در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
دستاندازی معادن به عرصه و حریم درجه ۱ و ۲ غار دژ- اسپهبدان
آخرین پناهگاه ایرانیها در زمان یورش اعراب زیر تیغ لودرها و ماشین آلات کوهکنی و انفجارهای سنگین معادن درحال از بین رفتن است و هر روز شاهد نفوذ بیشتر معادن در عرصه و حریم درجه ۱ و ۲ غار دژ- اسپهبدان هستیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در نزدیکی سوادکوه، بزرگترین تاق طبیعی جهان، دژی افسانهای را در دل خود جای داده که معماری خاص و ویژگیهای منحصر به فرد آن ظرفیت لازم را برای جهانی شدن فراهم کرده اما دستاندازی معادن متعدد به این محوطه باستانی، نگرانیهایی بابت از بین رفتن آن ایجاد کرده که نه تنها جهانی شدن را امکانپذیر نمیکند بلکه ممکن است تا چندی دیگر، اثری از این محوطه باستانی باقی نماند.
سامان توفیق (دکترای باستانشناسی و سرپرست پژوهشهای باستانشناسی غار-دژ اسپهبدان) با اشاره به وضعیت نامناسب این محوطه باستانی، گفت: وضعیت غار دژ- اسپهبدان و کل محور دوآب به شهمیرزاد تا انتهای حوزه استحفاظی مازندران بسیار بحرانی شده و با لودر و بیل مکانیکی مشغول ویرانی تمام کوهها و آثار باستانی آن هستند. تمام محوطهها و بناهای این محور و دربند کولا تصرف و درحال برداشت کوه و نابودی اثر هستند.
به گفته او، بیش از ۲۰ محوطه تاریخی و باستانی شناسایی شده از گورستان و آبادی گرفته تا قلعه، آتشگاه، تپه باستانی و غار در این منطقه وجود دارد که آثاری مانند قلعه کنگلو و غار دژ- اسپهبدان و دربند کولا از شاخصترین این آثار هستند که در معرض تخریب قرار گرفتهاند.
توفیق با اشاره به تاریخچه منطقه گفت: بر اساس متون تاریخی یونانی و بررسیهای میدانی اخیر، این منطقه مسیر عبور داریوش سوم به سوی پارت، گذرگاه ورود اسکندر مقدونی با گروهی از سواران سبک اسحله خود به تبرستان بود و اردوگاه وی در پای غار-دژ اسپهبدان قرار داشت که بقایای سرتیر سلوکی مشکوفه در بررسیهای باستانشناسی پای غار، مُهرتأییدی براین گفتههای مورخان است و در تاریخ طبرستان، البُلدان ابن فقیه، مُعجَمالبُلدان یاقوت حموی و تاریخ طبری و تاریخ الکامل ابناثیر و… به محاصره ۲ سال و هفت ماهه (۱۴۴-۱۴۱ هجری) غار-دژ اسپهبدان توسط اعراب در زمان خورشید اسپهبد وقت تبرستان اشاره شده و در صدر اسلام نیز اسپهبدان بیش از دو سده در این دره با سرکردگی خاندان قارِن در مقابل حمله اعراب مقاومت کردند و میتوان گفت غار دژ- اسپهبدان آخرین نقطه از ایران است که توسط اعراب گرفته شد.
به گفته توفیق، با وجود آنکه چندین سال پیش با پیگیریهای انجام شده موفق شدند چند معدن فعال در منطقه را تعطیل کنند اما طی این سالها به دلیلعدم پیگیری مسئولان میراث استان، شاهد صدور مجوز فعالیت برای این معادن بودیم و دوباره فعالیت آنها از سر گرفته شده به نوعی که گستره این معادن تماما در خاک سوادکوه تا مرز سمنان و در حوزه استحفاظی مازندران تا مرزهای سمنان را دربرمیگیرد و هیچ اقدامی برای متوقف کردن فعالیت این معادن انجام نمیشود.
او با تاکید بر آنکه این محوطه معبر باستانی دربند کولاست که هر روز شاهد برداشته شدن خاکهای باستانی آن توسط معادن هستیم، یادآور شد: روزانه شاهد انفجارهای مختلف در معادن هستیم که سبب ریزش کوه و غار و محوطههای باستانی منطقه میشود. بعید نیست همانطور که چندی پیش کوه روبه روی غار-دژ فرو ریخت، شاهد فروریختن این میراث ملی نیز باشیم. معادن نه تنها در پای کوه بلکه بر روی سقف غار-دژ نیز فعال هستند و از عرصه و حریم درجه ۱ و ۲ گذشتهاند. با وجود آنکه در این منطقه شاهد راهاندازی پایگاه میراث ملی اسپهبدان هستیم اما مسئولان کاری از پیش نمیبرند و معدنکاران همچنان به کار خود ادامه میدهند. شاید با فاصله بسیار از حرایم و حدود اثر شاهد فعالیت معادن باشیم اما هیچ جایی اینگونه نیست که بالای سر، دامنه، جوار دهانه تاق روی سازههای اقماری و روبروی اثر، معادن فعال باشند.
این باستانشناس قلاع و استحکامات دفاعی، بار مالی که معادن روزانه متوجه سودجویان میکند را دلیلی برای ادامه فعالیت این معادن در منطقه عنوان کرد و گفت: درحدود ۱۷ معدن خصوصی و دولتی در محوطه اسپهبدان فعال است که هریک از آنها به طور میانگین روزانه در حدود ۱۵۰ میلیون تومان درآمدزایی دارند و همین امر فعالیت این معادن را بر حفاظت از میراث ارجح کرده است.