رئیس هیئت مدیره جامعه باستان شناسی ایران:
ماندگار شدن باندهای اداره کننده میراث فرهنگی به مصحلت وزیر جدید نیست/ اداره مواریث فرهنگی کشور نیازمند مدیریت یکپارچه است/ به فهمی درست در حوزه فقه و قانون در حوزه میراث فرهنگی نیاز داریم
امیدوار هستیم وزیر جدید در حوزه میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی بتواند کارهای اثرگذاری انجام دهد هرچند تاکنون نشستی با فعالان میراث فرهنگی برگزار نکرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پس از معرفی عزتالله ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در صدد برگزاری نشستهایی با انجمنهای صنفی در حوزههای مختلف وزارتخانه متبوع خود برآمد. تاکنون بیشترین شانسها با بخش گردشگری بوده و از حضور میراث فرهنگی و باستانشناسان در این نشستها خبری نیست. فعالان حوزه میراث فرهنگی و باستانشناسی نیز از این روند گلایه دارند و امیدوارند، در روزهای پیش روی شرایط مناسبی پیش آید که بتوانند مستقیم مشکلات این حوزه را با ایشان در میان بگذارند و چاره اندیشی کنند.
نوروز رجبی (رئیس هیئت مدیره جامعه باستانشناسان ایران) در این باره گفت: امیدوار هستیم وزیر جدید با آگاهی، شناخت و فهم درست از این وزارتخانه و با بهرهمندی از کارشناسان تخصصی هر حوزه و گماردن مدیرانی آشنا، کاربلد و سالم بتواند کارهای اثرگذاری انجام دهد. این وزارتخانه همانگونه که آقای وزیر بدرستی گفتند، زخم خورده از مسایل سیاسی و تصمیمهای نادرست است.
رئیس هیئت مدیره جامعه باستانشناسان ایران در ادامه به پیشینه رسانهای بودن ضرغامی اشاره کرد و افزود: خوشبختانه آقای ضرغامی اهل گفتگوست و ارزش و کارایی شنیدن را میفهمد اما متاسفانه چه در برنامه منتشر شده و چه در سخنان و گفتگوهایی که داشت، به مقوله میراث فرهنگی توجه مناسبی نکرد و به همین خاطر هم این کاستی به شکلی مشهودی دیده میشود. تا آنجا که من میدانم، نه از نهادهای مدنی حوزه میراث فرهنگی چون جامعه باستانشناسی ایران کمک و مشورتی گرفته شد و نه پیش آنها آدمی آگاه و با دانش و دلسوز را سراغ دارم. اگر شخص آگاهی در کنار او میبود، طبیعتاً آن اشتباه در صحن مجلس در روایت نقش رستم و تاریخ ایران نباید سر میزد. این را باید به حساب بیاطلاعی ایشان گذاشت و امیدوار بود، در آینده شرایط بگونهای دیگر باشد.
رجبی در ادامه گفت: پایه گردشگری ایران، فرهنگی و تاریخی است نه تفریحی و تفننی. یعنی شما باید این را به خوبی فهم کرده باشی که آنچه گردشگر را به ایران میآورد، تاریخ کهن آن است. بناهای ارزشمند و فرزانگان و مفاخر آن است. گرچه بله سواحل دیدنی دارد، جنگلهای زیبا هم دارد. کویرهای وسیع هم دارد. اصلاً تواناییهای گردشگری کشور ما بسیاری متنوع است ولی در راس همه این میراث فرهنگی و آثار تاریخی است که گردشگر بویژه خارجی به خود فرا میخواند.
وی به مشکلات پیش روی و ضرورتهایی که باید وزیر به آنها توجه کند اشاره کرد و بیان داشت: ما یک مشکل بنیادی بویژه در سطح دولت در فهم و ارزش میراث فرهنگی و تمدنی کشورمان داریم. از یکسو خود را نظامی دینی مردم سالار میدانیم که حفظ سنتها و پیشینه فرهنگی و اعتقادی و پرهیز از بیگانه گرایی در آن جایگاهی مهم دارد و از سویی دستی دراز در تخریب آثار تاریخی و فرهنگی داریم. واقعاً چرا به سادگی بافتهای تاریخی شهرهای اسلامی چون مشهد، یزد، شیراز و دیگر شهرها را به بهانه توسعه و آبادانی و به نام بناها و بافتهای فرسوده از بین بروند و این شهرها را از هویت تمدنی و ساحت فرهنگی خود خالی کنند. این معنویتزدایی از چهره جامعه و شهرها و نوسازی بیریشه و پیشه به چه قیمت و بهانهای انجام میشود. بیاعتنایی به خاستگاههای تمدنی و شهرها را از اصالت خود تهی کردن در هیچ جای جهان سبب پیشرفت نشده است. از این جهت است که باید اعتراف کنیم درون حاکمیت، نسبتمان با میراث فرهنگی و گردشگری به خوبی و آنگونه که شایسته است تبیین نشده است و آقای وزیر یکی از کارهایی که باید به آن بپردازد، این است. از یک طرف دوست داریم گردشگر وارد کشورمان شود و ارز با خود بیاورد و اقتصاد شکوفا شود و از طرفی الزامات آن را نمیپذیریم. اینها را باید آقای وزیر تلاش کند با دانایی و داشتن آگاهی و اطلاعات و استراتژی حل کند. اینها مشکلات کلان پیش روی میراث و وزارتخانه و مملکت هستند. الان آقای ضرغامی سکاندار تولیت مواریث فرهنگی و تمدنی کشور است و باید بتواند از کیان و حریم این مواریث دفاع کند. مواریث فرهنگی بیش از هر چیز باید بُن و پایه توسعه کشور باشند و نه آنگونه که برخی به اشتباه فهمیدند و آن را در برابر توسعه قرار دادند.
وی در ادامه افزود: شما نگاه کنید گاهی برداشتهای فقهی و شرعی ما با قوانین مسئله دار یا مشکل دار است. میگوییم اگر کسی در ملک شخصی خود گنجی پیدا کرد باید خمس آن را بدهد و بقیهاش برای خودش باشد. این برداشتهای فقهی با قوانین ناسازگار است. این یک نقیصه جدی در اداره امور است چرا که قوانین عمدتاً منبعث یا متاثر از مسایل فقهی و دینی هستند و باید متناسب با شرایط زمانه استخراج شوند. یکی دیگر از تواناییهای که وزیر باید در خود ببیند و سپس آن را در بدنه نظام و نهادها و مراجع اثرگذار دنبال کند همین است. یعنی ارتباط عالمانه و گرهگشا با مراجع عظام تقلید برقرار کند و همراه با کارشناسان دلسوز، صادق و آگاه، تلاش کند فهم آنها را از میراث فرهنگی و تمدنی متناسب با شرایط زمانه و برای منافع کشور و حکومت روشن کند. قطعاً آنها نیز استقبال میکنند. من این کار را تجربه کردم و دیدم که موثر افتاد. شما در نظر بگیرید این استفتاء رهبر انقلاب که میراث فرهنگی را در حکم منافع ملی و حقوق عامه دیده است، چقدر اثرگذار و روشن است و توانسته از نگرانیهای ما در حوزه میراث فرهنگی کم کند. این خود سبب شده است در بسیاری از مراجع قضایی، مسئله میراث فرهنگی بیش از پیش جدی گرفته شود.
رجبی خاطرنشان کرد: یکی از مشکلات جدی وزارتخانه ضعف قوانین حقوقی مثلاً در حوزه میراث فرهنگی است. آقای ضرغامی میتواند هیاتی تخصصی و فنی متشکل از کارشناسان و حقوقدانان در معاونت حقوقی تشکیل دهد و در پی تدوین و اصلاح قوانین باشند که البته در این زمینه نیازمند هماهنگی و همکاری مجلس و بویژه بخش پژوهشهای مجلس است. گاهی لازم هست این هیات فنی حتی در شورای نگهبان موضوع را دنبال و درصدد حل مشکل باشد. بهرحال این ضعف قوانین وجود دارد و نمیشود آن را به حال خود رها کرد. این هم افزایی درون سیستم باید انجام شود.
این باستانشناس ادامه داد: یکی از مشکلات پایه میراث فرهنگی و گردشگری کشور ما، وجود نهادهای موازی تصمیم گیر و مداخله کننده است. در قانون آمده است وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی متولی این امور است ولی در عمل چیز دیگری است. معاونت گردشگری با سازمان حج و زیارت خیلی جاها تداخلهای بیجا و غیر ضروری دارند. یا در حوزه میراث فرهنگی، بخش زیادی از بناهای تاریخی و اشیاء موزهای اصلاً در اختیار میراث فرهنگی نیستند در حالیکه در قانون میراث فرهنگی متولی تعریف شده است. بسیاری از بناهای کشور هستند که در اختیار سازمان اوقاف، دانشگاهها، بانک ها، نهادها و سازمانهای نظامی و قضاییاند و وزارتخانه کمترین نظارت را برای حفظ و نگهداری آنها ندارد. سازمان اوقاف با این همه بنا که در اختیار دارد، آیا مرمتگر یا باستانشناسی هست که روی کار آنها نظارت داشته باشد؟ خیر. اصلاً بسیاری از تخریبها در حوزه بقاع متبرکه و امامزادههایی که دارای بافت و بنای تاریخی هستند، توسط خود اوقاف انجام میشود. ببینید بر بافتهای تاریخی بین الحرمین در مشهد و شیراز چه رفت! یا بنای امامزاده حمزه (ع) در ماهشهر و دهها مورد دیگر! اینها ثروتهای ما هستند و نباید اینچنین به تاراج بروند. چنین موازیکاریهایی مانع است. مشکل است. خرابی به بار میآورد. در هیچ جای جهان این موازی کاریها را نمیبینید. همین کشورهای همسایه و هم دین ما یعنی ترکیه و مصر را که در حوزه گردشگری و حفاظت از آثار تاریخی خود نسبتاً موفق بودند را بروید ببینید چکار کردند. از تجربه آنها استفاده کنیم. با این موازی کاریها مشکل روی زمین خواهد ماند و لازم است یکپارچهسازی شود. این یک شرط لازم و ضروری است نه یک پیشنهاد. اینها از مسائلی است که آقای ضرغامی باید توجه کند.
رجبی ادامه داد: تمام دولت از تغییر صحبت میکنند و بدرستی از شرایط گذشته مینالند. قطعا ایجاد تغییر نیازمند الزاماتی است. الزام آن برنامه هست. نگاه تخصصی و دانش است. نیروی انسانی کارآمد است و از همه اینها مهمتر، مدیریت قابل، کاردان و سالم است که متاسفانه این مسئله امروزه چشم اسفندیار مملکت ما شده است. انگار نمیتوانیم مدیران کاربلد و سالم و دلسوز را نگه بداریم یا بپذیریم یا پیدا کنیم. روزی روزگاری هنر ایرانیان در مملکت داری و انجام امور دیوانی بود و در نبود آنها حتی در سیستمهای سیاسی و اداری بیگانگان، سیستم به مشکل برمیخورد. این همه سوءمدیریتی شایستهشان و جایگاه مملکت و نظام ما نیست و همه از آن به ستوه آمدند. امیدوارم آقای ضرغامی به این مسایل توجه جدی کند و گرنه اتفاق مبارکی رخ نمیدهد. تغییر، با خیلی از مدیران گذشته و آزموده که کارنامه مطلوبی هم ندارند و در کارشان موفق نبودند، محقق نخواهد شد. ما هم مثل مردممان توقع داریم از آدمهایی که همه جا هستند و در هر دولتی سمتی میگیرند و در نهایت هیچ کارنامه مثبتی از آنها دیده نمیشود پرهیز شود. باندهای ریشه دوانیده در وزارتخانه خود بخشی از مشکلات آن هستند و جالب است که میشنویم شعار حل مشکلات هم میدهند و در تکاپو هستند باز در مسند بمانند. این مسند نشد، جای دیگر. به موازت وضعیت اقتصادی و اجتماعی وضعیت میراث فرهنگی و گردشگری کشور هم خوب نیست. وضعیت باستانشناسی هم آشفته است. پژوهشگاه و پژوهشکدههای آن ایجاد شدند تا وزارتخانه را تغذیه فکری و برنامه و روش کنند ولی امروزه میبینیم خود در بدترین شرایط اداره میشوند و به روزمرگی دچار شدند و اینگونه شد که میراث این مملکت رها شد و به اینجا رسید که همه نگرانند و توقع دارند کاری تازه و اثرگذار انجام شود.