یادداشتی از شهریار نیازی:
افق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، طلیعه جامعه و تمدن اسلامی جدید
«شهریار نیازی» دبیر اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و دانشیار دانشگاه تهران، به ارائه منطق گزاههای افق در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخته است.
به گزارش ایلنا، «شهریار نیازی» دبیر اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و دانشیار دانشگاه تهران، به ارائه منطق گزاههای افق در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخته است.
مشروح این یادداشت را میتوانید در ادامه بخوانید:
یکی از بخشهای سند الگوی اسلامیایرانی پیشرفت، بخش افق است که چشمانداز پیشرفت کشور را در سال 1450 هجری شمسی یعنی حدود نیمقرن پس از آغاز اجرای الگوی اسلامیایرانی پیشرفت نشان میدهد. افق الگو مبتنی بر گزاره های افق، ایران در موعد مزبور، جامعه اسلامی جدید را تحقق بخشیده و تمدن جدید اسلامی را پایهگذاری کرده است.
گزارههای افق الگوی اسلامیایرانی پیشرفت، بر اساس معیارهای تعاریف افق در آثار جغرافیدانان مسلمان -نظیر ابوریحان بیرونی- و شیوههای چشماندازنویسی جدید، تدوین شده است. افزون بر آن، گزارههای افق، محصول فرایند نسبتاً پیچیدهای از تعداد زیادی نشست تخصصی و اجماع نخبگانی است و بسیاری از صاحبنظران در تولید واژگانی این گزارهها سهیم بودهاند. با بررسی الگوهای مختلف چشماندازنویسی، منطق حاکم بر گزارههای افق، ترکیبی از مبانی، ارزشهای آرمانی، رسالت، نظام مسائل کشور، قابلیتها و ظرفیتهای ملی کشور، آیندهنگری روندها و شاخصپذیری، برههپذیری و تدبیرپذیری است.
ترکیب گزارهای افق دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که از نظامی هماهنگ، شبکهای، فرایندی و دورنگر برای تحقق تمدن جدید اسلامی بهره میگیرد.
در چشمانداز نهایی افق، بسیاری از مسائل و مشکلات کشور حل خواهد شد، قابلیتها و ظرفیتهای مادی و معنوی کشور مبتنی بر اصول خردورزی، علم و معنویت در عرصه زندگی به صورت پایدار و مانا ارتقا خواهد یافت، روندها و شگفتیسازهای بزرگ در جهت پیشرفت کشور مدیریت خواهد شد و رتبههای چشمگیری در فرهنگ، اقتصاد، علم، جامعه اسلامی و عدالت در سطح منطقه و جهان به دست خواهد آمد.
در الگوی پیشرفت، برای عرضه آنچه در مبانی توسعه با نام چشمانداز یاد شده است در مفهوم گستردهتری از واژه «افق» استفاده شده است. این واژه، مبتنی بر تعریفی است که ابوریحان بیرونی -جغرافیدان مسلمان در قرن پنجم هجری- به زبان فارسی ارائه داده است. او میگوید: «افق کرانه این قبه (آسمان) است که به زمین همیرسد و همچنین دایرهای باشد گردبرگرد مردم، آنچه زیر او بود او را پیدا باشد».
اما افق، گستردهتر از چشمانداز ناظر زمینی است و افزون بر آن، محل تلاقی آسمان و زمین و یا وحی با عقل و علم است. افق همچنین واژهای قرآنی است که بار ارزشی دارد و به فضا مکانی در حقیقتی مجازی اشاره میکند؛ که در قرآن با صفات «اعلی» و «مبین» توصیف شده است. واژه افق، زمان مکان دوردستی را نشان میدهد که ویژگی ملاقات و لقاء دارد، نورانی و روشن است، انگیزه وصول ایجاد میکند و با آسمان و غایتها مرتبط است، و در همان حال، فصل مشترکی با سطح زمین و واقعیتها دارد. افق، پویا و متحرک نیز هست و با هر گام به پیش، دورتر میشود، لذا راه به سوی آینده دارد.
از منظر الگوی اسلامیایرانی پیشرفت، افق، فصل مشترک آرمانها با وضعیت کنونی، منابع و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل و آیندهنگری است؛ لذا افق، آینده دوری را نشانه میگیرد که در آن، آرمانهای انقلاب اسلامی، تحقق یافته و مسائل و موانع پیشرفت کشور برطرف شده باشد. گزارههای افق، ترکیبی از مطلوبهای ارزشی و مطلوبهای واقعی و تحقق پذیر است. افق با آنکه دادههای خود را از واقعیات موجود و پیشبینی آینده بر اساس چنین دادههایی اخذ میکند در پی جهش، شتاب و تلاش برای رسیدن به آرمانهای بزرگ است که به ظاهر سخت و دور از دسترس مینماید. افق، فراتر از بصر، به بصیرت نیاز دارد و در پی تحقق آموزهها و رهنمودهای رهبری نظام و متفکران اسلامی است. بنابراین، افقنگاری، رویکردی ترکیبی از ارزیابی واقعیت موجود و آرمانهای جامعه آرمانی اسلامی است.