خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از مهدی رزاقی طالقانی؛

تزریق واکسن «کوو ایران مغز» به بازوی علم ستیزی

تزریق واکسن «کوو ایران مغز» به بازوی علم ستیزی
کد خبر : ۱۱۳۲۴۴۹

برای نقش آفرینی در جهان جدید، یا نه! فقط برای حضور داشتن در جهان جدید، ویژگی‌هایی مانند دانش‌دوستی، مسئولیت‌پذیزی، آزادی‌خواهی، کرامت کار و تلاش و نظم، باید از مقام حال در بطن و درون یک جامعه بجوشد.

در ادبیات عرفانی واژه «مقام حال» بسیار عجیب و تکان‌دهنده‌ست که در معنای آن نوشته‌اند «حالتی‌ست که بی‌اختیار در ضمیر سالک پدیدار و در مدت کوتاهی ناپدید می‌شود؛ اما اثری نافذ و ماندگار از خود برجای می‌گذارد.» در نقطه مقابل یا موضعی متفاوت، عارف می‌تواند در «مقام قال» باشد که در تعریف و توصیف آن می‌نویسند: ««مقام قال» را سالک در کوشش ویژه خود به دست می‌آورد و کسبی است.» خلاصه کلام حال در واقع جوشش درونی انسان‌هاست و قال کوشش بیرونی؛ به نظر می‌رسد این دو وضعیت برای توصیف ویژگی‌های جوامع مختلف هم می‌تواند صدق کند.

در هنگامه ظهور تمدن‌های مختلف، یک جامعه در مقام حال دست به اقداماتی اساسی برای مدیریت و ساماندهی اجتماعی و اقداماتی پیش برنده در ساختار اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی، و بسط فرهنگ و هنرمی‌زند و همین تمدن‌ها برای مانایی در مقام قال به کوشش‌های برای گسترش و توسعه خود دست می‌زنند که ضمانت حضور آن‌ها در جهان به شمار می‌رود.

برای نقش آفرینی در جهان جدید، یا نه! فقط برای حضور داشتن در جهان جدید، ویژگی‌هایی مانند دانش‌دوستی، مسئولیت‌پذیزی، آزادی‌خواهی، کرامت کار و تلاش و نظم، باید از مقام حال در بطن و درون یک جامعه بجوشد. جامعه ایرانی همه این پنج ویژگی را همزمان در طول تاریخ به ندرت دارا بوده است، اما هیچگاه به میزانی که امروز از نبود آن‌ها دچار چالش اساسی نشده است شاید از آن رو که این جامعه در خرده سیستم‌های اجتماعی هم دارای روحیه استبدادزدگی است و کار کردن هم همیشه برایش دشوار بوده و نظم و مسئولیت‌پذیری نیز در طول تاریخ برایش متاعی نادر بوده است. بنابراین در مقام حال، قرن‌هاست که اتفاقی در این بخش‌ها در ضمیر جامعه ایرانی پدیدار نشده است. اما در مقام قال، حصول به نتیجه برای جامعه ایران امکان‌پذیر است و تنها باید برای اصلاحاتی در این بخش‌ها تلاش کرد.

عرصه دانش دوستی به طور ویژه این روزها چالشی تأسف‌بار برای جامعه ایرانی ایجاد کرده است که جدیدترین محل بروزش، داستان‌ عدم تمایل به دریافت واکسن کروناست. اخباری به گوش می‌رسد که متأسفانه درصد متنابهی از مردم علاقه‌ای به زدن واکسن ندارند، آن‌هم با دلایلی چون عقیم شدن و الصاق کیت شنود به فرد و اباطیلی از این دست. چنین رویکرد علم‌ستیزانه و خرافه‌گرایانه در بسیاری از حوزه‌ه‌های دیگر هم قابل مشاهده است که از آن موارد می‌توان به اقبال اجتماعی به سلبریتی‌های بی‌سواد و تمایل صرف به طب سنتی اشاره کرد و مواردی چون مهجوریت کتاب و اقبال به در اختیار گرفتن جن و دعانویسی و طلسم و غیره را هم به موارد دیگر اضافه کرد.

وقتی در جامعه‌ای دانشگاه در ابتدا برای تربیت کارمند تأسیس شود، علم‌آموزی، اسباب تحصیل مال و فعالیتی اقتصادی تعریف شود، مدرک‌گرایی به جای کسب معرفت می‌نشیند وضعیتی حادث خواهد شد که در قرن پیشرفت ثانیه به ثانیه علم، گهگاه یکی از بدنه‌ی کادر درمان و پزشک، یا استاد دانشگاه، یا دانشجو و طلبه دینی، یا سخنران در برابر واکسن کرونا می‌ایستد و با مرجعیت اجتماعی‌اش، دیگران را هم به این ورطه کشانده و جبه علم ستیزان را بر تن می‌کند. از اینجاست که می‌توان دریافت که نظام آموزشی جامعه ایرانی گاه چه اندازه عقیم است.

جامعه ایرانی در بطن خود دو منبع خرافه و انحراف دارد: اول، قرائتی انحرافی از علم در قالب جهل مدرن که منبع اشاعه آن کانال‌های اجتماعی و نشست‌های شبه‌رسمی است که مروجان آن در پی کشف نمادهای شرک و کفر در لوگوی کوکاکولا هستند و علم را نماد استثمار غرب می‌خوانند. و دوم، جامعه سنت‌گرایی که رسانه‌های آزادی در شبکه‌های اجتماعی دارد و مروجانی با نسخه روغن بنفشه و پنبه برای درمان کرونا دارد.

برای مقابله با این گروه‌ها، در کشور، سیستم آموزشی را داریم که باید فعالیت‌های جهل‌ستیزانه‌اش دقیقا در این نقطه متمرکز شود. قوه عاقله حاکمیت و مدیریت آموزش در کشور باید خردگرایی و دین‌مداری براساس تعقل و تدبر را جایگزین کشکولِ فعلی آموزش در کشور کند. این عرصه یعنی آموزش در کشور باید به پشتوانه سندهایی چون سند تحول بنیادین از وضعیت فعلی خارج شده و به ساختاری خرافه‌ستیز تبدیل گردد تا جریان‌های مسموم اجازه ترک‌تازی در عرصه آموزش در کشور را نیابند. والدین هم باید با رصد کودکان خود و با مشاهده کوچک‌ترین نشانه‌ها از افکار خرافی در کودک، به مدرسه مراجعه و در هماهنگی با مدیران مدرسه و حتی بازرسین سازمان آموزش و پرورش، معلم و کادر آموزشی را بازخواست کنند. والدین به هیچ‌وجه با بهانه‌ ترس یا آبروداری و بهانه‌هایی از این دست نباید زیر بار آموزش خرافه به کودکان بروند. این اقدامات امروز در مدارس غیردولتی به سهولت امکان‌پذیر است و صورت می‌گیرد اما گاها در مدارس دولتی اجرای آنها دشوار است که باید مدیران جدید آموزش و پرورش با حمایت خود به ترمیم این زخم کهنه بپردازند.

والدین در نحوه استفاده نوجوانان از شبکه‌های اجتماعی و به طور کلی رسانه‌ها از تلوزیون تا سرویس‌های اشتراک ویدئو داخلی و خارجی و کانال های تلگرامی و ... باید کاملا هوشمندانه و کنترل‌شده عمل کنند. استفاده از انیمیشن‌های روز که والدین با جستجوی هدفمند می‌توانند آنها را دریافت کنند به جای استفاده بی‌اختیار از رسانه که مدیریت آن در اختیار والدین نیست هم می‌تواند اقدامی مناسب در این بخش باشد. وجود کتابخانه در خانه، کتابخوانی والدین و الصاق تصویر اهالی علم بر دیوار خانه، احترام به علم با خوانش اختراعات و غیره می‌تواند بخشی از تلاش والدین برای کودکانشان در سنین کودکی تا نوجوانی باشد که از هزینه‌های سنگین فردی و اجتماعی جلوگیری می‌کند. والدین کودکان امروز باید شهروند جهانی تربیت کنند و این تنها چاره ما برای برون‌رفت از وضعیت فعلی است.

خشک کردن ریشه‌های خرافه‌گرایی در نسل‌های بالاتر در جامعه ایران هم می‌تواند توسط فرزندان این افراد که در واقع متولدین دهه‌های شصت، هفتاد و هشتاد هستند صورت بپذیرند و این افراد باید در خانه به تلاش برای خشکاندن خرافه بپردازند و در تعامل بی‌تنشی با والدین ریشه‌های علم ستیزی و خرافه را بخشکانند.

جامعه ایرانی به خصوص در طبقات سنتی باید سایه تفکری که صحبت کردن منطقی فرزندان با والدین و آموزش والدین توسط فرزندان را دور از ادب می‌داند از سر خانواده ایرانی بردارد. "آموزش محوری" خانواده برای همه اعضاء به جای "دسترسی‌زدایی" فرزندان از آموزش والدین می‌تواند بستر تعامل و مباحثه علمی و اندیشی را در خانواده ایجاد کند که همین گام هم می‌تواند به ارتقای جایگاه منطق در اذهان اعضاء خانواده بیانجامد.

به هر صورت کار، تلاش، علم، معرفت و امید در میان این حجم از علم‌ستیزی و خرافه‌باوری تنها ابزار بخشی از جامعه ایرانی است که می‌خواهد مانند علم و فرهنگ ایرانی و دین را در یک ارتباط منطقی کنار هم داشته باشد و از آبشخور هر سه بهره ببرد. تلاشی همچون تلاش سالک در مقام قال می‌تواند این آرزوی دیرین ایرانیان را محقق کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز