گوهر خیراندیش به مناسبت روز ملی سینما در گفتگو با موزه سینما مطرح کرد:
کیانوش عیاری در «روز باشکوه» آنقدر مرا آزاد گذاشت که بیشتر صحنهها را بداهه گفتم/ سعی کردم نقشهایم باورپذیر باشد
گوهر خیراندیش به مناسبت روز ملی سینما و در ادامه سلسله نشستهای تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران در گفتگو با فریدون جیرانی از نقشهایش گفت.
به گزارش ایلنا، به مناسبت روز ملی سینما و در ادامه سلسله نشستهای تاریخ شفاهی، موزه سینمای ایران طی یک هفته هر روز گفتگوی تفصیلی با یکی از عوامل تاثیرگذار سینمای ایران را منتشر میکند. امروز ۲۶ شهریورماه گفتگوی تفصیلی گوهر خیراندیش بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتگو با فریدون جیرانی از چهرههای ماندگار و نامدار سینمای ایران را منتشر کرده است که در زیر میخوانید.
گوهر خیراندیش در ابتدا با تبریک روز ملی سینما به سینماگران و فریدون جیرانی، گفت: یاد استادم عزتالله انتظامی و همچنین جمشید مشایخی، محمد علی کشاورز و داوود رشیدی را گرامی میدارم.
وی با بیان اینکه یکی از اولین فیلمهایش در سینما «شب حادثه» نوشته فریدون جیرانی بوده است، افزود: در این فیلم زنده یاد پرویز پورحسینی نقش همسرم را بازی میکرد، سیروس الوند کارگردان و حسین فرحبخش تهیهکنندگی فیلم را برعهده داشتند.
خیراندیش درباره فیلم «روز باشکوه» ساخته کیانوش عیاری نیز گفت: اصغر هاشمی که در آن فیلم دستیار کارگردان بود، مرا برای حضور در «روز باشکوه» معرفی کرد. در این فیلم آقای نصیریان نقش همسر مرا بازی میکرد. در خانهای که ما برای فیلمبرداری در آن حضور داشتیم سرداب و جاهای مختلفی وجود داشت که برایم جالب بود و هر جایی را در آن خانه میدیدیم بداهه جملاتی را میگفتم و آقای عیاری میگفت همین جملهها را جلوی دوربین فیلمبرداری هم بگویم.
وی ادامه داد: کیانوش عیاری در «روز باشکوه» طوری مرا آزاد گذاشت که حس راحتی خوبی داشتم و بیشتر صحنهها را بداهه میگفتم و ایشان میپسندید. یکی دیگر از خاطرات زیبا در فیلم این بود که زندهیاد ولیالله خاکدان طراح صحنه و لباس بود، زمانیکه من و علی نصیریان که بازیگران فیلم بودیم به مهمانسرای سمنان رسیدیم، کیانوش عیاری به ما خوشامد گفت و پرسید خسته که نشدید و من در پاسخ به او گفتم «من در معیشت آقای نصیریان خسته نمیشوم» و آقای عیاری گفت «البته مَعیت». همانجا به خودم گفتم «گوهر اگر کتابی را چاپ کردند، فقط یک تیراژ در نیامده باید تو آن را بخوانی» همین موضوع موجب شد تا توجهم به ادبیات جلب شود. (با خنده)
در ادامه فریدون جیرانی با بیان اینکه گوهر خیراندیش در فیلم «زیر بامهای شهر» بازی خوبی داشته و برای همین نقش در جشنواره کاندید شده بود و زندهیاد جمشید اسماعیلخانی نیز در آن فیلم حضور داشته است، اشاره کرد و خیراندیش نیز توضیح داد: من تمام مدت سعی کردم نقشهایم را باورپذیر بازی کنم. عاشق نقشم در «زیر بامهای شهر» هستم و زمانی که فیلم را در سینما دیدم برای بازیگر فیلم گریه کردم. زندهیاد جمشید اسماعیلخانی در «زیر بامهای شهر» درخشان بازی کرد.
وی با بیان اینکه از فیلم «بانو» خاطرات زیادی دارد، گفت: زمانی که توسط داریوش مهرجویی برای «بانو» انتخاب شدم، اسماعیل خلج قصههای تاریخی مینوشت و من در آنجا نقش یک زن قدیمی با لباسهای تاریخی را داشتم که هیچ شباهتی به نقش هاجر در فیلم «بانو» نداشت. داریوش مهرجویی بازی مرا در آن تئاتر دیده بود و به من گفت تو بازیگر خوبی هستی. البته رخشان بنیاعتماد هم به من گفته بود که بازیهایم در تئاتر را دیده و برای حضور در فیلمهایش مرا انتخاب کرده بود، اما زمانی که در سینما مرا دیده بود که بینیام را جراحی کردهام، منصرف شده بود.
خیراندیش درباره فیلم «بانو» خاطرنشان کرد: داریوش مهرجویی نقش هاجر را در این فیلم برای من در نظر گرفت و عبدالله اسکندری گریم صورت مرا که یک صورت سوخته بود، انجام داد. جالب است بدانید که من در این نقش اصلا به دنبال زیبایی نبودم و سعی میکردم زشتتر شوم، زیرا باید صورت سوخته، موهای وزوزی و دندانهای زرد میداشتم. داریوش مهرجویی وقتی گریم را دید خوشش آمد. یادم میآید عکس گریم مرا روی دیوار زده بودند و زندهیاد جمشید اسماعیلخانی وقتی دید به مهرجویی گفت گوهر خیلی زیباست و نمیتوانید او را زشت کنید (با خنده).
وی با بیان اینکه قرار بود در «بانو به جز هاجر نقش دیگری هم داشته باشد، خاطرنشان کرد: زندهیاد ژیلا مهرجویی برای نقش دیگر من در «بانو» مخالفت کرد و میگفت نقش دیگر میشود همین گوهر خیراندیش فعلی در حالی که ما میخواهیم متفاوت باشد. در این فیلم تورج منصوری فیلمبردار و عزیز ساعتی به عنوان عکاس نیز حضور داشتند. زمانی که فیلمبرداری شروع شد و زندهیاد عزتالله انتظامی با لهجه ترکی صحبت کرد با خودم گفتم من حتی نمیتوانم یک جوک ترکی تعریف کنم و به آقای مهرجویی گفتم من میتوانم با لهجه شیرازی صحبت کنم و او پذیرفت. درباره نقش و لهجه شیرازی از آدمهای مختلف و حتی مادرم هم پرسیده بودم. شعرهای شیرازی محلی میخواندم و داریوش مهرجویی قبول کرد. یادم میآید زمان فیلمبرداری به محض اینکه شروع به خواندن کردم، داریوش مهرجویی و تورج منصوری خندهشان گرفت و بیرون رفتند و یک لحظه متوجه شدم هیچ کس پشت دوربین نیست.
وی درباره فیلم «شیدا» ساخته کمال تبریزی نیز گفت: یادم میآید که جایزه بازیگری من در فیلم «بانو» سفر به مکه بود که در این سفر کمال تبریزی هم همراه ما بود. برای حضور در فیلم «شیدا» آقای تبریزی از من و اسماعیلخانی دعوت کرد به دفترش رفتیم و گفت نقش کوتاهی دارم، اما شما به خوبی میتوانید آن را بازی کنید و من هم پذیرفتم. نقش مادرزن پارسا پیروزفر را داشتم و کمند امیرسلیمانی نقش دخترم را بازی میکرد، زندهیاد نادیا دلدار گلچین هم در آن فیلم حضور داشت. با اینکه نقش کوتاه بود اما خاطرات خوبی دارم و آقای تبریزی از من و همسرم در این فیلم خیلی راضی بود.
خیراندیش درباره نقش خود در فیلم «ارتفاع پست» ساخته ابراهیم حاتمیکیا نیز توضیح داد: جمشید اسماعیلخانی سر سریال «کت جادویی» رفته بود و من هم با تهیهکننده آن سریال قرارداد بسته بودم و درست در همان زمان فیلمنامه «ارتفاع پست» را برای من آوردند. حبیب رضایی مرا در تئاتر «چرخه آتش» که نقش یک زن جنوبی را بازی کرده بودم، دیده و انتخاب کرده بود. جمشید اسماعیلخانی با من دعوا کرد که چرا میخواهم «کت جادویی» را کنسل کنم و در «ارتفاع پست» بازی کنم و من به او گفتم این نقش را خیلی دوست دارم و از تهیهکننده «کت جادویی» میخواهم به من اجازه دهد که ابتدا این فیلم را بازی کنم که در نهایت رفتم و بازی کردم.
وی ادامه داد: ابراهیم حاتمیکیا من و لیلا حاتمی را به عنوان نقش اول زن برای فیلم «ارتفاع پست» معرفی کرده بود، زیرا حضور من به عنوان مادر در فیلم، نقش پررنگی بود. یادم میآید در جشنواره فیلم فجر برای نقش اول زن به من دیپلم افتخار و سیمرغ را به ترانه علیدوستی برای فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» دادند که ترانه علیدوستی تواضع نشان داد و بعد از جشنواره برای من یک یادداشت نوشت و به من تبریک گفت و تا به امروز هم نشان داده که دختر بااستعداد و با کمالاتی است. بعد از فیلم «ارتفاع پست» جمشید اسماعیلخانی پذیرفت که من در انتخابم اشتباه نکردم و او فیلمنامه و بازی مرا هم دوست داشت. در واقع «ارتفاع پست» برای من سکوی پرتاب بود.
وی درباره دریافت سیمرغ برای نقش خود در فیلم «رسم عاشقکشی» نیز گفت: برای «ارتفاع پست» به من دیپلم افتخار دادند و درست سال بعد برای «رسم عاشقکشی» سیمرغ گرفتم. زمانی که روی سن رفتم خطاب به جمشید اسماعیلخانی گفتم «جمشید جان بالاخره سیمرغ را گرفتم» و زمانی که از سن پایین آمدم ناصر تقوایی و منوچهر اسماعیلی گفتند که از این جمله من گریهشان گرفته بود.
خیراندیش در پایان بیان داشت: بعد از «بانو» هیچ نقشی توجهم را مثل «رسم عاشقکشی» جلب نکرد. خسرو معصومی در ابتدا فکر میکرد که شاید من از عهده نقش بر نیایم. یکی از صدابرداران به او گفته بود گوهر خیراندیش در تلویزیون دیده شده اما خسرو معصومی مرا برای نقش در نظر گرفت.
گوهر خیراندیش دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن برای «ارتفاع پست» در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر، تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای «واکنش پنجم» در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای «رسم عاشقکشی» در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «دعوت» در دوازدهمین جشن خانه سینما و تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «دنیا» را در کارنامه هنری خود دارد.
یادآور میشود، موزه سینمای ایران به عنوان مجموعهای فرهنگی و تاریخی که راوی سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف میداند نظرات و دیدگاههای سینماگران باتجربه و پیشکسوت را جمع آوری کرده تا نسلهای آینده با نگاه و مسیر زندگی حرفهای و نحوه خلق وشکل گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.