کتاب زبان شعری زردشت در گاهان با نگاهی به شعر هندواروپایی منتشر شد
کتاب زبان شعری زردشت در گاهان با نگاهی به شعر هندواروپایی همراه با تحلیل دستوری و محتوایی یسن ۵۰ (اوستا-زند) تألیف مهشید میرفخرایی به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اخیرا به بهای ۳۷ هزار تومان منتشر شد.
به گزارش ایلنا، گاهان مجموعهای هفده سرود اوستای کهن از جنبههای شعری غنی و چشمگیری برخوردار است. یسن۵۰ بیش از هر سرودی در این مجموعه نشان میدهد که هنر شاعری زردشت تا جه اندازه به الگوهای پیش آریایی که فراوانی در ریگودا شاهد دارد نزدیک و تا چه حد تحت تاثیر آنها بوده است. در این پژوهش فن شعر یا بوطیقا در سه سطح شناخت عبارتهای قالبی، شناخت وزن شعر و سبکشناسی در گاهان با نگاهی به ریگودا بررسی شده است.
میراث معتبر دینی و ادبی که زردشت به جای گذاشت، مجموعۀ هفده سرود دینی، گاهان، او است. این سرودها هستۀ اصلی یسنه، مراسم مهم مزدیسنان را تشکیل میدهند که حدود یک سوم اوستای اصلی موجود است. گاهان از زمان اوستای جدید موضوع ستایش بوده است (← یسن ۷۱/۶). از پنج گاه گاهان، چهار گاه نخست مجموعهای آیینی است امّا گاه پنجم، گاه ۵۳ (وهیشتوایشتی vahištōišti) که به شیوۀ ادبی متفاوتی سروده شده، ظاهراً نوعی پیوست است.
زبان گاهان از زبان پیکرۀ اصلی اوستا کهنتر است. علاوه بر گاهان، «یسن هفت ها» (یسنهای ۳۵/۳ – ۴۱/۷) و دعای مقدس «یثااهووییریو» (یسن ۲۷/۱۳)، «اشم وهو» (یسن ۲۷/۱۴)، «ینگهه-هاتم» (یسن ۲۷/۱۵) و «ایریماایشیو» (یسن ۵۴/۱) نیز به زبان اوستای قدیم است.
گاهان و دعای مقدس به شیوۀ شاعرانه و رازآمیزی تصنیف شدهاند و آراء و عقاید کلامی و الهیاتی زردشت هیچ جا در آنها روشن و نظامند بیان نشده است. گاهان آگاهی در مورد اصلاحات زردشت و شرایط سیاسی و اجتماعی را با هم میآمیزد به طوری که تشخیص این دو لایه متفاوت از هم دشوار است. از سوی دیگر به سبب کوچک بودن پیکرۀ اوستای قدیم، مواد کافی برای تجزیه و تحلیل زبان شناختی، ترجمه و تفسیر در دست نیست و نقش آن نیز به عنوان منبعی برای تاریخ دین و فرهنگ بسیار کمرنگ است.
تحلیل زبان شناختی گاهان، طبیعتاً میبایست از ترجمۀ پهلوی آن آغاز میشد امّا این ترجمه که تدوین آن به اواخر دورۀ ساسانی باز می-گردد، کمک چندانی به روشن شدن متن اوستای کهن نمیکند. بدین ترتیب برای بررسی گاهان، رجوع به پیکرۀ بزرگ متون ودایی هندی باستان اساسی است و در این میان، ریگ ودای کهن، با ۱۰۲۸ سرود نیایشی در برابر ۱۷ سرود زردشت، از اهمیت خاصی برخوردار است. این متون کمک میکند تا تصویری از دیدگاه دستوری و واژگانی از اوستای قدیم به دست آوریم. این دو متن به یک سبک ادبی تعلق دارند و پیوند تاریخی آنها نیز آثار متعددی در عبارتپردازی و مفاهیم دینی گاهان بر جای گذاشته است. از این رو، از نظر مسایل جزیی و کلی روشنی بخش یکدیگرند.
این پژوهش در دو بخش، یک: نگاهی به شعر هندواروپایی در سه فصل: ۱. فن شعر هندواروپایی، ۲. شاعر و شعر سرودن و ۳. سبک بیان و آرایه ها، و بخش دوم: تحلیل دستوری و محتوایی یسن ۵۰ (اوستا-زند) در دو فصل: ۴. بن مایههای سرودهای گاهانی، تصنیف حلقه ای، حرفنویسی و برگردان فارسی متن اوستا، همراه با یادداشت-ها و ۵- ترجمه اوستا به پهلوی، آوانویسی و برگردان فارسی متن زند، همراه با یادداشتها میپردازد. واژه نامه اوستا-زند-فارسی، کتابنامه، نمایه فارسی و سنسکریت بخشهای پایانی را تشکیل میدهند.
هندواروپایی اصطلاح خاص زبانشناسی تاریخی است که از اوایل سدۀ نوزدهم به خانوادۀ زبانهایی اطلاق شد که نخست در سراسر اروپا و بخشهای بسیاری از آسیای صغیر و سپس در هر گوشۀ جهان گسترش یافت. این اصطلاح، در اساس، جغرافیایی است چون به شرقیترین گسترۀ این خانواده، از شبهقارۀ هند تا غربیترین در اروپا، اشاره دارد. از همینرو اصطلاح هندوژرمنی نیز برای این خانوادۀ زبانی بهکار رفته است. دانشمندان اروپایی آغازگران مطالعات این خانوادۀ زبانی بودند که تا آن زمان با زبانهای لاتین، یونانی و نیز زبانهای فرهنگی اروپاییِ آن دوران یعنی رومیایی، ژرمنی و اسلاوی آشنایی داشتند. مقایسۀ زبان سنسکریت با دو زبان باستانی، یونانی – رومی، مفهوم خویشاوندیهای زبانی را متحول ساخت. نخستین دانشمندی که به جد در این راه کوشید فرانتس بوپ (۱۷۹۱۱۸۶۷) آلمانی است که در سال ۱۸۱۲ میلادی برای فراگیری زبانهای شرقی به پاریس رفت و در همانجا کتاب دستگاه صرفی سنسکریت با مقایسۀ زبان یونانی، لاتین، فارسی و زبانهای ژرمنی را منتشر کرد که سرآغاز روش تطبیقی در مطالعات زبانی بود. گرچه پیش از او افرادی به رابطۀ زبان سنسکریت با زبانهای دیگر خانوادهای که بعدها هندواروپایی نامیده شد، پی بردند امّا مطالعۀ روشمند در تطبیق زبانها، بهعنوان دانشی مستقل حاصل زحمات بوپ بود.