یادداشتی از نادر سیدکلالی؛
ظهور و تبلور استراتژی ملی از مسیر تقویت فرهنگ برنامهریزی میگذرد
نادر سیدکلالی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) در یادداشتی نوشت:
اهمیت داشتن استراتژی و اهتمام به اجرای آن بر اهل خرد پوشیده نیست. با این حال مدیریت استراتژیک، الزامات و مقتضیاتی دارد که اگر فراهم نباشند، تدوین اسناد و برنامههای استراتژیک و تخصیص منابع برای عملیاتی کردن آنها، آب در هاون کوبیدن خواهد بود؛
نخست، شرایط محیطی باید از ثبات و آرامش حداقلی برخوردار باشند. محیط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناپایدار، برنامههای تدوین شده را به نوشداروی بعد از مرگ سهراب بدل خواهد کرد.
دوم، استراتژیها باید با در نظر گرفتن حداکثر ذینفعان طرحریزی شوند وگرنه از آنجا که برنامهها تنها ضامن منافع گروههای محدودی از جامعه خواهند بود و با کماقبالی اکثر ذینفعان مواجه خواهند شد.
سوم، افرادی باید سکاندار برنامهریزی استراتژیک باشند که شایستگی و تخصص آن را داشته باشند. همانطور که سلطان سنجر پس از گرفتاری در دست غزان گفت، اگر کارهای بزرگ به مردم خُرد سپرده شود، آنها را نیارستند کرد و کار تباه خواهد شد و نقصان به ملک خواهد رسید.
چهارم، ضرورت دارد تا سازماندهیها و هماهنگیهای لازم برای عملیاتی کردن این استراتژیها به نحو احسن انجام و تا حصول نتایج مورد انتظار پیگیری شود، چون اگرچه تدوین اسناد استراتژیک لازم است اما کافی نیست و در صورتیکه میان تدوین و اجرای استراتژیها پیوند مناسبی برقرار نشود، ممکن است برنامهها و مضامین استراتژیک به لقلقهی لسان تبدیل شوند.
پنجم، فرهنگ برنامهریزی آنچنان که باید هنوز در کشورمان رونق نگرفته است. فرهنگ برنامهریزی نیرومند، موانع طرحریزی و جاریسازی استراتژیها را تضعیف میکند؛ به گونهایکه میتوان ادعا کرد، ظهور و تبلور استراتژی ملی از مسیر تقویت فرهنگ برنامهریزی میگذرد.
و سرانجام اینکه، هیچ کشوری بدون داشتن استراتژی ملی توسعه نیافته است. آنچه امروزه در ایران به عنوان نظام برنامهریزی میبینیم، نیازمند اصلاح است. اسناد استراتژیک و برنامههای توسعه آنگونه که شایسته است ره به جایی نبردهاند و سرمنزل مقصود همچنان مهآلود و جاده دور و دراز است!