نگاهی به کتاب اصول فقه نموداری / یک منبع مفید برای دانشجویان رشته الهیات و حقوق
کتاب اصول فقه نموداری تألیف مصطفی شاکری، با اقتباس از کتاب «اصول الفقه» علامه محمدرضا مظفر برای بهرهگیری دانشجویان الهیات و حقوق به چاپ رسیده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در مقدمه کتاب اصول فقه نموداری میخوانیم: «دانش اصول فقه در حقیقت «روش فهم نظاممند نصوص دینی» است. بیگمان اگر چنین قواعد منسجمی برای فهم و استنباط متون دینی وجود نداشت، هر فردی بر اساس ذوق و سلیقه شخصی به خوانش متون مقدس اقدام میکرد و منویات درونی خود را بر لایههای معنایی متن، تحمیل میکرد.
اصول فقه این امکان را فراهم میسازد تا بر اساس یک سری قواعد موضوعه که عموما از راه استدلال عقلی به اثبات میرسند، ضوابطی برای استنتاج معارف متون قدسی فراهم آید و بر اساس آن قواعد که به مثابه قوانین و مقررات خوانش متن هستند، باب تخاطب و گفتگو گشوده شود.
گفتگو در راستای نقد اندیشه و تبادل دانش زمانی امکانپذیر و اثربخش است که چهارچوب معینی برای گفت و گو وجود داشته باشد. در حقیقت این چهارچوب همان زمینه مشترک بحث و تبادل نظر است که هر کدام از طرفین گفتگو با بهرهمندی از آن بر ساختار اندیشه طرف مقابل یورش میبرند و در جهت نقد و جرح آن میکوشند.
افقهای پیش رو بیگمان به هر میزان دانش اصول فقه توسعه پیدا کند و بر گستره مباحث آن افزوده شود، فهم ما از متون دینی به مراتب دقیقتر خواهد شد. گذار از آسیبها و مشکلات ناشی از فاصله زمانی هزارساله ما با عصر صدور، با تداوم تحقیقات زبان پژوهانه و تکامل هرچه بیشتر علم اصول میسر خواهد شد.
در این راستا باید پیوند مباحث عمیق دانش هرمنوتیک و فلسفه زبان با مباحث اصول فقه را به فال نیک گرفت و در جهت تکامل و تحول روزافزون این رشتههای دانشی بیاندازه تلاش کرد.
با قدری تأمل میتوان دریافت تحول در دانش فقه و پویایی اجتهاد در گرو تحول و تغییر در پیش فرضهای اصولی است. درست است که دانشهای دیگر مانند رجال و ادبیات در فرآیند اجتهاد نقش کارساز دارند، ولی به میزانی که علم اصول فقه ظرفیت تحول و تغییر دارد، دانشهای دیگر از این موهبت بیبهرهاند.
این ویژگی ناشی از جنس متفاوت مباحث اصولی است. اصول فقه زاییده عقل و استدلال است و به همان میزان که عقل انسان با جمود و ایستایی بیگانه است، دانش اصول نیز طبیعتی سیال و جوال دارد.
متأسفانه شیوه نادرست تدریس مباحث اصولی در فضای دانشگاهی، از بهره و نصیب دانشجویان از این دانش به میزان چشمگیری کاسته است. مباحث اصول فقه نیازمند سادهسازی است؛ البته نه آنچنان که مخاطب را سهل اندیش کند و از فهم عمیق مطالب معذور دارد.
بیگمان آشنایی با روشهای فهم متن که در اثر مماسرت با مباحث اصولی حاصل میشود، دانشجویان را قادر میسازد حتی متون حقوقی را با دقت بیشتری فرابگیرند. مقصودم از متون حقوقی صرفا قوانین موضوعه نیست؛ بلکه دانش اصول، ذهن ما را به ابزاری مجهز میسازد که در پرتو آن میتوانیم همه متون حقوقی و قضایی را بهتر ببینیم و دقیقتر بخوانیم.
با این توصیف روشن میشود مخاطبان این کتاب عموم دانشجویان رشته الهیات و حقوق هستند که میخواهند دانش اصول را با زبانی ساده بیاموزند.
عموم محتوای این اثر از کتاب «اصول الفقه» محمدرضا مظفر اقتباس شده است. با این وجود، برخی از مطالب که فراتر از نیازمندی دانشجویان است از کتاب حذف شده است. باید به این نکته توجه داشت که خواندن این اثر، دانشجو را از مطالعه اصل کتاب اصول الفقه» بینیاز نمیکند.»
درباره علامه محمد رضا مظفر
محمدرضا مظفر (۱۳۲۲.۱۳۸۳ق) مشهور به علامه مظفر عالم و نویسنده شیعه قرن چهاردهم قمری. او تحصیلاتش را در حوزه علمیه نجف آغاز کرد و از درس آیات محمد حسین نائینی، آقا ضیاء عراقی، قاضی طباطبایی بهره برد و خود نیز شاگردان بسیاری تربیت کرد. مظفر با استفاده از موقعیتش در حوزه نجف و برای تحقق اندیشههایش دست به تأسیس مراکز علمی و فرهنگی متعددی زد و در تقریب بین مذاهب و شیعه و سنی گام برداشت.
تألیفات او به شیوه نو و ساده نگارش شده و برخی کتابهایش مثل اصول فقه و المنطق از منابع درسی حوزههای علمیه است.
برخی از خدمات علمی، فرهنگی مظفر
«منتدی النشر» به معنای فراخوانی یکدیگر در گسترش فرهنگ و علوم اسلامی است. علامه مظفر با تشکیل جمعیت «منتدی النشر» کم کم به اهداف اصلاحی خود نزدیکتر شد. این تشکل علمی و مذهبی در سال ۱۳۵۳ق، از دولت وقت عراق مجوز فعالیت گرفت. در ماده ۴ اساسنامه جمعیت آمده است: اهداف منتدی النشر عبارت است از عمومیت دادن فرهنگ اسلامی و علمی، و اصلاح اجتماعی به وسیله نشر، تألیف، و آموزش، با استفاده از شیوههای مشروع.
مظفر در سال ۱۳۵۵ق به دنبال تحقق اهداف جمعیت منتدی النشر، مدرسه علوم دینی را تأسیس کرد که در آن، دروس فقه استدلالی، تفسیر، اصول فقه و فلسفه تدریس میشد. شیخ محمدجواد بلاغی، شیخ عبدالحسین دشتی و شیخ عبدالحسین حلی از استادان این دانشکده بودند.
تأسیس مدارس منتدی النشر گام بعدی مظفر بود که با استقبال بزرگان حوزه نجف و خاندانهای مشهور این شهر مواجه شد و این اقبال عمومی در توسعه این مدارس کارگشا بود. در این مدارس، در طول چند دهه، مقاطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه (ثانویه) و پیش دانشگاهی (اعدادیه) دایر بود و در مجموع، دروس جدید با گرایش ترویج فرهنگ دینی آموزش داده میشد.
علامه مظفر در سال ۱۳۷۶ق دانشکده فقه را در نجف اشرف تأسیس کرد. وزارت فرهنگ عراق در سال ۱۳۷۷ق، آن را به رسمیت شناخت. مواد درسی این دانشکده عبارت بودند از: فقه امامیه، فقه تطبیقی، اصول فقه، تفسیر، حدیث، درایه، علوم تربیتی، روانشناسی، ادبیات، تاریخ ادبیات، جامعه شناسی، تاریخ اسلام، فلسفه اسلامی، فلسفه جدید، منطق، تاریخ جدید، اصول تدریس، نحو، صرف و زبان خارجی. محمدرضا مظفر در این دانشکده به تدریس فلسفه مشغول بود، و همزمان با آن، کتاب اصول الفقه را آماده میکرد تا در دانشکده فقه تدریس شود. او همچنین سرپرستی دانشکده و نظارت بر کارهای تألیفی آن را بر عهده داشت.
تهیه و تدوین کتب درسی برای حوزهها
علامه مظفر تألیفات فراوانی دارد که به شیوه نو و ساده نگارش شده است. تدوین کتابهای المنطق، اصول الفقه و عقائد الامامیه گونهای نوسازی در نگارش کتابهای درسی به شمار میرود. هم اکنون این کتابها از متون درسی حوزه قم بهشمار میآید. آثار علامه مظفر در مجموعهای با عنوان «موسوعة العلامة الشیخ محمد رضا المظفر» در ۱۰ جلد در انتشارات العتبة العباسیة المقدسة گردآوری شده است.
از جمله مهمترین آثار او اصول الفقه است. علامه مظفر این اثر را به قصد تدریس در دانشکده فقه (نجف) و به منظور رفع خلأ موجود بین دو کتاب «معالم» و «کفایه» نوشته است. مظفر با تأسی از ابتکار استادش شیخ محمد حسین غروی اصفهانی - در دستهبندی مباحث - این اثر را تنظیم کرده است. اصول الفقه نیز همچون بسیاری از آثار او با قلمی ساده نگاشته شده و ویژگی اصلی آن ارائه مطالب پیچیده اصولی با بیانی روشن و قلم معیار علمی است.
کتاب «اصول فقه نموداری» در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۲۲۵۰۰ تومان از سوی انتشارات چتر دانش به علاقمندان حوزه فقه وحقوق اسلامی عرضه شده است.