عضو اندیشکده آب و محیط زیست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت:
برای اجرایی شدن سند الگوی پیشرفت ساز و کارهای خاص لازم است
عضو اندیشکده آب و محیط زیست و منابع طبیعی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: از نظر سند الگو ثروت و توسعهای با ارزش است که با اخلاق، انسانیت، عدالت و خوب زیستن همه انسانها در کنار یکدیگر همراه باشد، یعنی کسب ثروت در جهت این باشد که به طبیعت و سایر انسانها لطمه وارد نشود.
به گزارش ایلنا، محمد شاهدی عضو اندیشکده آب و محیط زیست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در گفتگوی پیشرو به نقد و ارزیابی عملکرد مرکز الگوی پیشرفت طی یک دهه گذشته پرداخت و گفت: برای اجرایی شدن سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ساز و کارهای خاص و تمهیدات لازم، نیاز است در غیر این صورت سیاستها و تدابیر مندرج در این سند در عمل اجرا نخواهد شد.
با توجه به اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شعار «جمهوری اسلامی» از نظر تقدم و تأخر، جمهوری را بر اسلامی مقدم میدانستند، چرا در نامگذاری مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اسلامی بر ایرانی مقدم نوشته شده است. آیا دوگانهای در این زمینه وجود دارد و اسلام و ایران به عنوان ظرف و مظروف در هر دو نامگذاری ملاک بوده است؟
معیارهای اسلامی دقیق تر، عمیقتر و اصیلتر است و معیارهای ایرانی هم اصیل و مطلوب هستند، ولی در برخی مراحل تاریخی شاهد این هستیم که معیارها بر اساس معیارهای اصیل یک جامعه فرهیخته مورد نظر نبوده است. برای مثال در دورانهایی از تاریخ ایران اشرافیت حاکم بوده است. اشرافیت، خود را برتر و رعیت را ضعیف میدانسته و حتی در زمانهایی حق تحصیل برای رعیت قائل نبوده اند. وقتی در عنوان الگو میگوییم ایرانی، منظور معیارهای اصیل ایرانی است، اگرچه معیارهای اسلامی دقیقتر و عمیقتر هستند.
الگوی اسلامی ایرانی یا ایرانی اسلامی؟ تفاوت در چیست؟
اسلامی یعنی مبنا و معیارهای سند الگو از اسلام نشأت میگیرد، ایرانی هم یعنی سند الگو برای جامعه ایران و بر اساس اقتضائات و معیارهای اصیل ایرانی و آنچه برای جامعه ایران مناسب است. توجه کنیم که این دو هیچ مغایرتی با هم ندارند. در نامگذاری مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، واژه اسلامی از این جهت پیش از ایرانی قرار گرفت که معیارهای اسلامی دقیقتر است. اگرچه معیار اصیل ایرانی هم با این حوزه مغایرتی ندارد. معیار اصیل ایرانی مباحثی چون صداقت و عدالت را مورد توجه قرار میدهد.
مبانی معرفت شناختی در سند چگونه تبیین شده است؟
اصلیترین موضوعی که سند الگو بر مبنای آن شکل گرفت، شعار اصلی اسلام یعنی لا اله الا الله است. این شعار میگوید معیارها بر اساس معیارهای الهی است، یعنی باید از الهههایی همچون خودخواهی و تکبر عبور کنیم تا به الله برسیم. جوامع توسعه یافته و صنعتی که منشاء و مبداء توسعه هستند، فاقد این اسم و آثار مترتب بر آن هستند. اما آنچه ما بر آن معتقدیم این است که تمام فعالیتها باید بر مبنای رضای خدا باشد و رضای خدا هم از رضایت مردم و خلق نشات میگیرد.
ماهیت سند الگو چیست؟ آیا یک کلان نظریه، یک سند راهبردی یا یک گفتمان فراگیر اجتماعی است؟
الگو یک نقشه راه برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. برای رسیدن به این هدف و برای اجرای سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به یک گفتمانسازی و بحث و بررسی نیاز است، تا همگان بپذیرند این الگو در جهت تحقق یک جامعه سعادتمند است. در حقیقت سند الگو یک سند راهبردی برای رسیدن به اهداف مشخص و تدوین شده به اسم تمدن نوین اسلامی است.
نسبت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تمدن اسلامی چیست؟
سند الگو مبانی و معیارهایی را مشخص میکند که اگر بر اساس آنها عمل شود در بلندمدت به تمدن نوین اسلامی دست خواهیم یافت. تمدن نوین اسلامی دارای جامعهای است که در آن مردم دارای اعتقادند، با یکدیگر و با طبیعت مهربان هستند، عدالت بر آن جامعه حکومت میکند و آن جامعه، جامعهای است که تمام معیارهای خوب زیستن و سبک زندگی صحیح و سالم در آن مشاهده میشود. در این جامعه افراد در کنار اینکه دارای رفاه و امنیت هستند در جهت تعالی و پیشرفت حرکت میکنند. تمدن نوین اسلامی دارای جامعهای است که همه خصوصیات خوب زیستن انسانها را در کنار دارد. در چنین جامعهای انسانها میپذیرند که مخلوق خداوند هستند و باید تسلیم خواستههای پروردگار باشند و برده و تسلیم هیج موجود دیگری نباشند.
به نظر شما «پیشرفت» در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چه تفاوتی با مفاهیم بدیلی مثل توسعه دارد؟
معمولا منظور از توسعه، توسعه اقتصادی است هر چند که معیارهای اجتماعی و فرهنگی هم گاها در آن مطرح میشود. مرکز الگو برای توسعه قصد داشت از واژهای استفاده کند که در چارچوب معیارهای اسلامی ایرانی باشد، به همین دلیل واژه پیشرفت را که حاوی خصوصیت استمرار است را انتخاب کرد. اگرچه واژه پیشرفت حاوی مفاهیم مندرج در توسعه هم هست، اما وجه تمایز آن اخلاق، سلامت نفس و معنویت است. گذشته از آن مرکز الگو تلاش کرد از واژهای استفاده کند که از مفهوم توسعه متمایز باشد.
نسبت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و الگوی توسعۀ پایدار چیست؟
الگوی توسعه پایدار به آن معنی است که ما در مصرف منابع، به گونهای عمل کنیم تا این منابع برای آیندگان هم باقی بماند. یکی از خصوصیاتی که در واژه پیشرفت وجود دارد، مفهوم توسعه پایدار است. اسلام بر این موضوع تاکید دارد که نباید از امکانات، طبیعت، ثروت و نعمتها خودخواهانه استفاده کرد و باید مصرف به گونهای باشد که منابع برای آیندگان هم باقی بماند. با این توضیح باید گفت در دل مفهوم پیشرفت، مسئله توسعه پایدار هم نهفته است.
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت الگویی است که در جای جای آن عدالت و انسانیت مورد تاکید است و هرگز این طور نیست که همه اهداف آن معطوف به ثروتاندوزی شود، به بیان روشنتر، از نظر سند الگو ثروت و توسعهای با ارزش است که با اخلاق، انسانیت، عدالت و خوب زیستن همه انسانها در کنار یکدیگر همراه باشد، یعنی کسب ثروت در جهت این نباشد که به دیگر افراد، جوامع و کشورها ضرر وارد شود. اگر ثروت در جهت خوب زیستن رفاه و تعالی همه افراد جامعه نباشد یک ارزش اقتصادی بدون توجه به اخلاق اسلامی است.
به نظر جنابعالی جایگاه مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ساختار مدیریتی کشور کجاست؟
سند الگو در بالاترین جایگاه نسبت به دیگر سندهای کشور قرار خواهد گرفت. مرکز الگو نیز به عنوان ستادی که نسبت به الگو شناخت خوبی دارد، باید برای خوب اجرا شدن آن همچنان در این روند حضور فعال داشته باشد و حتی ممکن است در مقاطع و دورههایی نیاز به اصلاح سند الگو باشد، پس طبیعی است که باید مرکز الگو وجود داشته باشد که بتواند این وظیفه را هم به درستی انجام دهد. معتقدم اگر یک ستاد حامی و ناظر نداشته باشیم، اجرا نشدن و انحراف در اجرای سند الگو نیز زیاد خواهد بود. متاسفانه امروز با چالشی به اسم خوب حرف زدن و بد عمل کردن روبرو هستیم، چون دچار تعارض منافع شده ایم. قرار است سند الگو بر اساس معیارهای اسلامی ایرانی اجرایی شود پس ممکن است برخی به معیارهای آن بیاعتقاد باشند. شرط عقل این است که برای اجرای این سند پشتوانه در نظر گرفته شود و از نیروهای معتقد و سالم برای بهتر اجرا شدن بهره گرفته شود.
شرایط و ساز و کارهایی که برای خوب اجرا شدن سند الگو نیاز است، باید به درستی فراهم شود. به طور مثال مجلس شورای اسلامی باید قوانینی تصویب کند که مغایر با سند الگو نباشد، یا قوه مجریه باید بر اساس تدابیر مندرج در سند الگو عمل کند تا چالشهای ساختاری کشور به تدریج به سمت بهبود حرکت کند، یا قوه قضاییه باید در بعد نظارت بر اجرای تدابیر و سیاستهای سند الگو خوب عمل کند. در حقیقت همه اجزا و دستگاههای متولی باید برای اجرای مطلوب سند الگو دست به دست هم دهند. همچنین نهادی برای نظارت، حمایت و اصلاح احتمالی الگو لازم است که مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میتواند به عنوان چنین نهادی مورد نظر قرار بگیرد
قوانین جاری اجازه این مهم را به مرکز الگو میدهد؟
باید مقداری روی این موضوع کار شود. هنگامیکه سخن از گفتمانسازی میشود به این معناست که مرکز باید در جهت شناساندن الگو به مسئولین و اقشار مختلف مردم کار کند و این الگو را به عنوان الگویی معرفی کند که هدف آن تحقق یک جامعه سعادتمند و متعالی است. در ضمن شرایطی را فراهم کند که هم مردم و هم مسؤولان خود پشتوانه اجرایی سند الگو باشند.
برای اجرایی شدن سند الگو، باید افرادی بر مسند مدیریت قرار داده شوند که منافع جامعه را بر منافع شخصی خود ترجیح دهند و بپذیرند، برای الهی بودن باید رضایت مردم را کسب کنند. یکی از مشکلات کشور این است که خیلی از مدیران بدون توجه به منافع جامعه صرفا در پی تامین و تضمین منافع خود، خانواده و اطرافیان خود هستند. برای مثال به جای سرمایهگذاری در حوزه اشتغال منافع شخصی خود را دنبال میکنند. مسؤولیت داشتن چنین افرادی در جایگاه اجرای سند الگو باعث میشود این سند به انحراف کشیده شود. تحول در نظام آموزش و مدیریت کشور در گرو تحول در مدارس و دانشگاههاست، پس لازم است مفاهیم و معیارهای مندرج در سند الگو ابتدا در مراکز آموزشی تببین و تبلیغ و پیاده شود تا شرایطی به وجود آید که جامعه، مطالبهگر اجرای الگو باشد.
ضمانت اجرای الگو چیست؟ چه اقداماتی پیش بینی شده تا سند الگو به سرنوشت دیگر اسناد برنامهای کشور دچار نشود؟
بالاترین و مهمترین جایگاهی که میتواند اجرای سند الگو را ضمانت کند، مقام معظم رهبری است. اما رهبر معظم انقلاب هم به یک تشکیلات نیاز دارند که عملکرد سند الگو در دستگاههای متولی را رصد کند، مطالعات لازم را انجام دهد، از اجرای سند الگو پشتیبانی و ایرادات اجرایی را شناسایی سازد. در حقیقت برای صحیح اجرایی شدن سند الگو لازم است یک تشکیلات به مقام معظم رهبری کمک کند. اگر بخواهیم سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اجرایی شود، باید در ابتدا سیاستها، تدابیر، دستورالعملها و آییننامههای آن و حتی اعتبارات لازم برای عملیاتی شدن سند مورد توجه متولیان سند قرار گیرد. در ضمن باید به این مهم توجه کنیم که مسؤولان اجرای سند الگو به اجرای آن متعهد باشند. قوه مجریه باید سند الگو را بپذیرد و اجرای سیاستها و تدابیر مندرج در آن را اصلیترین معیار خود قرار دهد. مجلس هم باید تنقیح و اصلاح قوانین کشور را بر اساس سند الگو در دستورکار قرار دهد. قوه قضائیه هم باید جنبه نظارتی خود را در راستای سند الگو اصلاح و تقویت کند و از ایجاد انحراف در اجرای الگو جلوگیری کند.
اصلیترین کاری که باید انجام شود این است که مدیرانی بر مسند اجرای الگو بنشینند که سند الگو و معیارهای انقلاب اسلامی را قبول داشته باشند. مدیری که ادعا میکند پیرو اسلام و دین حضرت محمد (ص) و شیعه و پیرو مولای متقیان علی (ع) است، باید به شیوه مدیریتی این عزیزان نیز پایبندی عملی داشته باشد. منافع مدیر نباید با منافع جمعی جامعه تضاد داشته باشد در غیر این صورت در اجرای سند الگو دچار مشکلات عدیدهای میشویم. کشوری مثل سنگاپور را مشاهده کنید، آنان آموزش و فرهنگ را مورد توجه قرار دادند و مدیریت را بر مبنای مدیریت مردمی پایهگذاری کردند و اکنون به پیشرفتهای خوبی رسیدهاند.
جایگاه محیط زیست، آب، خاک، کشاورزی و آلودگیهای زیست محیطی در تدابیر سند الگو کجاست؟ اعتبارات مالی و بسترهای قانونی و اجرایی این تدابیر با توجه به شرایط جاری کشور چقدر فراهم است؟
بایستی بودجه و اعتبارات لازم برای اجرای مفاد سند الگو پیشبینی شود. خوشبختانه کشورمان از منابع نفت، گاز و معادن نسبت به بسیاری از کشورها غنیتر است و از این نظر دچار مشکل نیست، اما در حوزه مصرف اعتبارات، نیاز به کار و توجه دارد و لازم است اعتبارات با توجه به تاکیدات سند الگو هزینه شود. نه سند الگو و نه شریعت اسلام این حق را نمیدهند که طبیعت را تخریب کنیم. اینکه برخی افراد با منافع اقتصادی دست به مراتعخواری، جنگلخواری، بیابانخواری و دریاخواری و خواریهای دیگر میزنند یا به نحوی زندگی میکنند که با عموم مردم متفاوت است، مطابق سند الگوی پیشرفت و مُر احکام و دستورات اسلام نیست.
سند الگو تاکید دارد باید همراه با طبیعت زندگی کنیم، نه اینکه برخلاف منافع طبیعت، دست به تخریب برای منافع خویش بزنیم. باید با طبیعت و مراتع مهربان باشیم و استفاده از منابع طبیعی برای خوب زیستن جمعی مورد توجه قرار گیرد نه اینکه منافع شخصی و گروهی موجب تخریب محیط زیست شود.
حوزه آب هم موضوعی حائز اهمیت است و یکی از عوامل مهم پیشرفت کشور است. باید در برخورد با منابع آب اخلاق اسلامی رعایت شود. انسانها در گذشته روابط بهتری با طبیعت و منابع آبی داشتند، اما با آمدن تکنولوژیهای جدید، بدون توجه به معیارهای اسلامی ایرانی نسبت به استفاده صحیح از منابع آبی بیتوجهی شده است. برای مثال به صورت بیرویه چاههای عمیق حفر شد و سطح برداشت آب به حدی زیاد شد که موجب افت سطح سفرههای زیرزمینی شد. در حالی که اسلام تاکید دارد برداشت آب از زمین باید به اندازه رفع نیاز برداشت کنندگان باشد و نمیتوانند هرچه میتوانند از آبهای زیر زمینی که جزو انفال عمومی است برداشت کنند. اگر مقدار آب زیر زمینی زیاد باشد و لطمهای به سفرههای زیر زمینی زده نشود، میتوانند برداشت کرده ولی حق عمومی را درجای خود پرداخت نمایند. صمنا افراد حق ندارند منابع آبی را به گونهای مصرف کنند که آیندگان دچار مشکل شوند. بخش کشاورزی باید فعال و تولید کننده باشد. اگرچه کشاورزی باید تامین کننده نیازهای جامعه باشد اما ضروری است که از تخریب محیط زیست و منابع طبیعی هم فاصله بگیرد. گاهی بیش از نیازها مصرف میکنیم با راندمان بالا استفاده نمیکنیم و گاهی الگوی کشت و کارمان با شرایط اقلیمی و منابع تولید، هماهنگ نیست.
در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تلاش میشود که آمایش سرزمینی رعایت شود. تلاش بر این است که برای هر منطقه الگوی کشت مناسب در نظر گرفته شود تا در عین استفاده صحیح از منابع خاکی و آبی این منابع تخریب نشوند. تولید باید به گونهای باشد که منافع آیندگان دچار ضرر و زیان نشوند.
یکی از تاکیدات الگو در نظر گرفتن رژیم صحیح غذایی برای افراد است. الگو بر این تاکید دارد که مصرف انسانها باید بر اساس سلامت و نیاز آنها باشد. متاسفانه در شرایط فعلی در این حوزه دچار مشکل هستیم. عدهای بیش از حد نیاز مصرف میکنند و عدهای هم کمتر از حد نیاز. در شرایط فعلی یک تعادل مصرف میان اقشار کم درآمد و پر درآمد وجود ندارد. همه این موارد در الگو مورد توجه است.
برای اجرایی شدن سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ساز و کارهای خاص و تمهیدات لازم، نیاز است، در غیر اینصورت سیاستها و تدابیر مندرج در این سند در عمل اجرا نخواهد شد. به این مسئله مهم توجه کنید که در بسیاری از نشستها و سمینارها قوانینی در حوزه مدیریت آب تدوین میشود که این قوانین یا با معیارهای دقیق تدوین نشدهاند یا در زمان اجرا دچار مشکل، تضاد و تعارض منافع میشوند و در عمل به اجرا نمینشینند. الگو نیز میتواند دچار چنین سرنوشتی شود اگر زمینههای لازم برای اجرای آن فراهم نشود. به عبارت دیگر این اتفاق بد میتواند سرنوشت سند الگو هم باشد. پس باید ساز و کار مناسب و دقیق اجرای سند به نحوی محکم گذاشته شود که مجریان متعهد متولی اجرای آن باشند و منافع اجتماعی را مغلوب منافع دیگر نسازند.