروجی رضایت داشت؟
فکر میکنم زمانی که خانم پیرانی خروجی فیلم را دید، از تصوری که در ذهن داشت، متفاوتتر بود. البته گمان میکنم شهره پیرانی و آرمیتا رضایینژاد از خروجی بسیار لذت بردند و این را به استناد آنچه را که از واکنشهایشان دیدم، میگویم. در طی ساخت فیلم، بار سنگینی روی دوش ما بود که آیا میتوانیم رضایت خانم پیرانی را جلب کنیم یا خیر. زیرا در فیلمنامه تغییرات جزیی را ایجاد کرده بودیم و تنها نسخه اولیه فیلمنامه را خوانده بود. خانم پیرانی همان زمان گفت که دیگر فیلمنامه را نمیخوانم چون که تخصص من نیست و تنها چند دغدغهاش را مطرح کرد. باید اعلام کنم که ما ۱۱ باز فیلمنامه را بازنویسی کردیم. روزی که برای نخستین بار قرار بود خانم شهره پیرانی فیلم «هناس» را ببیند، بسیار برای ما ترسناک بود. آن روز ما نگران این بودیم که خروجی فیلم را میپسندد یا خیر. هرلحظه منتظر بودیم که ایشان بگوید اثر خوبی نشده و حق داشت اگر همچین حرفی را میزد. خیلی به ما لطف کرد و این فیلم به سرانجام رسید. امیدوارم سربلند شده باشیم.
مریلا زارعی نقش جوانی شهره پیرانی را ایفا کرده است. نگران این نبودید که شاید به دلیل اختلاف سنی، مخاطب با مریلا زارعی ارتباط برقرار نکند؟
ممکن بود که تفاوت سنی بین بهروز شعیبی و مریلا زارعی به چشم بیاید اما مخاطب از سن اصلی شهره پیرانی اطلاع چندانی ندارد که نتواند با مریلا زارعی ارتباط برقرار کند. همان طور که گفتم اگر نگرانی داشتیم به خاطر کنار هم قرار گرفتن مریلا زارعی و بهروز شعیبی بود که تا مخاطب ملموس باشد. البته باتوجه به توانمندی این دو بازیگر، این موضوع در چشم مخاطب خوب جلوه کرده است. برای قضاوت این که دو این بازیگر توانستهاند کنار هم خوش بدرخشند یا خیر، را باید روی پرده سینما قضاوت کرد و از نظر من اتفاق درستی افتاده است.
نام قبلی فیلم سینمایی «هناس»، «صورت فلکی» بود. این فیلم چرا تغییر نام داد؟
«صورت فلکی» نام قبلی فیلم بود. در قصه، قرار بود وجههای از ستارهشناسی و نجوم که بخشی از زندگی آرمیتا، فرزند داریوش رضایینژاد و شهره پیرانی، که تشکیل میداد، را نشان دهیم. در روند فیلمبرداری، به شکل شگفتیانگیزی نتوانستیم این سکانسها را ضبط کنیم که البته جزو بخش اساسی قصه هم نبود. زمانی که این بخش حذف شد، به این نتیجه رسیدیم که «هناس» نام خوبی برای فیلم است. در ابتدا از انتخاب کردن نام «هناس» به دلیل نامانوس بودنش، ترس داشتیم. در یک زمانی، مطمئن شدم اسم این فیلم «هناس» است و تنها ما باید اجازه دهیم این اسم بروز کند و به رسمیت بشناسیم.
پرداختن به قهرمانان و دانشمندان تا چه اندازه در سینمای ایران قابل بازنمایی است؟
همه ملتها نیاز به قهرمان دارند و برخی کشورها، قهرمانان واقعیشان برجستگی ندارند و شروع به ساختن قهرمان خیالی میکنند. در کشوری مانند ما، به خصوص در این چند دهه اخیر، سرشار از قهرمانانی هستیم که مردمی بودند و شبیه ما زندگی میکردند. به نظر من سینمای ایران از این حقیقت جامعه بازمانده است و نیاز دارد تا تلاش خود را برای بازنمایی این شخصیتها در فیلمهای سینمایی دو چندان کند.