کارگردان مجموعه «کلبه عمو پورنگ»:
به تکرارِ «بچه محل» تن ندادیم/ استعدادسوزی تلویزیون دلیل ضعف برنامههای کودک است/ رفتار مصاحبهگرها در طرح پرسشهای امنیتی از کودکان تاملبرانگیز است
احمد درویشعلیپور میگوید: به برنامههای کودک و نوجوان اهمیتی داده نمیشود. در بخشهای خبری مصاحبههایی که با مردم درباره سریالهای صداوسیما گرفته شد فقط ۴ سریالی که متعلق به سیمافیلم بود، لحاظ شده و از مردم درباره آنها سوال میکنند، مثلا از یک بچه ۵ ساله درباره «گاندو» سوال میشود و او هم میگوید خیلی خوب است و بیشتر پخش کنید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از برنامههای گروه کودک و نوجوان سیما در ایام نوروز 1400 مجموعه «کلبه عمو پورنگ» به کارگردانی احمد درویشعلیپور بود که مورد توجه کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان قرار گرفت. این مجموعه به دلیل گریمهای متفاوت و ویژه در ابتدا مورد نقد واقع شد اما در ادامه توانست جمع زیادی از مخاطبان و کارشناسان را با خود همراه کند. به همین مناسبت با احمد درویشعلیپور گفتوگویی داشتیم که میخوانید:
درباره روند تولید مجموعه «کلبه عمو پورنگ» بگویید.
مجموعه «کلبه عمو پورنگ» در سیزده قسمت برای نوروز تولید شد. پیش تولید «کلبه عمو پورنگ» خیلی دیر شروع شد و قسمتها تقریبا به روز بود و با فاصله کوتاه تولید و پخش میشد. تلاش شبانهروزی صورت گرفت تا این سیزده قسمت برای ایام نوروز آماده پخش شود. ساخت این مجموعه برای من و دیگر دستاندرکاران یک ریسک بود، بعد از موفقیت مجموعه «بچه محل» و مورد قبول واقع شدن این مجموعه در بین بچهها و حتی بزرگترها میخواستیم یک کار جدید تولید کنیم.
زمان زیادی برای تولید و پیش تولید «کلبه عمو پورنگ» صرف شد و سختیهای زیادی هم متحمل شدیم اما به تکرار «بچه محل» تن ندادیم تا در اوج به پایان برسد. دوست نداشتیم که برای بیننده تکراری شود و از یک برنامه خوب و پر طرفدار به یک برنامه دلزده و سرد برسیم. «کلبه عمو پورنگ» با برنامههای قبلی خیلی متفاوت است. در این برنامه عمو پورنگ دیگر مجری یک برنامه کودک و نوجوان نیست.
در زمان تولید و بعد از رونمایی از عکس گریم انتقاداتی به نوع چهره و گریم شخصیتهای قصه وارد شد و به ویژه در فضای مجازی انتقادهای تندی صورت گرفت، شما به عنوان کارگردان تا چه حد این انتقادات را وارد میدانید؟
وقتی که خبر گریم را رسانهای کردیم، قضاوت مردم و مخاطبان روی عکسها بود و ایجاد نگرانی کرده بود که شاید مورد قبول واقع نشود و بچهها بترسند، اما با پخش شدن تیزر و اولین قسمت نگرانیها برطرف شد و بازخورد خوبی از مخاطبان و کودکانی که این مجموعه را دنبال میکردند، گرفتیم.
این قضاوت به دلیل عکسهایی بود که در زمان رونمایی گریم ایجاد شد. در فضای مجازی همیشه پیش داوری صورت میگیرد و آنهایی که زود قضاوت کرده بودند با برنامه همراه شدند. روند یک برنامه را نمیتوان با اظهارنظرها در فضای مجازی سنجید، هرچند که خود من هم به عنوان کارگردان و هنرمند اولین بازخوردها را در فضای مجازی میبینم، اما کلا کسانی که در صفحات مجازی انتقاد تند و حتی بیادبانهای دارند وقتی پیگیر میشوید میبینید بیشتر صفحاتی که توهین میکنند، کاربران واقعی نیستند.
برنامه شما تنها برنامهای بود که برای کودکان و نوجوانان ساخته شده بود، دلیل این حجم از بیاهمیتی به کودکان و نوجوانان و تولید فیلم و سریال در این ژانر را چه میدانید؟ آیا برای صداوسیما تنها تولید یک یا چند برنامه یک ساعته کافی است؟ آیا به همین دلیل نیست که کودکان بیشتر به فضای مجازی و فیلمهای انیمیشن خارجی علاقهمند شدهاند؟
برنامههای زیادی در همین ایام نوروز برای کودکان تولید شد، اما اینکه چرا دیده نمیشود و مورد استقبال قرار نمیگیرد خود مبحث و چالشی بزرگ است که پرداختن به آن زمان زیادی میطلبد. این پرسشها بایستی از مدیران بشود که چرا تا این حد تولیدات در این حوزه کم است؟ حتی خبرگزاریها هم کمتر به بخش کودک و نوجوان اهمیت میدهند، اما شما میتوانید بگویید که چون حجم تولیدات در ژانر کودک کم است پس به همین دلیل اخبار کمتری هم دارد و کمتر به آن پرداخته میشود. حتی در تلویزیون هم ژانر کودک و نوجوان مظلوم واقع شده است و میبینیم که در نظرسنجیهایی که درباره سریالها و برنامههای تلویزیونی انجام میشود، هیچگاه به برنامههای کودک و نوجوان توجه نمیشود و اصلا کارهایی که در حوزه کودک انجام میشود در این نظرسنجیها لحاظ نمیشود؛ حال چه با درصد مخاطب پایین و یا مخاطب بالا.
در بخشهای خبری مصاحبههایی که با مردم درباره سریالهای صداوسیما گرفته شد فقط ۴ سریالی که متعلق به سیمافیلم بود، لحاظ شده و از مردم درباره آنها سوال میکنند، مثلا از یک بچه ۵ ساله درباره «گاندو» سوال میشود و او هم میگوید خیلی خوب است و بیشتر پخش کنید. این موضوع تا حد زیادی تامل برانگیز است که از کودکی که هنوز مدرسه هم نرفته درباره سریال امنیتی سوال میشود. این موضوع را باید آسیبشناسی کرد، بخشی از این آسیبها به دلیل کیفیت نازل محصولات در حوزه کودک و نوجوان است و شاید به دلیل استعدادسوزی تلویزیون در این ژانر بوده است. کاری کردهاند که علاقهمندان و دلسوزان این حوزه فرار کردند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نکردند. ما خیلی پوستکلفت هستیم که ماندیم و در این حوزه کار میکنیم.
پیشنهاد خوب و متعددی از شبکه نمایش خانگی داریم و حتی خیلی طرحها و ایدهها برای کار بزرگسال هست. منتی نیست اگر این را بگویم اما اگر هنوز «کلبه عمو پورنگ» ساخته میشود و پورنگ برند است و برنامههای مختلف حول محور او ساخته میشود، به دلیل یک نوع دلسوزی و عشق است. فرض کنید همین «کلبه عمو پورنگ» هم در ایام نوروز ساخته نمیشد، چه برنامهای در حوزه کودک و نوجوان تولید شده بود. این را به عنوان درد دل میگویم که اگر ما نسازیم چه کسی میخواهد برای بچهها فیلم و سریال و برنامه تولید کند؟
هیچ برنامهای در ژانر کودک و نوجوان ساخته نمیشود که بتوان با این برنامه مقایسه کرد و یا بتوان به آن نقدی وارد کرد. یکسری از محصولاتی که از سیما پخش میشود را حتی نمیتوان برنامه نامید. به همین دلیل است که بیشتر بچهها یا میل به بازی در فضای مجازی دارند یا به دنبال برنامههای کودک در شبکههای ماهوارهای هستند.
برای ارتقای کیفیت برنامهای که ساختید، چه کاری انجام دادید؟
وقتی بحث کیفیت مطرح میشود باید ببینیم چه بستر و زمینهای را برای تولیدات ایجاد کردهایم، سپس بررسی کنیم که آیا کار خوب تولید شده یا نشده است. در برنامه «کلبه عمو پورنگ» تمام تلاش خود را کردهایم که این برنامه مورد قبول مخاطبان خصوصا کودکان و نوجوانان قرار گیرد، البته در برخی موارد مشکل داشتیم اما حد توان ما همین قدر است. در زمان بسیار کم، انتخاب بازیگران زیاد، گریمهای سنگین و مشکلاتی از این دست ما را تحت فشار گذاشته بود. با این حال هیچ گاه نخواستیم که از کیفیت کم کنیم به این بهانه که برای کودک کار میکنیم.
در «کلبه عمو پورنگ» چه تغییرات و نوآوری داشتید؟
ما تجربه کار عروسکی «بالشها» را در شبکه نمایش خانگی داشتیم، «محله گل و بلبل» هم چند شخصیت عروسکی داشتیم و در «بچه محل» هم یک کاراکتر عروسکی وجود داشت. برای اینکه تغییری ایجاد کنیم تصمیم گرفتیم در «کلبه عمو پورنگ» یک تجربه نمایشی جدیدی داشته باشیم و فکر میکنم با توجه به بازخوردها نتیجه خوبی هم گرفتیم.