رمزگشایی از اندیشههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهید بهشتی/ بخش اول؛
برخی تلاش میکنند بهشتی را متوهم نشان دهند/ اگر اندیشه بهشتی در سطح ملی بکارگرفته شود، مردم از آینده کشور نفع خواهند برد
نشست نقد و بررسی «رمزگشایی از اندیشههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهید بهشتی و دلالت آن برای خروج از بحران موجود در کشور» صبح امروز (ششم تیرماه) با همکاری بنیاد نشر و آثار اندیشههای شهید بهشتی و موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در نشست نقد و بررسی «رمزگشایی از اندیشههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهید بهشتی و دلالت آن برای خروج از بحران موجود در کشور» محمدرضا حسینی بهشتی و فرشاد مومنی برنامه سخنرانی کردند.
جای خالی اندیشههای بهشتی در کشور محسوس است
فرشاد مومنی در ابتدای این برنامه با تاکید بر اهمیت اندیشههای این اندیشمند توضیح داد: موسسه مطالعات دین و اقتصاد به این جمعبندی رسیده که برای حرکت به سمت توسعه، نیازمند واکاوی اندیشههای علمی ناظر بر اداره جامعه هستیم؛ همچنین باید وجوه دینی مسائل را مورد ژرفکاوی قرار دهیم. به همین دلیل، اندیشههای دکتر بهشتی باید مبنایی برای واکاوی و ارزیابی باشد تا شرایط موجود را با آنچه که باید باشد، مورد ارزیابی قرار دهیم.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه اندیشههای شهید بهشتی راهحل خروج از این بحران است، تصریح کرد: گمان بر این داریم که اندیشههای ایشان نجات بخش باشد، بنابراین میتوانیم چرایی گرفتاری در وضع موجود را بفهمیم و با اتکا برا این اندیشه از این شاریط خارج شویم. وقتی به منظومه اندیشههای او نگاه میکنیم، خواهیم فهمید که اسلوب روانشناختی و محتوای اندیشههای او حاوی درسهایی بزرگ است که باید آن را مورد بررسی قرار دهیم.
عضو هیات مدیره موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: عدهای میخواهند ایران بر مدار علم، اخلاق و عقل و کارنامه موفق گام برندارد؛ به همین دلیل، به دنبال دستکاری واقعیت هستند. این موضوع مختص ایران نیست و فیلسوفان بزرگ قرن بیستم نسبت به این موضوع هشدار دادهاند. رانتهای اقتصادی ایران و شرایط حاکم سبب ایجاد مناسبات و بروز حرکتهای غیر اعتلا بخش شده که این مهم باید مرود توجه بیشتری قرار گیرد.
وی با اشاره به برخی از تلاشهای برای زیر سوال بردن شهید بهشتی توضیح داد: پیش و پس از شهادت دکتر بهشتی، برخی تلاش کردند تا اندیشههای او را زیر سوال ببرند و این مرد بزرگ را متوهم نشان دهند. اگر مجال باشد، من مصداقهایی را برای شما ارائه خواهم داد تا با جریانها و هجمهها علیه بهشتی آشنا شوید.
به گفته مومنی، گرفتاریهای فعلی به دلیل کیفیت پایین دیدگاههایی است که در جامعه به کار گرفته میشود و این اندیشهها روز به روز ضعیفتر میشوند. ما نیازمند گفتگو هستیم، اگر باب گفتگو مبتنی بر اصول در کشور باز شود، جامعه از عدم شفافیت و منافع رانتی عبور خواهد کرد و در ساحت دین وعلم گام موثری برخواهد داشت.
او اندیشه بهشتی نقطه عزیمتی برای گفتگوی جدی معرفی میکند و درباره این موضوع بیان داشت: باید شرایط موجود را بررسی کرد تا فهمید که اوضاع و احوال کنونی دولت ایران، تا چه میزانی حاصل پایبندی به مواضع و اصول اندیشههای بهشتی یا نتیجه نگاههای کوتاه نظرانه اما با هدف خیرخواهانه برای پیشبرد امور است.
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه اگر اندیشه بهشتی در سطح ملی بکارگرفته شود، مردم از آینده کشور نفع خواهند برد، اظهار کرد: اگر در بهرهگیری از تفکر ایشان کوتاهی صورت بگیرد، هزینههای بیشتری بر جامعه تحمیل میشود. متاسفانه با وجود ژرفای اندیشه شهید بهشتی و ویژگیهای نجات بخش آن، او را در رسانههای رسمی به حاشیه بردهاند و نگاهی ابزاری به تفکرات او دارند. من بازهم تاکید میکنم، گرفتاری وضع موجود به دلیل نادیده گرفتن اندیشههای بهشتی است؛ اگر باب گفتگو باز شود، ما میتوانیم نسبت به گامهای اصولی و رو به اعتلا در آینده امیدوار باشیم.
بهشتی عامل موفقیت اسلام را در سه موضوع میدانست
محمدرضا بهشتی در توصیف جلسات گفتمانی این شهید توضیح داد: مرحوم بهشتی در یکی از گفتارهای خود که در آلمان برگزار میکردند درباره سیره پیامبر(ص) سخنانی مطرح و آن را در کتاب «محیط پیدایش اسلام» منتشر کرد. از دیدگاه ایشان، نهضت پیامبر(ص) در محیطی به وجود آمد و با مسائلی گره خورده بود. شهید بهشتی با نگاه جامع به عربستان و سرزمینهای پیرامونی آن یعنی امپراتوری ایران، مصر، حبشه و روم، نهضت پیامبر(ص) را بررسی میکند.
این فیلسوف در ادامه توضیح داد: شرح سیره عملی نهضت پیامبر(ص) در جلسه پایانی گفتگوهای دکتر بهشتی در آلمان داده شد؛ به همین دلیل، فشرده و با شتاب مطرح شده است. ای کاش، فرصت برگزاری جلسات بیشتر میسر بود. ایشان در پایان بحث به عوامل موفقیت پیامبر(ص) اشاره و چند مورد را بازگو میکند. یکی از عوامل موفقیت، حاملان پیام نهضت به ویژه شخص پیامبر(ص) این بود که با ایمانی قاطع آنچه که به مضمون وحی دریافت میکرد و بر جانش نشسته بود را به مردم انتقال میداد.
وی در تشریح دومین دلیل موفقیت نبی اسلام (ص) از دیدگاه بهشتی توضیح داد: اسلام در سرزمین بکری شکل میگیرد که خلاء سیاسی، سیاسی_ فرهنگی و فکری در آن مشهود است؛ این بکر بودن، خود را در پایینترین شکل اجتماعی نشان میدهد اما سرزمین اسلامی توانست پس از پیامبر(ص) شرایط مطلوبی را طی کند.
او درباره سومین نکته توضیح داد: شخص پیامبر(ص) به جز رسالت خود از توانمندی و لیاقتهایی برخوردار بو و برخی هم پیامبر(ص) را از بیرون حمایت میکردند که خود دلیلی برای پیروزی نهضت اسلام است. که درنهایت دیدن درست مسائل و پاک نکردن صورت مسائل و تلاش برای حل آنها سبب تثبیت اسلام شد.
وی در تشریح اندیشههای بهشتی توضیح داد: ایشان باور داشت، اگر مکتب و تفکری وارد عرصه اجتماعی شود و بر اساس توان و ظرفیت کامل انجام شود، میتواند در رفع گرفتاریهای مردم جامعه موثر باشد و اگر کامیابی داشته باشد و مقبولیت خود را حفظ بکند به توفیق دست خواهد یافت.
برخی دچار کژتابی شدهاند
مومنی در بخش دوم سخنان خود گفت: از زمان شکلگیری و پیروزی انقلاب باید شرایط را مورد بررسی قرار داد که اندیشهها تا چه میزانی در جهت عرصههای اجتماعی بودهاند و تا چه میزانی ما در این راه موفق بودهایم. ما با پیچیدگیهایی روبرو هستیم که سبب بحران شده است. کمتر کسی نسبت به این موضوع تردید دارد واگر تردید نداشته باشد، با واقعیت جامعه بسیار فاصله دارد. پرسش اصلی این است، چرا گرفتار این وضع هستیم؟ دلیل این موضوع چیست؟ آیا ناشی از اصل اندیشههای مطرح شده است یا در مسیری که طی کردهایم نسبت به آن کمتوجهی، بیتوجهی و بیاعتنا بودهایم.
به گفته وی، در جریان نحوه تحقق بخشیدن به اندیشه، آنچه که اهمیت دارد این است که ما چقدر ملتزم به آن اندیشه بوده و ماندهایم. ما به واسطه حرکت ضابظهمند در جایگاه کمضابطه و متشط و بیقانون قرار داریم. جهتگیریها را به درستی انتخاب نکردهایم و امید به خارج داریم. کسانی که حرکت بیضوابط را مطرح میکنند، درکی از شرایط کنونی ندارند.
او با اشاره به سخنان «دکارت» توضیح داد: این فیلسوف معتقد است، ، اگر در جنگلی قرار گرفتید که خروجی را ندانستید، مسیر مستقیم را پیش بگیرید؛ به طور حتم، از جنگل خارج میشود حتی اگر دورترین مسیر را انتخاب کرده باشید. برخی هیچگاه از چنین جنگلی خارج نمیشوند. هر حرکتی تلاش نیست، گاهی اوقات تقلاست، اگرچه هر دو با متحرک هستند اما با یکدیگر فرق دارند.
قانون باید برای همه یکسان باشد
بهشتی در بخش دوم سخنان خود توضیح داد: من معتقدم، این عملکرد نه تنها تقلاست نیست بلکه تخمیر یعنی نشانهای از تجزیه است. مفمهوم حرکت ضابطهمند را باید برسید، فهم قانون نیازمند بلوغ است. قانون آن چیزی است که تمام افراد باید ذیل آن تعریف شوند. قانون آن نیست که مصادر قانونی صادر میکنند. بلوغ فهم قانون به این معناست که قانون باید برای همه حتی صادرکنندگان نیز حاکم شود، اگر چنین نباشد، به منزله آن است؛ دستورالعملی تنها برای برخی وضع شده است
باید شرایط مورد بررسی قرار گیرد
مومنی در بخش سوم سخنان خود با اشاره به اندیشه «کانت» گفت: این فیلسوف غربی، چند صورت از زندگی ارائه داده است. او معتقد است، انسان باید درنظر بگیرد که یک بار رئیس و یک بار مرئوس است و بر مبنای آن عملکرد داشته باشد. اگر بلوغ فهم قانون مورد توجه قرار گیرد، حرکتها ضابطهمند خواهد شد؛ اگر ما به اشکالهایی برخورد کردهایم باید مورد بررسی قرار گیرد، آیا اندیشهها و مبانی باعث این موضوع بودهاند یا عملکرد ما سبب فاصله با وعدهها و آنچه که باید باشد، شده است؟
نباید اسطورهسازی کنیم
بهشتی درباره ضرورت به کارگیری اندیشههای بهشتی توضیح داد: به نظر میرسد، با توجه به شرایط کنونی باید درخصوص نقاط آغازین بازاندیشی کنیم و شیوههای تحقق اهداف را در نظر بگیریم. یکی از چهرههایی که باید با او آشنا شویم، شهید است که باید فارغ از اسطورهپردازی، عواطف و احساساست باشد. کارآمدی باید مرجع باشد تا راهگشای مشکلات شود.
بهشتی قله تفکر است
مومنی درباره اندیشههای بهشتی توضیح داد: اندیشه به عنوان قله تفکر مطرح است و ژرفای آن در اندیشه بهشتی مشهود است. من به عنوان پژوهشگر توسعه میگویم، اگر بخواهیم در میراث اندیشه اسلامی چند نمونه عالی ذکر کنیم که مددکار فهم اقتضاعات زمانه و حرکت به سمت توسعه و عزت بخشی باشد، کتاب «پیامبری از نگاهی دیگر» را باید معرفی کنیم. ژرف اندیشی به روش علمی میتواند جایگاه علم، عقل، وحی را نشان دهد. متفکران بزرگ توسعه روی این مساله تاکید دارند که هر جامعهای که خواهان تفکرسازی باشد باید فهم پیشبینیپذیر داشته باشد. اهمیت قانون و منزلت قانون مطرح شد، اگر بشر به مواضع عملی تن بدهند امکان توسعه هم وجود دارد. اگر قانون حاکم باشد، جامعه پیشبینیپذیر میشود، شهید بهشتی تک تک موارد را توضیح میدهد، نقطه عزیمت مساله ضابطه محوری به جای شخص محوری است. ایشان ممنوعیت شخص محوری و حاکمیت ضابطه محوری را به عنوان راه نجات جامعه اسلانی مطرح میکند.
پیامبران، دین را به خودشان پیوند نزند
بهشتی در ادامه با الهام از اندیشههاب شهید بهشتی گفت: خداوند از پیامبران پیمان گرفته است که رابطه آنها با مردمشان، رابطه مرید و مرادی نباشد، آنها وظیفه داشتند تا راهی روشن، دارای بیش وسیع و پیوسته برای رسیدن به خداوند و حق تعالی ارائه دهند. قرار نیست که پیغمبر(ص) بت شود و مردم را به خود پیوند زند بلکه باید به خدا پیوند بزند. دین اسلام به عنوان پیامبر(ص) شناخته نمیشود و عبارتهایی مثل عیسوی و موسوی مطرح نمیشود. پیامبر(ص) ارزشش در این است که دعوت کننده به خداوند باشد و تفکر را شکل بدهد.
چند رویکرد از شهید بهشتی
مومنی با اشاره بر دیدگاه ضابطه محوری به جای شخص محوری شهید بهشتی توضیح داد: نظریههای مثل برخورداری اقصادی، عدالت اجتماعی مطرح شده است اما امروز از این مواضع عدول کردهایم، یک زاویه فوق العاده در اندیشه شهید بهشتی، اصل عدالت است که مفهوم اولیه است و معنای ثانونیه ندارد. وی همچنین به آزادی انتقاد از رهبران اشاره کرده است. اگر این موضوع محدود و مخدوش شود، کیفیت زندگی مردم و اعتلابخشی دچار خدشه میشود.
وی در ادامه این رویکردها توضیح داد: حبس پیش از وقوع جرم و جلوگیری از شکنجه از دیگر دیدگاههای او به حساب میآید. نکته دیگر جرائم سیاسی و مطبوعاتی است.
این اقتصاددان افزود: من از منظومه فکری او متوجه شدم که ترکیب این موارد منجر به عدالت و آزادی میشود که همان شکل مورد نظر اسلام است و درهایی به روی جامعه بازخواهد شد. یکی از حیاتیترین مشکلاتی که از آن فاصله گرفتهایم، عدم مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود است. اگر بخواهیم عدم مشارکت مردم در سرنوشت اقتصادی و سیاسی خود را مطرح کنیم، با ظاهری فریبکارانه و تهی روبرو خواهیم بود. این موضوع باید سر و شکلی درست و واقعی به خود بگیرد. اگر ما اصول مطرح شده شهید بهشتی را مبنا قرار دهیم با آثار سودمند روبور میشویم.