خبرگزاری کار ایران

کتاب "همت پنج، به گوشم..." رونمایی شد

کتاب "همت پنج، به گوشم..." رونمایی شد
کد خبر : ۱۰۴۴۹۸۰

کتاب "همت پنج، به گوشم..." شنبه مورخ 9 اسفندماه 1399 در فروشگاه به‌نشر رونمایی شد.

به گزارش ایلنا، همت پنج به گوشم نوشته سمیرا خطیب‌زاده هشتمین کتاب از مجموعه کتب مدافعان حرم نشر27 بعثت است که به روایت زندگی جاویدالاثر شهید مدافع حرم اصغر فلاح‌پیشه پرداخته است.

شهید فلاح‌پیشه از مدافعان حرم لشکر27 محمدرسول‌الله(ص) است که در واحد مخابرات مشغول به خدمت بودند و برحسب تخصصی که داشتند بعداً به جمع مدافعان‌حرم پیوستند و در 22 بهمن 1394 به مقام شهادت نائل گشتند هنوز که هنوزه پیکرشان به وطن برنگشته است.

کتاب حاضر شامل 23 فصل است که فصل‌های فرد آن به زبان همسر شهید و در فصل‌های زوج دانای کل به روایت خاطرات خانواده شهید و همرزمان و دیگر آشنایان پرداخته شده است.

خطیب‌زاده در این مراسم ضمن عرض تسلیت عقیله بنی‌هاشم زینب کبری(س) بیان کرد: تقارن وفات حشرت زینب(س) با رونمایی کتاب شهید مدافع‌حرم حضرت زینب(س) را به فال نیک می‌گیرم. اگر روایتگری این بانو از حادثه کربلا نبود، قیام امام حسین(ع) در کربلا محبوس می‌ماند و این رسالت تمام کسانی است که در حوزه ایثار و شهادت قلم می‌زنند، چراکه اگر این رسالت را به درستی انجام ندهند، قطعاً افراد دیگری هستند که بعد از حادثه‌های عظیمی مثل کربلا، دفاع مقدس و ... آن‌طور که می‌خواهند حوادث را روایت می‌کنند.

وی گفت: دو سال پیش در مراسمی که در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی بودیم ایشان خطاب به نویسندگان دفاع مقدس فرمودند: «اگر در نگارش حوادث دوران دفاع مقدس کم‌کاری کنید و نتوانید اتفاقات این دوران را انتقال دهید، کسانی هستند که آن دوران را همان طور که خودشان می‌خواهند روایت می‌کنند.» پس وظیفه روایت‌گری درست به خصوص مدافعان‌حرم به عهده شما نویسندگان دفاع مقدس می‌باشد.

سمیرا خطیب‌زاده در ادامه گفت: برای من نوشتن از یکی از مدافعان حرم یک آرزو حساب می‌شد. وقتی پرونده شهید فلاح‌پیشه را در اردیبهشت سال گذشته به من سپرده شد خیلی خوشحال شدم که می‌توانم در مورد زندگی‌نامه شهیدی بنویسم که هم رزمنده 8سال دفاع مقدس بودند و هم در واقع یادگار آن سالها بودند و در جنگ دفاع مقدس جانباز شده بودند و همچنینی بعد از سالها جنگ افتخار مدافع حرمی حضرت زینب(س) را داشتند و در آخر به مقام شهادت نائل گشتند.

مصاحبه‌هایی از همسر شهید، خانواده شهید، همرزمان و دوستان ایشان به من سپرده شد که حجم بالایی داشت و من متوجه شدم با یکی شهید منحصر به فردی رو به رو هستم. خوانش و مرور اولیه مصاحبه‌ها بیش از 4-5 ماه وقت من را گرفت. در این رابطه مصاحبه‌های دقیقی که از همسر ایشان وجود داشت همانجا جرقه اولیه سبک نگارش کتاب را در ذهن من زد. در بخش به روایت همسر این کتاب همسرشهید با جزئیات کامل و صادقانه و شیرین با جنبه زندگی مشترک شهید آشنا می‌شویم. در قسمت دیگر کتاب با دانای کل مواجه می‌شویم که به جزئیات خاطرات شهید از منظر کاری و جنگ و... تا نحوه شهادت ایشان پرداخت شده است. در تمام این فصل‌ها هماهنگی بین خاطرات در فصول فرد و زوج کتاب رعایت شد تا خاطره ها هماهنگ پیش برود.

سمیرا خطیب زاده گفت: نوشتن از این شهید برایم جذابیت خاصی داشت. شهیدی که از نوجوانی در بسیج محله خودش فعالیت کرد. در آن دوران جوانی وارد جنگ می‌شود. در همان دوران جنگ ازدواج می‌کند و صاحب فرزند می‌شود. حتی زمانی که جنگ پایان می‌پذیرد در پادگان نظامی دوکوهه باقی می‌ماند و به خاطر ماموریت‌هایی که به واحد مخابرات سپرده می‌شود ایشان باز در دوکوهه همراه خانواده‌اش می‌ماند. ایشان با اینکه در بالا و پایین شدن‌های زندگی ایشان بعد از جنگ، در شرایط اقتصادی که به همراه همسرش در زندگی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و… باز به مسئولیت‌های خودشان مشغول بودند و حتی قبل از اعزام به سوریه در بخش شمسا مشغول به خدمت‌رسانی به زائران می‌شوند.

وی بیان کرد: ویژگی خاص و منحصر به فرد شهید بزرگوار فلاح پیشه این است که از جان خود مایه می‌گذاشتند و این حسن خلق و اخلاق از خصوصیات اخلاقی منحصر به فرد ایشان محسوب می‌گشت. این ارتباط صمیمی خودش زمینه انتقال ارزش‌ها بودند. شهید اصغر فلاح پیشه به ما فهماند همیشه راه میانبری برای شهادت وجود دارد. فقط شرطش این است که جنس من و شما خالص باشد.

خطیب‌زاده در پایان سخنانش گفت: شهید فلاح‌پیشه بعد از اصابت تیر، کسی متوجه شهادت ایشان نمی‌شود. بعد از دو روز متوجه می‌شوند که ایشان به شهادت رسیده‌اند. از کتاب ماجرای عجیب یک جشن تولد عملیات هوبر را مطالعه کردم. سدار اسداللهی مصاحبه‌های خودشان را از این عملیات قبل از شهادت‌شان در اختیار من قرار داده بودند تا تصویری از عملیات هوبر را داشته باشم و من باز برای اینکه جزئیاتی بیشتری از عملیات هوبر را بدانم و در کتاب بکار ببرم از کتاب ماجرای عجیب یک جشن تولد با ذکر منبع در کتاب شهید فلاح پیشه استفاده کردم.

در ادامه این مراسم، سردار حسین بهشتی از همرزمان شهید فلاح پیشه بیان کرد: عیار انسان‌ها در مشکلات و بحران‌ها مشخص می‌شود. کسی که در سختی‌ها قار بگیرد این خیلی بی‌بدیل است و اصغر از این نظر خیلی بی‌نظیر بود. او مرد روزهای سخت و بحرانی بود.

کتاب شهید فلاح پیشه از منظر رفقایش آن‌طور که باید معرفی و توصیف نشده است و امیدوارم در چاپ‌های بعدی، خاطرات دیگر شهید در کتاب گنجانده شود و ما آمادگی خودمان را برای روایت این خاطرات اعلام می‌کنیم.

وی اظهار کرد: توصیف شخصیت شهید فلاح‌پیشه بسیار سخت است و ما در سال‌های آینده چنین شخصیت‌هایی را بیشتر خواهیم شناخت.

بهشتی گفت: روحیات و شجاعت شهید فلاح‌پیشه از زمان جنگ تا چندماه قبل از شهادتش تفاوت نداشت.

خانم نجمی در ادامه مراسم شعری را به همسر شهید فلاح پیشه تقدیم کرد که به شرح زیر است:

این قلب بی‌قرار که سرتاسرش غم است

با هر تپش به یاد تو در نوحه و دم است

درد فراق در دل من شعله می‌کشد

حالا تمام سال برایم محرم است

این خانه‌ای که رونق آن بودن تو بود

آجرش به آجرش پس از این غرق ماتم است

گفتم بمان کنار من و بیش از این نرو

گفتی عزیز، جبهه برایم مقدم است

گاهی میان صحبت۲مان دیده‌ای چطور؟

فنجان چای من، پر از اشک نم‌نم است

دارد گریز می۲زند و روضه خواان شده

با یا حسین ناله این خانه درهم است

"انگار دم گرفته کسی در وجود من

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است"

پرسیدم از نگاه نجیبت، شهیدِمن

آیا هنوز راه شهادت فراهم است؟

گفتی که اشک راه وصال شهادت است

حتی اگر به صورت تو مثل شبنم است

هرچند رفته‌ای و ندارم نشانی‌ات

اما دلم همیشه به یاد تو محکم است

در بخش پایانی این مراسم، یکی از دختران شهید اصغر فلاح‌پیشه گفت: همیشه این دغدغه من بود که روزی بخشی از خاطرات پدرم را فراموش کنم اما با چاپ این کتاب این نگرانیم برطرف شد. همه بابا در کتابش گفته نشده است چون آن قدر بعدهایش ایشان زیاد و جذاب هستند که در یک کتاب گنجانده نمی‌شد.

ما از سال ۹۰ و قبل‌ترش بدون حضور بابا سال را تحویل می‌کردیم اما سال ۹۵ بدترین سال برای ما بود چون از نمی‌دانستیم بابا هست یا نه. ۱۶ فرودین خبری از بابا آمد و ما را از آن بلاتکلیفی در آورد. آن سال عیدمون بدون بابا و با خبر شهادت ایشان برگزار شد.

وی در پایان بیان کرد: ما دو نفر را از دست دادیم هم پدر هم رفیق. این رفاقت وقتی نیست برای من و خواهرم خیلی بدتر است. مادر آن سال حال خانه را تغییر داد اما نتوانست حال خودش را تغییر بدهد تا اینکه خبر شهادت بابا رسید.

در آخر مراسم از کتاب همت پنج به گوشم رونمایی شد و فوم برد و کتاب شهید فلاح‌پیشه به امضای نویسنده، خانواده شهید و همرزمان ایشان و… به یادگار امضا شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز