خبرگزاری کار ایران

نوازنده و سرپرست گروه آوای کتول مطرح کرد:

اگر در ایران پژوهش کنید، زمین خواهید خورد! / برای برگزاری جشنواره موسیقی کتول شش میلیون تومان بدهکار شدم/ موسیقی «کتول» کاملا «جنگلی» و «کوهستانی» است

 اگر در ایران پژوهش کنید، زمین خواهید خورد! / برای برگزاری جشنواره موسیقی کتول شش میلیون تومان بدهکار شدم/ موسیقی «کتول» کاملا «جنگلی» و «کوهستانی» است
کد خبر : ۱۱۲۳۴۸۷

سیداحمد حسینی درباره تاثیر موسیقی کتول از موسیقی ترکمن‌ها می گوید: موسیقی ترکمنی در حدی که می‌گویند بر موسیقی کتول تاثیر نگذاشته و همه چیز در اینباره محدود به چند قطعه است. از قدیم‌الاایام تاکنون نوازنده‌های کتولی برخی از قطعات موسیقی ترکمن را می‌نواخته‌اند؛‌ آنهم با اجرایی بسیار ضعیف‌!

به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان مناطق مختلف کشور استان گلستان که در مقطعی جزو مازندران بوده، با وجود همجواری با استان‌هایی چون خراسان، ترکمن صحرا هنوز هویت خود را در حوزه موسیقی حفظ کرده است درحالی‌که بسیاری از اهالی موسیقی و مخاطبان تصورشان این است که موسیقی کتولی تحت تاثیر مستقیم موسیقی تاجیک‌ها، قزلباش‌ها بوده و از موسیقی کردها و لرها هم تاثیر گرفته است. 

سیداحمد حسینی (پژوهشگر، نوازنده، آهنگساز و سرپرست گروه موسیقی آوای کتول) که دوتار نوازی را از زنده‌یاد اسماعیل خان معززی و دیگر اساتید نسل‌های گذشته آموخته، یکی از نوازندگان صاحب سبک حال حاضر خطه گلستان است. نوع انگشت‌گذاری‌ها و مضراب زدن‌های حسینی، شیوه نوازندگی او را از دیگران متمایز کرده است. او حین اجرا با دوتار سکوت‌ها و فراز و فرودهایی را به کار می‌گیرد که در شیوه دیگر نوازندگان کمتر به آن‌ها توجه می‌شود. 

سیداحمد حسینی طی گفتگو با ایلنا، ضمن توضیحاتی تحلیلی درباره موسیقی کتولی و ویژگی‌های آن از فعالیت‌های گروه با قدمت «آوای کتول» گفت. 

 اگر در ایران پژوهش کنید، زمین خواهید خورد! / برای برگزاری جشنواره موسیقی کتول شش میلیون تومان بدهکار شدم/ موسیقی «کتول» کاملا «جنگلی» و «کوهستانی» است

شما در اوائل دهه هشتاد جشنواره‌ای را با محوریت موسیقی کتول برگزار کردید که در زمان خودش اتفاقی جالب بود و مورد استقبال هم قرار گرفت. این رویداد چه سرنوشتی پیدا کرد و چرا دیگر برگزار نشد؟

بله در سال‌های ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ بود که دور اول و دوم جشنواره موسیقی مقامی کتول را برگزار کردیم. خروجی این اتفاق علاوه بر همکاری با افراد و گروه‌ها، چهار سی دی و دو کتابچه بود. این جشنواره به ناگاه و بنا به دلایلی به مدت دوازده سال تعطیل شد!

دلیل این تعطیلی طویل‌المدت چه مسائلی بوده؟

متاسفانه اهالی هنر و موسیقی استان گلستان درگیر حاشیه هستند! در این میان یکسری بخل‌ورزی‌ها و حسادت‌ها هم وجود دارد که نمی‌دانم دلیل و منشاش چیست و نتوانسته‌ام در این زمینه به نتیجه‌ای مشخص برسم. واقعا نمی‌دانم وجود جشنواره موسیقی مقامی کتول چه آسیبی به برخی آقایان می‌زند که با آن مخالف هستند! ما سال ۱۳۸۲ و سال بعدش که دو دوره از جشنواره برگزار کردیم، با اداره کل ارشاد استان تفاهم‌نامه‌ای امضا کرده بودیم. یادم هست بودجه دریافتی ما در دوره اول چهارصد هزارتومان بود و در سال ۱۳۸۳ برای برگزاری دومین دوره، مبلغی معادل ششصدهزار تومان دریافت کردیم.

بعدها متوجه اداره کل ارشاد برای برگزاری دوره اول و دوم جشنواره، آن زمان از برنامه و بودجه استان، ۱۰ میلیون تومان بودجه گرفته است. ۱۰ میلیون تومان بودجه گرفتند و جمعا یک میلیون و پنجاه هزارتومان) به ما پول دادند. اسناد و مدراک این اتفاق نیز وجود دارد.

فقط با همین مبالغ ناچیز موفق به برگزاری جشنواره شدید؟

خیر. کارخانه و موسسات و شرکت‌ها معمولا در استان ما با رویدادهای هنری همکاری نمی‌کنند، اما من بالاخره توانستم از اسپانسرها چیزی کمتر از سه، چهار میلیون تومان کمک بگیرم و باقی مبلغ لازم را خودم تامین کردم. در نهایت جشنواره برگزار شد، اما شش میلیون و اندی بدهی به گردن من افتاد! و باید آن را پرداخت می‌کردم. خداراشکر با دریافت وام و پرداخت دیرکردها و گرفتاری‌های دیگر، بالاخره بدهی‌ام را پرداخت کردم. موضوع جالبی که بعدا متوجه آن شدم، این است که اداره کل ارشاد (و نه اداره ارشاد شهرستان که اتفاقا بی‌نهایت با ما همراه بود) برای برگزاری دوره اول و دوم جشنواره، آن زمان از برنامه و بودجه استان، ۱۰ میلیون تومان بودجه گرفته بود اما دو مبلغ چهارصدهزارتومان و ششصد و پنجاه هزارتومان (یعنی جمعا یک میلیون و پنجاه هزارتومان) به ما پول دادند. اسناد و مدراک این اتفاق نیز وجود دارد. بعد هم که سنگ‌اندازی‌ها شروع شد. انگار اگر جشنواره موسیقی کتول در استان گلستان برگزار شود دیگر موسیقی شهر گرگان و دیگر شهرها دیده نخواهند شد!

جشنواره موسیقی مقامی کتول به مدت دوازده سال تعطیل شد و من در اینباره اداره کل ارشاد استان را مقصر می‌دانم.

در ادامه جشنواره موسیقی مقامی کتول پس از فراز و نشیب طی شده، چه سرنوشتی پیدا کرده است؟

جشنواره موسیقی مقامی کتول به مدت دوازده سال تعطیل شد و من در اینباره اداره  کل ارشاد استان را مقصر می‌دانم. طی روند طی شده، برخی حسودان و بخیلان با اداره کل ارشاد لابی می‌کردند تا رویداد مذکور به سرانجام نرسد! پس از دوازده سال عدم برگزاری هم ما‌ مجددا آمدیم و با پول و کمک‌های مردمی دو دوره دیگر آن را برگزار کردیم. دوره سوم و چهارم جشنواره در سال‌های نود و پنج و نود وشش برگزار شد. البته من در این دو دوره صرفا به انجام امور اجرایی پرداختم و دبیر و دیگر عوامل برگزاری افراد دیگری بودند.

 دلیل بی انگیزگی اهالی موسیقی شهرستان‌ها و مسئولان مربوطه برای انجام کارهای هنری و برگزاری جشنواره‌های تخصصی چیست؟

بخشی از این تقصیر و بخشی از دلایل کمرنگی و بی‌حالی موجود به گردن اهالی موسیقی کتول است که بعضا در انجام کارها و فعالیت‌هایشان کوتاهی می‌کنند. بخش دیگر این کاستی هم مربوط به مافیایی هنری است که در استان گلستان مشغول به کار است.

و در نهایت جشنواره موسیقی مقامی کتول تداوم یافت؟

خیر پس از برگزاری جشنواره در سال‌های نود و پنج و نود و شش همچنان تعطیل است و در دوران سکوت به سر می‌بریم.

گروه موسیقی «آوای کتول» در حال حاضر چه فعالیت‌هایی دارد؟

راستش پس از شیوع بیماری کرونا از دوسال گذشته تاکنون فعالیت‌های ما شکل و شمایل دیگری پیدا کرده و محدودتر شده است. بیشتر از یک سال و نیم است که با همراهی اعضای گروه فقط تمرین و دورهمی داریم و کار دیگری نمی‌کنیم؛ چون نه جشنواره‌ای برگزار می‌شود و نه کنسرتی روی صحنه می‌رود. گاه نیز به ضبط قطعات کوتاهی می‌پردازیم که توسط گروه «آوای کتول» ساخته و اجرا شده‌اند، در ادامه هم فایل آنها را در اینستاگرام و دیگر فضاها منتشر می‌کنم تا مخاطبان و دوست‌داران موسیقی کتول به شنیدن آنها بپردازند.

یکی از اتفاقاتی که طی یکی دوسال گذشته مورد توجه قرار گرفته برگزاری کنسرت‌های مجازی و آنلاین است. برگزاری رویدادهای این‌چنینی در استان گلستان عمومیت یافته است؟

بله چنین تجربه‌هایی داشته‌ایم. متاسفانه استان گلستان در این زمینه‌ها فعالیت‌های کمرنگی دارد. همانطور که در اوائل صحبت‌هایم گفتم،‌ بعضا اهالی هنر در منطقه ما بیش از پرداختن به موضوعات مهم و اتفاقات مفید در جهت تداوم و استمرار و ارتقای هنرها، درگیر حواشی هستند؛ به ویژه اهالی موسیقی.

موضوعی که در مورد موسیقی کتول وجود دارد تاثیر گرفتن بخش‌های مختلف آن از موسیقی‌های مناطق همجوار است. بر اساس اسناد و مدارک موجود موسیقی کتول در نهایت به دو شاخه موسیقی «کتولی» و «ترکمنی» تقسیم می‌شود، آیا این تقسیم‌بندی درست است؟

بخشی از موسیقی کتول تحت تاثیر موسیقی خراسان بوده و بخش دیگر آن تاثیر گرفته از موسیقی کومش (متشکل از سمنان، سرخه، شاهرود ودامغان) و موسیقی ترکمنی است.

آیا بخش‌هایی که از آنها در موسیقی کتول تاثیر گرفته شده حال جزیی از موسیقی استان گلستان به حساب می‌آید؟

کتولی‌ها در کل بخش‌های مربوط به موسیقی‌های دیگر را جزو موسیقی کتول نمی‌دانند. یعنی آثار مربوط به مناطق دیگر جزو مقام‌های موسیقی کتولی محسوب نمی‌شوند. به طور مثال «حسینا» که در منطقه کتول با اشعار خاصی خوانده می‌شود، مربوط به موسیقی دامغان است. مقام «شاه خطاب» هم به نام «های زمان» در منطقه کتول اجرا می‌شود، اما اغلب اهالی موسیقی و مخاطبان می‌دانند متعلق به موسیقی خراسان است.

موسیقی ترکمن تا چه حد در کتول مورد توجه است و چقدر بر چند و چون موسیقی منطقه شما تاثیر گذاشته؟

تا آنجا که دیده‌ام موسیقی ترکمنی در آن حدی که می‌گویند بر موسیقی کتول تاثیر نگذاشته و همه چیز در اینباره محدود به چند قطعه است. از قدیم الاایام تاکنون نوازنده‌های کتولی برخی از قطعات موسیقی ترکمن را می‌نواخته‌اند، همین. این را هم بگویم نوازندگان کتولی آثار مذکور را مانند ترکمن‌ها نمی‌نوازند و اجرایی بسیار ضعیف‌تر دارند. آنها معمولا قطعه‌ای را می‌نوازند و نام آن را ترکمنی می‌دانند.

اما برخی از اسناد و مدارک اینگونه می‌گویند که موسیقی کتولی تحت تاثیر مستقیم موسیقی ترکمن‌ها بوده! این نظریه غلط است؟

قبلا پژوهشگرانی که برخی از آنها جزو بزرگان ما هستند در اینباره اشتباه کرده‌اند. آنها طی تحقیقاتشان به سراغ افراد غیرمطلعی رفته‌اند که در این زمینه اطلاعات کمی داشته‌اند. طی این مواجه‌ها بوده که در قالب مطالب و جملاتی، موسیقی کتولی را برگرفته از موسیقی ترکمن‌ها دانسته‌اند که درست نیست.

برخی نیز معتقدند موسیقی استان گلستان تحت تاثیر مازندران بوده! این نظریه درست است؟

خیر درست نیست به این دلیل که گلستان و شهرهای تابعه آن در روزگاری نه چندان دور بخشی از استان مازندران بوده و حال چند سالی است که این دو منطقه از هم تفکیک شده‌اند. اگر شهر گرگان را از سر راه منطقه علی آباد برداریم، از کتول تا انتهای مازندران گویش با اندک تفاوت‌هایی یکی است و طی این روند و بر اساس همان تفاوت‌هاست است که گویش تبری ایجاد می‌شود و دنباله زبان تبری است.

می‌توان گفت تفاوت موسیقی کتول و مازندران در نوع گویش و لهجه‌هاست.

بله همینطور است. تمامی آداب و رسوم‌‌ها نیز با تفاوت‌های بسیار ریز و جزیی در هر دو منطقه گلستان و مازندران یکی است.

پس این نظریه اشتباه است که موسیقی کتول را تحت تاثیر موسیقی مازندران بدانیم؛ زمانی که این دو منطقه قبلا یکی بوده‌اند.

بله. در مبحث مقام‌ها می‌توانیم بگوییم،‌ تفاوت کتول با شرق مازندران کنونی (بخش مرکزی و از بهشهر تا گلوگاه) در تعداد مقام‌های آوازی است. خطه مازندران بیش از دو‌، ‌سه مقام آوازی ندارد و در کتول بیش از صد نوع مقام آوازی داریم که خالص و کامل کتولی هستند. با این حساب باید بگویم موسیقی کتول کاملا جنگلی و کوهستانی است. در این میان بخشی از موسیقی کتول جلگه‌ای است که صرفا به لحاظ ریتم شبیه موسیقی مازندران است وگرنه محتوا، لحن و احساس قطعات مربوط به آن، با قطعات ضربی که در مازندران نواخته و خوانده می‌شوند،‌ کاملا تفاوت دارد. به لحاظ تاریخی اگر سراغ اسناد و مدارک معتبر برویم درخواهیم یافت که کتول منطقه‌ای مستقل است و موسیقی‌اش چندهزار سال قدمت دارد. من درباره تاریخ منطقه و موسیقی کتول، همچنین ارتباط آنها با یکدیگرمقاله‌ای نیز نوشته‌ام. در این مقاله به طور دقیق‌تر و جزیی‌تر، مسائل مربوط به این مبحث را تحلیل و ارزیابی کرده‌ام. موسیقی کتول در گذشته برای ما مقوله‌ای خاص بوده، اما گویش آن تبری بوده که در گذشته به آن موسیقی مازندرانی می‌گفته‌اند.  تاکید می‌کنم که موسیقی کتول و مازندران از لحاظ محتوا، ریتم و بیان احساس حین نواختن و خواندن، کاملا با یکدیگر تفاوت دارند.

از دیگر ویژگی‌های موسیقی کتول در مقایسه با دیگر مناطق کشور بگویید. به هرحال موسیقی تمام مناطق کشور با یکدیگر قابل مقایسه هستند و در میان آنها برخی واجد ویژگی‌هایی هستند که موسیقی دیگر مناطق فاقد آنها هستند.

موسیقی کتولی بخشی سازی دارد که در موسیقی اقوام بسیار کمتر شاهدش هستیم. طی این اتفاق قطعات فقط بر اساس یک سری داستان‌ها و روایت‌ها ساخته شده‌اند.

این بخش در دسته منظومه‌های کتولی قرار می‌گیرد؟

خیر. منظومه‌ها در موسیقی کتولی بخشی کاملا مستقل و جداگانه هستند.

با این حساب موسیقی کتول را باید بخشی پر جزییات و متنوع بدانیم.

بله کاملا. در کل موسیقی کتولی چند بخش است. یک بخش آثار بی کلام هستند و منظومه‌ها نیز بخشی دیگرند. آوازها و ترانه‌ها هم دیگر بخش‌های موسیقی کتول هستند. که ترانه‌ها خاص زنان منطقه است.

موسیقی کار در کدام دسته از موسیقی کتول می‌گنجند؟

کارآوا در بخش آوازها قرار می‌گیرند.

استان گلستان در بخش‌ کارآواها هم بسیار متنوع است و گویا مشاغل مختلف برای هر اتفاق و مرحله آواهایی دارند.

بله درست می‌گویید. این را هم در نظر داشته باشید که کارآواهای ما بیش از چند قطعه ضربی ندارند، اما قطعات آوازی بسیاری داریم که از نوع زندگی چوپان‌ها و گالش‌ها حکایت دارند. مثلا اینکه چوپان‌ها حین هرس و پیرایش شاخه‌ها و برگ‌های درختان برای گاوها و گوسفندانشان، آواهایی داشته‌اند و برای انجام کارهای دیگر نیز آواهایی را می‌خوانده‌اند.

افسانه‌ها، روایات و البته مقام‌های موسیقی کتولی تا چه حد ثبت و ضبط شده‌اند؟

در زمینه کارآواها مقاله‌ای را به رشته تحریر درآورده بودم که به موسیقی کار در ایران می‌پرداخت. در مجموعه مقالات جشنواره کارآواها، ‌مقاله من خلاصه‌ای از موسیقی کار در منطقه کتول است.

یک پژوهشگر در ایران باید آدمی مرفه و بی‌نیاز باشد و پول مازادی در چنته داشته باشد و سود آن را از بانک دریافت کند، تا در ادامه با وقت اضافه‌ای که دارد، بتواند به فعالیت‌های تحقیقاتی ادامه دهد. فرد پژوهشگر در ایران باید ایثارگر هم باشد.

به نظر می‌رسد پژوهشگران عرصه موسیقی باید بیش از قبل به موسیقی کتول و ثبت و ضبط روایات، آیین‌ها،‌ مناسک و البته مقام‌ها و کارآواها بپردازند و تاکنون بسیار ضعیف عمل کرده‌اند.

با شما موافقم و این موضوع را هم در نظر داشته باشید که مقوله پژوهش کلا در ایران با مشکلاتی مواجه است و اصطلاحا می‌لنگد. بودجه اختصاص داده شده به پژوهش در ایران نسبت به دیگر کشورها بسیار ناچیز است. مثلا بودجه پژوهش در آمریکا سیصد میلیارد دلار است که با بودجه اختصاص داده شده به مقوله پژوهش در ایران اصلا قابل مقایسه نیست! یک پژوهشگر در ایران باید آدمی مرفه و بی‌نیاز باشد و پول مازادی در چنته داشته باشد و سود آن را از بانک‌ دریافت کند، تا در ادامه با وقت اضافه‌ای که دارد، بتواند به فعالیت‌های تحقیقاتی ادامه دهد. فرد پژوهشگر در ایران باید ایثارگر هم باشد. مثلا بگوید من می‌خواهم بدون چشم داشت برای کشورم کار کنم و در ازای آن هم چیزی نمی‌خواهم. من خودم به فعالیت‌های تحقیقاتی پرداخته‌ام و می‌دانم زمانی که یک فرد به امر پژوهش بپردازد، زمین می‌خورد. شخصا به لحاظ اقتصادی نیز از این کار، آسیب‌های بسیار دیده‌ام.

عدم توجه به فعالیت‌های تحقیقاتی در رابطه با موسیقی کتول چه مضراتی به همراه داشته است؟

نتیجه اینکه، عدم توجه و حمایت باعث می‌شود بسیاری از داشته‌ها و بسیاری از اطلاعات موجود در رابطه با موسیقی و هر هنر دیگر زیر خاک برود. بسیاری از بزرگان ما در موسیقی کتول حرف‌های بسیاری برای گفتن داشته‌اند، اما همه داشته‌‌هایشان را با خود زیر خاک برده‌اند؛ چون کسی در زمان حیاتشان سراغی از آنها نگرفته است. متاسفانه تمام دانش و اطلاعات اینطور افراد از بین رفته‌اند، به این دلیل که ثبت یا ضبط نشده‌اند و چیزی از آنها باقی نمانده است.

تعدادی از نوازنده‌ها بی‌آنکه صلاحیت داشته باشند در فضاهای مجازی و در پلتفرم‌های موجود، اقدام به انتشار آثاری می‌کنند که کاملا غلط نواخته شده‌اند! این آثار مقام‌ها را نیز دربرمی‌گیرد. نتیجه این اشتباهات درخروجی جشنواره‌هایی چون موسیقی جوان قابل رویت است.

نسل‌های جدید چه حد به مقام‌های سازی و آوازی کتول توجه دارند؟

اتفاق بدی که رخ داده و بارها شاهدش بوده‌ام، این است که تعدادی از نوازنده‌ها بی آنکه صلاحیت داشته باشند در فضاهای مجازی و در پلتفرم‌های موجود، اقدام به انتشار آثاری می‌کنند که کاملا غلط نواخته شده‌اند!‌ این آثار مقام‌ها را نیز دربرمی‌گیرد. نتیجه این اشتباهات درخروجی جشنواره‌هایی چون موسیقی جوان قابل رویت است. به طور مثال سال گذشته بچه‌هایی از منطقه ما مقام کسب کردند که هیچ چیز بلد نیستند. واقعا مایه تعجب است که افراد کاربلد و نوازندگانی که مقام‌ها و قطعات را به درستی می‌نوازند و تعدادشان هم زیاد نیست، مورد بی توجهی قرار می‌گیرند. پس از این اتفاق روند شناخت برگزیدگان را بررسی کردیم و به ما گفتند استاد محمدرضا درویشی دراینباره نظر داده‌اند و اجراها توسط ایشان مورد ارزیابی قرار گرفته است! من در پاسخ گفتم چنین چیزی امکان ندارد و استاد درویشی هیچ‌گاه چنین کاری نمی‌کند، به این دلیل که بیش از سی سال است موسیقی کتول را می‌شناسد و بر جزییات و ظرافت‌های آن واقف است. واقعا چطور می‌شود ایشان فردی را که هیچ چیز از موسیقی کتول نمی‌داند،‌ با نوازنده‌ای کاربلد یکی بداند؟ یکی از موضوعات مهم در زمینه موسیقی بی کلام کتول این است که همه آنها بر اساس حکایتی اجرا و نواخته می‌شوند. اما در حال حاضر اتفاق وحشتناک‌ این است که نوازنده‌ها بدون توجه به حکایت‌های موجود و بدون بکارگیری تکنیک‌های موثر اقدام به اجرای آثار بی‌کلام می‌کنند. جشنواره‌ای که توسط من و دیگر دوستان چهار دوره آن با وقفه برگزار شد، باعث می‌شد نوازندگان خوب مشخص شوند و قاعدتا چنین اتفاقی باعث رشد موسیقی خواهد شد. اشتباهاتی که در حال حاضر رخ می‌دهد اگر تداوم پیدا کند، آسیب‌های جبران ناپذیزی در پی خواهد داشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز