خبرگزاری کار ایران

رهبر و سرپرست ارکستر «آیسو» مطرح کرد؛

موزیسین‌ها از طرف سیاست‌مداران به رسمیت شناخته نمی‌شوند/ بسیاری از مشکلات ربطی به کرونا ندارد بلکه ناشی از سیاست‌هاست

موزیسین‌ها از طرف سیاست‌مداران به رسمیت شناخته نمی‌شوند/ بسیاری از مشکلات ربطی به کرونا ندارد بلکه ناشی از سیاست‌هاست
کد خبر : ۱۱۱۰۴۵۶

مازیار یونسی، سرپرست و موزیک داریکتور ارکستر «آیسو» از کاهش فعالیت‌های این گروه در یک سال و نیم گذشته سخن گفت. ارکستر سمفونیک آیسو (ایران-اتریش) از سال ۱۳۸۵ در انجمن فرهنگی اتریش در تهران آغاز به کار کرده و مدیریت هنری این مجموعه برعهده کریستیان شولتز (نوازنده ویلنسل و رهبر اتریشی) است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، ارکستر و موسیقی ارکسترال بخش جدایی ناپذیر موسیقی هر کشور است. معمولا اغلب کشورها چند ارکستر دولتی دارند که تعدادشان زیاد نیست. در مقابل این ارکسترهای خصوصی هستند که تقریبا در تمام طول سال، به دور از سیاست‌ها و قوانین دست و پاگیر  به اجرای برنامه می‌پردازند. ارکسترهای خصوصی با حمایت افراد و موسسات غیر دولتی اداره می‌شوند، اما اینگونه نیست که بخش دولتی به هیچ وجه از آن‌ها حمایت نکند. حداقل اینکه بر فعالیت‌های آن‌ها نظارتی وجود دارد و در صورت لزوم و در شرایط اضطراری نیز مورد حمایت‌های مادی و معنوی قرار می‌گیرند. البته باید یادآور شد همه ارکسترها (چه دولتی و چه خصوصی) در سراسر دنیا طی یک سال و نیم گذشته و از آن زمان که کرونا گریبان همه کشورها را گرفته، شرایط بدی را پشت سر گذاشته‌اند. می‌توان گفت طی دوران پاندمی کرونا موسیقی تعطیل بوده است. آثار کمی تولید شده‌اند و تقریبا هیچ کنسرتی به صورت حضوری روی صحنه نرفته است.

 موسیقی در ایران نیز وضعیت بغرنجی دارد و چه بسا وضعیت اهالی این هنر پرطرفدار، نسبت به موزیسین‌های دیگر کشورها بدتر و غم‌انگیزتر است؛ به این دلیل که طی یک سال و نیم گذشته هیچ حمایت درخوری از اهالی موسیقی وجود نداشته و هرچه بوده ناچیز و معدود بوده است. در این میان؛ قاعدتا ارکسترهای ایرانی (بخصوص آن‌هایی که به صورت مستقل کار می‌کنند) روزهای سخت‌تری را پشت سر گذاشته‌اند. از طرفی، مدیریت و اداره ارکسترها در شرایط عادی به بودجه‌ای مشخص نیاز دارد، زیرا نوازندگان و دیگر اعضا باید حقوق بگیرند. مخارج دیگری نیز وجود دارد که باید برای تامین آن‌ها تولیدات و اجراها برقرار باشند. 

در میان ارکسترهای ایرانی «آیسو» یکی از پرکارترین‌هاست که البته نسبت به دیگر ارکسترها شرایط متفاوت‌تری دارد به این دلیل که صرفا ایرانی نیست و می‌توان آن را ایرانی، اتریشی دانست. ارکستر «آیسو» با یک دهه سابقه، تحت هدایت کریستین شولتز موسیقی‌دان برجسته اتریشی و همکاری انجمن فرهنگی اتریش تاسیس شده و در حال حاضر توسط مازیار یونسی (جانشین کریستین شولتز) رهبری می‌شود و کارگردانی هنری این ارکستر نیز به عهده اوست.

موزیسین‌ها از طرف سیاست‌مداران به رسمیت شناخته نمی‌شوند/ بسیاری از مشکلات ربطی به کرونا ندارد بلکه ناشی از سیاست‌هاست

مازیار یونسی (نوازنده پیانو و رهبر ارکستر) در گفتگوی پیش‌رو، ضمن توضیح درباره سیاست‌های به کار گرفته شده در رابطه با موسیقی طی چهل سال گذشته، از اوضاع فعلی و فعالیت‌های ارکستر «آیسو» سخن گفت. 

طی یک سال و نیم گذشته همه مشاغل و هنرها ازجمله اهالی هنر تحت تاثیر بحران کرونا قرار گرفته‌اند و طبعا ارکسترها نیز دچار چالش‌هایی شده‌اند. به نظر می‌رسد مسئولان به وضعیت ارکسترها و اعضای آن‌ها توجهی ندارند. همینطور است؟ 

اگر بخواهم در این‌باره صحبتی کنم، باید بگویم تمام ارکسترها طی یکی، دو سال گذشته شرایط دشواری را سپری کرده‌اند. البته ارکسترها، سبک‌ها و به طور خلاصه کلیت موسیقی کشور  در شرایط عادی نیز اوضاع خوبی ندارد. اگر حمایتی هم نیست خوشحال می‌شویم جلوی‌مان چاله‌ای حفر نکنند! در این صورت ما کلاه‌مان را بالا می‌اندازیم. تصورم این است برخی از وجود کرونا و آسیب‌‌های ناشی از آن ناراحت نشده‌اند! آنها می‌گویند خب هنر و موسیقی تعطیل است دیگر! کاری هم از ما برنمی‌آید. البته این بیماری با همه بدی‌ها و آسیب‌ها برای شخص من مزایایی داشته؛ دو سال زمان خریده‌ایم و شخصا طی این مدت میزان مطالعه‌ام را افزایش داده‌ام تا هر زمان بحران به پایان رسید و به عنوان رهبر مقابل ارکستر ایستادم یا در هر بخش دیگر با هر سمت فعالیت کردم، حرفی برای گفتن داشته باشم یا لاقل نسبت به قبل آدم بهتری باشم. در نهایت این به‌روز شدن برایم اهمیت زیادی دارد. به هرحال این مدت کم‌کاری که حال نزدیک به دوسال طول کشیده، به ما کمک می‌کند ضعف‌ها و خلاءهای خودمان را جبران کنیم. اما  مشکل اینجاست که تکلیف معلوم نیست. البته موضوع مهمتری وجود دارد که با بیماری کرونا و مشکلات ناشی از آن ارتباطی ندارد. زمانی که ما در کلیت، موضوع، مقوله و اتفاقی را زوری و نیم‌بند می‌پذیریم و مسئولیت سنگین آن را قبول می‌کنیم، اما نمی‌توانیم درباره‌اش حرف بزنیم و آن را درست ارائه دهیم، اوضاع از این بهتر نخواهد شد. موسیقی کشور ما نیز چنین وضعیتی دارد و بسیاری از مشکلات موجود مربوط به کرونا نیست و مربوط به سیاست‌هاست. همگان می‌دانند که موسیقی در ایران هنری است که وضعیت مشخصی ندارد. دلیل وجود این ابهام را به طور مشخص نگرش مدیران و مسئولان را می‌‌دانم. حال که نگاه مثبتی به موسیقی وجود ندارد، مسئولان می‌توانند آن را تعطیل کنند. در این صورت ما هم می‌گوییم چه خوب! لااقل سری را که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند. اینگونه به نظر می‌رسد که مسئولان در اغلب موارد با خود می‌گویند چرا مجوز فلان اثر یا اتفاق توسط ما صادر شود! یا می‌گویند چرا ما باید دلسوزی کنیم که اگر فردا اتفاقی رخ دهد، مجبور به پاسخگویی باشیم! اینهایی که می‌گویم واقعیت است. مشکلات قبلی زیادی وجود دارد و تا زمانی که آن‌ها را حل نکنیم، نمی‌توانیم به حل معضلات دیگر بپردازیم. اینکه صراحت کلام نداریم بسیار بد است. سوال بهتر این است که بگویم موزیسین‌های کشور چطور تا الان به فعالیت ادامه داده‌اند؟!

 در کشورهای اروپایی، ارکسترهای خصوصی به امان خدا رها نمی‌شوند و بخشی از موسیقی هر کشور به حساب می‌آیند. این عدم توجه تا چه حد ارکسترها را فعالیت بازمی‌دارد؟

همینطور است. درست است که در ایران، طی دوران کرونا حمایتی از ما و دیگر ارکسترها وجود نداشته، اما به هرحال موزیسین حرفه‌ای کارش را انجام می‌دهد و اعضای ارکستر «آیسو» هم چنین افرادی هستند. مگر می‌شود پدیده‌ای پر مخاطب به اسم موسیقی را از زندگی آدم‌ها حذف کنیم؟ واقعا نمی‌توان چنین کاری کرد. مانند این است که مشاغل دیگری چون پزشکی، پارچه فروشی، بقالی یا مثلا آن‌هایی که آذوقه مردم را تامین می‌کنند را حذف کنیم. چنین چیزی امکان‌پذیر نیست و موسیقی نیز چنین وضعیتی دارد و قابل حذف نیست. من و دیگر اعضای ارکستر «آیسو»  نیز طی یک سال و نیم گذشته بیکار نمانده‌ایم و آثاری را در قالب ویدئو منتشر کرده‌ایم. اینطور نبوده که بیکار بنشینیم و کاری نکنیم. 

اینکه به قوانین و سیاست‌گذاری‌های جدید در رابطه با هنرها نیاز داریم، امری بدیهی و لازم است و محدود به موسیقی نیست. 

بله این لزوم به شدت احساس می‌شود، اما زمانی که ساز و کار مشخصی وجود ندارد و مشکلات قبلی لاینحل مانده‌اند، تغییر سیاست‌ها چالش‌های جدیدی را ایجاد می‌کند. مثلا اگر به طور واضح بدانیم، نمی‌توانیم در جهان یا لااقل در ایران کنسرت برگزار کنیم، تکلیفمان روشن است. یا اگر مثلا بدانیم تا بعد از فلان تاریخ قرار نیست کنسرتی برگزار شود، ما نیز فکری می‌کنیم و به کار دیگری خواهیم پرداخت. یا حداقل این است که می‌پرسیم چرا؟ البته اگر گوش شنوایی باشد و مسئولان پاسخگو باشند. معمولا سوالات مطرح شده، توسط مدیران ارشد و مسئولان میان رده‌ای بی‌پاسخ می‌ماند. اتفاقا ماجرا دقیقا در همین قسمت گیر می‌کند، به این دلیل که کسی حوصله پاسخگویی ندارد یا به دلیل بار مسئولیت از پاسخ‌گویی امتناع می‌کند! در حال حاضر شرایط بدتر است، به این دلیل که دولت فعلی روزهای پایانی خود را می‌گذراند و هرکس موارد و تقصیرها را به گردن دیگری می‌اندازد. 

به نظرتان با روی کار آمدن دولت جدید اتفاقات مثبتی برای موسیقی رخ می‌دهد؟ آیا امیدی هست؟ 

امید به چه؟ اگر به تاریخ موسیقی و گذشته کشور نگاه کنید، متوجه خواهید شد که در بخش فرهنگ و هنر، اگر اتفاقی افتاده توسط اسطوره‌ها و هنرمندان مطرح بوده است. گاه می‌بینیم فردی بر می‌خیزد و اتفاقی را رقم می‌زند. مانند آقای عباس کیارستمی که با آثارش و حضور در رویدادهای جهانی و بین‌المللی اتفاقی مثبت را رقم زد. مشکل ما سیستم معیوب مدیریتی است. بله شاید در دولت جدید مثلا خیلی اتفاقی فردی برای رهبری ارکستر سمفونیک تهران انتخاب شود. چنین اتفاقاتی را کسی نمی‌تواند پیش‌بینی کند. 

«آیسو» ارکستر مشترک ایران و اتریش است و خب طی یکی دو سال گذشته، رفت و آمدها مختل شده است.  شاید هم ارتباطات اینترنتی و مجازی بخش‌هایی از مشکلات مذکور را حل کرده باشد، در اینباره توضیح دهید. 

خواه ناخواه تعاملات و ارتباطات ما هم تحت تاثیر پاندمی کرونا بوده، اما همانطور که گفتم بیکار نبوده‌ایم. دو پروژه داریم که با همکاری شهرداری انجام شده و کرونا باعث انجام نیمه کاره آن‌ها شد. کارهای دیگری نیز داشتیم. کنسرت خیلی بزرگی داشتیم و قرار بود طی آن سمفونی یک مالر را در ایران اجرا کنیم. بیش از بیست موزیسین اروپایی باید به ایران می‌آمدند و به ارکستر اضافه می‌شدند که این اتفاق نیفتاد. آقای پیتر زومر نیز قرار بود به ایران بیایند و رهبری ارکستر را به عهده گیرند که میسر نشد. همه کارها انجام شده بود و می‌خواستیم راجع به اتفاق مذکور فیلمی مستند بسازیم که آن هم میسر نشد. همه برنامه‌های ما به تعویق افتاد و این رویه چند بار تکرار شد. 

قرار بود چه شخص یا نهادی از شما و اجرای ارکستر «آیسو» حمایت کند؟ 

کنسرتمان اثر مشترکی از ما، شهرداری تهران و چند کشور عضو اتحادیه اروپا بود. قاعدتا بخشی از بودجه ما توسط سفارت‌خانه‌ها تامین می‌شد. تعویق‌های ایجاد شده در نهایت باعث شد تعهدات مالی سفارت‌خانه‌ها نیز از اعتبار بیفتد. به هرحال کشورهای اروپایی هم ساز و کار و قواعد و مشکلات خودشان دارند. 

 تعطیلی موسیقی تا مقطعی برای فعالان قابل تحمل است و از آن زمان به بعد هر اتفاقی رخ دهد، فرسایشی خواهد بود. به این دلیل که اقتصاد موسیقی تعطیل است و کسب درآمدی وجود ندارد. 

موافقم. نمی‌توانم درباره اوضاع مالی همه فعالان موسیقی حال حاضر کشور صحبتی کنم، اما لااقل افرادی که من می‌شناسم، موزیسین‌های حرفه‌ای هستند وتا آنجا که در جریان فعالیت‌هایشان هستم با تدریس و آموزش و کارهای دیگر اموراتشان را می‌گذرانند و به هرحال زندگی‌شان سپری می‌شود. وجود بحران و تعطیلی موسیقی و عدم برگزاری کنسرت‌ها، بیش از هر فرد دیگر به نوازنده‌ها آسیب زده است. برای من رهبر ارکستر یا آهنگساز، از همان ابتدای فعالیت انتظاری در رابطه با کسب درآمد وجود نداشته و حتی می‌دانستم گاه باید از جیبم هم هزینه کنم. تازه شما حساب کنید من و اعضای ارکستر «آیسو» در میان اهالی موسیقی جزو خوش شانس‌ها بوده‌ایم و فعالیت‌مان تعطیل نشده است.

بهترین کار ارکستر «آیسو» در ایام کرونا چه بوده و برای به نتیجه رساندن آن چه دشواری‌هایی را پشت سر گذاشتید؟ 

در ایام کرونا، (حدودا سال گذشته) موسیقی بزرگداشت آقای پرویز تناولی را ضبط کردیم که در نوع خود کار بزرگی بود و اعضای ارکستر و دیگر افراد تمام توان خود را برای انجام بهتر کارها به کار گرفتند. در آن مقطع هنوز اطلاعات علمی کاملی از کرونا ارائه نشده بود و این ناشناخته بودن فعالیت‌ها را سخت‌تر کرده بود، زیرا همه نسبت به رعایت دستورالعمل‌ها بسیار محتاط‌تر از الان عمل می‌کردند. در ابتدا قرار بود اثرمان را در بوداپست و پراگ ضبط کنیم، اما به ناگاه قیمت ارز و دلار افزایش یافت. من نیز در ادامه مسائل رخ داده را با تهیه‌کننده و آهنگسازان پروژه مطرح کردم و پس از صحبت‌ها با ضبط اثر در ایران موافقت شد. مشکلی که وجود داشت این بود که ارکستر «آیسو» به مدت یک سال و نیم تعطیل بود و به هرحال این اتفاق اذیت‌هایی را در پی داشت. از طرفی در همان بازه ضبط، ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی ایران تمرین گذاشته بودند و خب ما نیز استودیو را رزوز کرده بودیم که تداخل ایجاد شده کار ما را دشوارتر کرد. واقعا شرایط برای خودم هم دشوار بود؛ زیرا در یک بازه زمانی چهار روزه سه اثر سمفونیک را ضبط کردم که کار سنگینی بود. نحوه تولید اینگونه بود که بخش‌های مربوط به سازهای زهی را جدا ضبط کردیم و سازهای بادی نیز مجزا ضبط شدند، آنهم در شرایطی که همکاری با استودیوها در وضعیت فعلی کار راحتی نیست. 

از نتیجه کار راضی بودید؟ بازخوردها چگونه بود؟ 

اینگونه احساس می‌شد که همه اعضای ارکستر در جای خودشان قرار گرفته‌اند. تیم تولیدمان حرفه‌ای بود و آهنگسازان منتخب نیز بسیار کاربلد و متعهد بودند. در نهایت، خروجی کار و تلاشمان اثری با کیفیت بود که به دل خودمان هم نشست.  کیفیت حاصل شده لااقل برای من آنقدر لذت‌بخش بود که وضعیت نابسامان یک و سال و نیم اخیر را جبران کرد. بازخوردهای خوبی از سوی مخاطبان دریافت کردیم و هر کس اثر را شنیده بود به کیفیت بالای آن اذعان داشت. 

گویا آلبومی را نیز در دست تولید داشتید، اما منتشر نشد؟

بله آلبوم کوارتت «کاسته» پیش از بحران کرونا آماده انتشار بود و باید روانه بازار می‌شد، اما به دلایل مختلف مشمول زمان شد و نهایتا سه، چهار ماه پیش منتشر شد. موضوع این است که ما کارمان را انجام می‌دهم اما زمانی که تکلیف مشخص نیست ماهم دچار چالش می‌شویم. البته باید بپذیریم که بخشی از این بلاتکلیفی مربوط به کرونا است و در این زمینه تقصیری به گردن مسئولان نیست. چندبار پیش آمده که با همکاری شهرداری مشغول ضبط بوده‌ایم و به ناگاه همان شب ستاد ملی مبارزه با کرونا بیانیه‌ای را مبنی بر تعطیلی فعالیت‌های هنری منتشر کرده است. به نظرم اهالی موسیقی پاپ نسبت به باقی گونه‌ها اوضاع بهتری دارند. موزیسین‌های جدی در ایران از طرف سیاست‌مدران و دولتمردان و نهادها و دستگاه‌ها به رسمیت شناخته نمی‌شوند. آنها از سوی مردم نیز مورد حمایت نیستند؛ به این دلیل که خوراک مناسبی به آنها داده نمی‌شود و در نهایت چرخش درست فرهنگی اتفاق نمی‌افتد. یعنی می‌توان گفت نه مدیران مسئولیت موزیسین‌های جدی را به عهده می‌گیرند و نه مردم از آثار فاخر و جدی استقبال می‌کنند. 

از آنجا که در جریان فضای موسیقی اتریش و دیگر کشورهای اروپایی هستید، ارکسترهای آن‌ها در پاندمی کرونا چه وضعیتی داشته‌اند؟

به عنوان فردی که فعالیت‌های ارکسترال دارد و با اهالی موسیقی برخی کشورها در تعامل است، باید بگویم امکاناتی که در اختیار موزیسین‌های دیگر کشورها قرار می‌گیرد به مراتب بهتر و بیشتر از آن چیزی است که در ایران وجود دارد. اما اینطور هم نیست که ارکسترهای دولتی و خصوصی در اتریش و کشورهای دیگر اروپا، وضعیت نرمال و خوبی داشته باشند. متاسفانه کرونا پدیده‌ای عجیب و غریب بوده که ساختارها را به هم ریخته است و در این زمینه تبعیضی وجود نداشته است. می‌دانم که موزیسین‌های اتریش نیز هفت، هشت ماهی را در بحران به سر برده‌اند و مشکلاتی مشابه با ما داشته‌اند. زمانی که سیستمی دچار مشکل می‌شود ساماندهی آن امری زمان بر است تا به نظم لازم برسد. عدم حمایت یا اشکالاتی که در اتریش و دیگر کشورهای اروپایی رخ می‌دهد همچین رویه‌ای دارد و در نهایت پس از مدتی اوضاع عادی می‌شود. ایران اینگونه نیست و ما با نوعی بی‌سیستمی مواجهیم که این خلل در دل خود بی‌نظمی‌های دیگری دارد، لذا حل مشکلات در ایران امری پیچیده و گاه ناشدنی است. تنها اتفاقی که رخ می‌دهد این است که سیستم موجود پیچیده‌تر و تنش‌زاتر می‌شود. 

از فعالیت‌های آینده ارکستر «آیسو» بگویید. 

مشغول انجام کارهایی هستیم و به همت اعضا آن‌ها را به نتیجه خواهیم رساند.

آیا سفارت اتریش به طور کامل از شما و دیگر اعضا حمایت مالی می‌کند؟

اینگونه نیست که تصور کنید سفارت اتریش هزینه‌های ما را تمام و کمال تامین می‌کند. اگر حمایت مادی و معنوی هم وجود دارد متقابل و دوطرفه است. اجرای آثار هنرمندان مطرح ایرانی و غیر ایرانی شاید برای ما قیمتی نداشته باشد، اما متولیان اتریشی اینگونه نیستند. آن‌ها اگر می‌خواهند آثار بزرگانشان توسط موزیسین‌های دیگر کشورها اجرا شود، برای آن هزینه می‌کنند و مسئولیت برخی بخش‌ها را به عهده می‌گیرند. این شانس را داشتیم با استادان بزرگ اتریشی همکاری کنیم اما در دوران کرونا این فرصت خوب از ما گرفته شد. باید این نکته را هم متذکر شوم که موسیقی چیزی نیست که بتوانیم آن را از مردم بگیریم. باید تکلیف فعالیت موزیسین‌های ایرانی باید مشخص شود.  مماشات کردن در حال ضربه زدن به ماست، به این دلیل که جلوی گفتمان را می‌گیرد. به نظرم آنچه مشکلات ما را حل می‌کند گفتگو و آگاهی است. برخی مدیران با برخی موارد موافقت نمی‌کنند، زیرا نمی‌دانند چیست! و از عواقب آن می‌ترسند. در پایان فقط می‌توان به بهتر شدن اوضاع امیدوار بود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز